در نقد "اژدها وارد می شود" مطرح شد:

خنده بر وضع جامعه ای که کارش از گریه گذشته!

کدخبر: 2034705

سید ناصر هاشم‌زاده در برنامه "سینما معیار" رادیو گفت و گو اظهار داشت: اژدها همیشه وارد می‌شود و همیشه قدرت ظهور دارد پس غصه چه‌ چیزی را می‌خورید، بیایید بر این اوضاع فلاکت‌بار بخندیم یعنی یک نوع نگاه مأیوسانه به حرکت اجتماعی، سیاسی و تاریخی ما دارد.

به گزارش « نسیم آنلاین » ، برنامه این هفته "سینمامعیار" با موضوع نقد و بررسی فیلم «اژدها وارد می‌شود» با حضور کارشناسان سیدناصر هاشم‌زاده، محمدصادق باطنی و با اجرای سید امیر جاوید برگزار شد.

در اژدها التقاط ژانرسینمایی، التقاط مفاهیم، ارجاعات درهم و گریز از منطق را شاهدیم

در ابتدای برنامه، هاشم‌زاده در ارتباط با چگونگی تحلیل «اژدها وارد می‌شود» به صحبت پرداخت و گفت: وقتی یک امر منطق لازم را ندارد و همه‌چیز یک نوعی التقاط است و در آن، التقاط ژانر سینمایی، التقاط مفاهیم، ارجاعات درهم و گریز از نوعی منطقی بودن را شاهدیم و شاید هم اقتضای کار همین است و فیلمساز این گریز را آگاهانه دارد انجام می دهد و چیزی را درهم ارائه می‌دهد تا درهم سخن بگوید، راجع به این فیلم از هرجا شروع کنید زیاد اشکال نخواهد داشت.

وی در پاسخ به این سؤال که: «التقاطی بودن ذاتی این اثر است و کارکردی سینمایی دارد یا ناشی از یک آشفتگی سینمایی در ساختار و مفاهیم است؟» بیان داشت: آنجا که ندانسته آشفته سخن گفته می‌شود معلوم است که حرفی برای گفتن نیست، اما آنجا که دانسته به آشفتگی پرداخته می‌شود حرفی برای گفتن هست و راه گفتن را مجنون بودن حس کرده است، در فیلم اژدها شق دومی را می توان دید، چرا که فیلمساز، حرفی برای گفتن دارد و این حرفیست که هم به سنت و هم به اسطوره و تاریخ و تاریخ معاصر توجه دارد و با نحوه ارجاعاتی که دارد نمایش را خوب اجرا کرده است، فیلمساز چیزی را که می‌خواهد ببیند به ما نشان می‌دهد یعنی با بینش فیلمساز روبرو هستم.

او اضافه کرد: کار مانی حقیقی از جهت موقعیت‌سازی‌های گوناگون براساس نحوه داستان‌گویی قابل تأمل است، این اثر و «50 کیلو آلبالو» اصلاً دوتا نیست و مجموعه‌ای از یک دنیاست، آقای حقیقی توانسته از قواعد سینما با عنوان سینما استفاده کند و نمایشی را ترتیب دهد که برای تماشای آن بروم و این توفیق را به دست آورده است.

باطنی نیز دیدگاه خود را در این زمینه بیان کرد و گفت: بعد از اکران این فیلم در جشنواره فجر، فضای سرگشتگی شبانه در جمع خبرنگاران و منتقدین را دیدم. یک عده از منظر نشانه‌شناسانه ورود می‌کردند، یک عده از منظر ایدئولوژیک، یک عده از جنبه فلسفی، و به عدد انسانهای آنجا راجع به فیلم حرف بود. مانی حقیقی رویکرد نشانه‌شناسانه را تکذیب کرد ولی وقتی اول فیلم نوشته می‌شود براساس داستان حقیقی، و حتّی بخش‌هایی مستندنمایی دارید و یک جاهایی اثر به فضای حماقت تولید شده شبه واقع‌گرا طعنه می‌زند و بستر فیلم سورئال می‌شود مخاطب، واقعی و سورئال می‌بیند.

آقای حقیقی به اندازه کافی با مخاطب صداقت نداشته است

وی ادامه داد: تمرکز و تعلیق دو تکنیک تأثیرگذاری در پیام بصری سینماست، برای اینکه مخاطب پای اثر بماند ناچارید هرچقدر هم که اثر را پریشان و واگرا کردید در انتهای اثر متمرکز و همگرا کنید تا از این فضای خلق‌شده به یک دریافتی برسید. موقعیت‌ها، شخصیت‌ها، زمان، عناصر داستان و ژانر متفاوت آن در ظرف زمانی 120 دقیقه فیلم نمی‌گنجد، آشفتگی آگاهانه فیلم به نظرم تمسخری است که اقلّی از تحمیق مخاطب درخود دارد و مانی حقیقی این فضا را آگاهانه به مخاطب تحمیل کرده است. من این فیلم را شایسته این نمی‌دانم که بیشتر از حدّ برای درک پیام خود فیلم وقت گذاشته شود چون آقای حقیقی به اندازه کافی این صداقت را با مخاطب نداشته است.

سپس هاشم‌زاده درباره معنای التقاط و کارکرد آن در جهان‌بینی مانی حقیقی اظهار داشت: وقتی فیلم را دیدم یکسری آدم نشانه‌شناسی می‌کنند و می‌گویند اژدها یعنی چه؟ اژدها نماد قدرت است، کدام اژدهاست که از گورستان قرار است ظهور کند و در تهران دیده شده است؟ اینها را خیلی ساده می‌فهمیم. ارجاعاتی که در سینمای کنونی و درهم ما هست هویتی کسب نکرده و این درهم بودن برای هنرمندی است که آگاهانه وارد شده است و می‌داند اگر سرراست حرفش را بزند حرفی برای گفتن نیست و یا به لحاظ سیاسی، اجتماعی و... نمی‌تواند بگوید، این را از طرفی هوشیاری فیلمساز می‌دانم اما از یک سو ممکن است در این درهمی، تقلّب هم انجام بگیرد و فیلسوف‌نمایی و تأویل‌گرایی در آن باشد که در این فیلم کم است.

یک نوع مماشات در تفکر می‌بینم که هم جسارتِ گفتن ندارد و هم متلک‌گونه است

وی اضافه کرد: ارجاعات در اینجا هم به گرایش مستندگونه بودن (که مستند نیست) و هم به ترسناک بودن (که ترسناک نیست و موضوع لو رفته است) و هم به ژانرهای نوع سیاسی و توجه و نفوذ در ساواک هست که می‌توان در تیترهای روی روزنامه دید، قوت کار، وقتی است که ظهور تفکر را در سینما داشته باشیم اما این تفکر در سینمای ما ظهور نکرده و شبه‌تفکری در موقعیت‌هایی حضور داشته است. اژدها در گورستان لانه کرده و گویا از مُرده‌ها ارتزاق می‌کند، این تقدس قدرتی که گاهی می‌ستایم و گاهی می‌ترسم چیست؟ من کسانی را که مرا به فکر وامی‌دارند می‌ستایم، اما در این اثر حرفها روزنامه‌ای و رسانه‌ای گفته شده است و به هنر نزدیک نشدیم، من امروز یک نوع مماشات در تفکر می‌بینم که هم جسارت گفتن را ندارد و هم می‌خواهد متلک‌گونه گفته شود.

باطنی به تعلیق پرداخت و در این رابطه یادآور شد: بهترین مثال و بهترین ابزار برای تدریس تعلیق، کادو است و همانطور که هدیه با کادو تناسب دارد، متناسب بودن تعلیق و پاسخ تعلیق خیلی مهم است. این فیلم انتظاری را به من می‌دهد که در انتها به چیزی نمی‌رسم، صریحاً بگویم اژدهایی که می‌خواهد وارد شود یعنی بروسلی قصه ما، شخصی جز مانی حقیقی نیست، او به استعانت فیلمبرداری و خلق موقعیت و صحنه عجیب و فضاسازی موسیقی و رفت و برگشت‌های تاریخ و ژانرهای متفاوت حرفی برای گفتن ندارد جز اینکه من نفر اولم و می‌توانم در فرم و محتوا هرکاری بکنم و در انتها تو متوجه نشوی که من تو را سرکار گذاشتم و متوجه نشوی چه می‌گویم.

فیلم با یک نوع نگاهی سیاسی فقط ناامیدی را اشاعه می‌دهد

هاشم‌زاده در ادامه صحبت‌های وی خاطرنشان کرد: این فیلم به همه‌ چیز سیاسی نگاه می‌کند، نگاهی سیاسی که فقط ناامیدی را اشاعه می‌دهد، اژدها همیشه وارد می‌شود و همیشه قدرت ظهور دارد پس غصه چه‌ چیزی را می‌خورید، بیایید بر این اوضاع فلاکت‌بار بخندیم یعنی یک نوع نگاه مأیوسانه به حرکت اجتماعی، سیاسی و تاریخی ما دارد.

برنامه رادیویی "سینمامعیار" پنجشنبه‌ها ساعت 14:30 از رادیو گفت و ‌گو پخش می‌شود، برنامه‌ای با اجرای سید امیر جاوید و تهیه ‌کنندگی و سردبیری رقیه پرندآور که سعی دارد ضمن پرداختن به مسائل اساسی سینمای ایران سطح آگاهی مخاطب از فیلم‌های روی پرده را بالا ببرد.

ارسال نظر: