دستیار ویژه رئیسجمهور آمریکا:
فرصت برای رابطه با ایران فراهم است/ نمیتوان با حکومتی جنگید که مسکو و تهران حامی آن هستند
دستیار ویژه اوباما در حوزه امنیت ملی و مشاور ارشد وی در جنبش ضد داعش گفت: پایههای ایجاد روابطی واقعگرایانهتر با متحدان و دشمنان آمریکا در خاورمیانه، در حال فراهم شدن است؛ نمیتوانیم با حکومتی بجنگیم که روسیه و ایران از آن حمایت میکنند.
گروه بین الملل « نسیم آنلاین »- طی پنج سال گذشته منطقه خاورمیانه درگیر جنگهای چندجانبه شده است، رابرت مالی، دستیار ویژه رئیسجمهور آمریکا در حوزه مسائل شورای امنیت ملی و مشاور ارشد وی در جنبش ضد داعش و به علاوه هماهنگکننده کاخ سفید در ارتباط با مسائل خاورمیانه، شمال آفریقا و خلیج فارس است.
وی پس از فعالیت در حوزه مشکلات عربی-اسرائیلی تحت مدیریت بیل کلینتون، حال با نمونه کارهایی جدید بازگشته است که طبق آنها این مناطق به طور یکپارچه بررسی شده و برای مشکلات کشورهای اسلامی، سوریه و خلیج فارس راه حلهایی ارائه شده است.
آنچه در ادامه می خوانید خلاصه ای از گفتگوی تفصیلی وی با نشریه "فارین پالیسی" است:
رابرت مالی می گوید شواهد موجود نشان میدهد که بحرانهای فعلی منطقه نتیجهای جز هرج و مرج در چندین کشور، گسترش مناطق بدون دولت، قطببندی احزاب و جنگهای غیرمستقیم، هیچ سودی به همراه نداشته است. این اتفاقات باعث گشترش گروههای تروریستی شده که داعش یک نمونه بارز از آن است. به علاوه بحرانهای حزبی و قومی در منطقه باعث شده تا مبارزه با گروههای تروریستی به عنوان هدف اصلی کشورهای خاورمیانه، جای خود را به مسائل دیگر بدهد.
بحرانهای موجود در خاورمیانه نقطه شروع است و در نهایت دولت آمریکا میبایست بر سیاستهایی تمرکز کند که علاوه بر تحقق خواستههای این کشور، از بروز بحرانهای هزینهبر و بیانتها که سرانجام باعث وقوع نتایج غیرقابل پیشبینی میشود و واشنگتن را از دستیابی به اهداف اصلیاش دور میکند و در اثر واکنشهای شدید رهبران منطقه، اوضاع منطقه را وخیمتر میکند، جلوگیری نماید.
بر این اساس دولت آمریکا، باید برای جلوگیری از گسترش سلاحهای کشتار جمعی و گروههای ضد تروریستی که این کشور را تهدید میکنند و به منظور رسیدگی به بحرانها، قطببندیهای حزبی و حکومتهای ضعیف منطقه که باعث بیثباتی خاورمیانه و بروز تهدیدهای امنیتی میشوند، یک طرح منعطف را اتخاذ کند.
* به نگرانی اسرائیل و عربستان اهمیت میدهیممهم اینکه؛ اوباما برای جلوگیری از گسترش سلاحهای کشتار جمعی، تمرکز خود را بر روی عدم دستیابی ایران به سلاحهای هستهای و گرفتن سلاحهای شیمیایی از سوریه گذاشته است. این اهداف با اتخاذ دیپلماسیهای سخت و چندجانبه، بدون استفاده از قدرت نظامی و بدتر کردن شرایط منطقه، حاصل شد. این سوال اساسی در اینجا به وجود میآید که آیا روابط بد ایران با متحدان قدیمی دولت آمریکا مانند اسرائیل و عربستان سعودی باعث نشده است که این دیدگاه در آمریکا به وجود بیاید که واشنگتن با شدت کافی به مسائل هستهای ایران واکنش نشان نداده است.
رابرت مالی پاسخ میدهد که واکنش ایالات متحده به مسائل و موضوعات مربوط به ایران، باعث ایجاد نگرانیهایی برای متحدان این کشور در منطقه شده است. وی تصریح میکند که واشنگتن نگرانیهای عربستان و اسرائیل را بیاهمیت نمیداند، امّا؛ باید این سناریو را نیز در نظر بگیریم که اگر ایران دارای سلاح هستهای باشد، واکنش شدید در برابر تهران نیز به امنیت اسرائیل، خلیج فارس و دولت آمریکا کمک نمیکند.
وی ادامه میدهد که یکی دیگر از چالشهای ایالات متحده، چگونگی رسیدگی به دلایل اساسی بروز تهدیدهایی است که واشنگتن با آن مواجه است و در این ارتباط میتوان به لزوم رسیدگی به مشکلاتی اشاره کرد که گروههای تروریستی بر اساس آن به وجود آمدهاند. وی تصریح میکند که رسیدگی به مشکلاتی مانند جنگهای سوریه، یمن و لیبی، مناطق بدون حکومت، نظامی سازیها، فرقهگراییها، جنگ غیر مستقیم ایران و عربستان، حکومتهای ضعیف، نبود پاسخگویی و نقض حقوق بشر از جمله مسائلی است که آمریکا باید به آنها بپردازد.
مالی اظهار میکند: همانطور که پیشتر نیز بیان کردم، برای رسیدگی به این مشکلات، دولت آمریکا کارهای زیادی نمیتواند انجام دهد. با این وجود، ایالات متحده بر مسائلی مانند ایجاد صلح در سوریه، یمن و لیبی، ایجاد شرایط لازم برای از سر گیری مذاکرات اسرائیل-فلسطین و کم کردن تنشهای میان ایران و کشورهای عرب زبان تمرکز کرده است.
* اوباما هم از "گزینه نظامی" دریغ نکرده استدر مناظرات مختلف که در آمریکا صورت میگیرد، معمولاً عدم استفاده از راهکار نظامی توسط واشنگتن مطرح میشود، ی کی از این باورهای اشتباه، این است که می گویند اوباما درباره استفاده از این گزینه خجالتزده است؛ در حالی که این دولت از حمله به نیروهای تروریستی، هر زمان که امنیت آمریکا در خطر بوده، دریغ نکرده است. به گفته مالی، شایعات دیگری نیز وجود دارد و از آن جمله میتوان به این موضوع اشاره کرد که قدرت دولت آمریکا بر اساس تناوب و شدت اقدامات نظامی این کشور سنجیده میشود. بدین معنی که پیروزی نظامی باعث وقوع موفقیت سیاسی برای آمریکا و ماندگاری آن خواهد شد و به علاوه زمانی که دولت آمریکا مداخلهی خود را آغاز کرد، هر زمان و به هر نحوی که بخواهد میتواند از این امر کنار بکشد. برای رد این فرضیهها کافی است نگاهی به گذشتهی نه چندان دور آمریکا در رابطه با کشور عراق داشته باشیم.
* مداخله نظامی همیشه به نفع آمریکا نیست
به طور گستردهتر، یک باور غلط دیگر این است که میزان نفوذ دولت آمریکا بر روی تصمیمگیریهای منطقهای، به میزان حضور نیروهای نظامی این کشور در آن مناطق بستگی دارد. این باور غلط در واشنگتن، برای دههها در رویارویی با کشورهای مختلف پابرجا مانده است. حال آنکه، گاهی اوقات برای دستیابی به این هدف دقیقا میبایست بر عکس عمل کرد، مثلاً؛ در برخی موارد سرمایهگذاری نظامی دولت آمریکا باعث تحریف روابط میشود و وابستگی واشنگتن به عنوان گروه مداخله کننده را به گروهی که به آن کمک میشود، در پی دارد. به علاوه، شکستهای سیاسی گروه دوم (گروهی که به آنها کمک میشود)، باعث دخالت نظامی بیشتر گروه مداخله کننده، برای نجات سرمایهگذاری نظامی اولیه است.
به همین دلیل اتمام حضور سنگین نظامی دولت آمریکا در عراق، برای رئیس جمهور بسیار مهم بود. چرا که این حضور از لحاظ سرمایه و نیروی انسانی بسیار هزینهبر بود و علاوه بر این نتایج سیاسی دلخواه واشنگتن را نیز به همراه نداشت. از سویی دیگر، روابط میان آمریکا و رهبران عراقی طوری تغییر کرد که به تحقق اهداف حیاتی دولت آمریکا در منطقه کمک نمیکرد.
* سیاست دولت اوباما در سوریه استمرار درگیری هاستبه علاوه اگر واشنگتن توجه کافی به مسائل و تحولات منطقه نداشته باشد، ممکن است که در سوریه نیز شرایطی مشابه عراق پیش بیاید و منافع آمریکا برآورده نشود. واقعیت امر این است که ما نمیتوانیم مطمئن باشیم که انجام عملیات نظامی در سوریه به بهبود اوضاع و مبارزه با تروریسم کمک میکند یا خیر.
مالی اظهار میکند که در حال حاضر هدف اصلی واشنگتن این است که از میزان خشونت میان دولت بشار اسد و نیروهای ضد حکومتی و خشونت علیه نیروهای غیرنظامی بکاهد، نیروهای داعشی و النصره (نیروهای وابسته به القاعده در سوریه) را شکست دهد و برای گرفتن قدرت سیاسی از بشار اسد راهکاری ارائه نماید.
* از روسیه برای تحقق اهداف آمریکا در خاورمیانه استفاده می کنیماز وی پرسیده شد که به این ترتیب واشنگتن روی نیروهای روسیه سرمایهگذاری میکند؟ رابرت مالی، پاسخ میدهد که خیر ما روی روسها سرمایهگذاری نمیکنیم، بلکه آنها را مورد آزمایش قرار میدهیم، همانطور که این کار را در رابطه با دیپلماسی سخت خود برای دستیابی به رفع بحران و خشونت علیه مردم سوریه، تغییر حکومت بدون ایجاد هرج و مرج و شکست گروههای تروریستی، انجام میدهیم.
این امر، مبنای گفتگوهای واشنگتن با دولت روسیه، مبنی بر توقف دخالت نظامی است، به طوریکه، محدودیت استفاده از نیروی هوایی، افزایش تلاش برای رویارویی با داعش و النصره و در نهایت رسیدن به راهکار سیاسی بر اساس ایدههای ارائه شده توسط استفان دمیسچورا در سازمان ملل، جزئی از شرایط باشند.
دولت روسیه بیان کرده است که مخالفتی با تغییر نظام سیاسی در سوریه، به طوریکه سیستم و موسسات این کشور از بین نرود و نیروهای جهادی به قدرت نرسند، ندارد. به علاوه دولت روسیه خواستار پایان دادن به دخالت نظامی در سوریه و عدم سوء استفاده النصره از این موضوع است و واشنگتن نیز با این موضوعات موافق است.
در واقع، دولت آمریکا در روابط خود با روسیه، به دنبال رسیدن به یک هدف مشخص و برآورده شدن منافعش میباشد. اتمام حملات هوایی سوریه بر علیه مردم این کشور و نیروهای ضد حکومتی، گسترش مبارزه علیه داعش و النصره و انتقال قدرت سیاسی از بشار اسد نیز از جمله خواستههای واشنگتن است و اگر این اهداف به واسطه دولت روسیه حاصل شود، آمریکا از آن استقبال میکند.
* نمی توانیم با حکومتی بجنگیم که روسیه و ایران از آن حمایت می کنندما باید این راه حل را، اگرچه کاملاً منافع آمریکا را محقق نمیکند، در برابر سایر راهکارها مورد توجه قرار دهیم و باید این سوال را از خود بپرسیم که آیا ما باید اهداف اصلی خود را بدون هیچ قید و شرطی دنبال کنیم یا اینکه به راهکارهای منعطفتر نیز توجه کنیم. بر اساس راهکار بدون قید و شرط، مردم سوریه از مداخله نظامی مستقیم دولت آمریکا رنج میبرند و به علاوه واشنگتن وارد جنگ با حکومتی خواهد شد که توسط ایران و روسیه پشتیبانی میشود و این موضوع به معنای جنگ غیر مستقیم با این دو کشور است. امّا؛ در راهکارهای منعطف امکان استفاده از راهکارهایی که مزایای کمی و کیفی زیادی برای واشنگتن دارند، به وجود میآید.
* آمریکا همچنان از متحدانش در خاورمیانه حمایت میکندانتقاد دیگری که به دولت آمریکا میشود این است که به اندازه کافی به متحدان قدیمی خود وفادار نبوده، این موضوع از مالی پرسیده شد و وی در پاسخ گفت: این انتقاد نیز بر اساس فرضیههای بی اساس است، دولت آمریکا کمکهای امنیتی زیاد و حتی بیسابقهای را به متحدان خود ارائه داده است تا به وسیله این کمکها از آنها در برابر هر حملهی خارجی محافظت شود. در رابطه با اسرائیل و کشورهای حوزه خلیج فارس این امر صادق است و واشنگتن حمایتهای خود را از این کشورها داشته است. امّا؛ پشتیبانی به معنی نوشتن یک چک سفید امضا و رضایت کورکورانه با اعمالی که ضد اهداف واشگتن است و نتایج منفی برای ما به دنبال دارد، نیست.
پشتیبانی دولت آمریکا از کشورهای حوزه خلیج فارس به نحوی بوده است که علاوه بر تقویت اعتماد این کشورها، فعالیتهای بیثبات کننده کشور ایران را نیز کنترل کرده است. این پشتیبانیها به منظور ایجاد بحرانی بی انتها با تهران و به علاوه کشیده شدن دولت آمریکا به رویاروییهای شیعه-سنی یا عرب-ایرانی، که فقط به سود گروههای رادیکال، قومی و خشن میباشد، نبوده است.
* در تنشهای نظامی حامی عربستان و اسرائیل خواهیم بودوقتی گروهی از نبود رهبری مناسب دولت آمریکا در خاورمیانه گلایه میکند، در واقع از این موضوع ناراحت است که دولت آمریکا به طور خودکار با هر سیاستی که کشورهای متحدش اتخاذ میکنند، همکاری نمیکند. بنابراین ما از عربستان سعودی و کشورها حوزه خلیج فارس، زمانی حمایت میکنیم که مناطق تحت حکومت آنها تحت خطر باشند و به علاوه ما از اسرائیل نیز دفاع خواهیم کرد. اما این بدان معنی نیست که از ابراز نگرانیهای خود نسبت به چگونگی شکلگیری جنگ در یمن، اقدامات دولت بحرین در برابر مردم شیعه این کشور و توافقات اسرائیل در کرانه باختری و اورشلیم شرقی که با خواستههای ما و فلسطینیها مغایرت دارد، خودداری کنیم.
* دولت اوباما هنوز فرصت زیادی دارداز مالی پرسیده شد که با توجه به این که تنها شش ماه از ریاست جمهوری اوباما باقی مانده، چگونه اهداف دولت را در خاورمیانه اولویت بندی میکنید؟
رابرت مالی در این زمینه تصریح کرد: همانطور که به آن اشاره کردم، اولین اولویت ما دفاع از آمریکا و مردم این کشور در برابر حملات تروریستی است؛
و اولویت دوم ما نیز شکست با دوام داعش میباشد. واژه "بادوام" به اندازه "شکست" مهم است. این امر بدین معنی است که ما میبایست با دولت عراق و نیروهای منطقهای همکاری کنیم و به سمت شهر موصل در عراق پیشروی کنیم. به علاوه در سوریه، به سمت قلعه داعش در شهر رقه پیشروی نماییم و در سایر کشورها، مخصوصا لیبی که در آن داعش نفوذ خود را افزایش داده است، پیشروی کنیم. اما نیاز است که این کار با دقت انجام شود تا داعش یا جانشینان آن قدرت تولدی دوباره نداشته باشند.
اولویت سوم این است که از توافق هستهای با ایران محافظت کنیم، بدین معنی که نسبت به وفاداری ایران به تعهدات خود اطمینان حاصل نماییم و به علاوه خود نیز در انجام توافقاتمان کوشا باشیم.
چهارم ، همانطور که بیان کردم، ما به دنبال رسیدن به یک توافق سیاسی، در یمن، لیبی و مخصوصا سوریه هستیم.
مالی در پاسخ به این سوال که آیا موضوعاتی که مطرح شد، میراث اوباما برای دولت بعدی است، گفت: شش ماه زمان زیادی است و ما نباید زمانی که کارهای زیادی را باید دولت اوباما انجام دهد، در رابطه با میراث صحبت کنیم. ما حداقل به دنبال این هستیم که پایههای محکمی را برای دولت بعدی، در زمینههای امنیت مردم آمریکا، شکست گروههای تروریستی، اطمینان از تبعیت ایران از توافق هستهای (و اگر دولت ایران مسیر متفاوتی در پیش گرفت، ایجاد روابط دو طرفه جدید با این کشور) و تلاش برای رفع بحرانهای منطقهای، ایجاد کنیم.
به عبارت دیگر، من معتقدم که پایهها برای ایجاد روابطی واقعگرایانهتر، صادقانهتر و سلامتتر با متحدان و دشمنان دولت آمریکا در این منطقه، در حال فراهم شدن است. خروج نیروهای نظامی از عراق، دوری از گرفتاریهای بیپایان نظامی، جلوگیری از وقوع جنگهای غیر مستقیم، جلوگیری از وقوع تنشهای مصیبتبار در رابطه با برنامه هستهای ایران، تلاشهای چندجانبه دیپلماتیک و بالاتر از همه، دنبال کردن اهداف اساسی کشور و وفادارماندن به متحدان و ارزشهای خود، همگی بخشی از این اعمال هستند. مسائلی که گفته شد، یک جایگاه بسیار خوب برای تمام کردن کار این دولت و جایگاهی مناسب برای شروع کار دولت بعدی خواهد بود.