چهارمین روز نمایشنامه‌خوانی جشنواره تئاتر فجر برگزار شد

کدخبر: 1039236

چهارمین روز برنامه های نمایشنامه خوانی سی و چهارمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر با گفتمان میان عوامل آثار و حاضران در نشست به پایان رسید

به گزارش «نسیم»، ششمین نشست نقد و بررسی نمایشنامه های منتخب بخش مسابقه نمایشنامه نویسی سی و چهارمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر، عصر روز چهارشنبه و در سومین روز از برنامه های نمایشنامه خوانی جشنواره به نمایشنامه روز و شب یلدا نوشته سیامک افسایی با حضور وی، بهزاد صدیقی(مدیر بخش نمایشنامه نویسی جشنواره) و روزبه حسینی (منتقد و نمایشنامه نویسی) برگزار شد.

در این نشست سیامک افسایی به بازنویسی چند باره متن روز و شب یلدا اشاره کرد و گفت: بازنویسی چندباره به صورت توامان در حوزه دیالوگها و حتی در حوزه شخصیتها صورت گرفته تا امروز که در این بخش موفق به حضور شده است. وی تاکید کرد که ایده اصلی این متن از مجموعه تجربیات مشترکی بوده که وی از خاطرات دوستانش استخراج کرده. وی سایر فضاهای موجود در متن را نیز بر گرفته از ایده هایی دانست که مربوط به زندگی ، محیط پیرامونی و اتفاقات روزمره ای است که حول زندگی شخصی وی و اطرافیانش شکل گرفته است.

در ادامه این نشست روزبه حسینی در سخنانی گفت: زمانی که بخش اول داستان یعنی روز یلدا را می خوانیم تصورمان بر این پایه استوار می شود که با نویسنده کم سن و سالی مواجه هستیم که دوره آموزشی نمایشنامه نویسی را به پایان رسانه و اکنون دست به قلم شده و تنها کلمات هستند که برایش ارزش ویژه ای دارند اما زمانی که با قسمت دوم اثر که شب یلدا است مواجه می شویم ورق کاملا بر می گردد و آن روی سکه را به چشم می بینیم. روی دیگری که کاملا متفاوت با رویه قبلی بوده و دارای اندیشه و ایده و فکر است و شتابزده هم نیست و به همین دلیل تصور می کنم اگر تنها با بخش شب یلدا در این داستان مواجه بودیم آنگاه می توانستم قاطعانه بگویم که نویسنده متفاوتی اینک در برابر ما قرار گرفته است که البته به هر شکل بخش اول داستان این فضا را کاملا به هم می ریزد.

روزبه حسینی در ادامه به یکی از ویژگی های مثبت این نمایشنامه اشاره کرد و گفت: پاسخ ندادن آدمهای قصه به بسیاری از سئوالات ایجاد شده با توجه به فضای داستان در اثر کارکرد و تاثیر مثبتی گذاشته و عنصر سکوت به یکی از بخش های کلیدی این اثر مبدل شده. وی تصریح کرد: تصور میکنم دو قصه روز و شب در دو زمان جداگانه نوشته شده اند چرا که پختگی کلامی و دوری از شتابزدگی و جدا شدن از حس کودکان یا ذوق زدگی ناشی از یک تجربه که در بخش دوم اثر وجود دارد ما را به این نتیجه می رساند. افسایی نیز با تایید سخنان حسینی اضافه کرد: فاصله بین نگارش بخش اول (روز یلدا9 و بخش دوم (شب یلدا) بیش از یک دهه بوده است.

بهزاد صدیقی در جمع بندی نهایی این نشست نیز گفت: افسایی نمایش نامه ای که نوشته از لحاظ موضوع و شکل ظاهری در جامعه وجود دارد .و مهم این است که به این موضوعات با چه دیدی نگاه کنیم. وی تاکید کرد: در بخش اول (روز یلدا) بازنویسی های مکرر نیز که نویسنده به ان اشاره کرد سبب روان شدن دیالوگ ها شده است که از نقاط قوت اثر محسوب می شود.رابطه زن و شوهر که می تواند یک رابطه عشقی، خیانت و یا یک مثلث عشقی باشد در دنیای واقعی نیز وجود داشته و در داستانها و نمایش های متعددی نیز مورد استفاده قرار گرفته و می تواند به شکلی نوعی از کلیشه محسوب شود اما نکته مهم در نوع دیدگاه و پرداخت نویسنده به این موضوع است که می تواند از زاویه متفاوت با تحلیل متفاوتی به موضوع بنگرد و اثر موفقی را خلق کند.

بر پایه این گزارش نشست مذکور با گفتمان بین مخاطبان و نویسنده به پایان رسید.

نشست نقد و بررسی نمایشنامه کاش می شد منم بیام نوشته کامران شهلایی

بهزاد صدیقی مدیر بخش مسابقه نمایشنامه نویسی سی و چهارمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر در نشست نقد و بررسی نمایش کاش می شد منم بیام نوشته کامران شهلایی گفت: این نویسنده در نگارش متن هایش با استفاده از سبک نمایشنامه نویسی مدرن، مسائل روز را دستمایه آثارش قرار می دهد. وی گفت: یکی از دغدغه هایی را که می توان در هر نویسنده ای سراغ گرفت تکنیک در نگارش داستان است که شهلایی نیز از تکنیکی استفاده کرده تا با داستانی مواجه شویم که دیالوگ های روانی دارد و هیچ گونه پیچیدگی در بیان و گفت وگوهای بین شخصیت ها به چشم نمی خورد. ضمن اینکه وی از دستوری بودن در متن پرهیز کرده و این امکان را ایجاد می کند تا کارگردانان متعددی بتوانند با دیدگاه وسلیقه خاص خود اجراهای متفاوتی از متون وی داشته باشند و کاش می شد منم بیام نیز دقیقا در همین مسیر نوشته شده است.

کامران شهلایی به چگونگی شکل گیری موضوع و متن و ایده نگارش نمایشنامه کاش می شد منم بیام پرداخت و در ادامه مخاطبان نظرات و دیدگاههای خود را در زمینه نمایشنامه و موضوعات آن از جمله انفعال هر سه شخصیت داستان ، مبهم بودن زاویه دید نویسنده و مشخص نبودن قهرمان قصه بیان کردند.

در ادامه این نشست روزبه حسینی نمایشنامه نویس که به عنوان منتقد در این بخش حضور داشت با اشاره به دیدگاههای مخاطبان گفت: از نظر من "خواب" شخصیت اصلی داستان است و مادر و سها و صحرا هیچیک شخصیت اصلی نیستند و به بیان دیگر خواب همان قهرمان اصلی قصه است و تصور میکنم قصد و تلاش نویسنده نیز همین بوده که قصد نویسنده نیز سعی کرده است که خواب شخصیت اصلی باشد. چرا که باعث زیر پا گذاشتن همه است و هیچ قاعده ای ندارد و در این داستان به این شیوه اتفاقا کارکرد عملی هم پیدا می کند.

کامران شهلایی نیز در ادامه سخنان روزبه حسینی گفت: خواب هم می تواند تعیین کننده و پیش برنده داستان باشد ودر بخش هایی می بینیم که این قصه در خواب هم می توانسته اتفاق افتاده باشد.

نشست نقد و بررسی نمایشنامه تاریخ مردم کوچه و بازار فرانسه در قرن 18 نوشته پیام لاریان

نویسنده نمایشنامه تاریخ مردم کوچه و بازار فرانسه در قرن 18 در نشست نقد و بررسی این نمایشنامه گفت : برای شکل گیری نمایشنامه همه چیز برای من قصه است و واقعیت همین است. برای نگارش این نمایشنامه دوسال زمان صرف شد و در دو مقطع نیز بازنویسی صورت گرفت و تصور میکنم باز هم باید بر روی آن کار کنم وی درباره ایده نگارش این نمایشنامه گفت: . 3 سال پیش که کتابی با نام حقیقت و زیبایی نوشته بابک احمدی را مطالعه می کردم وی درباره تحلیل تاریخی صحبت و برای بیان آن طرح جالبی را مطرح کرد مبنی بر اینکه که یک آدم به خاطر اتفاقی که در گذشته اش افتاده در زمان حال بخواهد آدمی را مجازات کند. هم زمان با این مساله عکسهایی از یک عکاس المانی را دیدم روزها یک عکاس آلمانی که تصاویر مکانهایی ویرانه از جنگ جهانی دوم را در کنار عکسهایی قرار داده بود که از همان مکان ها در زمان حال از مردم در حال تفریح و زندگی روزانه ثبت کرده به مقایسه ایی در زمان گذشته و حال پرداخته بود. از همین رو تصور کردم چنانچه یک لحظه به 100 سال قبل برگردیم نمی توانیم در آن وضعیت شرایط زندگی حال حاضرمان را داشته باشیم.

نشست نقد و بررسی در چهارمین روز از برنامه های نمایشنامه خوانی جشنواره سی و چهارم تئاتر فجر، عصر روز پنجشنبه گذشته به نمایشنامه تاریخ مردم کوچه و بازار فرانسه در قرن 18 نوشته پیام لاریان اختصاص یافت که با حضور وی، بهزاد صدیقی مدیر بخش نمایشنامه نویسی جشنواره، سعید حسنلو کارگردان این نمایشنامه و روزبه حسینی منتقد در تالار مشاهیر مجموعه تئاتر شهر برگزار شد سعید حسنلو کارگردان این نمایش نامه خوانی گفت : آشنایی من با پیام لاریان و متن هایش دارای سابقه است و جدا از طراحی صحنه ، مشاور وی نیز بوده ام. وی گفت: تلاش کردیم متن را درست بخوانیم و متن جذابی برای اجرا است و اگر بخواهد به روی صحنه برود زمان اجرای آن نیز همین 100 دقیقه است که امیدوارم به عنوان یکی از متن های برگزیده نیز در بخش نهایی انتخاب شود.

روزبه حسینی منتقد حاضر در نشست با انتقاد از نگارش توضیح صحنه برای اجرا گفت: آنچه در نمایشنامه ها ما با آن مواجه هستیم وجود نوعی زبان آرکاییک برای نگارش توضیح صحنه است .در نمایشنامه ها هرچه زبان به سمت ادبیات می رود ما به سمت قصه و شعر می رسیم و اگرچه توضیح صحنه ای که شما نوشته اید به زبان عامیانه است اما توضیحه صحنه را اینگونه نمی نویسند .

پیام لاریان نیز در پاسخ گفت :در نگارش متن هایم فقط و فقط چیزی که به آن فکر می کنم را می نویسم . وی گفت: نمایشنامه حالت طنز دارد . بهرحال نمایشنامه اجرا شود توضیح صحنه آن خوانده نمی شود ولی برای چاپ این توضیح لازم است در عین حال که ساده حرف می زنیم راحت تر می توانیم بنویسیم . هر نمایشنامه ای که نوشته ام توضیح صحنه ها اتفاق بهتری برای خواننده است.

در ادامه این نشست روزبه حسینی گفت : نمایش در یک لوکیشن خاص اتفاق می افتد که فضای متعارف برای نمایشنامه نیست. نمایشنامه به سبک کمدی وحشت نوشته شده است. وی تصریح کرد: از طرف دیگر قصه این نمایشنامه به شدت قابلیت حرکت به سمت سینمایی شدن و حتی ساخت یک فیلم سینمایی را دارد.

گزارش نشست نقد و بررسی نمایشنامه نامه های شرجی نوشته شهرام کرمی

هشتمین نشست نقد و بررسی نمایشنامه های منتخب بخش مسابقه نمایشنامه نویسی سی و چهارمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر به نقد نمایشنامه نامه های شرجی با حضور بهزاد صدیقی (مدیر بخش نمایشنامه نویسی ) شهرام کرمی(نویسنده) روزبه حسینی (منتقد و نمایشنامه نویس ) روز پنج شنبه 28آبان 1394 در تالار مشاهیر تاتر شهر و در چهارمین روز از برنامه های نمایشنامه نویسی جشنواره پس از خوانش این اثر برگزار شد

در ابتدای جلسه بهزاد صدیقی گفت: فضای جنگ و مسائل بعد از آن و تاثیراتی که جنگ در آدمها می گذارد دستمایه های نمایشنامه های شهرام کرمی هستند نامه های شرجی خیلی به فضای بلوط های تلخ نزدیک بود و حضور مشترک رویا افشار و سیروس همتی در هر دو اثر بر این نزدیکی صحه بیشتری می گذارد.

بر پایه این گزارش در ادامه بهزاد صدیقی از مخاطبان خواست تا به به طرح دیدگاهها و نظرات خود در خصوص این اثر بپردازند که یکی از مخاطبان به فضای بیش از اندازه ارام و رمانتیک داستان اشاره کرد و گفت: این کار پز روشنفکری نداشت و راحت می شد با آن ارتباط برقرار کرد اما سوال این است که 5 نامه پیدا شده چرا حاوی فجایع نیستند و چرا فضا اینقدر آرام و رومانتیک بود و چرا نامه ها بسته بود؟

شهرام کرمی نویسنده نمایشنامه‌نامه‌های شرجی در پاسخ به این سوال گفت: من معتقدم نمایشنامه یا باید خوانده یا اجرا شود . تصور نمایشنامه خوانی برای من کارسخت و دشواری بود و سعی کردم اتفاق درون نمایش بیافتد و تلاش من بر این بود که از بستر دیالوگ شخصیت ها یک نگاه اعتراضی بروز بدهم . و به یک شکلی این راز را باز نکردم تا ارزش دراماتیک آن باقی بماند. نسلی برای کشور در دورانی جنگیدند که عده ای با آن مخالف و عده دیگر موافق بودند. هدف من این بود که به دور از کلیشه با آن برخورد کنم و فاجعه بزرگ را مانند آثار چخوف در درون شخصیت ها نشان بدهم. پرداخت دیالوگ و شخصیت ها ماهیتی ساده دارند و برخلاف دیگر نمایشنامه ها با این پرداخت ساده سعی کردم فاجعه در درون شخصیت ها باشد .درباره جنگ باید واقعی یا تخیلی نوشت و این معضلی است هست که با کلیشه هایی روبرو هستیم که تخیل دقیقی می خواهد و در مورد جنگ باید فارغ از کلیشه ها بود .

شهرام کرمی در پاسخ به این سوال که اگر این نمایشنامه طولانی شود قابلیت به تصویر کشیده شدن را دارد گفت: خود را همیشه مدیون این جمله زنده یاد محمود استاد محمد میدانم که به من می‌گفت ایمان و باورت به کارهایت ضعیف است ، کاری که نوشته می شود باید در معرض دید مخاطب قرار بگیرد و در خیلی جاها احساس کردم که می توانم دوباره تجدید نظر کنم، شخصیت جوان می تواند کسی باشد که همه چیز را به کنکاش بکشد .

در ادامه این نشست، روزبه حسینی منتقد و نمایش نامه نویس در باره این اثر گفت: منطق نمایشنامه این نیست که جوان همه چیز را به کنکاش بکشد و با منطق سیر و سفر در تضاد است محور شخصیت جوان بر وظیفه ، خاطره و تکلیف می چرخد با اینکه خاصیت ضد جنگ دارد ولی خیلی ظریف منظر حفظ خاطره ها را نشان داده است .

وی تاکید کرد: نمایشنامه خوب نوشتار مناسبی است برای روی صحنه رفتن وقتی با روایت های عریان طرف هستیم امکان تصویری و بصری کردن آن بینهایت می شود . شهرام کرمی به شدت موجز می نویسد که هم حسن است و هم خطرناک است و باعث می شود که کارکرد اصلی خودش را پیدا نکند .حسینی ادامه داد: پرسشی که مطرح می شود این است این جهان ، جهان کنش مندی است که رویدادها باعث کنش در آن نمی شوند . کنش ما زمان و تم ما فراموشی است و نباید منتظر اتفاق و یا تحول باشیم . اصولا شهرام کرمی به دنبال نمایشنامه نویسی که فاجعه آفرین باشد نیست و اتفاقی در نمایشنامه نمی افتد.

چهارمین روز برنامه های نمایشنامه خوانی سی و چهارمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر در ادامه با گفتمان میان عوامل اثر و حاضران در نشست به پایان رسید.

ارسال نظر: