مرز میان دین‌داران واقعی و دین خواهان ابزاری چیست؟

کدخبر: 2071297

در دنیای امروز که بظاهر، دو مسلمان با یکدیگر درگیر و در جنگ هستند باید با شاخصه‌ها و شاغول‌هایی مسلمان واقعی از غیر واقعی جدا کرد، برهمین اساس شاخصه های مسلمان واقعی عبارتند از ۱ـ تنظیم و تطبیق امور دنیا با دین ۲ـ حق طلبی و شاخصه های مسلمانان غیر واقعی: ۱ـ آباد کردن دنیا با دین ۲ـ توجیه امور با رنگ و لعاب دینی.

گروه فرهنگی « نسیم آنلاین » ؛ امروزه کمتر کسی است که فجایعی که در سوریه، عراق، یمن در حال وقوع است را محکوم و از عاملین این فجایع اعلام انزجار و تنفر نکند، اما یکی از نکاتی که توجه هر کسی را به خود جلب می کند، چه مسلمان و چه غیر مسلمان این است که دو طرف دعوا دارای دین مشترک هستند، هردو طرف برای کشته شدن و فدای جان لحظه شماری می کنند، هردو طرف تکبیر گویان و با قصد قربه الی الله می‌کُشند یا کشته می‌شوند، براستی کدامیک بر حق و کدامیک باطل هستند؟

در واقعه‌ی کربلا دقیقا مانند همین حالت را ما می‌توانیم مشاهده کنیم، در لشکر عمر سعد نماز جماعت خوانده می‌شد، در سپاهیان امام حسین(علیه السلام) نیز نماز جماعت برگزار می‌شد، هردو طرف، شهادتین بر زبان جاری می‌کردند، و در بیشتر جهات دینی با هم مشترک بودند، حال حد فاصل جدایی بین این‌دو چگونه است؟ چگونه می‌توان در این موارد حق را از باطل جدا کرد؟

از جمله امور بسیار مهم در زندگی هر فرد، بصیرت داشتن و انتخاب و جدایی میان حق از باطل است، از ابتدای خلقت انسان حق و باطل وجود داشته است، ابراهیم و نمرود، موسی و فرعون، پیامبر و ابوسفیان و ابوجهل، اما آنجایی که نگاه باید ظریف و با بصیرت بیشتر باشد، هنگامی است که حق و باطل در یک جبهه و با اعتقادات مشترک باشند، مانند رویارویی امیرالمومنین علی(علیه السلام) و معاویه و خوارج و همچنین امام حسین(علیه السلام) و یزید است، اینجاست که شناخت سخت و مشکل می‌شود.

البته یکی از نکات مهم اینکه انسان‌هایی که در این میان جاهل بوده و اطلاعی از امور ندارند و نقش سیاهی لشکر را بازی می کنند را باید خارج از عوامل و علل این اختلافات دانست، حد فاصل میان حق و باطل را باید در میان عوامل اصلی و بزرگان آنها جستجو کرد.

در این مجال به شاخصه‌های کسانی که نگاه ابزاری به دین دارند و کسانی که بر عکس، دین را برای دنیا و بازیچه نمی‌خواهند، اشاره می‌شود و همین عوامل را می‌توان برای جدایی و حدفاصل میان حق و باطل در نظر گرفت.

شاخصه‌های افرادی که نگاه ابزاری به دین دارند:

1ـ آباد کردن دنیا با دین برخی با دین، دنیایشان را آباد می کنند، مانند گروهی که در زمان امام کاظم(علیه السلام) پس از درگذشت امام، به امامت و وصایت امام رضا(علیه السلام) ایمان نیاوردند و گفتند: حضرت موسی بن جعفر(علیهماالسلام) زنده است و روزی ظهور خواهد کرد، این گروه چون در امامت امام کاظم(علیه السلام) توقف کردند به آنها واقفیه ‌گفتند. یکی از عوامل ایجاد این فرقه توسط سرکردگانشان، استفاده ابزاری از دین و آباد کردن دنیا توسط دین است، چون اموال زیادی از امام کاظم(علیه السلام) نزد سه وکیل ایشان یعنی؛ هفتاد هزار دینار نزد زیاد بن مروان قندی، سی هزار دینار نزد علی بن ابی حمزه بطائنی و سی هزار دینار و 5کنیز نزد عثمان بن عیسی مانده بود و چون با شهادت امام اینها باید اموال را به امام رضا(علیه السلام) تحویل می دادند، لذا ممانعت کرده و فرقه‌ی واقفیه را ایجاد کردند. [1]

2ـ توجیه امور با رنگ و لعاب دینی یکی دیگر از اموری که در استفاده ابزاری از دین، مورد استفاده قرار می‌گیرد، توجیه امورات دینی و دستورات الهی است، انسان وقتی دکتر برای او دستوری را تجویز می کند نمی تواند، هرچه دلش خواست عمل کند بلکه باید مبنای پزشکی داشته باشد. فاطمه دختر امام حسین(علیه السلام) نقل می‌کند: «وقتی لشکریان عمر سعد به خیمه ها حمله کردند، یکی از آنها آمد، و قصد بردن گوشوارهایم را کرد و در عین حال می‌گریست، گفتم: چرا گریه می کنی، گفت: چرا گریه نکنم که دختر پیغمبر را غارت می کنم، گفتم: پس رهایم کن، گفت: می ترسم دیگری آن را برباید، فرمود هرچه در خیمه بود را غارت کردند، تا اینکه چادر از دوش ما برداشتند». [2]

شاخصه های افرادی که دین واقعی را خواهان هستند:

1ـ تنظیم و تطبیق امور دنیا با دین یکی از شاخصه‌های افراد در دین‌داران واقعی، برعکس کسانی که دین را برای دنیای خود می‌خواستند، این است که این افراد، دنیای خود را با دین تنظیم کرده و هرچه خلاف دین باشد ولو منفعت مادی داشته باشد رها می کنند. در تاریخ داریم کسانی را که می آمدند خدمت معصومین(علیهم السلام) و آنچه از دین فهمیده بودند را عرضه می داشتند. مانند عبدالعظیم حسنی که خدمت امام هادی(علیه السلام) رسید و عقایدش را به ایشان عرضه داشت.[3] همانطوری که خداوند در قرآن به تنظیم و تطبیق امور دنیوی با دین دستور می دهند: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فی‏ شَیْ‏ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَی اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْویلاً [نساء/59] ای کسانی که ایمان آورده اید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الأمر [اوصیای پیامبر] را! و هر گاه در چیزی نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید (و از آنها داوری بطلبید) اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید! این (کار) برای شما بهتر، و عاقبت و پایانش نیکوتر است».

2ـ حق طلبی انسان‌هایی که دین‌دار واقعی هستند، یکی از شاخصه‌های مهم آنها در زندگی حق طلبی آنها است، که در مقابل حق سر فرود آورده و کرنش می‌کنند و پا روی حق نمی‌گذارند. لذا این حق طلبی ها را می توان در واقعه‌ی کربلا دید، مثلا ترور نکردن ابن زیاد در منزل هانی بدست مسلم دلالت بر همین حق طلب او دارد، که این افراد در مدار حق راه رفته و خارج از حق مسیری را انتخاب نمی کنند، و وقتی از مسلم علت اینکار در نکشتن ابن زیاد سوال می‌کنند در پاسخ می‌گوید: «پیغمبر فرمود: مسلمان به طور ناگهانی و بدون اطلاع کسی را نمی‌کشد». [4] همچنین وقتی شمر به پشت خندقی که امام حسین(علیه السلام) حفر کرده بودند، آمد با صدای بلند فریاد زد: ای حسین(علیه السلام) به آتش شتاب کرده‌ای قبل از رستاخیز؟ مسلم بن عوسجه گفت او شمر است و انسان فاسقی است و خواست او را با تیر بزند، اما امام اجازه ندادند و فرمودند: «او را نزن من خوش ندارم آغاز به جنگ ایشان کنم». [5]

با توضیحاتی و شاخصه‌هایی که در بالا بیان شده است، مرز میان دین‌داران واقعی و کسانی که قصد دنیا از دین دارند، بیان و روشن شد؛ لذا فرمول دینداران حسینی در زمان امام حسین(علیه السلام) تنظیم و تطبیق امور دنیا و همچنین حق طلبی است که با این دو شاخصه از مدار حق و دین خدا خارج نشده و پایبند به اعتقادات واقعی مبتنی بر دین هستند، ولو از نظر دنیا برای آنها سخت و مشکل شود؛ اما فرمول دین‌داری یزیدی در زمان امام حسین(علیه السلام) آباد کردن دنیا با دین و همچنین توجیه مسائل دینی است، همانطوری که عمر سعد خواست اینکار را انجام دهد، اما خسرالدنیا و الاخره شد. اما نکته‌ی مهم این است، گمان نکنیم، دین‌داری یزیدی مربوط به زمان امام حسین(علیه السلام) است و بس. امروز با همین شاخصه ها می توانیم، کسانی که شهادتین بر زبان جاری می کنند مانند داعش و وهابیت را با نگاه‌های دیگر اسلامی تفاوت قائل شده و آنها را در زمره‌ی اسلام یزیدی محسوب کنیم.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پی نوشت: [1]. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج48، ص250،252، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ، دوم، 1403 ق. [2]. ابن بابویه، محمد بن على، الأمالی (للصدوق)، ص164، اعلمى، بیروت، چاپ: پنجم، 1400ق/1362ش. [3]. همان، ص338. [4]. کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (ط - الإسلامیة)، ج7، ص375، دار الکتب الإسلامیة - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق. [5]. نورى، حسین بن محمد تقى، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج11، ص80، مؤسسة آل البیت، قم، چاپ، اول، 1408ق.

ارسال نظر: