استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در گفتگوی تفصیلی با «نسیم آنلاین»:
کارگزاران اگر برای رسیدن به قدرت ناگزیر به ائتلاف با جبهه پایداری هم شود، این کار را میکند
استادعلوم سیاسی دانشگاه تهران در گفتگو با «نسیم» اظهار داشت:کارگزاران تجلی بروز آقای هاشمی در صحنه سیاست ایران بود.
به گزارش خبرنگار « نسیم آنلاین »؛هم اکنون کشور در حال ورود به فضای انتخاباتی است که به نظر متکثر از دیگر انتخابات ها در سال های اخیر باشد؛و در فضای متکثر بودن جریان های اصلی می توانند تاثیر مستقیمی در روشن شدن فضای سیاسی کشور داشته باشند؛ یکی از این جریانات، نزدیکان دولت یازدهم با مصداق حزبی حزب کارگزاران سازندگی است که بی شک خواستار حصول سهمی بزرگ از دو انتخابات پیش رو برای تحکیم قدرت سیاسی خود است.با این نگاه خبرنگار «نسیم آنلاین» در مصاحبه ای تفصیلی با محمدصادق کوشکی استاد علوم سیاسی و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران به بررسی سبقه سیاسی و تفکر حاکم بر کارگزاران سازندگی پرداخت که مشروح آن به شرح ذیل است:
* «نسیم آنلاین» : ارزیابی شما از کارنامه کارگزاران سازندگی در دوسطح گفتمان و عملکرد چیست؟کوشکی: جریان کارگزاران قبل از اینکه جریان معطوف به یک فکر و اندیشه باشد جریان معطوف به ثروت و قدرت است؛ مثلاً فرض کنید مشارکت و طیف اصلاح طلبان افراطی مثل جبهه مشارکت تفکری داشتند و آن تفکر تحقق یک نظام لیبرال دموکراتیک در ایران است که برای تحقق این اندیشه تلاش کردند و دوست داشتند به قدرت برسند تا این دیدگاهشان را در کشور پیاده کنند.
اما جناح کارگزاران اینطور نبود؛ یعنی جناح کارگزاران کسانی بودند که چون ثروت داشتند تمایل پیدا کردند که به قدرت سیاسی هم برسند تا این ثروتشان افزایش پیدا کند؛ اما حاملان اندیشهای نبودند و اینگونه نبود که مثلاً بگوییم اینها طرفداران نظام دموکراسی یا نظام لیبرالیسم هستند؛ حتی اینها به اقتصاد باز هم اعتقاد نداشتند اینها محصول ساختاری بودند که اقتصاد رانتی نفتی دولتی بود.
6 وزیر و معاونان رئیس جمهور جمع شدند برای تشکیل کارگزاران سازندگی؛ لذا این جریان حتی یک حزب سیاسی هم نیست چون اگر بگوییم پایگاه طبقاتی شما چه کسانی هستند فاقد پایگاه طبقاتی هستند؛ اصلاحطلبان افراطی یا جبهه مشارکت پایگاه طبقاتی و خواستگاه طبقاتی دارند اما این عده که تحت عنوان کارگزاران از آنها نام ببریم اگر بگوییم مثلاً پایگاه طبقاتی شما چه کسانی هستند اینها خواهند گفت مثلاً صاحبان شرکتهای بزرگ ساختمانی یا پیمانکاران بزرگ پروژههای دولتی، تاجران جدید، تاجرانی که غیر از ساختار بازار سنتی عمل میکنند و صاحبان صنایع سهامداران بزرگ.
میگوییم که اینها چند درصد جامعه اند؟ آیا اینها بیشتر از 1 یا 2 درصد جامعه هستند؟ آیا یک حزب میتواند با پشتوانه 2 یا 3 درصد جامعه وارد صحنه سیاست شود؟ خیر، پس یک حزب هم نیست؛ نه پایگاه طبقاتی دارد، نه اندیشه مطلوبی دارند و اصلاً فاقد اندیشه هستند؛ ممکن است اینها بگویند که ما خواستگاه طبقه متوسط هست و ما میگوییم نه خیر؛ طبقه متوسط خواستگاه شما نیست هر موقع شما در کنار اصلاح طلبان افراطی قرار گرفتید رأی آنها به حساب شما هم ریخته میشود.
یعنی در اردیبهشت 76 وقتی شما در کنار خاتمی ایستادید آنها به خاتمی رأی دادند اما شما هم بهره بردید؛ همینها بودند که در انتخابات خرداد 92 رأی دادند عمدتاً کسانی بودند که اگر آقای عارف بود به نامزد شما رأی نمیدادند و به آقای عارف رأی میدادند؛ با کنار کشیدن عارف شما توانستید با رأی قدرت بیایید پس کارگزاران یک جریان ثروتمند است که ثروت خود را از راه رانت نفتی وانحصار دولتی به دست آورده و تمایل پیدا کرده که در حوزه سیاست هم ورود کند تا بتواند آن ثروتش را حفظ کند وگسترش بدهد.
کارگزاران یک گروه ثروتمند محدود صرفاً معطوف به قدرتند؛ یعنی همین الآن اگر این امکان وجود داشته باشد که اینها بیایند، مثلاً حاضرند با جناح پایداری هم ائتلاف کنند ولی به قدرت برسند و این قابلیت را دارند؛ اینها اینقدر معطوف به قدرت هستند که حتی اگر یک روزی برای رسیدن به قدرت ناگزیر شوند با جبهه پایداری ائتلاف کنند این کار را میکنند.
*«نسیم آنلاین» : تحلیلتان از نوع رابطه کارگزاران با مردم و انقلاب را چیست؟کوشکی: کارگزاران با مردم نسبتی ندارند؛ با یک درصد بسیار کمی از طبقات بسیار ثروتمند و درصد خیلی کمی از کسانی که ثروتشان از راه رانت است با آنها نسبت دارند، زبان آنها و مدافع آنها هستند چون خودشان از آنها هستند؛ ولی شاید 2 یا 3 درصد از جامعه ایران باشند اما شاید بعضیهایشان در انقلاب حضور داشتند یا در مبارزات بودند اما بعد از پیروزی، کسانی بودند که نشان دادند تفکر انقلاب اسلامی را نه درک کرده اند و نه قبول داشتند؛ انقلاب یک سری اهداف اعتقادی و آرمانی دارد برای ایران و برای جهان اما اینها اصلاً در این فضاها نیستند و خونشان را برای این کارها کثیف نمیکنند؛ برایشان بحث فلسطین، جهان اسلام و زمینهسازی ظهور مهم نیست و در این فضاها نیستند.
ممکن است یک نفر عضو کارگزاران باشد و شخصاً آدم نمازخوان و نماز شب خوان باشد اما گروهی که به اسم کارگزاران هستند هیچوقت ایدئولوژیک نبودند و حتی انقلابی هم نیستند؛ یعنی نگاهشان به مسائل انقلابی نیست؛ عرض میکنم بعضی از این آقایان ممکن است مثلاً زمان شاه فلان عضو اینها در آمریکا عضو انجمن اسلامی بوده و علیه شاه مبارزه میکرده اما اینکه بگوییم اینها در سال 70 ،80 و 90 و امروز آدمهای انقلابی هستند، نه خیر؛ برای کارگزارانی ها ثروت و قدرت مهم است؛ حالا ممکن است که یک مؤسسه خیریهای هم داشته باشند و به سه چهارفقیر یک پتو و لباسی بدهند اما دین اینها سیاسی نیست؛ دینشان دین فردی است؛ در عالم بیرون برایشان ثروت مهم است و افزایش آن ثروت و قدرت بگیرند تا بتوانند آن ثروت را افزایش بدهند.
* «نسیم آنلاین» : دوره آقای هاشمی توام با مشارکت سیاسی اندک و مشکلات اقتصادی عدیده ای بود؛ منشا این معظلات را چه می دانید؟کوشکی : برای جریان کارگزاران مشارکت سیاسی نه مهم است و نه مطلوب؛ اگر مشارکت سیاسی به قدرت رسیدن کارگزاران منجر شود خوب است ولی در غیر از این خود مشارکت برایشان اصلاً مطلوبیت و موضوعیتی ندارد و به آن اصلاً فکر هم نمیکنند؛
به همین خاطر معمولاً سعی میکنند که موقع موجسواری؛ سوار قایق بقیه شوند چون خودشان به تنهایی قایقی ندارند؛ کارگزاران در روزی که متولد میشود با جامعه روحانیت لیست مشترک میدهد. یعنی لیست جامعه روحانیت و لیست کارگزاران در مجلس پنجم موارد مشترک فراوانی دارند؛ در دوم خرداد آخرین کسانی که سوار قایق خاتمی شدند کارگزاران بودند چون کارگزاران طرفدار این بودکه قانون اساسی عوض شود تا هاشمی برای بار سوم رئیس جمهور شود؛ منتهی چون دیدند نمیشود خودشان دنبال این رفتند که حتی از آقای ناطق نوری حمایت کنند و دیدند کشش ندارد و نشد و توانستند با آقای ناطق نوری توافق کنند و سراغ آقای خاتمی رفتند؛ مثلاً اگر می دیدند که مرحوم آقای زوارهای یا آقای ریشهری در آن دوره شانس دارد سراغ آنها هم میرفتند.
*«نسیم آنلاین» : نسبت کارگزاران و آقای هاشمی رفسنجانی چیست؟کوشکی: ک ارگزاران یعنی حضور آقای هاشمی در عرصه سیاسی؛ اقای هاشمی چون شأن خودش را اجل از این میدانست که شخصاً در خیلی از عرصهها ورود کند کسانی را که هم تیپ خودش بودند منسجم کردتا به اسم کارگزاران وارد عرصه سیاسی ایران شوند؛ شما بین کارگزاران و بین آقای هاشمی نباید فاصلهای بگذارید منتهی اقای هاشمی پدر مؤسس و لیدر کارگزارانی هاست.
*«نسیم آنلاین »: دلیل حمایت کارگزاران از خاتمی در سال 76 چه بود؟کوشکی: دقیقاً این حرف اقای هاشمی بود. اگر اینها میتوانستند با اقای ناطق نوری ائتلاف کنند آقای هاشمی هم همین را میخواست؛ آقای هاشمی آدم جناحداری نیست؛هاشمی کسی است که یک موقع با جناح موسوم به راست است و یک موقعی با جناح چپ وهمیشه هم اصرار داشته و میگوید من عضو هیچ جناحی نیستم و سکاندار و لنگر و اعتدال دو جناح بوده و همیشه میخواسته خودش را اینطور معرفی کند؛ حالا چرا خودش را موسوم به یکی از جناحها نبسته، برای اینکه هر موقع که بخواهد، بتواند از یک جناح دور و به جناح دیگر نزدیک شود؛ آقای هاشمی هم در طول انتخابات مجلس دوم و مجلس سوم به عنوان عضو جامعه روحانیت در لیست جامعه روحانیت بود و در ریاست جمهوری دوره اول و دوم از طرف جامعه روحانیت هم حمایت شد؛ خبرگان هر بار که میخواست برود در لیست جامعه روحانیت بود غیر از این دفعه اخیر؛ یعنی شما هیچ فاصلهای بین آقای هاشمی و کارگزاران نمی بینید و کارگزاران تجلی بروز آقای هاشمی در صحنه سیاست ایران بود.
*«نسیم آنلاین» :آیا قبول داررید که اصلاحات و کارگزاران در سال 76و 92به اشتراک منافع و مواضع رسیدند؟کوشکی: نه؛ خردادسال 76 آقای خاتمی و یارانش در حال جلو رفتن بودند و کارگزاران آخرین کسانی بودند که سوار قایق آقای خاتمی شدند؛ اول رفتند با آقای ناطق مذاکره کردند؛ حتی ظاهراً با آقای ولایتی هم مذاکره کردند ولی نشد و از سر ناچاری سوار قایق آقای خاتمی شدند.
بعد جالب است که مثلاً د ر انتخابات مجلش ششم افراطیون اصلاحطلب (جبهه مشارکت) احساس کردند که کارگزاران مهمان ناخوانده هستند و به همین خاطر تلاش کردند که هاشمی را از صحنه سیاسی کشور حذف کنند و هاشمی را عالیجناب سرخپوش خطاب کردند؛همچنین به اکبر گنجی گفتند که علیه هاشمی کتاب بنویسد و هاشمی را عامل قتل روشنفکران و نویسندگان معرفی کردند ؛ در انتخابات مجلس ششم هاشمی را خراب کرده و انتخابات را طوری طراحی کردند که هاشمی نفر سی و یکم شود؛ زمانی که تاجزاده معاون سیاسی وزارت کشور بود بعد صندوقها بازشماری شد آقای هاشمی در تهران از نفر سیام تبدیل شد به نفر بیستم و بعد دوباره همین مشارکتیها برای هاشمی جوک ساختند؛ یعنی احساس میکردند که کارگزاران بیخود شریک این دولت شده؛ برای چه آمدند و شریک این دولت شدند در حالیکه ما زحمتش را کشیدیم؛ اینها که با ما نبودند.
همین کارگزاران در انتخابات سال 84 هاشمی را علم کردند؛ بخشی از اصلاحطلبها به این نتیجه رسیدند که میشود از ظرفیت هاشمی استفاده کرد و وقتی که دوگانه احمدینژاد و هاشمی به وجود آمد زیر بیرق آقای هاشمی رفتند؛ و الا نامزد اختصاصیشان آقای معین بود بعد از اینکه معین رأی نیاورد دوگانه احمدی نژاد و هاشمی آمد و اینها زیر بیرق هاشمی رفتند؛ جالب است که کارگزاران حتی زمان احمدی نژاد هم حاضر بودند که با احمدی نژاد مشارکت کنند ولی احمدی نژاد آنهارا پس میزد.
قدرت برای کارگزار مهم است. مثلاً نگاه کنید از تیپ کارگزاران از جنس کارگزاران هر کدامشان که در ساختارهای دولتی بودند و توانستند بمانند ماندند و جالبتر اینجاست که احمدینژاد استاندار برگزیده آقای هاشمی در اردبیل است.
کسی است که توانسته در مسابقهای که بین آقای مرعشی که استاندارد کرمان بود و آقای جهانگیری که استاندار اصفهان بود و آقایان دیگری که استانداران آقای هاشمی بودند بتواند از همه آنها جلو زده و نفر اول شود؛ برنامههایی که آقای احمدی نژاد پیاده کرد در اجرای منویات آقای هاشمی و تداوم برنامههای سازندگی بود.
البته میگفت من مخالفم اما مگر کارگزاران چه چیزی میخواستند؟ همان چیزی که کارگزاران میخواستند. احمدی نژاد عملاً همان را اجرا میکرد با این تفاوت که آقای هاشمی سد و پل و نیروگاه میساخت و آقای احمدی نژاد مثلاً مسکن مهر میساخت و جهتگیریشان یکی بود. یعنی پول نفت را بیاورید و هزینه کنید خوب انتخابات سال 92 شد. درست است که شخص آقای هاشمی در طول دولت احمدی نژاد خیلی زخم خورده بود اما اشکال احمدی نژاد و اختلاف احمدی نژاد و هاشمی اختلاف ایدئولوژیک نبود؛ جفتشان یک مسیر را میرفتند و یک کار را میکردند و حتی آقای احمدی نژاد هم رسماً اعلام کرد که باید با آمریکا مذاکره و مشکلاتمان را حل کنیم.
*«نسیم آنلاین »: یعنی 8سال ریاست جمهوری احمدی نژاد را همزمان با دوران افول کارگزاران نمی دانید؟کوشکی: کارگزاران برنامههایشان در حال اجرا بود فقط دوست داشتند که خودشان این برنامهها را اجرا کنند.
*«نسیم آنلاین» :شما می گویید قدرت برای کارگزاران مهم است در حالی که آنها در این مدت در قدرت نبودند. این دو با هم تعارض ندارد؟کوشکی: برنامههایشان در حال اجرا بود اما در قدرت نبودند؛ به همین خاطر از احمدی نژاد دلگیر بودند که چرا آنها را در چرخه قدرت سهیم نمی کند و اگر احمدی نژاد به اینها بال و پر میداد کاملاً دوست داشتند بماند اما او اینها را راه نداد؛ اما برنامههایشان یکی بود چون احمدی نژاد کار دیگری بلد نبود که البته آن کار اجرایی را در دولت آقای هاشمی یاد گرفته بود و همان ها را اجرا میکرد؛ به همین خاطر است که میبینید رهبری در سال 86 به آقای احمدی نژاد میگوید (رسماً در هفته دولت) "فرهنگ و فرهنگ دینی در دولت شما مظلوم است". همان بلایی که در دولت هاشمی بر سر فرهنگ آمد و جالب اینجاست که خاتمه احمدی نژاد هم شبیه خاتمه هاشمی شد؛ همینطور که دوران هاشمی شاهد تورم بالای 40 درصد بودیم، در دوران احمدی نژاد هم تورم گسترده و وسیعی را شاهد بودیم؛ این دو تورم محصول عملکرد کارگزارانی جفتشان بود اما کارگزاران و آقای هاشمی از احمدی نژاد دلخور بودند که چرا حرمت ما را حفظ نکرده و ما را شراکت نداده و الا اگر احمدی نژاد از این دوستان دعوت میکرد همه کارگزاران حاضر بودند بیایند و در خدمت احمدی نژاد باشند ولی احمدی نژاد ترجیح داد که اینها را نیاورد ولی اختلافشان عقیدتی نبود.
در انتخابات 92 آقای روحانی وقتی که آمد، اگر آقای هاشمی میگفت نرو قطعاً روحانی نمیرفت؛ هاشمی گفت برو روحانی آمد. خود آقای روحانی گفت اگر هاشمی نامزد شود من نخواهم آمد. آقای هاشمی نتوانست نامزد شود و روحانی قطعاً نامزد شد و اگر هاشمی تایید صلاحیت میشد روحانی انصراف میداد؛ حالا این وسط اصلاح طلبان افراطی،جبهه مشارکت، چنان میخواستند پشتیبان عارف باشند به این نتیجه رسیدند که عارف شانس برد ندارد؛ گفتند عارف را کنار میگذاریم و از روحانی حمایت میکنیم چون اگر بنا بر گزینهای باشد،یک گزینه یک نامزد مثل قالیباف یا جلیلی یا ولایتی و گزینهای دیگر باشد، روحانی برای ما بهتر است. آنها گفتند در رقابت بین عارف و قالیباف، بین عارف و جلیلی، بین عارف و ولایتی، عارف محکوم به شکست است ولی در رقابت بین روحانی با آن بقیه، روحانی شانس پیروزی دارد و بیشتر برای این فضا مناسبتر است.
به همین خاطر اتفاقی که افتاد این بود که کارگزاران این بار نامزد اختصاصی خود را معرفی کرد و به همین خاطر هم هست که اصلاح طلبان افراطی از سال 92 تا به حال بارها و بارها این را گفتند که دولت روحانی دولت مطلوب ما نیست و گفتمانی به اسم اعتدال وجود ندارد؛ همچنین گفتند اعتدال باید خودش را ذیل اصلاحات تعریف کند؛ دیگر به چه زبانی بگویند؟
*«نسیم آنلاین» : هماهنگی بین اصلاحات و کارگزاران را در برهه هایی از تاریخ تاکتیکی می دانید یا راهبردی؟کوشکی: نه، تاکتیک باید دو طرف تاکیتیکی باشند و اینها هیچ ارتباطی با هم ندارند.
ببینید من با صراحت میگویم اگر احمدی نژاد به کارگزاران سهم میداد کارگزاران حتماً با آن کار می کردند؛ کارگزاران حاضرند با هرکسی که به آنها سهم دهد کار کنند و برای خودشان سهمی قائلند؛ اگر حتی اگر جبهه پایداری دولت تشکیل دهد و سهم کارگزاران را بدهد هیچ مشکلی ندارند و با آن کار خواهند کرد.
*«نسیم آنلاین» : کارگزاران را چقدر اصلاح طلب می دانید؟کوشکی: کارگزاران قدرت طلب هستند و اصلاح طلب نیستند.
*«نسیم آنلاین» : می توان از عنوان گفتمان برای تفکر و رفتار کارگزاران استفاده کرد؟کوشکی: گفتمان نیست اصلاً اهل گفتمان نیستند؛ خالص به دنبال ثروت و قدرت هستند و میخواهند ثروت و قدرتشان نهادینه و تثبیت شود والسلام.
اصلاح طلبان افراطی یعنی جبهه مشارکت، برای خودشان ایدئولوژی دارند و میخواهند نظام جمهوری اسلامی تبدیل به نظام دموکراتیک شود. حالا این ایدهشان هست؛ کارگزاران ایدهای ندارند و با جمهوری اسلامی، لائیک، نظام پادشاهی مشکلی ندارد؛ هر قالبی که به کارگزاران اجازه دهد که ثروتش را حفظ کند و ثروت به دست آورد و به قدرت برسد کارگزاران میتواند با آنها کار کند.
*«نسیم آنلاین» : ارزیابی تان از اظهارات اقای مرعشی در مورد حمایت از کاندیداتوری آقای لاریجانی چیست؟کوشکی: کارگزاران حاضرند با هر کسی کار کنند؛ با لاریجانی با مصباح یزدی با احمدی نژاد با خاتمی با هر کسی به شرطی که آن حاضر باشد سهمشان را بپردازد. پس برایشان مهم نیست و مصداق واقعی پراگماتیسم هستند و مصداق کاری محافظهکاری آنها به دنبال حفظ وضع موجود هستند یعنی بتوانند ثروت بیاندوزند و بتوانند قدرتی به دست بیاورند تا ثروتشان را اضافه دهند.
*«نسیم آنلاین» : راهبرد انتخاباتی کارگزارانی ها را در انتخابات آی چه می دانید؟کوشکی: آقای روحانی و کارگزارانی که اطرافش هستند مایلند که به صورت انحصاری مجلس آینده را از آن خود کنند و دوست دارند که قدرت ریاست بعدی هم از آن خودشان باشد؛ اما ممکن است به این نتیجه برسند که نمیتوانند یک تنه کل مجلس را قبضه کنند و به همین خاطر هم حاضرند با لاریجانی مشارکت کنند و هم اگر احساس کنند که به نفعشان هست حاضرند در انتخابات با اصلاح طلبان افراطی یعنی جبهه مشارکت ببندند و همکاری کنند؛ یعنی اگر روزی شما لیستی از جبهه مشارکت دیدید که در آن علی لاریجانی بود و فعالین جبهه مشارکت هم بودند تعجب نکنید؛ البته نمیگویم این کار را میکنند ولی می گویم حاضرند این کار را بکنند؛ یعنی برایشان اصلاً مهم نیست.
کارگزاران کسانی بودند که از مرحوم ابوترابی در لیستشان بود تا فائزه هاشمی؛ اصلاً برایشان اصول و ارزشها و خطوط قرمز خیلی معنی ندارد وحاضر بودند که خودشان را به کسی مثل آقای ابوترابی در لیستشان بگذارند و خودشان را به ایشان سنجاق کنند و از مشروعیت و محبوبیت ایشان استفاده کنند.
از آن طرف هم حاضر بودند که خودشان را به فائزه هاشمی سنجاق کنند که فائزه هاشمی از خودشان بود و در واقع نماد اینها است؛ ممکن است جریانات سیاسی برای خودشان خطوط قرمز و ارزشهایی داشته باشند؛ مثلاً اگر بگوییم جبهه مشارکت حاضر هستید با جبهه پایداری ائتلاف کنید؟ میگوید من اگر بمیرم هم حاضر نیستم یا مثلا میگوییم پایداری شما حاضر هستید با مشارکت ائتلاف کنید می گویند نه اگر بمیریم هم حاضر نیستیم ائتلاف کنیم؛ یعنی برای خودشان خطوط قرمزی قائل هستند.
ولی اگر به کارگزاران بگوییم حاضرید با هر کدام از این دو ائتلاف کنید میگویند اگر ببینیم کدامشان به قدرت میرسند بله حاضرم ائتلاف کنم؛ اسم این را می گذارند و میگویند ما حاضریم در هر دولتی کار کنیم فقط سهممان را میخواهیم و به همین خاطر اسم خودشان را گذاشتند تکنوکرات و تکنوکرات یعنی کسی که کار کارشناسی میکند و برایش این جناح و آن جناح مهم نیست در حالی که این یک تقلب و کلاهبرداری سیاسی است؛ یعنی اینها اسم تکنوکرات روی خودشان میگذارند که بتوانند از هر دولت و مجلسی سهمخواهی کنند وخودشان را به هر جایی که شد بچسبانند و اگر نه این معنی تکنوکراتی نیست.
«نسیم آنلاین» : ازیابی تان از ورود سیدحسن خمینی به انتخابات چیست؟آیا ایشان با کارگزاران سنخیتی دارد؟کوشکی: باز هم مثل همان مورد قبلی؛ مرحوم سید احمد خمینی کسی بود که منتقد اصلی مسیر کارگزاران بود و اگر سخنرانیشان را ببنید ایشان شاید زودتر از خیلیها و بیشتر از خیلیها نقدهای اساسی به روش و منش آقای هاشمی و کارگزاران وارد کرده اند که سخنرانیهایشان هست؛ حضرت امام که دیگر روشی که امام و منش و تفکر و اندیشه امام به هیچ عنوان با تفکر کارگزاران قابل جمع نیست؛ یعنی شما اگر مسیر خط امام و پیامهای امام را و خطوط قرمز و اصول امام را بشناسید متوجه میشوید که کارگزاران در این دایره جای نمیگیرند.
حالا اینکه چرا مثلاً کارگزاران آمده و میگویند سید حسن خمینی، عرض کردم کارگزاران حاضرند برای اینکه بتوانند در قدرت بمانند و قدرت و ثروت بیشتری کسب کنند با هر کسی ائتلاف تاکتیکی داشته باشند. اما اهل ائتلاف راهبردی نیست چون به دنبال انحصار خودش است و میخواهد خودش در رأی قدرت باشد و بقیه هم نباشد منتهی تا الآن برایش فرصتی پیش نیامده.
«نسیم آنلاین»: آیا ورود ایشان را به صحنه سیاسی انهم با حمایت کارگزاران به صلاح آینده سیاسی وی می دانید؟
کوشکی: هر کسی که میخواهد در کشور وارد فرایند انتخابات شود مهم نیست که اسمش چیست باید شرایط قانونی را داشته باشد چه مجلس چه خبرگان چه شورای شهر اگر شرایط قانونی را داشت و قانوناً به عنوان نامزد به رسمیت شناخته شد باید بتواند از مردم رأی بگیرد هر کسی که باشد حالا شما در مورد شخص خاصی پرسیدید ولی من میگویم هر کسی که بخواهد در فرآیند انتخابات جمهوری اسلامی شرکت کند باید آن شرایط قانونی برای نامزد شدن را داشته باشد و مجاری قانون تایید کنند که ایشان نامزد هست؛ آنوقت در معرض رأی مردم قرار میگیرد و اگر مردم به ایشان رأی دادند به آن پستی که میخواهد میرسد؛ ایشان با کسی که از علی آباد کتول نامزد شده هیچ فرقی ندارد.
*«نسیم آنلاین»: راهبرد انتخاباتی آقای هاشمی چیست؟کوشکی: آقای هاشمی یک شهروند است و سوابق سیاسی داشته، سوابق مبارزاتی داشته و به خاطر همین تریبونی دارد که حرفهایش را بیان کند و موقعیت سیاسی هم دارد؛ حالا ایشان ممکن است آرزوها یا برنامههایی داشته باشد. اشکالی ندارد، داشته باشد اما جامعه به ایشان امضاء و دستخط و تعهدی نداده ایشان اگر اسمی رسمی و شهرتی و موقعیتی پیدا کرده مدیون حمایتهای امام و رهبری بوده و مدیون حمایتهای مردم بوده است؛ اگر برنامههایی که ایشان دارد و اگر تفکرات و آرزوهایی که ایشان دارد در راستای مطالبات امام و رهبری و مردم باشد خوب اجرایی خواهد شد و اگر نباشد نخواهد شد؛ چون ایشان هر چیزی که دارد از قبل امام و رهبری و مردم به دست آورده است؛ بعضی سیاستمداران هستند که میتوانند بگویند ما مدیون امام و رهبری و یا مردم نیستیم؛ ولی ایشان هر چیزی که دارد مدیون امام، رهبری و مردم هست. یعنی اگر نماینده مجلس شده، اگر نماینده خبرگان شده، اگر رئیس جمهور شده و اگر رئیس تشخیص مصلحت شده هر چه که شده مدیون امام، رهبری و مردم است.
اگر رهبری برای انتخابات خبرگان ایشان را تایید نمیکرد ممکن بود ایشان شرط اجتهاد را به دست نیاورد؛ میدانید که قرار بود ایشان مثل بقیه نامزدها امتحان بدهد و رهبری گفتند نه من اجتهادشان را تایید میکنم .
پس آقای هاشمی هر چیزی که به دست آورده اعم از پست، مقام، موقعیت، شهرت و هر چیزی که به دست آورده مدیون این مثلث سه گانه است یعنی امام، رهبری و مردم است و اگر ایدههایش، آرزوهایش و برنامههایش در راستای همین مطالبات امام و رهبری و مردم باشد خوب محقق خواهد شد ولی اگر نباشد نخواهد شد و خیلی مسئله پیچیدهای نیست؛ ممکن است ایشان آرزوهای درازی داشته باشد؛ خب داشته باشد و این مسئله به خودشان مربوط است؛ ما که نمیتوانیم بگوییم چرا آرزو دارید.
*«نسیم آنلاین» : و به عنوان سوال آخر؛ مجلس خبرگان مطلوب اقای هاشمی چیست؟کوشکی: ما مجلس خبرگان مطلوب آقای هاشمی نداریم؛ ما مجلس خبرگان مطلوب قانون داریم. مهم نیست که افراد چه چیزی میخواهند؛ مهم این است که قانون چه چیزی میخواهد.
اگر در مجلس خبرگان افرادی که نامزد میشوند شرایط قانونی داشته باشند و مردم به آنها رأی دهد، یک مجلس خبرگان قانونی ایجاد شود خوب است؛ اصلاً نکته این است که کشور ما پادشاهی مطلقه نیست که خواست افراد در آن مهم باشد؛ کشور ما انقلاب کرده و تلاش کرده تا نظام قانونی داشته باشد و مطلوب آن است که قانون اجرا شود؛ در انتخاب نامزدها و در تأیید صلاحیت نامزدها و رأی مردم اگر فضای قانونی و شرایط قانونی رعایت شود آن مطلوب است و محصول هر چیزی که باشد مطلوب است.