«نسیم آنلاین» از تجارب تاریخی اعتماد به آمریکا گزارش می‌دهد:

بازخوانی نسخه فلسطینی "برجام"؛ عرفات هم مذاکره را جایگزین مقاومت کرد

کدخبر: 2081569

عرفات تصور می‌کرد دیگر قدرت نظامی و توان مقاومت در فلسطین وجود ندارد و بایستی با اسرائیل مذاکره کرد تا دستاوردهایی که از ابتدای مبارزه با رژیم‌صهیونیستی برای فلسطینیان حاصل شده بود را در فرانید سیاسی و مذاکراتی حفظ و گسترش دهد.

گروه سیاسی « نسیم آنلاین » - مهدی خانعلی زاده: بسیاری یاسر عرفات را با همان چفیه انداختن خاص و سلام های آتشینش می شناسند. کسی که روزهای زیادی برای مبارزه با اسرائیل سر کرد ودر میان فلسطین بعد از عزالدین قسام به عنوان بزرگترین مبارز تاریخ شناخته می شد. ابوعمار با نام کامل « محمد عبدالرحمان عبدالرئوف القدوره الحسینی» متولد 1929 در قاهره است. وی پس از مسموم شدن به وسیله ماده شیمیایی و در واقع طی یک اقدام بیوتروریسم در بیمارستان پاریس در سال 2004 در گذشت.

عرفات اوج یک فعال مبارز انقلابی است که از شهرت در میان امت اسلامی به ذلت در غربت رسید. عرفات در همان سنین جوانی با رویکرد چپ و اسلامی حرکت مبارزاتی را با عنوان جنبش آزادی بخش فلسطین ( فتح) را تاسیس کرد و هدف خود را آزادی تمام فلسطین و بازگرداندن مردم رانده شده و اخراج اشغالگران قرار داد. او تمام عمر را در این سازمان گذراند و هیچ راهکاری جز مبارزه و ایستادگی در برابر اسرائیل و نابودی آن را بر نمی تابید.

عرفات 39 ساله در منطقه الکرامه رود اردن در برابر رژیم اشغالگر قدس ایستاد و توانست با ذلت نیروهای اشغالگر را از این منطقه اخراج کند. ایستادن عرفات و یارانش در جنبش فتح موجب شد اولین پیروزی مقاومت فلسطین پس از شکست فجیع اعراب در جنگ 6 روزه جبران شود و بازتاب جهانی پیدا کند. عرفات دیگر یک جوان 40 ساله با انگیزه آزادی فلسطین نبود. او مبدل به مشت گره کرده اعراب و مسلمین در برابر عقده های ایجاد شده صهیونیست ها بود. آنقدر این عملیات برای فتح درخشان بود که ظرف مدت 48 ساعت هزاران جوان فلسطینی که آمال پیروزی بر اشغالگران را داشتند درخواست عضویت دادند و از سراسر جهان پیام تبریک و تهنیت به ابو عمار (یاسر عرفات) و ابو جهاد رهبران فتح می رسید.

ایستادگی فتح قابل پذیرش نبود. دولت هایی که پیش از این سر تعظیم در برابر اسرائیل را پذیرفته بودند مجبور شدن حمایت خود را از فتح بردارند و در برابر او بایستند. سپتامبر سیاه در اردن راه افتاد که 3500 فلسطینی که اکثر آن زن و کودک بودن کشته شدند. اما باز عرفات حاضر نشد با رژیم اشغالگر قدس سازش کند یا دست از مبارزه بردارد.

یاسر عرفات با همه این مشکلات به چیزی جز آزادی فلسطین فکر نمی کرد. مدیریت و کاریزمای ایستادگی عرفات و مواضع سرسختانه او در برابر اسرائیل موجب شد تا او در سال 1964 اتحادیه عرب را قانع کند مجموعه ای را با عنوان سازمان آزادی بخش فلسطین ( ساف) تاسیس نموده و تا آزادی کامل فلسطین این مجموعه انقلابی را به عنوان دولت رسمی فلسطین بشناسد. پیروزی های سیاسی و امنیتی و نظامی عرفات هر روز به محبوبیت او می افزود و بسیاری از کشورهای مختلف جهان را به سمت خود جذب میکرد.

کم کم فضا برای ورود عرفات به مجموعه سازمان ملل باز شد و با همکاری کشورهای اسلامی عرفات توانست به عنوان عضو ناظر سازمان ملل در صحن رسمی این سازمان سخنرانی کند. سخنرانی طوفانی عرفات که یکی از معروف ترین سخنرانی های او است در سال 1974 نشان می داد عرفات صاحب روحیه مبارزتی دیگر آن عرفات نیست و حالا این روحیه به جای مبارزه تبدیل به روحیه سیاسی شد. به واقع عرفات به جای آنچه باید می خواست به سمت آنچه داشت رفت و همینجا بود که فلسطین به عنوان یک کشور تبدیل به محدوده ای کوچک برای حکمرانی شد.

به عبارت دقیق تر قبل از حضور عرفات در جایگاه سیاسیِ و دولت داری همه فلسطین از نهر تا بحر ( از دریای مدیترانه تا رود اردن) به عنوان فلسطین واحد شناخته می شد و درگیری روزمره و حفظ آنچه داشت و محافظه کار شدنش موجب شد تا فلسطین را نه تاریخ اصلی آن که مبدا اشغال 1967 بداند.

چرخش یک باره عرفات و رسمیت شناختن دولتی که تا یک دهه قلب بزرگترین دشمنش بود او را منفور سیاسی کرد. نا امیدی مردم به ویژه عناصر جوان از رفتار سیاسی عرفات موجب شد تا گروه های اسلام گرایی همچون جهاد اسلامی و حماس تشکیل شود. نفوذ این دو گروه در بین جوانان و ریزش جوانان علاقمند به فتح و ساف در گروه‌های دیگر همچون جبهه خلق برای ازادی فلسطین شاخه فرماندهی کل و سایر گروه‌ها سازماندهی مجدد شود.

عرفات تصور می‌کرد دیگر قدرت نظامی و توان مقاومت در فلسطین وجود ندارد و بایستی با اسرائیل مذاکره کرد و دستاوردهایی که از ابتدای مبارزه با اسرائیل برای فلسطینیان حاصل شده بود را در فرانید سیاسی و مذاکراتی حفظ و گسترش داد. ابو عمار تصورش را در همینجا نگه داشت و هیچ وقت یادش نمی‌آمد آنچه با سختی به دست آورده بود و برای از دست رفتنش حالا نگران است با خون جوانان مقاومت به دست آورد و فرایند سیاسی تاثیری در بودن یا نبودنش نداشت.

مذاکرات اسلو آغاز شد و رسما بزرگترین دشمن اسرائیل دست در دست رئیس دولت این رژیم داد و او را به عنوان یک دولت رسمی پذیرفت. قرارداد اسلو آنقدر ننگین بود که سایر گروه های فلسطینی از خشم این قرداد هنوز اسلو را ننگین ترین قرارداد استعماری بعد از بالفور می دانند. بیانیه بالفور نطفه این رژیم را کاشت و اسلو وقت زایمان وجود منحوسی به نام اسرائیل بود. توافق اسلو آنقدر بی ثمر بود که یاسر عرفات را مجبور ساخت تا دوباره به پای میز مذاکرات بیاید و برای آنچه توافق کرده بود مذاکره کند.

مذاکره برای پذیرفتن ها به همینجا ختم نشد، امتیاز دادن های پی در پی و قبول نکردن طرف مقابل به آنچه توافق کرد موجب شد تا مذاکرات در زمان نتانیاهو منجر به شکست شود و در دولت بعدی اسرائیل توافق کمپ دیوید دو به ثمر نشیند. هنوز هم این توافق ماحصلی برای فلسطینی ها نداشت اما نشان داد می توان از یک عنصر دو آتیشه انقلابی چیزی ساخت که داشته هایش را به تاراج بدعهدی و خوش بینی به طرف مقابل واگذار کند.

عرفات تمام آنچه در طول عمر مبارزاتی اش داشت، داد و باز نیز نتوانست حتی در زمان حیاتش فلسطین را به عنوان یک دولت رسمی معرفی کند. بیت المقدس را از دست داد و منطقه کرانه باختری و غزه با شهرک سازی های پی در پی اشغال شد. سرانجام نیز بعد از پایان یافتن هزینه و فایده عرفات، وی توسط یکی از همراهانش به دستور سرویس اطلاعات خارجی اسرائیل ترور شد و پس از ابتلا به سرطان بدخیم و طولانی مدت در گذشت.

آنچه خوش خیالی عرفات در فلسطین ایجاد بدعت کرد، مسئله دو دولتی فلسطین - اسرائیل و محدود شدن فلسطین به دو منطقه کرانه باختری رود اردن و منطقه نوار غزه و از دست دادن بیت المقدس بود. در نهایت فلسطین از نهر تا بحر هم در تصور جریان عرفات چیزی جز رویا باقی نماد و عرفات با تمام خوش خیالی مرد و آزادی قدس را ندید. تصور عرفات این بود با توافق اسلو و پذیرش دولت اسرائیل می تواند شعار آزادی قدس شریف را اجرایی کند اما اعتماد او به دشمن موجب شد داشته هایش به باد رود و دشمن به راحتی او را از مقابل خود پس از بی آبرو کردن، بردارد.

ارسال نظر: