کم‌کاری غیرقابل بخشش؛

چرا عروسک گردان "کلاه قرمزی" تازه بعد از فوت، چهره شد؟

کدخبر: 2081655

همین مجموعه "کلاه قرمزی" بیشتر از ۱۰ عروسک دارد اما بعید است مخاطبان حتی نام سه عروسک گردان آن را بدانند. چرا؟

گروه فرهنگی « نسیم آنلاین » ؛محمدجواد اسدیان - اینکه آدمها بعد از مرگشان عزیز می شوند و هیچ کس از بدیهایشان نمی‌گوید و صرفا ذکرخیر آنهاست که نقل محافل می شود یکی از ویژگیهای ایرانیان است؛ ریشه این ویژگی را باید در این آموزه جست که از قدیم به ما گفته اند پشت سر مرده حرف نزن! این ویژگی در گذر ایام سبب ساز آن شده که به هنگام حیات بسیاری از بزرگان هنری کمتر جایگاه آنها را قدر بنهیم و شرایط ادای احترام آنها ولوخرد را فراهم کنیم اما به مجرد اینکه هنرمندان بخصوص هنرمندان کم حاشیه و بی پرهیز از جار و جنجال خود را از دست می‌دهیم است که فریادهای وااسفا از هجرانشان به آسمان می‌رود. حیطه عروسک گردانی و صداپیشگی از جمله حیطه های هنری هستند که به دلیل رقم خوردن اتفاقات هنری در پشت صحنه کمتر پیش می آید که مخاطبان درباره بزرگان آنها بخوانند، ببینند و بشنوند. حتی اگر با محصولی مانند «کلاه قرمزی» روبرو باشیم که نزدیک به دو دهه برای مخاطبان سرگرمی ایجاد کرده همچنان این مهجوریت عروسک گردانان و صداپیشگان است که رخ می نماید. باز صداپیشگان این مجموعه به واسطه درگیری در بازیگری یک سری آثار سینمایی توانسته اند از پشت صحنه خارج شده و خود را به مخاطب بنمایانند اما عروسک گردانان این مجموعه واقعا مهجور بوده‌اند. با شنیدن خبر ابتلای عروسک گردان اصلی این مجموعه یعنی دنیا فنی زاده به سرطان بود که تازه خیلیها فهمیدند این هنرمند بوده که در این همه سال اسباب حرکت و جانبخشی به کلاه قرمزی را فراهم کرد و با انتشار خبر درگذشت فنی زاده بود که تازه بسیاری فهمیدند بله در پشت صحنه کارهای عروسکی درجه اول هستند هنرمندانی که سالهای سال در گمنامی با خلاقیت خویش سرگرم شان می کنند و ابدا هم منتی بر سر مخاطب نمی گذارند. پرسش اما این است که چرا در میان انبوه جشنواره ها و همایشهای ریز و درشت سینمایی و تلویزیونی و از آن مهمتر برنامه های گفتگومحوری که تقریبا تمامی شبکه ها را درنوردیده اند شرایطی فراهم نمی شود برای حضور این عروسک گردانان و صداپیشگان تا مخاطبان آنها را بیشتر بشناسند؟ همین مجموعه «کلاه قرمزی» بیشتر از 10 عروسک دارد اما بعید است مخاطبان حتی نام سه عروسک گردان آن را بدانند. چرا؟ آیا جز این است که رسانه های ما شرایط معرفی آنها را فراهم نکرده اند. ما سالهاست که جشنواره ای به نام کودک و نوجوان را به گونه های مختلف از ترکیب فیلمهای کودک با نوجوان و اخیرا تفکیک فیلمهای کودک از نوجوان در کشور برگزار کرده ایم اما چرا حتی در چنین جشنواره ای بخش ثابتی را درنظر نگرفته ایم برای معرفی بیشتر فعالان پشت صحنه آثار عروسکی و حتی برگزاری کارگاههایی که این فعالان بتوانند رودررو با مخاطبان درباره داشته‌های خود حرف بزنند؟ اینکه حتی در چنین جشنواره ای که اتفاقا باید مختص تکنسین های حرفه ای حیطه کودک و نوجوان باشد باز تلاش می شود با نامهایی ده ها بار تکرارشده جذابیت خلق شود از کجا نشأت گرفته؟؟؟ اگر بپذیریم که یک وظیفه هنر تعالی روح و روان مخاطبان است باید این را هم پذیرفت که یک وظیفه محافلی که شعار خود را ارتقای فرهنگ و هنر می دانند معرفی هنرمندانی است که بی چشمداشت و با حداقل در کادر قرار گرفتن اسباب تعالی روح و روان را موجب شده اند. در شرایطی که بمباران شبکه های ماهواره ای مخاطبان ایرانی را دربرگرفته واقعا چند برنامه مانند «کلاه قرمزی» وجود دارد که بتواند برای یک ساعت هم که شده مخاطبان را به سمت رسانه ملی بکشاند؟ برای کمک به رشد و افزایش کمّی-کیفی چنین تولیداتی هم که شده باید اسباب معرفی هنرمندان حاضر در چنین تولیداتی را فراهم کرد. امید که درگذشت عروسک گردان کلاه قرمزی مجالی را ایجاد کند که بیش از پیش در این مسیر حرکت صورت گیرد.

ارسال نظر: