در گفتگو با «نسیم آنلاین»

خسرو معتضد از تاثیرات "بی‌بی‌سی" بر تاریخ ایران حکایت می‌کند

کدخبر: 1016100

این پژوهشگر در گفتگو با «نسیم» ضمن بررسی موضع گیری‌های متضاد "بی بی سی" در قبال تاریخ ایران از دلایل علاقمندی اخیر این شبکه به تاریخ ایران می‌گوید/ زنده کردن نقشه‌های قدیمی تجزیه‌طلبی آمریکا درباره ایران در شبکه بی بی سی

امروزه با توجه به تخصصی شدن رسانه ها خصوصا رسانه های دیداری، یکی از برنامه های ثابت شبکه های تلویزیونی را برنامه های گفتگو محور تشکیل می دهد که در آن با قراردادن موضوعی به عنوان محور بحث و با حضور چند کارشناس به تحلیل موضوع می‌پردازند. این سبک برنامه سازی در تمامی شبکه های تلویزیونی اعم از داخلی و خارجی خصوصا شبکه هایی که رویکرد خبری دارند رواج بیشتری دارد. اما می‌توان ادعا کرد موضوعات انتخابی توسط این رسانه ها موضوعاتی است که رویکرد حقیقی این برنامه سازی ها را برملا می‌سازد.

در همین رابطه و برای بررسی برخی برنامه های تاریخی که شبکه تلویزیونی بی بی سی فارسی در موضوع ایران تهیه کرده و به صورت هفتگی از این شبکه پخش می‌شود به گفتگویی کوتاه با خسرو معتضد، پژوهشگر تاریخ پرداختیم که مشروح آن در ادامه آمده است.

نسیم: به نظر شما دلیل پرداخت شبکه بی بی سی فارسی به موضوع تاریخ ایران چیست؟

معتضد: اکنون مدتی است که بی بی سی به تاریخ ایران بسیار علاقه نشان می‌دهد و چه در خود برنامه‌های تلویزیونی خودش و چه در تلویزیون همزادش درباره تاریخ ایران مطالبی گفته می شود که اغلب یک خط مخصوصی را نشان می‌دهد.

همانطور که این فرستنده به طور سالانه با اجرای دستورات وزارت خارجه بریتانیا وظایف خودش را انجام می‌دهد و بر خلاف ادعای خود هرگز بیطرف نبوده و آزاد نیست و همواره خط مشی خود را حفظ کرده است. اکنون نیز بیشتر برنامه های بی بی سی تعریف و تمجید از دوران قبل از انقلاب است و سعی می کند در جوانان و در نسلی که در ان زمان نبوده اند ایجاد تردید و تزریق پرسش بدون جواب کند.

بی بی سی در شهریور 1320 ناقوس‌های حمله به ایران را به صدا در آورد

توجه داشته باشید که ما این تجربه را داریم که بی بی سی در شهریور 1320 ناقوس‌های حمله به ایران را به کمک و همراهی فرستنده دهلی نو که آن زمان در اختیار دولت انگلیس بود به صدا در اورد، و نیز این تجربه را در شهریور 1330 یعنی در زمان دکتر مصدق هم داریم که وقتی صحبت از حمله به ایران بود گویندگان بی بی سی طبق دستور العملی که داشتند و الان در آرشیو وزارت خارجه بریتانیا نگهداری می شود و اسنادش همه ترجمه شده است در کتاب‌ «نفت، قدرت و اصول» نوشته مصطفی علم و کتاب «بحران دموکراسی در ایران» نوشته فخر الدین عظیمی این اسناد و شماره اسناد هم امده است.

در آن زمان دستورالعمل این رسانه ها این بود که در ایران جو وحشت ایجاد کنند و به دکتر مصدق حمله می کردند و همه حملات به دستور وزارت خارجه انگلیس و کمیته سه نفری آن به ریاست خانم آنماری کاترین لمبتون کسی که متخصص ایران و سالها وابسته فرهنگی سفارت انگلیس در ایران بود، صورت می گرفت و در آن زمان تمام حملاتی که به مصدق می شد از طریق رهنمود های وزارت خارجه انگلیس بود که بی بی سی از آن تبعیت کرده و می‌کند.

بی بی سی در سال 1350 مسابقه ای برای تبیین جشن‌های شاهنشاهی پهلوی برگزار کرد

جالب است که بی بی سی در سال 1350 مسابقه ای برای تبیین جشن‌های شاهنشاهی پهلوی گذاشته بود.کسانیکه شعر می‌گفتند و یا مطالبی می نوشتند مدت یک هفته مهمان بی بی سی در لندن بودند و بعد از آن که اوضاع عوض شد یعنی از سال 1352 یا 1353 و به دلایلی بی بی سی تصمیم گرفته بود که خودش را کنار بکشد، مطالبی که گفته می شد اغلب رنگ همرنگی با مسائل مردم داشت و مردم فکر می کردند که بی بی سی دارد از انقلاب و مردم حمایت می‌کند. در حالیکه در همان زمان هم بی بی سی سعی کرد گروه‌های فرعی و کمونیستها را جلو بدهد و از همه مهمتر هم یک خانمی هست به نام الیزابت لیسترگد که نماینده گاردین بود برای دولت ایران یک مجله ای درباره صنعت با نام «صنعت در خاورمیانه» به زبان انگلیسی تهیه می کرد که کلا تعریف و تمجید از دوران پهلوی بود و از دولت ایران حقوق می گرفت. به یکباره نقش این خانم عوض شد و به شکل دیگری جلوه گر شد.

نسیم: رابطه رژیم پهلوی با بی بی سی چگونه بود؟

معتضد: رژیم پهلوی از بی بی سی خیلی می ترسید. ما به یاد داریم که پرویز راجی در کتابش می گوید که مرتب سعی می کرد که با مدیران بی بی سی صحبت کند خواهش و تمنا کند که اینها از پخش اخبار ایران صرف نظر کنند. و جالب است که من خودم ان زمان از بی بی سی شنیدم که خانومی به نام دکتر شوقی که اسمش من را یاد یکی از فرقه ها میاندازد می گفت که تا کی ملت ایران باید این خانواده جابر، ستمگر و غارت گر را تحمل کند.

چرخش های 180 درجه ای بی بی سی در مواجهه با ایران

حالا جالب این است که در چرخشی 180 درجه ای و در زمان کنونی بی بی سی مدافع تخت و تاج شاه پهلوی و سلطنت شده است. فیلم هایی که تهیه می کند و مطالبی که گفته می شود مرا دچار شگفتی می کند انگار نه انگا ر که این مطالب را آن زمان می گفتند. یعنی در آن زمان وقتی دیدند که افول شاه نزدیک است و سلطنت شاه در حال سقوط است ژست رادیوی طرفدار انقلاب را گرفتند که بعدا بتوانند بهره برداری کنند. ولی بعدها معلوم شد که دولت ایران به اینها باجی نخواهد دارد و اینها روششان را عوض کردند.

الان مرتب برنامه هایی در بی بی سی و تلویزیون همزاد آن که تلویزیون خاکستری است درباره حمایت از رژیم پهلوی تهیه می شود و نکته مهم این است که ما باید این گفتارها را کنار هم بگذاریم یعنی ان کارهای سال 1350 چه بود و آن جشنهایی که گرفتند و یک نفر را از ایران برنده کردند که با هواپیمای انگلیسی مهمان بی بی سی باشد و به لندن برود فقط به خاطر شعری که در وصف جشن‌های شاهنشاهی گفته بود. رفتار بعدی چه بود؟

وقتی انگلیس تخت های بیمارستانی 150 هزار تومانی را به قیمت 400 هزارتومان به ایران فروخت

کتابی توسط دکتر اسد نیلی آرام چاپ شده است که کتاب خوبی است اگرچه وی درباره انقلاب بدگویی کرده و با انقلاب دشمنی کرده ولی برخی مطالب کتابش مفید است. دکتر نیلی ارام در کتابی به نام «دسیسه» می گوید وقتی که درانگلستان بودم معاون وزیر بهداری با من صحبت کرد و قیمت تخت های که برای کمک برای بیمارستانهای ایران قرار بود بخریم اعلام کرد. من متوجه شدم که هزینه هر تخت برای ایران 400 هزار تومان می شود در حالیکه بهترین تخت بیمارستان حدود 100 تا 150 هزار تومان قابل خرید از دیگر کشورهای اروپایی بود. وقتی اعتراض کردم و گفتم که نمی توانم این قرارداد را امضا کنم به من گفته شد که شما هیچ کاره اید. این کارها را ما در تهران تمام کردیم و فقط شما مامور امضا هستید و بهتر است شما روابطتان را با ما بد نکنید. این واقعیت پشت پرده دخالت دولت انگلستان حتی در معامله تخت بیمارستان با ایران بود. این است که انگلیس هر زمانی بسته به منافع خودشان از رادیو و تلویزیونشان استفاده می کنند.

نسیم: اصولا چه موضوعاتی در این برنامه های شبکه تلویزیونی بی بی سی فارسی مطرح و به بهانه مطالعه تاریخ ایران بررسی می شود؟

زنده کردن نقشه های قدیمی تجزیه طلبی آمریکا درباره ایران در شبکه بی بی سی

معتضد: دو سه هفته قبل در یک برنامه ای در شبکه بی بی سی با حضور چند نفر به اصطلاح کارشناس درباره قومیت ها صحبت کردند و همان نقشه های قدیمی که امریکا در سال 1923 یا 1924 داشت، را دوباره مطرح کرد. در آن نقشه وزیر خارجه گفته بود که ایران باید تبدیل به 7 کشور شود و بعد مرحوم مصدق در مجلس یک سخنرانی کرد و گفت که به هیچ عنوان نباید ایران فدرال شود.

ما به یاد داریم که در 1329 هم در کابینه رزم را این صحبتها شده بود که ایران باید به صورت فدرال شود و حکومت های ایالتی بر سر کار بیاید. مرحوم مصدق گریه کرد و گفت که شاه به امریکا رفته و خواستند این را تکلیف بگذارند و شاه قبول نکرد. این حرف را زد که بتواند حرف خودش را بزند.در حالیکه شاه با این قضیه موافق بود. به بهانه اصلاحات می خواهند ایران را فدرال کنند که مقدمه ای برای تجزیه ایران شود.

اگر پرس تی وی درباره اسکاتلند صحبت کند در بوق و کرنا می کنند که در امور داخلی انگلیس دخالت کرده

الان بی بی سی هر شب یک عده را به بهانه های مختلف میاورد و درباره مسائل مختلف داخلی ایران صحبت می کنند همه اینها در حالی است که اگر روزی پرس تی وی درباره اسکاتلند صحبت می کرد، می گفتند که در امور داخلی انگلیس دخالت کردند.

ولی الان بی بی سی فارسی یک سری ادمهای جاه طلب، بی استعداد و افرادی که هنوز در رویا سیر می کنند را به عنوان کارشناس و با نهایت پررویی به برنامه خود می‌آورند و اینها می گویند که من هویت ملی دارم و ترکم یا بلوچم یا ارمنی یا آشوری هستم و مسائل تجزیه طلبانه را عنوان می کنند.

مردم باید اگاه باشند، زمامداران وطن پرست ایران مثل مرحوم سید حسن مدرس در سال 1288 وقتی که قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی تصویب شد مخالفت کرد و این قانون سر جای خودش ماند و اجرا نشد. یعنی مجلس گفت که این قانون را بایگانی می کنیم و به اوضاع ایران نمی خورد.

مرحوم مصدق این کار را کرد و مرحوم حسن پیرنیا گفت که به هیچ وجه ایران نباید ایالتی و ولایتی شود چون مقدمه جدایی طلبی و استقلال این ایالات و قومیت ها و تجزیه ایران می شود. همانطوری که می دانید وسعت ایران بالای 2 میلیون و 500 بوده در طول زمان و با فشار و دسیسه نیروهای استعمار قسمتهایی از ایران جدا شد. حتی دیار بکر و وان جزو ایالات ایران بود و بعد از اینکه سلطان سلیمان خان قانونی به ایران حمله کرد و یک صلحی برقرار کرد متاسفانه ما وان و دیار بکر را از دست دادیم و این تجزیه ایران در طول قرن 19 ادامه پیدا کرد. ابتدا ما حدود 300 هزار کیلومتر مربع که وسعتی برابر وسعت ژاپن است در قفقاز را از دست دادیم. حتی می خواستند اذربایجان را هم از ایران بگیرند و تا ترکمانچای و میانه امده بودند و بالاخره دولت ایران توانست خود را با زیرکی نجات دهد.

بعدها بر اساس قرار داد آخال و مرو قسمت های شمال شرقی ایران جدا شد. بعدها بحرین جداشد. بعدها دو سوم بلوچستان را از ایران جدا کردند این وسعت 1 میلیون و648 هزار کیلومتر باقیمانده‌ی وسعت 2 میلیون و500 هزار کیلومتر عصر صفویه است.

در عصر صفویه در سال 1722 ما 2 میلیون و500 هزار کیلومتر مربع وسعت داشتیم. مرحوم مصدق و مدرس گفتند که در دوره های مختلف اینها را از ایران جدا کردند و اگر ایران ایالتی و فدرال شود احتمال دارد که یک قومیت های محلی ایجاد شود و حالت سکتاریسم یعنی جدایی سریع ایجاد شود و ایران تجزیه شود. و این خوابی است که اخیرا دیده اند و دوسال قبل مجله نیویورک تایمز نقشه اش را چاپ کرد و ایرانی‌ها خیلی تعجب کردند. یعنی نقشه جدید خاورمیانه را چاپ کرده بودند.

یکی از مخالفت های امام خمینی(ره) با دولت علم بر سر ایالتی شدن ایران بود

مردم ایران باید بیدار باشند. امام خمینی(ره) در سال 1342 یکی از مخالفتهایی که با دولت علم کرده بود بر سر ایالتی شدن ایران بود و می خواستند این قانون مرده را به تقلید از قانون امریکا اجرا کنند.که امام خمینی هشدار داد که ما قانون ایالتی و ولایتی این را نمی پذیریم چون انرا مقدمه جدایی و تجزیه طلبی دانستند.

وقتی کمونیست ها و طرفداران ساواک در استودیو بی بی سی در لندن حرف از دموکراسی می زنند

اخیرا شبکه بی بی سی دو مامور ساواک را به به برنامه خود آورد و همینطور دو نفر از افراد کمونیست سابق را که این دو کمونیست را وقتی دیدم واقعا دلم به حالشان سوخت. یعنی در همان دگماتیسم و جذب گرایی دوران استالین ماندند. یعنی هنوز همان حرفها را می زنند.

این دو کارشناس ساواکی هم یکیشان ظاهرا ساواکی نیست ولی کتاب می نویسد 35 سال سن دارد و یک بار با من تماس گرفت و من با وی مفصل صحبت کردم. او یک کتابی در وصف آقای ثابتی نوشته. به وی گفتم ثابتی ادم بسیار بدی است، به همه ملت ایران توهین کرده و کسی است که راننده اش یک جوان را در شارل ژردن به ضرب گلوله کشت و بعد از یکسال زندانی ازادش کردند. ثابتی وابسته به یک فرقه مذهبی است و همیشه در یک حالت هول و اضطراب است. گفتم که شما این کتاب را در وصف او چرا نوشتید؟ این جوان به اصطلاح کارشناس شبکه بی بی سی گفت من راوی تاریخ هستم. به او گفتم که شما اصلا تاریخ نمی دانید. شما 35 سالتان است. شما که قبل از انقلاب را ندیده اید. این پسر که قانعی فر نام دارد را به تلویزیون بی بی سی بردند و شروع به تعریف و تمجید از ساواک کرده که ساواک کار بدی نمی کرد و...

مأمور سابق ساواک در شبکه بی بی سی: اگر کسی کتاب خرمگس را بخواند از نظر ما کمونیست است

ساواکی دیگری که مهمان شبکه بی بی سی بود و البته مسن هم بود در همان حالت دگم و انجماد مغزی می گفت اگر کسی کتاب خرمگس را بخواند از نظر ما کمونیست است. جالب است بدانید که خرمگس مربوط به دوره ناپلئون است. یعنی درباره مبارزات مردم اسپانیا با ناپلئون در قرن 19 صحبت می کند و اصلا ربطی به کمونیسم ندارد.

ایشان به قدری منجمد بود که من دلم سوخت که شاه چه ادمهایی را اطراف خودش داشت. این اقا می گفت که به ما گفته بودند که طبق قانون سال 1310 هر کسی اگر افکار اشتراکی داشت حتی اگر کتاب خرمگس در دستش بود ما باید اینها را تعقیب کنیم.گفتم این ادم هنوز بعد از 37 سال مغزش به کار نیفتاده است.

آن دوتایی هم که کمونیست بودند به نظرم واقعا مفلوک و بیچاره بودند. اینها با کراوات در استودیوی بی بی سی در لندن نشسته بودند و صحبت از دموکراسی می کردند.

نسیم: چگونه با این حرکت ها و تلاش های رسانه ای باید مبارزه کرد؟

معتضد: در داخل کشور ما اساتید قوی در تمام زمینه ها چه در مطبوعات و دانشگاهها و موسسات داریم که از ایشان استفاده نمی کنیم. به نظرم اینها همه تقصیر دستگاه ماست. دستگاههای ما باید از این برنامه ها بگذارند. مردم هم این برنامه های بیگانه را می بینند و فکر می کنند که این همان تاریخ واقعی است. این نقصان شبکه ها و برنامه های بخش تبلیغاتی ما است. من از خبرگزاری «نسیم» ممنونم که فرصتی دادند که مصاحبه مفصلی با موضوع استعمار انگلیس کردیم و خیلی ها بعد از ان برنامه با من تماس گرفتند.

شبکه های خبری ما باید همین کارها را بکنند یعنی صحبت کنند بحث کنند. من چند شب قبل این تلویزیون های بین المللی را نگاه می‌کردم. این سناتور های امریکایی را دیدم از فقدان اطلاعات اینها متاسف شدم. اینها از ایران هیچ چیز نمی دانند و ورد زبانشان انرژی اتمی و موشکهایی بود که به سمت تل اویو نشانه رفته بود.

حالا شما نمی دانید که در یکی از برنامه های خارجی تلویزیون امریکا اعلام کرده بودند که ایران به ونزوئلا موشک می دهد و انها از انجا امریکا را نشانه گرفته اند. اینها همه حقه بازی و کلک است. اینها مقدمه این است که می خواهند بگویند ایران یک کشور خطرناک و زورگو است. یک کشور مثل آلمان نازی است.یک کشور مثل امپراطوری ژاپن است که نصف شب حمله کرده است پرل هاربر را بمباران کردند. مثل ایتالیاست که در جنگ جهانی دوم به فرانسه حمله کرده است. مثل شوروی یا مثل کره شمالی است که همیشه دم از بمب اتمی می زند.

می توان گفت تا حدودی دستگاههای تبلیغاتی ما مقصر هستند. تلویزیون باید میزگردهایی با حضور افراد مطلع و باسواد و غیر تکراری برگزار کند. آیت الله کاشانی در سالهای 1330 تا 1332 با 250 خبرنگار خارجی مصاحبه کرد. اینقدر ایشان مهم بود که اقای هریمن مشاور مخصوص ترومن در منزلشان با ایشان مصاحبه کرد. ریچارد استوکس در همان خانه خرابه پامنار با ایشان مصاحبه کرد. همه وحشت دارند که با یک خبرنگار خارجی مصاحبه کنند. می شود با خیلی از این خبرنگارها صحبت کرد از نظام حمایت کرد و توجیهشان کرد.

ارسال نظر: