انتقادات صریح رئیس سابق شورای رقابت از سیاستهای اقتصادی دولت یازدهم

پژویان: دولت روحانی نقشی در مهار تورم نداشت/ خطر اقتصادی، پایگاه رای روحانی را تهدید می‌کند/ مردم از دولت یازدهم سرخورده شده‌اند

کدخبر: 2071494

یک اقتصاددان گفت: خطر اقتصادی پایگاه رای آقای روحانی را به‌شدت تهدید می‌کند و عدم تحقق مطالبات اقتصادی مردم در پایگاه رای آقای روحانی تاثیر منفی خواهد گذاشت

به گزارش « نسیم آنلاین » روزنامه آرمان نوشت: دکتر جمشید پژویان رئیس سابق شورای رقابت و استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه آزاد اسلامی است. وی فارغ‌التحصیل دانشگاه ایالتی یوتا در شهر لوگان آمریکا در مقطع دکترای اقتصاد است. از مهم‌ترین مسئولیت‌های وی می‌توان به دبیری اقتصاد کلان مجمع تشخیص مصلحت نظام، ریاست شورای رقابت و مرکز ملی رقابت، مدیریت قطب علمی اقتصاد توسعه با تاکید بر اقتصاد ایران و ریاست مرکز مطالعات و تحقیقات کاربردی علوم بانکی و اقتصاد شهری بانک شهر اشاره کرد. به همین دلیل و برای بررسی مهم‌ترین چالش‌های اقتصادی- سیاسی دولت آقای روحانی در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری با دکتر پژویان گفت‌وگو کردیم. رئیس سابق شورای رقابت معتقد است:«خطر اقتصادی پایگاه رای آقای روحانی را به‌شدت تهدید می‌کند و عدم تحقق مطالبات اقتصادی مردم در پایگاه رای آقای روحانی تاثیر منفی خواهد گذاشت. مردم در طول سه سال گذشته از دولت آقای روحانی سرخورده شده‌اند. این مساله را به خوبی می‌توان در بین مردم کوچه و بازار مشاهده کرد. دلیل اصلی این مساله نیز این است که آقای روحانی به وعده‌هایی که به مردم داده بودند عمل نکردند. آقای روحانی به جای اینکه در زمینه اصلاح مشکلات ساختاری اقتصاد ایران برنامه‌ریزی کند روی برخی سیاست‌های مقطعی سرمایه‌گذاری کردند که این سیاست‌ها نیز تاکنون به نتیجه مطلوب نرسیده است». در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

به نظر شما تغییر در تیم اقتصادی دولت ضروری‌تر بود یا در تیم فرهنگی؟

به نظر من تغییر در تیم اقتصادی دولت با توجه به مطالبات مردم در زمینه اقتصادی ضروری‌تر بود. آقای روحانی سیاستمدار باهوش وباتجربه‌ای است و رویکرد معقولی در مدیریت کشور در پیش گرفته است. با این وجود دولت ایشان در سیاستگذاری‌های اقتصادی ناموفق عمل کرده است. البته عدم سیاستگذاری صحیح اقتصادی مختص به دولت آقای روحانی نیست و دولت‌های قبلی نیز به شکل‌های مختلف در این زمینه مشکل داشته‌اند. به همین دلیل نیز ما به این شرایط عادت کرده‌ایم. آقای روحانی به صورت خاص شعارهای اقتصادی خود را مطرح کردند به شکلی که احساس می‌شد قرار است اتفاقات بزرگی در اقتصاد کشور رخ بدهد. با این وجود در طول سه سال گذشته ما هیچ گونه سیاستگذاری خاص از ایشان مشاهده نکردیم. آقای روحانی درطول سه سال گذشته تنها عنوان کردند که کشور از رکود خارج شده و از سوی دیگر بر مهار تورم تاکید کردند. این در حالی است که به نظر من سیاست‌هایی که دولت تدبیروامید برای عبور از رکود در پیش گرفته بود به شکل‌های دیگر رکود اقتصادی را عمیق‌تر کرد. از سوی دیگر هیچ گونه سیاستی که نشان بدهد دولت آقای روحانی سیاست ضد تورمی به کار برده است وجود ندارد. به عبارت دیگر دولت دچار سیاست بی‌سیاستی شده است.

دولت آقای روحانی تورم۴۰ درصدی را به زیر ۱۰ درصد تقلیل داده است.

این اتفاق به صورت طبیعی رخ می‌داد و هر دولتی به جای آقای روحانی بر سر کار آمده بود با همین وضعیت مواجه می‌شد. در ۳۷ سال گذشته کشور به صورت میانگین با تورم۱۶ یا ۱۷ درصدی مواجه بوده است. در سال۱۳۹۱ یعنی یک سال قبل از اینکه آقای روحانی به ریاست‌جمهوری برسد، تورم در ایران در حدود ۱۴ درصد بوده است. با این وجود در چنین شرایطی اقتصاد ایران با شوک تحریم‌های بین‌المللی مواجه شد و به یک‌باره فروش نفت ایران به یک سوم یا حتی کمتر کاهش پیدا کرد. در نتیجه با برداشته شدن تحریم‌ها تورم در ایران به صورت طبیعی رو به کاهش حرکت کرد و نیاز به هیچ گونه سیاستگذاری نداشت. این در حالی است که دولت آقای روحانی مدعی است سیاست‌های صحیح دولت باعث مهار تورم شده است. برای بنده به عنوان یک اقتصاددان هنوز مشخص نیست که آقای روحانی با استفاده از چه شیوه‌هایی تورم را مهار کرده است.

بی سیاستی که شما عنوان می‌کنید به رویکرد کلی دولت مربوط می‌شود یا شخص و نهاد خاصی؟

هنوز مشخص نیست چه فرد یا افرادی سیاست‌های کلان اقتصادی دولت را تدوین و اجرا می‌کنند. آقای دکتر نیلی اقتصاددان با دانش و خوبی است و به نظر می‌رسد در این زمینه به دولت کمک‌های مناسبی می‌کند. از سوی دیگر آقای طیب نیا، نوبخت، سیف و نهاوندیان نیز دانش‌آموخته اقتصاد هستند و به آقای روحانی مشورت می‌دهند. مهم‌ترین دستاورد دولت آقای روحانی برجام بوده که بدون شک یکی از سیاست‌های صحیح دولت تدبیر و امید بوده است. توافقنامه هسته‌ای بین ایران و قدرت‌های جهانی باعث شد که اقتصاد ایران از شوک تحریم‌ها رهایی پیدا کند و خطرات جدی که اقتصاد ایران را تهدید می‌کرد خنثی شود. در شرایط کنونی اقتصاد ایران دچار رکود شده است. این رکود به معنای این است که تقاضای مردم برای خرید کاهش پیدا کرده است. دولت آقای روحانی این نکته را فراموش کرده که مشکلات اقتصادی ما ساختاری است و اقتصاد ما مدت‌هاست دچار عدم کارایی شده است. اقتصاد ما در سطح کلان مشکل ندارد، بلکه در چهارچوب اقتصادخرد، تخصیص منابع، بهره وری وقیمت‌های نسبی دارای اشکالات جدی است.

عدم تحقق برخی مطالبات اقتصادی مردم در طول چهار سال گذشته در پایگاه رای آقای روحانی در سال۹۶ چه تاثیری خواهد گذاشت؟

خطر اقتصادی پایگاه رای آقای روحانی را به‌شدت تهدید می‌کند و عدم تحقق مطالبات اقتصادی مردم در پایگاه رای آقای روحانی تاثیر منفی خواهد گذاشت. با این وجود مساله‌ای که خیال آقای روحانی را تاحدود زیادی درباره انتخابات۹۶ راحت کرده، این است که رقیب جدی برای ایشان در انتخابات وجود ندارد و گزینه‌هایی که تاکنون مطرح شده‌اند توانایی رقابت با ایشان را ندارند. در طول سه سال گذشته مردم از دولت آقای روحانی سرخورده شده‌اند. این مساله را به خوبی می‌توان در بین مردم کوچه و بازار مشاهده کرد. دلیل اصلی این مساله نیز این است که آقای روحانی به وعده‌هایی که به مردم داده بودند کامل عمل نکردند. آقای روحانی به جای اینکه در زمینه اصلاح مشکلات ساختاری اقتصاد ایران برنامه‌ریزی کند روی برخی سیاست‌های مقطعی سرمایه‌گذاری کردند که این سیاست‌ها نیز تاکنون به نتیجه مطلوب نرسیده است. دولت آقای روحانی باید قیمت‌های نسبی را اصلاح می‌کرد و بهره‌وری نیروی کار را بالا می‌برد و نرخ بازده سرمایه‌گذاری را کاهش می‌داد. در شرایط کنونی بازارهای کشور به صورت غیررقابتی و تحت سلطه یک گروه خاص اداره می‌شوند. در نتیجه اقتصاد ایران سالم و کارآمد نیست و توسط گروه‌های خاص اداره می‌شود. در چنین شرایطی نمی‌توان از سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی انتظار داشت که در اقتصاد کشور سرمایه‌گذاری کنند. هنگامی که سرمایه‌گذاران داخلی از ترس گروه‌هایی که اقتصاد ایران را در اختیار دارند جرات نمی‌کنند در اقتصاد کشور سرمایه‌گذاری کنند چه انتظاری از سرمایه‌گذاران خارجی وجود دارد که در یک اقتصاد بیمار و ناکارآمد سرمایه‌گذاری کنند. کسانی هم که در طول سه سال گذشته به عنوان سرمایه‌گذار اقتصادی به ایران سفر کرده‌اند برای سرمایه‌گذاری وارد ایران نشده‌اند، بلکه برای فروش کالاهای خود به ایران سفر کرده‌اند.

رقبای انتخاباتی آقای روحانی اگر از چه شعارهایی در انتخابات استفاده کنند می‌توانند پایگاه رای خود را تقویت کنند و مردم بیشتری را با خود همراه کنند؟

مردم ما به دلیل عدم تمرین دموکراسی به اندازه‌ای آگاه نیستند که چه شعارهای اقتصادی قابلیت عملیاتی شدن دارد و چه شعارهایی امکان اجرا شدن ندارند. در همه کشورهای جهان زمان زیادی سپری شده تا مردم از بیان و اهداف چنین شعارهایی آگاهی پیدا کرده‌اند. در ایران نیز این وضعیت در سال‌های اخیر نسبت به گذشته وضعیت بهتری پیدا کرده است. با این وجود برای رسیدن به نقطه مطلوب هنوز راه طولانی باقی مانده است. در انتخابات ریاست‌جمهوری آینده اگر کاندیدایی پیدا شود که مشکلات واقعی اقتصاد ایران را برای مردم تشریح و تبیین کند و فارغ از هر گرایش سیاسی راه‌حل‌های منطقی و علمی برای آن ارائه کند موفقیت بزرگی به دست خواهد آورد و آقای روحانی را با چالش جدی مواجه خواهد کرد. البته این مساله از جنبه‌های مختلف دارای اهمیت است. به عنوان مثال رسانه‌های گروهی و شبکه‌های اجتماعی در ایران به خوبی وظایف خود را انجام نمی‌دهند. رسانه‌های ما به ندرت دارای گرایش ملی هستند و اکثرا به گروه‌ها و جریان‌های سیاسی وابسته هستند. از طرف دیگر شبکه‌های اجتماعی نیز در ایران وظایف خود را به خوبی انجام نمی‌دهند و به جای آگاهی دهی تلاش می‌کنند اوقات فراغت کاربران را پر کنند. در نتیجه مردم ایران از یک فضای شفاف و شیشه‌ای که بتوانند پشت پرده اقتصاد و سیاست را رصد کنند برخوردار نیستند.

چرا در دولت تصمیمات اقتصادی را تیم سیاسی دولت می‌گرفت؟این مساله به چه میزان بر کارکرد اقتصادی دولت تاثیر گذاشته است؟

به نظر من یکی از اشکالات جدی دولت در همین مساله بود. دولت بیش از اندازه سیاسی بود و غلبه بخش سیاسی بر بخش‌های دیگر دولت در کارکرد سایر نهادها و از جمله بخش اقتصادی دولت تاثیر منفی گذاشته بود. شرایط به گونه‌ای بود که توافقنامه هسته‌ای نیز با هدف سیاسی صورت گرفت و در نهایت نیز بهره‌برداری سیاسی از آن شد. دولت آقای روحانی به اندازه‌ای که به دنبال بهره‌برداری سیاسی از مساله برجام بود به دنبال بهره‌برداری اقتصادی از این توافق نبود. به همین دلیل نیز تضمین‌های لازم را برای اجرای برجام از طرف‌های مقابل نگرفت. در نتیجه هنوز مراودات بین‌المللی بانکی ما به سختی صورت می‌گیرد و به حالت سابق بازنگشته است.

آقای روحانی برای حضور خود در پاستور در سال۹۶ با چه چالش‌هایی مواجه خواهد شد؟

به نظر من مهم‌ترین چالش آقای روحانی در ادامه مسیر خود چالش اقتصادی است و ایشان باید هرچه زودتر برای مشکلات اقتصادی کشور چاره‌اندیشی کند. نکته دیگر اینکه در رفتار و منش آقای روحانی مشورت گرفتن از کارشناسان اقتصادی کشور مشاهده نمی‌شود و ایشان در طول سه سال گذشته گوش شنوایی برای شنیدن نقطه نظرات همه اقتصاددانان کشور نداشته‌اند و معمولا راهی را رفته‌اند که خود انتخاب کرده‌اند. دولت به جای اینکه به زیرساخت‌های اقتصادی کشور توجه کند از همان ابتدا تمام تخم مرغ‌های خود را در سبد مذاکرات هسته‌ای قرار داد تا با استفاده از پول‌های بلوکه‌شده ایران بتواند اقتصاد آشفته ایران را ساماندهی کند. آقای روحانی باید با شناخت گره‌های کور اقتصاد ایران به سمت بازگشایی این گره‌های کور حرکت می‌کرد که در سه سال گذشته این اتفاق رخ نداد.

حافظه تاریخی ملت ایران بیانگر این مساله است که در مقاطعی که مردم از یک دولت ناامید می‌شوند پوپولیسم به راحتی می‌تواند بر موج افکار عمومی سوار شود. آیا این خطر برای آقای روحانی و دولتش نیز وجود دارد؟

به نظر من با وجود اینکه برخی مردم از آقای روحانی مایوس شده‌اند و از سوی دیگر برخی طرفداران ایشان نیز یا به مخالف تبدیل شده‌اند یا اینکه حالت خنثی گرفته‌اند، اما هنوز کسی که توانایی رقابت با آقای روحانی در انتخابات را داشته باشد به صحنه نیامده یا اصلا وجود ندارد. افرادی مانند آقای قالیباف با اینکه از نظر مدیریتی افراد قوی هستند اما از مهارت سیاسی یک رئیس‌جمهور برخوردار نیستند. کسی که قرار است رئیس‌جمهور یک کشور شود باید دارای مهارت و سیاست ورزی خاص خود باشد و با حساب و کتاب جلو برود. به نظر من به دلیل هوش سیاسی بالا و کیاست و سیاست ورزی آقای روحانی رقبای ایشان اگر با هر نوع شعاری وارد انتخابات شوند نمی‌توانند ایشان را شکست دهند. مساله انتخاب رئیس‌جمهور در ایران همواره پیچیده و دشوار بوده است. اغلب روسای جمهور ایران اصلا انتظار پیروزی در انتخابات را نداشته‌اند و به همین دلیل برنامه‌ریزی خاصی برای اداره کشور نداشتند. کاندیداهای ریاست‌جمهوری در مبارزات انتخاباتی خود از شعارهای بزرگ و مردم‌پسند استفاده می‌کنند، اما هیچ‌گونه راهکاری برای تحقق شعارهای خود ارائه نمی‌کنند. در نتیجه هنگامی که مردم به شعارهای یک کاندیدا رای می‌دهند پس از مدتی متوجه می‌شوند که شعارهای وی محقق نمی‌شود و به همین دلیل دچار ناامیدی و سرخوردگی می‌شوند. در شرایط کنونی دونالد ترامپ که انسان عجیب و غریبی است هنگامی که در انتخابات ریاست‌جمهوری شعار می‌دهد برای آن راهکار هم ارائه می‌کند و عنوان می‌کند از این راه شعارهای خود را محقق خواهد کرد. حتی چنین فردی نیز در ابتدا به راهکارهای مشکلات جامعه خود اندیشیده و سپس خود را کاندیدای ریاست‌جمهوری کرده است. این وضعیت در اغلب جوامع پیشرفته وجود دارد و همه کاندیداهای انتخابات دارای برنامه تدوین‌شده و کاربردی هستند. متاسفانه این وضعیت هنوز در ایران به وجود نیامده و اغلب مردم به خاستگاه جریانی کاندیداها توجه می‌کنند و دقت نمی‌کنند آیا شعارهایی که کاندیداهای انتخابات عنوان می‌کنند قابلیت اجرایی شدن دارد یا اینکه صرفا کارکرد انتخاباتی دارد و پس از مدتی به فراموشی سپرده خواهد شد. از سوی دیگر کاندیداهای انتخابات تلاش می‌کنند از شعارهایی در مبارزات انتخاباتی خود استفاده کنند که دلخواه مردم باشد و به امکان تحقق آن توجه نمی‌کنند. در نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری در یک فضای شعارزده و سیاسی برگزار می‌شود که با مطالبات مردم فاصله زیادی دارد. همه کاندیداهای ریاست‌جمهوری و مجلس در دوران انتخاباتی شعارهایی را مطرح می‌کنند که گاهی با حیطه اختیارات آنها در تناقض و تضاد است. این در حالی است که پس از پیروزی در انتخابات هیچ‌کس مورد سوال و جواب قرار نمی‌گیرد و نسبت به شعارهایی که مطرح کرده پاسخگو نیست. مردم نیز پیگیر قضیه نیستند و نسبت به شعارهایی که در دوران انتخابات از سوی کاندیداها مطرح می‌شود حساسیت نشان نمی‌دهند. به نظر من آقای روحانی نیز از این قاعده مستثنا نیست.

آقای روحانی در انتخابات آینده باید از چه شعارهایی استفاده کند که بتواند پایگاه اجتماعی خود را دوباره ساماندهی کند و به نتیجه دلخواه دست پیدا کند؟

آقای روحانی باید بی‌پرده واقعیت‌های اقتصادی را برای مردم تشریح کند و در ادامه راه‌حل‌های واقعی خود را نیز به مردم ارائه کند. اگر ایشان از این شیوه استفاده کند می‌تواند به موفقیت‌های مطلوب دست پیدا کند و در غیر این صورت با مشکلات جدی در انتخابات مواجه خواهد شد. مردم متوجه شده‌اند که برخی از شعارها در سال۹۲ بلندپروازانه بوده است. مردم تا زمانی که تغییرات اقتصادی را در زندگی لمس نکنند از آقای روحانی حمایت نخواهند کرد. به همین دلیل آقای روحانی باید از سیاست‌هایی استفاده کند که مردم تغییرات و آن برنامه‌ریزی‌ها را در زندگی و وضعیت معیشتی خود درک کنند. اقناع و رضایت افکار عمومی در زمینه اقتصادی شرط کلیدی موفقیت ایشان در انتخابات ریاست‌جمهوری آینده خواهد بود. آقای روحانی قرار است در یک شرایط بحرانی مشکلات یک اقتصاد معیوب و ناقص را حل و فصل کند. اقتصاد ایران دارای بالقوگی‌های بالایی در ذخایر طبیعی و نیروی انسانی است. با این وجود دولت تدبیر و امید با کمبود منابع ارزی، بی‌کیفیتی کالاها، به هم ریختگی بخش‌های مختلف اقتصادی و رانت‌های گسترده در بازار مواجه شده است. آقای روحانی معجزه‌گر نیست که بتواند در مدت باقی مانده تا پایان دولت خود همه این مشکلات را حل کند. بهترین کاری که آقای روحانی می‌تواند انجام دهد این است که سیاست‌های ساختاری را در اقتصاد ایران اجرایی کند و انتظار نداشته باشد در طول مدت یک یا دو سال به نتیجه مطلوب دست پیدا کند.

ارسال نظر: