معصومه خسروشاهی

در مراکز خرید شلوغ و پر سرو صدای تهران چه می‌گذرد؟

کدخبر: 2042556

از آن جایی که آبشخور فکری ساخت چنین مکان هایی ، تفکر سرمایه داری است؛ غفلت زا بودن، از عوامل مهم و شرط بقای این گونه مراکز شهری یا کامپلکس هاست.

مصعومه خسروشاهی، نویسنده طی یادداشتی که در اختیار « نسیم آنلاین » قرار داد ضمن بررسی پدیده گسترش مراکز تجاری در شهرهای بزرگ به ویژه تهران، نوشت:

وقتی بحث های کلان مدیریتی شکل می گیرد و صحبت از جاری بودن روح فرهنگ در اعضا و جوارح یک نظام می شود، آن وقت است که در زمینه های سیاسی ، اقتصادی، مدیریتی ما باید شاهد یک نگرش واحد به فرهنگ صحیح اسلامی باشیم و این جریان خود به خود مسیر رسیدن اهداف را پیش ببرد. در زمینه ی اهداف کلان، پیوست فرهنگی، یکی از آشنا ترین لغاتی است که از سمت مقام معظم رهبری نیز به آن تاکید شده است. اگر چه مشاهده می شود که بسیاری از اتفاقات مختلف در کشورمان با بی توجهی به این امر به یکی از جریان ساز ترین موارد ضد فرهنگی تبدیل شده است.

با این اوصاف، وقتی مدیران در ارتباط با پیوست فرهنگی مصاحبه می کنند و فقط ذکر می کنند که ما، در موارد چنین و چنان به پیوست فرهنگی نیاز داریم. احساس می شود که آنان تنها در حال شوخی کردن با این کلمه هستند و گرنه بعد از انجام پروژه های کلان که نمی شود برای آن تولید پیوست فرهنگی کرد.

در شهر تهران مدت زیادی است که رشد قارچ گونه ی مال ها یا مراکز تجاری بزرگ آغاز شده است. پس از گذشت چندی از این مسئله مشاهده می شود که این مراکز در حال تبدیل شدن به غول های بزرگ مخرب فرهنگ شهری تهران هستند. به طوری که اگر کسی از همه جا بی خبر وارد یکی از این مکان ها شود، نمی تواند اطمینان حاصل کند که آیا اینجا تهران ، پایتخت جمهوری اسلامی ایران است یا خیر؟

از آن جایی که آبشخور فکری ساخت چنین مکان هایی ، تفکر سرمایه داری است؛ غفلت زا بودن، از عوامل مهم و شرط بقای این گونه مراکز شهری یا کامپلکس هاست. به همین خاطر گفته می شود ، باید فضا طوری به نظر برسد که کسی متوجه گذر زمان نشود. مشهور است که معمولا طراحان این مکان ها نصب نکردن ساعت در این مراکز و جلوگیری از ورود نور را حهت تحقق این نادانی، توصیه می کنند.

بد نیست نگاهی به گذشته داشته باشیم،آیا معماری مثل شیخ بهایی که مسجد امام و میدان نقش جهان و بازار قیصریه را چنان زیبا به هم اتصال داده است، نیاز به نوشتن پیوست فرهنگی از طرف صفویان داشته است. یا او چون عصاره ی وجود خویش را برای ما بنا کرده است چنین تصویر دل انگیزی از معماری اسلامی - ایرانی پیش چشم ما به یادگار گذاشته است.

وقتی معمار وبنا کننده مجموعه ای هیچ نسبتی با تفکر اسلامی-ایرانی ندارد و در عوض واله و شیدای نظام سرمایه داری غرب است، معلوم نیست در خارج از کشور زندگی می کند و یا اصلا خارجی است. توقع زیادی است اگر بخواهیم بنایی داشته باشیم که نسبت با فرهنگ اسلامی داشته باشد.

همان طور که بنای این مرکز برای اهداف غفلت زای غربی بوده ، طبیعتا این صفت در تمام ابعاد این مکان جاری است. این مراکز تجاری که معمولا در مناطق مرفه نشین شهر تهران ساخته می شوند. این مساله ، خود به افزایش و در حقیقت نمایشی از فاصله ی طبقاتی موجود در شهر تهران است.

فروشگاه های مختلف فروش کالاهای لوکس خارجی، مناسب هر سن و جنس ، برند ها و مارک های معروف بیگانه در جای جای این مراکز خود نمایی می کنند. این موارد ، همه در جهت اصالت دادن به استفاده از این اجناس است. هر کسی که این کالا ها را نداشته باشد، انگار از اولیه های انسانی چیزی کم دارد. متاسفانه اما در ایران به این تفکر بیشتر دامن زده می شود. از آن جایی که تهران، پر از جمعیت افراد نوکیسه یا به عبارتی یک شبه پولدار هاست . استفاده از برند ها هم بین این نوع آدم ها برای تفاخر و نشان دادن مقدار پول هایشان رایج تر است. این نکته حتی در کشورهای دیگر هم صادق است. معمولا استفاده از برند ها به شکل افراطی که در کشور ما وجود دارد؛ مخصوص خانواده های نوکیسه است.

مال های بزرگ تهران تبدیل به مراکزی برای پرسه زدن جوانان و نوجوانان این قشر و به بطالت گذراندن اوقاتشان به همراه به رخ کشیدن تفاخر و دارایی های خانوادگی آن هاست. باعث نگرانی است که عمده ی افرادگرفتار در این وضعیت، نوجوانان زیر 18 سال هستند. این مراکز تجاری به سمت قطبی کردن جامعه و حقیقتا باعث حسرت و نارضایتی قشر ضعیف خواهد شد. آیا قبل از ساخته شدن چنین مراکزی کسی فکر نکرده بود که اگر با بنای این مراکز، چنین افتضاح فرهنگی در جای جای پایتخت به چشم خواهد خورد.

از مسائل دیگری که به سادگی می توان آن را دریافت؛ به دست گرفتن نحوه مد و لباس پوشیدن افراد توسط فروشگاه های این مجتمع های تجاری است. با رصد یک تا دوسال لباس های که این مراکز در دسترس مشتریان قرار می دهند، مشخص می شود که طراحی مد کشور در دستان عده ای خاص است . این مسائل قابل تحلیل و بیان نکات مورد نظر توسط اهل فن طراح مد و لباس است. آیا از این طریق نمی توان به بهترشدن نحوه پوشش کمک کرد و اساسا نظارتی بر این فروشگاه ها وجود دارد؟ متاسفانه ما هنوز درصدد نوشتن یک پیوست فرهنگی برای مد و لباس هستیم. بی بند و باری و بدحجابی متمرکز در این مراکز به حدی نزدیک به افراط شده است که اگر خانم با حجابی وارد این مراکز شود، دیگران با نگاه بغض آلودی به او خیره می شوند. بعید نیست که تا سال های آینده گشت های ارشادی برای خانم های با حجاب تعبیه شود تا آزادی این افراد را به هم نریزند.

گفتن از وضع بد حجابی در این مراکز دردی دوا نخواهد کرد، چرا که در این زمینه باید کسی بازخواست شود که هزینه ها را صرف ساخت مرکزی کرده است که با تجمیع این بد حجابی و ایجاد یک شوآف سبب تحکیم این عقیده می شود. از طرفی لباس نامناسب را طراحی می کند و می فروشد و از طرفی مرکزی برای نمایششان به وجود آورده است.

هنگامی که افراد دلسوز به زبان می آیند که چرا کسی برای وضع بد حجاب هیچ چاره ای نمی اندیشد. همه کار ها را به راه حل های انتظامی حواله می دهند. اما برای ترویج بدحجابی هزاران برنامه ی روی کاغذ که مجوز و تاییدیه آن گرفته شده در دستور کار است. باید درخواستی کرد که شما که حداقل کاری برای کمترشدن بدحجابی نمی کنید، حداقل با اضافه کردن هیزم آن این آتش را تند تر نفرمایید.

بدیهی است که با توجه به نام امسال که سال اقتصاد مقاومتی است هیچ جلوه ای از این امر در این مراکز تجاری که خود بخش مهمی از اقتصاد را تشکیل می دهند، وجود ندارد. شاید بتوان ایجاد یک مرکز تجاری با این وسعت با جهت گیری های توضیح داده شده دربالا را از موارد تخریب اقتصاد مقاومتی به خصوص در وجه فرهنگ سازی این مساله دانست. با وجود این، باید تاکید کرد که شهر تهران دچار کمبود سرانه فضای سبز، مکان بازی فضای آزاد، مکان ورزشی، مراکز پژوهشی و... است. ای کاش این مراکز هم می توانستند چنان سوددهی بالایی داشته باشند که به جای تورم ساخت فضای تجاری ، شاهد ساخت مکان های ورزشی و فضای سبز بودیم.

................... یادداشت های وارده الزاما انعکاس دهنده دیدگاه « نسیم آنلاین »، نیست و ما از هر گونه نقد و بررسی پیرامون این نوشته‌ها استقبال می کنیم.
ارسال نظر: