گزارش اندیشکده "مطالعات امنیت ملی اسرائیل" از یکسالگی برجام؛
سناریوهای پسابرجام محقق نشد/ برجام برای ایران تحول اقتصادی نداشت
اندیشکده صهیونیستی "مطالعات امنیت ملی اسرائیل" با ارزیابی نحوه اجرائی شدن برجام نوشت: آمریکا و اسرائیل باید راهکارهای جدیدی را برای دهه دوم توافقات و بیشتر محدودیتهای ایران برداشته میشود، طراحی کنند.
گروه بین الملل « نسیم آنلاین »- اندیشکده مطالعات امنیت ملی اسرائیل در گزارشی به مناسبت یک سالگی برجام به بررسی توافق هستهای ایران با گروه ۱+۵ پرداخته و زوایای این توافق را در یک سال سپری شده از برجام، از دیدگاه خود واکاوی کرده است. گزارش این اندیشکده که یکی از بانفوذترین نهادها در سیاست خارجی اسرائیل است، در ادامه می خوانید:
برخی اتفاقات و سناریوهای افراطی که در زمان مذاکرات هستهای پیشبینی میشد، بعد از امضای برجام به وقوع نپیوستند. حامیان برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) معتقد بودند که تایید این توافق، علاوه بر متوقف کردن دستیابی ایران به سلاح هستهای و قدرت بخشیدن به گروه سیاسی عملگرای حسن روحانی، حتی میتواند جایگاه ایران را به عنوان یک عنصر سخت و یک دنده در برابر غرب و اسرائیل، متعادل کند.
در مقابل، مخالفان برجام و برخی گروهها در کشورهای غربی و آمریکا، معتقد بودند که ایران به تعهدات خود مبنی بر پایان بخشیدن به برنامه هستهایاش وفادار نخواهد بود. به علاوه، آنها متذکر شدند که بر اثر تزریق میلیاردها دلار پول به اقتصاد ایران پس از توافق و برداشته شدن تحریمها، ایجاد نیروی نظامی و پشتیبانی از تروریسم جزء تهدیداتی است که ایران برای جامعه جهانی ایجاد میکند.
در حال حاضر و یک سال بعد از امضای توافق هستهای میبینیم که این سناریوها واقعیت نداشتند.
برجام هم نتوانست مهره های انتخاباتی اعتدالگرایان را به قدرت برساندپیشبینیهای خوشبینانه در رابطه با تغییرات مثبت در سیاستهای ایران بستگی به قدرت و نفوذ بیش از حد روحانی در این سیاستها دارد. نتایج انتخابات ایران در فوریه ۲۰۱۶، که در ابتدا نوید تغییرات مثبتی را در سیاستهای ایران میداد، در اصل منجر به انتصاب شخصیتهایی از حزب اصولگرا شد؛ مثال بارز این امر نیز انتصاب (آیت الله) احمد جنتی به ریاست مجلس خبرگان است.
سرمایه گذاری خارجی در ایران فرایندی زمانبر استپیشبینیها درباره عواقب ناخوشایند ورود صدها میلیارد دلار به ایران و تخطیهای نهان و آشکار تهران نسبت به توافق هستهای که اتفاقات افراطی را به دنبال دارد، در عمل و در واقعیت اتفاق نیفتادند.
مهم اینکه؛ برای ورود صدها میلیارد دلار پول به اقتصاد ایران، تهران باید بتواند سرمایهگذاران را قانع کند که توافق هستهای این کشور را به منطقهای امن برای سرمایهگذاری مبدل کرده است. از سوی دیگر، تغییر رفتار سرمایهگذاران روندی آرام و سخت است، و تا زمانیکه ثبات اقتصادی ایران در سایه مشکلات داخلی و منطقهای به طور کامل حل نشده است، ایران راهی سخت برای متقاعد کردن سرمایهگذاران خارجی برای سرمایهگذاری در این کشور دارد.
به علاوه ایران باید برای برداشته شدن تحریمهایی که مربوط به برنامه هستهای نیست، تلاش کند. این تحریمها شامل مواردی است که به بهانه پشتیبانی ایران از تروریسم، برنامه موشکی جمهوری اسلامی و مسائل حقوق بشر اعمال شده است. گفتنی است؛ تا زمانیکه این تحریمها پابرجاست و محدودیتهای اقتصادی ایران وجود دارد، بسیاری از سرمایه گذاران این کشور را از لحاظ اقتصادی بیثبات میدانند.
حالت بدبینانهتر درباره توافق هستهای ایران این بود که تهران به تعهدات خود پایبند نماند و یا به طور مخفی برنامه هستهای خود را ادامه دهد، به عقیده این افراد، پایبند نبودن جمهوری اسلامی به برجام از درک نادرست تهران نشأت میگیرد.
میتوان انتظار داشت که ایران با استفاده از توافق هستهای، تحقیقات و تجهیزات خود را در زمینه هستهای و موشکی (از قبیل توانایی حمل سلاح هستهای در آینده) و قدرت نظامی و منطقهای خود را افزایش دهد. همچنین، در طول دهه دوم توافق، ایران شانس پیشبرد برنامه هستهای خود را با محدودیت کمتری خواهد داشت و سپس در زمانی که این کشور قدرت خود را افزایش داده و در مسائلی که به طور صریح در توافق ممنوع نشده پیشرفت کرده است، میتوان انتظار داشت تا ایران خود را به صف دارندگان سلاح هستهای اضافه کند.
در عین حال، مشخص کردن اینکه در سال گذشته، در بازه زمانی بین انتشار بیانیه توسط دولت سابق آمریکا تا زمان تایید توافق هستهای و اتفاقات بعد از اجرای آن، چه گذشت، مهم است. برخلاف اظهارات کاخسفید مبنی بر افزایش نظارت بر ایران، دو گزارشی که اخیراً توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی ( IAEA ) منتشر شدند، حاوی اطلاعات کمتری از برنامه هستهای ایران نسبت به گزارشهای قبلی بودند.
در همین ارتباط باید گفت که نارضایتی برخی از قدرتهای جهانی در رابطه با نظارت بر فعالیتهای هستهای ایران، گواهی بر شکست در این زمینه است. این لغزشها با مخالفت یوکیا آمانو، رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نسبت به قطعنامه ۲۲۳۱ سازمان ملل که پس از توافق هستهای تایید شد، در ارتباط است. بر اساس این قطعنامه، محدودیتهای برنامه هستهای ایران برای دهههای آتی برداشته شد و با قوانین قید شده در برجام جایگزین گردید. در این راستا، آمانو مدعی شد که این موضوع خلاف تصمیم سابق شورای امنیت است.
شکاف دیگر مربوط به مسئولیت دولت آمریکا میشود که بر اساس آن توافق هستهای میبایست بدست آوردن اطلاعات از فعالیتهای نظامی اخیر ایران را در زمینه هستهای تسهیل کند.
مذاکرات پنهان آمریکا و اسرائیل برای مقابله با ایرانآمریکا و اسرائیل، در تلاش هستند تا بر اساس یک توافق موازی با رعایت خطوط قرمز، راهکار مشترکی را برای رسیدگی به موضوع نظارت بر فعالیتهای هستهای ایران تدوین کنند. بر اساس این راهکار، تا زمانیکه ایران سیاستهای خود را در منطقه از جمله تهدیدهای لفظی مبنی بر پاکسازی اسرائیل از روی نقشه را تغییر ندهد، آمریکا و اسرائیل تعهد قاطعی برای جلوگیری از ورود ایران به آستانه غنیسازی هستهای برای تولید سلاح دارند. بدین منظور، اسرائیل باید با دولت آینده امریکا گفتگو محرمانهای داشته باشد تا علاوه بر شفافسازی مسائلی که دو طرف بر روی آن با یکدیگر توافق ندارند، سناریوهای ناشی از توافق هستهای را بررسی کرده و برای رسیدگی مشترک به آن برنامهریزی کنند.
جاسوسی مشترک تل آویو و واشنگتن از ایراندر کوتاه مدت، آمریکا و اسرائیل باید به گسترش روشها و مکانیسمهای جمعآوری اطلاعات ادامه دهند تا بتوانند با کمک سازمانهای بینالمللی که مسئولیت نظارت بر ایران را دارند، عملکرد این کشور را در رعایت توافق هستهای کنترل کرده و تخطی از آن را به سرعت تشخیص دهند.
به علاوه، این موضوع نیز مهم است که دو اهرم اصلی اجرای تحریمها در بخشهای اقتصادی و انرژی و راه حل نظامی که ایران را به پای میز مذاکره کشاند، مجدداً یادآوری شوند. همانگونه که توافق هستهای به ایران اجازه میدهد در هر زمان با تغییر هدف خود از این توافق خارج شود، آمریکا نیز میتواند در هر زمان از این توافق خارج شده و به معیارهای تنبیهی قبلی خود بازگردد. اسرائیل عضو کشورهای توافق هستهای نیست و به همین دلیل همکاری آنها با واشنگتن که یکی از امضا کنندگان این توافق هستهای است در زمان تخطی ایران از توافقات، بسیار مهم خواهد بود. درک متقابل میان اورشلیم و واشنگتن به طور حتم باید شامل توافقی در رابطه با کمک امریکا به اسرائیل برای بهبود تواناییهای این کشور در زمینه رویارویی با تهدیدات ناشی از توافق هستهای باشد.
خیز اسرائیل برای برجام 2
در دراز مدت، آمریکا و اسرائیل باید راهکارهای جدیدی را برای دهه دوم توافقات و زمانیکه قسمت اعظمی از محدودیتهای ایران در بخشهای زیربنایی هستهای برداشته میشود، طراحی کنند. این نقشه مشترک باید در حفظ شالوده توافق هستهای و عدم دستیابی ایران به سلاح هستهای موثر باشد.
این امر با کمک یک توافق جدید توسط آمریکا ممکن خواهد بود که بر اساس آن اهرمهایی برای کنترل ایران و جلوگیری از دستیابی این کشور به اتم قابل انشقاق - که در آن دوران طی چند ماه یا حتی چند هفته امکان پذیر خواهد بود - طراحی شود. کنترل از نزدیک پروسه غنی سازی اورانیوم و اطمینان از عدم راهیابی پلوتونیوم باقی مانده به فرایند ساخت بمب، جزء مسائلی است که در توافقات جدید باید از آن اطمینان حاصل کرد. این توافق همچنین باید برای مبارزه با هرگونه فعالیت نظامی ایران در زمینه هستهای نیز آماده باشد.
با این حال، آمادگی برای حالتی که توافق دومی وجود ندارد نیز لازم است، براساس این سناریو، آمریکا و اسراییل باید راههای دستیابی به اطلاعات خود را بهبود بخشند تا هرگونه فعالیت نظامی هستهای ایران را در غیاب نظارت بین المللی، آشکار کنند. به علاوه، در این سناریو باید واشنگتن و اورشلیم، آمادگی خنثیسازی سریع هرگونه تلاش ایران برای رسیدن به آستانه هستهای مورد نیاز برای ساخت سلاح را داشته باشند. این قابلیتهای دیپلماتیک، به منظور متقاعد کردن ایران برای امضای دومین توافق بسیار موثر خواهد بود. همچنین، در صورت عدم امضای توافق مورد بحث، این قابلیتها برای جلوگیری از دستیابی تهران به سلاح هستهای موثر است.
چالش آمریکا در منطقه: سرکوب آمال هستهای کشورهای خاورمیانهدر نهایت اسرائیل و آمریکا باید برای رسیدگی به این تهدید که سایر کشورهای خاورمیانه نیز تکنولوژی هستهای خود را گسترش دهند، آماده باشند. این کشورها ممکن است توافق هستهای را راهی مرسوم برای دستیابی به داشتن برنامه هستهای بدانند و از استراتژی ایران برای دستیابی به آستانه هستهای برای ساخت سلاح تقلید کنند، آنها حتی ممکن است زودتر از ایران به این مهم دست یابند. خنثیسازی چنین مسائلی نیازمند نیروی اطلاعاتی قوی اسرائیلی - آمریکایی است، به طوریکه پوشش کاملی از منطقه داشته باشد.
در پایان این گزارش مدعی شده که امضای برجام در جولای ۲۰۱۵ مشکلات و مسائل کوتاهمدت و بلندمدت پیچیدهای را ایجاد کرده است. حل و فصل این مشکلات نیازمند همکاری بین اسرائیل و دولت آینده آمریکا خواهد بود تا بتوان به پیشبرد مصلحت دو کشور و رسیدن به هدف اصلی توافق هستهای که جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای است، دست یافت.