خداحافظی طولانی و جریان سیال ذهن "موتمن"

کدخبر: 1015926

روایت «نسیم» از آخرین اثر سینمایی فرزاد موتمن/ فیلم به لحاظ کاراکتر اصلی طبقه کارگرش شاید ادعای اثری برای طرح مظلومیت این قشر را داشته باشد اما این مسئله در حد اشاره‌هایی تصویری باقی مانده و به دلیل روایت فرم زده کارگردان عقیم می‌‌ماند

گروه فرهنگی «نسیم»-جواد محرمی-ر ویکرد جریان سیال ذهن موتمن در ساخت خداحافظی طولانی می تواند برخی از نابسامانیهای فرمالیستی و روایی را توجیه کند اما سبکی که موتمن در فیلمسازی انتخاب کرده بیشتر به ارضای روحی روشنفکران و علاقه مندان به این گونه از گرایش در سینما یاری می رساند

در خداحافظی طولانی تظاهرات روحی و ناخودآگاه شخصیت اصلی با بازی سعید آقاخانی فضایی شبهه سوررئال ایجاد کرده و رویکرد روایی فیلمساز مبتنی بر سبک جریان سیال ذهن شکل گرفته است.

آخرین اثر سینمایی فرزاد موتمن فیلمی ضد قصه است که به دلیل اتمسفر جذابی که به واسطه بازی سعید آقاخانی از آن بهره می برد تماشاگر را ترغیب به دنبال کردن تا انتها می کند.

خداحافظی طولانی از همان جایی ضربه خورده که پاشنه آشیل سینمای ایران محسوب می شود یعنی ضعف در داستانگویی و ارائه روایتی لکنت زده و پیچیده برای بیان قصه ای ساده

این ضعف حتی در دیالوگ نویسی موتمن نیز خود را نشان می دهد و فیلم مشحون است از بیان جملات بی ربطی که از دهان شخصیتها بیرون می آید.

نوع روایت داستانی خداحافظی طولانی و دیالوگها شباهت زیادی به برخی از آثار اینگمار برگمن دارد و به نظر می رسد فیلمساز ازسینمای برگمن تاثیر زیادی گرفته است و این در جنس روایت، کاراکترها و فضاسازی پر ابهام فیلم بروز و ظهور پیدا کرده است.

فیلم شروع خوب و امیدوارکننده ای دارد و تا اواسط اثر نیز خوب پیش می رود اما به مرور روایت، خط اصلی خود را گم می کند و کاملا به بیراه می رود و در فضایی سرگردان تماشاگر را رها می کند و در واقع موتمن از نیمه دوم فیلم به جای سروسامان دادن به قصه بیشتربه ندای دلش گوش کرده و شخصیت اصلی داستانش را در جزیره سرگردانی افکارش غرق کرده است.

فرمالیست حاکم بر فیلم به نظر می رسد بیش از هرچیز خود را در فیلمنامه ای نشان می دهد که قدری ملهم از فضای سوررئالیستی اثار صادق هدایت است و ویژگی اصلی چنین رویکردی در سینما چیزی جز تحقیر مخاطب نیست.

خداحافظی طولانی به لحاظ کاراکتر اصلی طبقه کارگرش شاید ادعای اثری برای طرح مظلومیت این طبقه را داشته باشد اما این مسئله در فیلم خداحافظی طولانی در حد یک اشاره تصویری به فضای کارگاه و فقر و حاشیه نشینی و فراموش شدگی این قشر باقی مانده و به دلیل عدم دراماتیزه شدن داستان عقیم می ماند.

پرش های زمانی فیلم ، درهم ریختگی روایی و ذهنی کاراکتر اصلی و تبعیت از زمان ذهنی او به علاوه نوعی شعرگونگی در لحن از خداحافظی طولانی فیلمی ساخته که با آثار فرمالیستی سینما پهلو می زند.

یحیی در ابتدای فیلم به کارگاه ریسندگی می رود و از کارفرمایش می خواهد تا به سرکار برگردد. گفت و گویی که در این بخش از فیلم درباره مسائل میان کارفرما و کارگر رد و بدل می شود و جنبه ای رئالیستی دارد همان جا مختومه اعلام می شود و تا انتهای فیلم دیگر اشاره ای به این چالش کارگری نمی شود و روابط میان کاراکتر اصلی با زنان اول و دومش موضوعیت می یابد و البته پر ابهام دنبال می شود و تا پایان فیلم مجهول باقی می ماند.

یکی از اشکالات فیلم خداحافظی طولانی که البته مبتلابه بخش عمده ای از سینمای ایران هم هست این است که فیلم از ژانر مشخصی پیروی نمی کند و این بی وفایی به یک ژانر مشخص به رنگ و بوی فرمالیستی و ضد قصه آن می افزاید.

استفاده از زبان استعاره در انتخاب دیالوگها و فرم روایی فیلم سبب شده تا فضای فیلم موتمن به حال و هوای اثار سمبلیک سینما نزدیک شود، آثاری که تماشاگر را مجبور می کند تا برای فهم گزاره های تصویری و و گفتاری اش به استنتاج های ذهنی رجوع کند.

نگاه فیلمساز در خداحافظی طولانی به آدمهای جامعه سیاه و بدبینانه است، آدمهایی که زندگی خصوصی افراد برایشان جذابیت دارد و مدام در حال کنکاش در احوالات دیگران هستند. این رویکرد از آرایشگر مردانه گرفته تا قهوه چی و همکار کاراکتر اصلی فیلم به وضوح دیده می شود و حتی در احوالات برادرزن روان پریش به شکلی افراطی تر از دیگران بروز و ظهور می یابد. کاراکتری که فیلمساز هیچ نیازی نمی بیند تا شناسنامه هویتی و شخصیتی شفافتری درباره او ارائه دهد و فقط به دفعات با خوی تهاجمی اش جلوی دوربین ظاهر می شود و پس از دقایقی مجددا محو می شود.

رویکرد جریان سیال ذهن موتمن در ساخت خداحافظی طولانی می تواند برخی از نابسامانیهای فرمالیستی و روایی را توجیه کند اما سبکی که او در فیلمسازی انتخاب کرده بیشتر به ارضای روحی روشنفکران و علاقه مندان به این گونه از گرایش در سینما یاری می رساند تا کمک به سینمایی که علی القاعده باید یک وجه آن صنعت باشد.

ارسال نظر: