گزارش «نسیم آنلاین» از دلایل فرار قریب الوقوع ترکیه از سوریه؛
عملیات استراتژیک جبهه شمالی؛ الحاق ارتش سوریه به کردها
پیشروی ارتش سوریه در شمال سوریه که همزمان با اشغال الباب و عقبنشینی داعش از این منطقه بود نشان از آغاز فصلینو در معادلات بحران سوریه دارد؛ اقدام ارتش در الحاق با کردها در شمال سوریه تنها با هدف تقابل با ترکها نبود و چند هدف مهم دیگر هم انجام شده که اهمیت این اقدام استراژیک را دو چندان میکند.
گروه سیاسی نسیم آنلاین :: عملیات ارتش سوریه در شرق حلب و حرکت در دو محور شرق و شمال که در نهایت منجر به آزادسازی مختصاتی به وسعت 600 کیلومتر مربع شد فصلینو در معادلات سوریه را به خصوص در جبهه شمالی رقم زده است.
اخبار مربوط به اشغال الباب و پیشروی متجاوزان ترک در این مناطق که با استفاده از پیاده نظام تروریست دولت آنکارا در جریان است و عقبنشینی داعش که با پیشروی ارتش سوریه همراه بوده کماکان توجه اغلب رسانههای جهان را به خود جلب کرده و در صدر اخبار برخی رسانههای منطقهای و بین المللی قرار دارد. این در حالی است که بازار تحلیلهای سیاسی و نظامی در برخی رسانههای منطقهای و بینالمللی گرم بوده و موضوع جبهه شمالی سوریه را به کانون توجه اغلب کارشناسان و تحلیلگران تبدیل کرده است.
ارتش سوریه توانست بعد از ورود قوای متجاوز ترک و متحد تروریستی آنکارا به "الباب" با یک خیز بلند شهر "تادف" در جنوب شرقی الباب را آزاد و مواضع خود را نه تنها در تادف تثبیت کند بلکه با پیشروی به سوی مناطق تحت تصرف نیروهای دمکراتیک سوریه موفق شود با ایجاد یک سرپل ارتباطی مناطق "قصر البریج"، "مجموعه"، "شنحصه" و "ام خرزه" را به مناطق "ابومندل"، "میل ویران" و "مقبله" الحاق کند تا در نهایت بتواند علاوه بر ایجاد سدی محکم برای عدم پیشروی متجاوزان در خاک سوریه وضعیت مناسبی را نیز در برابر جبهه گروه تروریستی داعش برپا کند.
در این بین برخی تحلیلگران با ایجاد سوالی مبنی بر اینکه اگر هدف ارتش سوریه پیشروی در دو جناح شمالی و شرقی و رسیدن به فرودگاه الجراح در شرق بوده تا سدی محکم در برابر ترکها ایجاد کند چرا در زمانی که اقدام به آزادسازی فرودگاه کویرس کرد این پیشرویها را ادامه نداند، برخی کارشناسان مسائل نظامی در این خصوص معتقد هستند اینکه بخواهیم تنها هدف پیشروی نیروهای دولت قانونی سوریه را مقابله به مثل با ترکها بدانیم کمی دور از واقعیت میدانی است.
هرچند ارتش ترکیه در همکاری با گروه تروریستی ارتش آزاد در تجاوز به تمامیت ارضی سوریه مساحتی به وسعت دو هزار کیلومتر مربع در شمال سوریه را اشغال کرده است اما مسئله مهمی که اینجا وجود دارد عدم ماندگاری متجاوزان ترک در این مناطق و اجبار به تحویل مناطق تحت اشغال این نیروها به دولت قانونی سوریه است. موضوعی که با استناد به ادلهای محکم قابل اثبات بوده و مطمئنا در آیندهای نه چندان دور باید منتظر آن باشیم، از جمله این ادله عبارتند از:
الف) تجاوز صورت گرفته از سوی دولت آنکارا مشروعیت بینالمللی و توجیه قانونی ندارد و مطمئنا این یکی از محورهایی است که دولت قانونی سوریه آن را در جامعه بینالملل و مراجع قانونی و قضایی بینالمللی دنبال خواهد کرد. مسئلهای که دولت آنکار بیش از هر کسی به آن واقف است و به خوبی میداند که دولت سوریه در این چالش بینالمللی پیروز میدان خواهد بود.
ب) برخی کارشناسان مسائل بینالملل واکنش ترکها در برابر فشارهای بین المللی را منفعلانه دانسته و معتقدند تجاوز به خاک و نقض تمامیت ارضی یک کشور از سوی هر مجموعهای تا جایی محکوم و قابل پیگیری است که کشور مورد تجاوز میتواند علاوه بر محکوم کردن طرف متجاوز، غرامت خسارتهای وارده را نیز اخد کند.
ج) یکی از مسائلی که مورد توجه اغلب کارشناسان حقوقی و نظامی در این موضوع قرار گرفته سازمان رزم عمل کننده در این اقدام تجاوز کارانه از سوی ترکها است. دولت آنکارا علاوه بر تجاوز علنی به خاک سوریه که میتواند هزینههای جبران ناپذیری به وجهه ترکها در عرصه بین الملل وارد کند جرم بزرگی دیگری را در کارنامه سلسله اقدامات خود در سوریه به ثبت رسانده است.
پشتیبانی از هر گروه تروریستی با هر اسم و عنوانی غیرقابل دفاع بوده و این مسئله میتواند شرایط دولت ترکیه در معادلات منطقهای را با تزلزل رو به رو سازد. اینکه آنکارا علاوه بر پشتیبانی از تروریست های بینالمللی در سوریه اقدام به عملیاتهای مشترک با آنها در خاک این کشور کرده و نه تنها زیر ساختهای متعددی را تا مرز نابودی کشاندهاند بلکه بستری مناسب برای افزایش فعالیتهای تروریستی و بروز جرائم سازمان یافته ترتیب داده موضوعی است که آنکارا باید در مجامع بینالمللی برای آن پاسخگو باشد.
گروه تروریستی ارتش آزاد که کماکان به عنوان پیاده نظام ترکها در سوریه به شمار میرود تا چندی پیش متحد داعش بود و در برخی از مقاطع به عنوان نیروی متحد القاعده نیز در جبهههای مختلف سوریه عمل میکرد. تروریستهای بین المللی که اکثر عناصر رزمی آن غیربومی است و در حال حاضر تحت لوای آنکارا به جنایتهای خود در سوریه ادامه میدهند.
د) از دیگر علل اثبات این مسئله که تنها هدف ارتش سوریه مقابله به مثل با تجاوز آنکارا نیست را میتوان از ملیت نیروهای متجاوز حاضر در مناطق شمالی سوریه متوجه شد. بخشی از سازمان رزم گروه تروریستی ارتش آزاد را تروریستهای خارجی و بخش دیگری از آن را تروریستهای فراری استانهای دیگر سوریه از جمله "دیرالزور"، "حمص"، "دمشق" و "درعا" و ... تشکیل میدهند و همین موضوع باعث شده تا برخی از ناظران بینالمللی پیشبینی کنند که بعد از مدتی ساکنان بومی مناطق اشغالی برخورد سخت و مقابله به مثل با ترکها و تروریستها را در پیش خواهند گرفت. موضوعی که میتواند چالشهای جدی و هزینههای بالایی را برای عناصر مسلح تروریست و متجاوز در مناطق شمالی در پیداشته باشد.
برخی دیگر از کارشناسان مسائل نظامی همچنین پیشبینی کردهاند بعد از مخالفت و عدم همگرایی ساکنان بومی با عناصر مسلح اشغالگر نوعی هستههای عملیاتی مقاومت در برابر آنها شکلگیر خواهد کرد. مسئله ای که بعد از ظهور مشکلات و چالش های جدی میان دو طرف حاضر در مناطق اشغالی و عدم نتیجه در اعتراض های مدنی میتواند به فاز مسلحانه و شکل گیری هسته های مقاومت منجر شود که در این صورت باز هم باید منتظر تحمیل هزینه های بالایی به ارتش ترک و متحد تروریستشان بود.
ه) از دیگر دلایلی که منجر به خروج ترکها از مناطق اشغالی در شمال سوریه خواهد شد واکنش دولت قانونی دمشق و ارتش سوریه به ماندگاری آنها است. یکی از مهمترین اهداف دولت و ارتش سوریه بازگشت حاکمیت به سراسر مناطق سوریه است و بر همین اساس دو محور نرم (گفتگو) و سخت (اقدام نظامی) را برای تحقق این موضوع در دستور کار خود قرار داده است.
هرچند دولت دمشق در همه مناطق ابتدا از راه گفتگو وارد عمل میشود اما در مناطقی که زیر ساختها به کلی نابود نشده محور گفتگو اولویت جدی داشته و سعی میکند تا جایی که امکانپذیر است موضوع آزادسازی و بازگشت مناطق به شرایط قبل از جنگ را از راه مذاکره به نتیجه نهایی برسد.
اما در خصوص مناطق اطراف حلب و با توجه به اینکه گروههای تروریستی مختلفی بیش از 5 سال در این مختصات اقدام به آتش افروزی کرده و منطقه را به زمینی سوخته و تلی از خاک مبدل کردهاند راه حل نظامی و تقابل جدی سخت با متجاوز تفاوت چندانی با مذاکره ندارد و مطمئنا اگر از راه حلهای سیاسی و بینالمللی این مسئله نتیجه ندهد ارتش و دولت دمشق با توجه به حق قانونی خود میتوانند اقدامی سخت را در پیش گیرند.
گ) نیروهای متجاوز ترک و تروریستهای ارتش آزاد علاوه بر همه مسائلی که عنوان شد یک مشکل جدی دیگر به نام کردها را هم در همسایگی خود دارند. موضوعی که میتواند علاوه بر تحمیل خسارت به ترکها در سوریه بحران امنیت داخلی دولت آنکارا را نیز افزایش دهد. وجود کردها اهرم دیگری برای عدم استقرار دائمی ترکیه در این مناطق است. نیروهایی که نه تنها هیچگونه تعاملی با ترکیه و ارتش ازاد ندارند بلکه تقابلی سخت و جدی میان آنها در جریان است.
اهداف و علل حرکت ارتش سوریه و نیروهای مقاومت در محور شرقی حلب:یکی از مهمتین علل حرکت ارتش سوریه و نیروهای مقاومت در محور شرق حلب دور ساختن تهدیدی به نام داعش و تعریض کمربند امنیتی حلب است. کمربندی که علاوه بر شهر حلب، فرودگاهها، مراکز نظامی، اقتصادی و کارخانه جات را هم شامل میشود.
پیشروی ارتش در محور تادف بر خلاف برخی تحلیلهای موجود که تنها با هدف تقابل با ترکها صورت گرفت ریشه در تامین امنیت حلب داشت. ترکها بر خلاف توافق صورت گرفته با پیشروی به سوی منطقه اقتصادی شیخ نجار و اشراف بر تل الیوسف تهدیدی برای حلب به حساب میآمدند و برای دفع چنین تهدیدی بود که حرکت ارتش و مقاومت در محورهای شمالی و شرقی آغاز شد. ترکها توان نبرد برای ورود به عمق مناطق اشغالی داعش را ندارند و این موضوع بود که در الباب به وضوح قابل مشاهده بود که بدون توافقهای پنهانی و گفتگو میان ترکها و تروریستها اشغال منطقهای مانند الباب برای آنها وجود نداشت.
از دیگر علل پیشروی ارتش در شرق و شمال حلب موضوع کردها است. مهمترین مسائل در میان دولت دمشق و نیروهای کرد ریشه در مسائل اقتصادی و اجتماعی دارد. به دلیل مشکلات و تقابلی که میان کردها و ترکها وجود دارد این انگیزه در میان نیروهای کرد وجود دارد تا به بازار فروش محصولات ترکی تبدیل نشوند، در مقابل کردها نیاز مبرم به فروش محصولان کشاورزی خود هم دارند تا از این راه نیازهای مالی خود را مرتفع کنند. در شرایطی که برخی از کارشناسان کردها را تهدید و در برگیرنده پتانسیل خود مختاری عنوان میکنند اما مشکلات جدی مالی این امکان را از آنها سلب کرده است موضوعی که آنها را واداشته تا به دنبال بازاری برای فروش محصولات خود باشند. از سوی دیگر پشتیبانی از حلب و تغذیه این شهر از دمشق و سایر محورهای منتهی به حلب که از جنوب به سوی این شهر در جریان بود هم خطر و تهدیدهای خاص خود را داشت.
همین مسائل باعث شد تا در یم توافق، کردها که در شمال به حلب نزدیک بودند نیازهای کشاورزی و روزمره حلب را تامین و دولت سوریه نیز با استفاده از کارخانه و مراکز صنعتی باقیمانده در شیخ نجار نیازهای صنعتی آنها. این اقدام دوطرفه نه تنها از تبدیل شدن کردها به بازار محصول ترکیه جلوگیری کرد بلکه بسیاری از نیازهای هر دو سوی معامله را نیز مرتفع کرد و باعث شد یک همکاری و اتحادی شکل بگیرد و در نتیجه این موضوع بود که ارتش سوریه و نیروهای مقاومت افزایش ضریب امنیتی این مناطق را در دستور کار قرار دادند و در نتیجه سلسله عملیاتهای شمال و شرق حلب را ادامه دادند.