دلنوشته احمد نادری برای شهدای غواص: عقل را در پیشگاه عظمت‌تان راهی نیست

کدخبر: 1007026

عضو هیات علمی دانشگاه تهران نوشت: شرمنده‌ایم که غبار بی‌تفاوتی ما را در زمانه عسرت عاطفه و طلوع خدایان دروغین فرا گرفته/ واژه‌ها در مقابلم صف‌آرایی می‌کنند صفی از جنس بغض و حسرت یا لیتنی کنت معکم

به گزارش «نسیم»، احمد نادری، عضو هیات علمی دانشگاه تهران در دلنوشته‌ای برای شهدای غواص با عنوان "در سوگ مظلومیت شهدای غواص" که در اختیار «نسیم» قرار داد نوشت:

دست به کیبورد می برم. واژه ها در مقابلم صف آرایی می کنند. صف آرایی، نه از جنس لشکر تا بن دندان مسلح بعثی. صفی از جنس بغض و حسرت. حسرت یا لیتنی کنت معکم؛ از جنس بغض فروخفته بیش از هزار ساله که همگام با اشک های تمامی آزادگان تاریخ در سوگ مظلومیت اباعبدالله الحسین (ع) سینه ها را همچنان گرم نگه داشته است و منتظران را به آینده ای روشن از جنس صبح نوید می دهد.

نمی دانم چه بنویسم. ساختار زبان را محدودیتی عجیب فرا گرفته است. انگار نمی توان اندیشه را در قالب زبان ریخت و از طریق واژه ها آنرا به مخاطب ارجاع داد. اینجا اندیشه و عقل به کمترین حد خود رسیده اند. عقل را در پیشگاه عظمت تان راهی نیست، چه عقل ابزاری، چه عقلانیت ارتباطی و یا هر نوع از عقلانیت که در علوم محدود بشری در مورد آنان صفحات متعدد سیاه و قلمی شده است.... .

چه می توان نوشت، جز اینکه برادران! شرمنده ایم. شرمنده از اینکه ساختارهای بشری را ظلم فرا گرفته است و خون مظلومان و بیگناهان، به جرم همدست نبودن با تباهی "نظام جهانی" بر زمین سرد ریخته می شود و این، امر جدیدی نیست. تاریخ سرشار است، از این داستانها. هر بار بازیگران قصه عوض می شوند و قصه پر غصه پیوسته بجاست. شرمنده ایم که غبار بی تفاوتی ما را فرا گرفته است، در زمانه عسرت عاطفه و طلوع خدایان دروغین. شرمنده ایم که "مصرف" وجودمان را فرا گرفته است و در "گفتمان" نظام جهانی سرمایه داری تنفس می کنیم و هر روز نیازهای جدیدمان را با محصولات مدرنی که برایمان تولید می کنند، بطرف می کنیم. شرمنده ایم که گرد مرگ بر اندیشه هایمان پاشیده اند و تخدیرمان کرده اند. شرمنده ایم که به سازش می اندیشیم. شرمنده ایم که دست های بسته تان، ما را هنوز از خواب خوشی که دیگران برایمان ساخته اند بیدار نکرده است.

این روزها بیشتر به غربتتان می اندیشم و هر بار بی اختیار اشک ها بر گونه ها جاری... . انگار غربت حق طلبان را پایانی نیست. هنوز تاریخ در حال تکرار است و نبرد حق و باطل ادامه دارد. هنوز برادرانمان را در سوریه و عراق با دست بسته می کشند، به جرم عشق و اندیشه. هنوز برادران و خواهرانمان را در یمن به خاک و خون می کشند، به جرم فریاد علیه شب پرستان و هنوز عالم پر است از ظلم و بیداد.

کاش امت رسول الله (ص) را غیرتی دیگر می بود تا از مفاهیم استعمار ساخته رهایی یابند و به اصل خویش و به امت واحده بازگردند و شعار رافت و مهربانی سر دهند تا ارتجاع و تکفیر را مجال همدستی با شب نباشد. کاش صبح را نزدیک کنیم.

ارسال نظر: