انتقاد یک اقتصاددان اصلاح طلب از سیاستهای اقتصادی دولت یازدهم

راغفر: هیچ امیدی به بهبود سیاستهای غلط دولت روحانی نیست/ فضای کسب و کار هنوز تسهیل نشده

کدخبر: 2026319

یک اقتصاددان با انتقاد از سیاستهای غلط دولت گفت: هیچ امیدی به بهبود سیاست های غلط موجود وجود نخواهد داشت.

به گزارش « نسیم آنلاین » آرمان نوشت: در روز های گذشته وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی از رونمایی از بسته ضد بیکاری سخن گفت. برخی کارشناسان عنوان می‌کنند استفاده از بسته های اقتصادی نظیر بسته ضد بیکاری فقط مسکنی برای حل مشکلات اقتصاد ایران است و نمی‌تواند در بلند مدت تاثیر زیادی داشته باشد. از سوی دیگر رئیس جمهور چندی است بر جذب اشتغال های جدید در بخش خصوصی تاکید دارد؛ با این توضیح که با توجه به اینکه عمده جویندگان کار فارغ‌التحصیلان دانشگاهی هستند،بخش خصوصی می‌تواند در اشتغال سهم زیادی داشته باشد. حسین راغفر، تحلیلگر مسائل کلان اقتصادی درباره وضعیت اشتغال نخبگان و دانش‌آموختگان دانشگاهی در گفت و گو با «آرمان» می‌گوید:« آمار های رسمی نشان می‌دهد حدود ۲۵ درصد از میانگین نرخ بیکاری کشور که رقمی حدود ۱۱ درصد است مربوط به دانش‌آموختگان دانشگاهی است. این ارقام خود نشان دهنده آن است که نرخ بیکاری دانش‌آموختگان دانشگاهی بیش از دو برابر نرخ متوسط کشوری است و گویی بازار به نیروی کار ماهر و دانش‌آموخته دانشگاهی ما نیاز ندارد.»

در روز های اخیر علی ربیعی، وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی از رونمایی بسته ضد بیکاری در هفته جاری خبر داد. برخی کارشناسان عنوان می‌کنند استفاده از بسته های اقتصادی نظیر بسته بیکاری فقط به صورت مسکن مشکلات را برطرف می‌کند. این مساله را چطور ارزیابی می‌کنید؟

واقعیت این است که مساله اشتغال را نمی‌توان با راه حل های کوتاه‌مدت اداره کرد و نمی‌توان انتظار یک نتیجه فوری داشت، اما همزمان به راه حل های کوتاه مدت هم نیاز است. در نتیجه باید مساله اشتغال را در کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت بررسی کرد. طبیعی است که باید برای اقدامات کوتاه مدت تلاشی صورت گیرد که این تلاش می‌تواند در بسته‌های مختلفی ارائه شود که یکی از آنها می‌تواند بسته ضد بیکاری باشد. البته هنوز جزئیات این طرح منتشر نشده و نمی‌توان به صورت کامل آن را بررسی کرد، اما تلاش دولت برای برطرف کردن مساله اشتغال، نیازمند اقداماتی است که شاید بیش از هر فعالیتی، می‌تواند علائم مثبت را به اقتصاد کشور دهد و چشم انداز های روشنی را در میان مدت و بلند مدت در اختیار جامعه قرار دهد. به نظر می‌رسد پیام اصلی چنین بسته‌هایی باید ارائه این علائم به اقتصاد باشد تا اینکه انتظار یک اقدام گسترده از سوی این برنامه ها را داشته باشیم. تصور می‌کنم حداقل توجه به همین بنگاه های فعال و بنگاه‌هایی که در سال های نه چندان دور ورشکسته و از فعالیت های بازار خارج شدند یا آنهایی که در آستانه ورشکستگی هستند و احتمالا به زودی از بازار خارج می‌شوند، می‌تواند مقداری از مشکلات حال حاضر را مرتفع کند. توجه به چنین مقوله ای باید معطوف به حل نیازهای این دسته از بنگاه ها باشد و بتواند پاسخی برای این بنگاه‌ها فراهم کند تا این بنگاه ها بتوانند به حیات خود ادامه دهند. همچنین باید بنگاه هایی که ورشکسته و از فعالیت در بازار خارج شدند، و واحدها، ماشین‌آلات و منابع موجودی که به دلیل مشکلاتی که در این دسته بنگاه ها بر اثر سیاست های غلط دولت‌ها تحمیل شد رها شده بود، امیدوار شوند و بتوانند به کار خود بازگردند. می‌توان این اقدام دولت را فرصتی برای ایجاد اشتغال در کوتاه مدت در جمعیت قابل توجهی قلمداد کرد.

در روزهای گذشته رئیس جمهور در سخنانی عنوان کردند جذب شاغلان جدید باید در بخش خصوصی صورت گیرد. به نظر شما آیا بخش خصوصی می‌تواند این حجم از نیروی جویای کار را جذب کند؟

بخش خصوصی در شرایط کنونی اقتصاد ایران راغب به حضور در چنین فضایی نیست و اصلی ترین دلیل آن هم این است که در این شرایط، فضای کسب و کار برای بخش خصوصی فراهم نیست. به ویژه بنگاه های کوچک و متوسط قادر به رقابت با بنگاه‌هایی که زیر نظر بخش دولتی قرار ندارند، نیستند و طبیعی است که فضای کنونی را فضای منصفانه ای برای رقابت نمی‌بینند. از این جهت، بخش خصوصی در چنین شرایطی به اقتصاد بازنمی‌گردد، یعنی نمی‌تواند به اقتصاد برگردد، مگر آنکه موانعی که بسیار جدی هم هستند، مرتفع شوند و راه را برای شکوفایی بخش خصوصی هموار کنند. در غیر این صورت، اقتصاد نمی‌تواند روی پاهای خود بایستد و هر روز در این بحران اقتصادی کنونی بیشتر فرو می‌رود.

باتوجه به اینکه عمده جویندگان کار فارغ‌التحصیلان دانشگاهی با تحصیلات عالیه هستند،‌ بخش خصوصی چقدر می‌تواند فرصت های شغلی مناسب در اختیارشان قرار دهد؟

در شرایط کنونی که اقتصاد ایران دانش‌بنیان نیست نمی‌توان انتظار اقتصاد پویا و در مسیر توسعه داشت و این نشانه آن است که بیکاری دانش آموختگان دانشگاهی ریشه در مسائل و مشکلات بزرگتری دارد. آمار های رسمی نشان می‌دهد حدود ۲۵ درصد از میانگین نرخ بیکاری کشور که رقمی حدود ۱۱ درصد است مربوط به دانش‌آموختگان دانشگاهی است. این ارقام خود نشان دهنده آن است که نرخ بیکاری دانش‌آموختگان دانشگاهی بیش از دو برابر نرخ متوسط کشوری است، گویی بازار به نیروی کار ماهر و دانش‌آموخته دانشگاهی ما نیاز ندارد. باتوجه به این مسائل نیازمند اصلاحات ساختاری در اقتصاد کشور هستیم و این همان چیزی است که از آن به عنوان اقتصاد دانش بنیان نام برده می‌شود. باید انتظار داشت رشد چنین بخش هایی بتواند به حضور تقاضای بیشتر برای نیروی کار دانش آموخته دانشگاهی کمک کند.

عمده محصلان کشورمان به امید فعالیت در شغل‌های بهتر ادامه تحصیل داده‌اند. به نظر شما، با جذب نیروی کار در بخش خصوصی تب تحصیلات عالی فروکش می‌کند؟

به نظر می‌رسد تقاضایی که در بازار وجود دارد می‌تواند محرکی برای نیروی کار تحصیلکرده در جامعه باشد. در شرایط کنونی، وقتی اقتصاد شامل درآمدهای حاصل از فعالیت های غیر مولد مانند خرید و فروش زمین و مسکن و سکه و ارز باشد. در این صورت اصولا فعالیت‌های مولد تقاضایی ندارد و به همین دلیل تقاضا برای نیروی انسانی متناسب با آن نیز وجود نخواهد داشت. بنابراین اگر قرار است از آنچه از آن با عنوان اقتصاد مقاومتی یاد می‌کنیم پیروی شود، باید شاهد تغییر در ساختار اقتصاد کشور باشیم که در آن بخش‌های تولید و به ویژه بخش‌های صنعتی، سهم بسیار بزرگتری را از اقتصاد کشور تشکیل دهند. در این صورت باید استفاده از واسطه‌گری، دلالی و سفته‌بازی به حداقل برسد. در نتیجه، مادامی که این تغییر در ساخت اقتصاد کشور شکل نگرفته باشد، نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم تغییر در تقاضا برای نیروی انسانی ماهر شکل بگیرد. به نظر می‌رسد، آنچه دولت شدیدا به آن نیازمند است، یک نوع احیای ظرفیت‌های کارشناسی در دولت است. متاسفانه طی سال های گذشته استخدام‌هایی در داخل دولت صورت گرفت که فاقد توان کارشناسی لازم برای تحلیل مشکلات و معضلات کشور و ارائه راه حل مناسب بودند. باید استفاده از نیروی کار کارشناس در دستور کار دولت قرار گیرد. در غیر این صورت هیچ امیدی به بهبود سیاست های غلط موجود وجود نخواهد داشت.

ارسال نظر: