چالش کارآمدی در چهارمین سال تدبیر و امید

روحانی، مرد دوران مذاکره، نه پسابرجام

کدخبر: 2059513

افکار عمومی یک سال دیگر فرصت دارد تا به این جمع بندی برسد که آیا دولت روحانی، دولت ایده آل برای پسابرجام است یا اینکه تنها مزیت این دولت همان گفتگوهای خارجی است؟

به گزارش « نسیم آنلاین »، دولت حسن روحانی در سه سال گذشته، بخش مهمی از انرژی خود را مصروف مذاکره کرده است. مذاکراتی که یا اختصاص به دوران پیشابرجام داشته و یا پسابرجام. اما سوال اینجاست که آیا دولت روحانی توان استفاده از مزیت های احتمالی مذاکرات را دارد یا صرفا کارآمدی خود را در مذاکرات مداوم و سریالی می بیند؟

تیم دیپلماسی حسن روحانی پس از دو سال، توانست بر سر پرونده هسته‌ای کشورمان به یک توافق با شش کشور طرف مذاکره دست یابد. جدا از آنکه این توافق را توافقی خوب برای ایران بدانیم یا بد، نفس اینکه دولت نیمی از عمر چهارساله خود را صرف مذاکره کرده، نشان می دهد که روحانی بیش از دیگر کارکردهای دولت، به نفس مذاکرات خارجی علاقه‌مند است و با توجه به پیشینه او در مذاکرات جنجالی دهه شصت و یا گفتگوهای بی ثمر هسته‌ای در دهه هشتاد، باید او را مرد مذاکره و دولتش را دولت مذاکرات سریالی نام نهاد.

با این همه، شرایط اداره کشور در یک ساله پس از برجام نشان می دهد که کابینه اعتدال در اداره کشور در دوران پسا مذاکره، چندان کارآمد نیست. ناهماهنگی داخلی در کابینه روحانی که ناشی از ائتلافی بودن دولت تدبیر و امید است، از یکسو و کهنسال بودن دولت که باعث شده انرژی کافی برای تبدیل فرصت مذاکره به نتایج ملموس در اقتصاد کشور را نداشته باشد، باعث شده تا دولت روحانی دولتی ناموفق در دوران پسا مذاکره لقب گیرد.

شاید به دلیل آگاهی روحانی از همین نقطه ضعف دولت است که او تلاش می کند همچنان شرایط کشور را در مسیر گفتگوهای خارجی نگه داشته و پس از برجام از برجام 2 و 3 سخن به میان آورد. نکته‌ای که او در پیام نوروزی‌اش به آن اشاره کرد هرچند دیگر آن را تکرار نکرد اما روشن است که روحانی و کابینه او همچنان تلاش می کنند تا با برجسته سازی یکی از معدود مزیت‌های خود، یعنی توان گفتگو با طرف‌های غربی، کشور را نیازمند دولتی نشان دهند که توان راهبری چنین مذاکراتی را دارد و این درحالی است که اصولا در شرایط پس از مذاکره، کشور به دولتی نیاز دارد که قدرت استفاده از مزیت‌های مذاکرات را داشته باشد نه اینکه همچنان دنبال کشدار کردن گفتگوهای خارجی باشد.

تجربه تاریخی نشان می‌دهد که کشورها در هر شرایطی به دولت‌هایی نیاز دارند که به نیازهای مقطعی آنها پاسخ دهد. وقتی شرایط جنگ است، دولتی باید روی کار باشد که قدرت جنگیدن داشته باشد و از رویارو شدن با دشمن نهراسد. در دوران پساجنگ اما دولتی باید روی کار بیاید که بتواند روی به عرصه سازندگی آورد و عوارض جنگ را از چهره کشور پاک کند. در دوره بحران، هر کشور نیاز به دولت بحران دارد و در دوره ثبات، دولتی که توان حفظ امنیت و آرامش را داشته باشد. بنابر همین واقعیت باید گفت دولتی که قدرت مذاکره داشته و می تواند گفتگوهای خارجی را به خوبی پیش ببرد، الزاما همان دولتی نیست که برای اداره کشور در موقعیت پس از همان گفتگوها نیز مطلوب باشد. مثلا در انگلستان و در شرایطی که مردم آن کشور رای به خروج از اتحادیه اروپا دادند، دولت، جای خود را به دولتی دیگر داد تا قدرت چانه زنی در شرایط پسارفراندوم را داشته باشد. اگر هر کشوری بخواهد در موقعیت های کاملا متفاوت از یک دولت استفاده کند، دچار مشکل خواهد شد. این کشور شبیه به تیم فوتبالی است که چه زمانی که از رقیب پیش می افتد و چه زمانی که عقب می ماند، هیچ تغییری در ترکیب و شیوه بازی نداده و با همان تاکتیک های اولیه پیش رود. چنین تیمی بعید است بتواند نتیجه دلخواه را کسب کند.

بدین ترتیب باید دولت روحانی این واقعیت را بپذیرد که هرچند در موضوع مذاکره، توانمند است اما آماده اداره کشور در شرایط پس از این گفتگوها نیست. این بدان معنی است که دولت روحانی باید به جای تغییر زمین بازی به گونه‌ای که کشور همچنان در موقعیت مذاکره نگاه داشته شود، به فکر تغییر تاکتیک باشد یا اینکه آماده شود تا مردم رای به دولتی دهند که بتواند از مزیت‌های برجام استفاده کند. دولتمردان به صراحت اذعان کرده‌اند که طرف آمریکایی در عمل به وعده‌هایش بدعهد است و دستاورد ایران از برجام «تقریبا هیچ» بوده است. اگر چنین است، یا باید بپذیریم که برجام نقاط ضعف بسیاری داشته و دیپلمات‌ها نتوانسته‌اند از منافع ملی کشورمان در مذاکرات هسته‌ای دفاع کنند و اگر چنین نبوده - که رئیس جمهور بارها گفته به برجام خوش بین است و این توافق منافع ملی کشورمان را تامین می کند - پس مجبوریم بپذیریم که دولت توان استفاده از ظرفیت‌های پنهان مانده برجام را ندارد.

به این ترتیب افکار عمومی که هم سابقه دو سال مذاکره دولت را داشته و هم تجربه یکساله پسابرجام را به تماشا نشسته است، یک سال دیگر فرصت دارد تا به این جمع بندی برسد که آیا دولت روحانی، دولت ایده آل برای پسابرجام است یا اینکه تنها مزیت این دولت همان گفتگوهای خارجی است که فعلا کشور نیازی به ادامه آن ندارد؟

منبع: فردا

ارسال نظر: