مروری بر اهمیت مسئولیت‌پذیری و پاسخ‌گویی در مردم‌سالاری

این جمهوری را تضعیف نکنید!

کدخبر: 2093769

امام خمینی(ره) در تاکید بر خدمت‌گذاری مسئولین ادبیات ویژه‌ای دارند؛ مانند این تعبیر: باید به حسب واقع، به حسب انصاف، به حسب وجدان، این مردمی که شماها را روی کار آورده‌اند، این مردم زاغه نشین که شماها را روی مسند نشانده‌اند ملاحظه آن‌ها را بکنید، و این جمهوری را تضعیفش نکنید.

به گزارش « نسیم آنلاین »، یکی از آسیب‌ها در مسیر مردم‌سالاری، تهی شدن آن از ماهیت مسئولیت‌پذیری است. مسئولیت‌پذیری از یک‌سو متوجه عموم مردم و از سوی دیگر متوجه کارگزاران است. همه در قبال الگوی مردم‌سالاری مسئولیت دارند؛ اما جهت مسئولیت عمومی و مسئولیت کارگزاران متفاوت است. کسانی که خود را برای پذیرش مسئولیت اداره کشور به مردم عرضه می‌کنند و با اعتماد مردم به کرسی خدمت دست می‌یابند، به صورت مضاعف مسئول خواهند بود. در فرهنگ اسلامی این بعد از مسئولیت‌پذیری بسیار اهمیت دارد و کوتاهی یا خیانت در آن، به شدت سرزنش می‌شود و عقوبت دنیوی و اخروی ویژه‌ای در مورد آن تعیین شده است. امیرالمومنین (علیه السّلام) خطاب به مالک‌اشتر می‌نویسند:

«رفتار کارگزاران را بررسی کن و جاسوسانی راست‌گو و وفاپیشه بر آنان بگُمار؛ که بازرسی پنهان تو از کار آنان، سبب امانت‌داری و مهربانی آنان با مردم خواهد بود. و از همکاران نزدیکت سخت مراقبت کن و اگر یکی از آنان دست به خیانت زد و گزارش جاسوسان تو هم آن خیانت را تایید کرد، به همین مقدار گواهی قناعت کرده، او را با تازیانه کیفر کن؛ و آن‌چه از اموال که در اختیار دارد از او باز پس گیر، سپس او را خوار دارد و خیانت‌کار بشمار و طوق بدنامی به گردنش بیفکن» (1).

مسئولیت‌پذیری در مورد کارگزاران، متناسب با اختیارات و وظایفی که برعهده دارند، مستلزم پاسخ‌گویی ایشان است. مسئولیت، در هندسه مفهومی خود قرین پاسخ‌گویی است؛ چنان‌که اگر پاسخ‌گویی را از آن بگیریم از محتوای خود تُهی می‌شود. در مردم‌سالاری مبتنی بر اخلاق دینی، این رویکرد که مشارکت مردمی امری صوری و نمایشی باشد، هرگز قابل قبول نیست؛ خصوصا آن‌که به مسئولیت‌پذیری منتخبین منتهی نشود. رهبر انقلاب در این زمینه می‌فرمایند: «مردم‌سالاری فقط این نیست که انسان تبلیغات و جنجال کند و بالاخره عده‌ای را به پای صندوق‌ها بکشاند و رایی را از مردم بگیرد، بعد هم خداحافظ؛ هیچ کاری به کار مردم نداشته باشد! بعد از آن‌که این نیمه اول تحقق پیدا کرد، نوبت نیمه دوم است؛ نوبت پاسخ‌گویی است» (2).

فرهنگ نادرست در این زمینه، که در روزگار ما نیز بسیار رواج دارد، گرفتار آمدن برخی مسئولین به روحیه برتری‌جویی و خودپسندی است. این آفت ناشی از فهم نادرست جایگاه مسئولیت از سوی کارگزاران است؛ این‌که کُرسی مسئولیت را کُرسی سلطنت می‌بینند و فکر می‌کنند در جایگاهی قرار گرفته‌اند که حق برتری‌جویی دارند! امیرالمومنین (علیه السّلام) در این‌باره نیز به مالک هشدار می‌دهند:

«مبادا هرگز دچار خودپسندی گردی و به خوبی‌های خود اطمینان کنی و ستایش را دوست داشته باشی! که این‌ها همه از بهترین فرصت‌های شیطان برای هجوم آوردن به تو بوده و کردار شایسته نیکوکاران را نابود می‌سازد...» (3).

امام خمینی (رحمه الله تعالی) در مراسم تنفیذ مرحوم شهید رجایی، خطاب به ایشان نصیحت می‌کنند و هشدار می‌دهند که مبادا مقام ریاست‌جمهوری، ایشان را از خود بی‌خود کند! این نصیحت، بیش از آن‌که برای آن شهید سرافراز در آن روزگار موضوعیت داشته، برای مسئولین امروز کشور موضوعیت دارد. امام در آن جلسه می‌فرمایند:

«قضیه مقام و ریاست هرچه باشد،‏‎ ‎‏این وقتی که نظر انسان یک نظر محدود دنیایی باشد، این مقامات، انسان را از‏‎ ‎‏خودش بی‌خود می‌کند، این‌ها را مقام می‌داند.‏.. ما‏‎ ‎‏اگر بندگی خدا را بپذیریم و قلب ما منور بشود به نور بندگی خدا و عبودیت، این امر‏‎ ‎‏ناچیزی که به حساب در عالم نمی‌آید، در ما تاثیر نباید بکند.

شما‏‎ دیروز نخست وزیر‏‎ ‎‏بودید و پریروز وزیر بودید و قبل از او معلم بودید و قبل از او هم یک شاگردی بودید و‏‎ ‎‏بعد از این هم معلوم نیست کی از این‌جا بروید...‏‎ ‎‏وقتی مطلب این است چرا باید انسان قبل از ریاست‌جمهور و بعدش فرق بکند؟ مگر‏‎ ‎‏ریاست‌جمهور چه هست؟

...اگر دیدید که این مقامی که خدای تبارک و‏‎ ‎‏تعالی، مردم را دلشان را متوجه کرده است به شما و به شما رأی داده اند، این مقام شما را‏ ‎‏محکوم خودش می کند و شما مرکوب او و او راکب شما هست، بروید خودتان را تصفیه‏‎ ‎‏کنید و بدانید این را که با دست خودتان، خدای نخواسته، خودتان را در دنیا و آخرت‏‎ ‎‏تباه نکنید» (4).

اگر نگاه مسئولین چنین نگاه بلندی باشد، آیا مردم شاهد رفتارهایی از جنس خودپسندی، منت‌گذاری یا فریب‌گری خواهند بود؟! حضرت امیر در حکم مالک به وی هشدار می‌دهند: «مبادا با خدمت‌هایی که انجام دادی بر مردم منت گذاری، یا آن‌چه را انجام داده‌ای بزرگ بشماری، یا به مردم وعده دهی و تخلف کنی! منت نهادن، پاداش نیکوکاری را از بین می‌برد؛ و بزرگ شمردن کار، نور حق را خاموش می‌گرداند؛ و خلاف وعده عمل کردن خشم خدا و مردم را بر می‌انگیزد. خدای تعالی می‌فرماید: «دشمنی بزرگ نزد خدا آن است که چیزی بگویید و به آن عمل نکنید» (صف/3)» (5).

این‌جاست که روحیه مسئولیت‌پذیری و پاسخ‌گویی مسئولین اهمیت خود را نشان می‌دهد؛ اگر مسئولین خود را در مقام یک کارگزار پاسخ‌گو تعریف کنند که باید خدمتگزار مردم باشد و عملکرد خود را به صورت شفاف به ایشان عرضه کند، بسیاری از رفتارهای سلطنت‌مآبانه رنگ خواهد باخت. رهبر انقلاب در این زمینه می‌فرمایند: «همیشه این ملت نیاز دارد به این که مسئولان او پاسخگوی مسئولیت‌های بزرگ خودشان در مقابل ملت باشند و روح پرسشگری در مردم وجود داشته باشد و همیشه زنده بماند» (6). اگر فرهنگ پرسش‌گری و پاسخ‌گویی جاری باشد، مصونیت‌های دروغین کنار می‌رود و شفافیت گسترش می‌یابد. رهبر انقلاب می‌فرمایند: «از نظر من، هیچ کس مصونیت آهنین ندارد. همه در مقابل قانون و مسئولیت‌های خودشان پاسخگو هستند و باید جواب بدهند» (7). با این حساب است که:

«مردم حق دارند بعد از گذشت زمان معقولی، از مسئولانِ هر یک از بخش‌ها سوال کنند که نتیجه کار شما چیست؟ باید خودتان را برای پاسخ‌گویی آماده کنید. باید کار را به‌گونه‌یی تنظیم کنید که بتوانید محصول و نتیجه‌ آن را به مردم نشان دهید و دلیل نقایص آن را بازگویید. مردم حساب‌گر و هوشیارند» (8).

امام خمینی(ره) در تاکید بر خدمت‌گذاری مسئولین ادبیات ویژه‌ای دارند؛ مانند این تعبیر: «باید به حسب واقع، به حسب انصاف، به حسب وجدان، این مردمی که شماها را روی کار آورده‌اند، این مردم زاغه نشین که شماها را روی مسند نشانده‌اند ملاحظه آن‌ها را بکنید، و این جمهوری را تضعیفش نکنید» (9). اگر این منطق حاکم باشد، خدمت‌گذاری به معنای حقیقی کلمه تحقق می‌یابد. در چنان فضایی مسئولین بر کار و خدمت تمرکز می‌کنند و خود را دائما در معرض پرسش‌گری عمومی و موظف به پاسخ‌گویی می‌یابند. این البته به معنای آن نیست که خدمت‌گذاری از روح صداقت تهی شده و به یک وسیله برای ماندن در قدرت بدل شود! مطابق همین منطق است که رهبر انقلاب می‌فرمایند:

«وقتی ما می‌گوییم «مردم»، معنایش این نیست که مردم بیایند رای بدهند و مسئول یا نماینده‌ای را انتخاب کنند، بعد دیگر برای آن مردم هیچ مسئولیتی وجود نداشته باشد؛ صرفا همین باشد که اگر کسی می‌خواهد برای مردم کاری بکند، به این خاطر باشد که مردم بار دیگر به او رای دهند؛ مساله این نیست. در اسلام و نظام جمهوری اسلامی، فلسفه مسئولیت پیدا کردنِ مسئولان در کشور این است که برای مردم کار کنند. مسئولان برای مردم‌ند و خدمت‌گزار و مدیون و امان‌تدار آن‌ها هستند. مردم، محورند.» (10).

پی‌نوشت‌ها.

1. نهج‌البلاغه؛ نامه 53.

2. بیانات رهبر انقلاب؛ تاریخ 12/09/1379.

3. نهج‌البلاغه؛ همان.

4. صحیفه امام خمینی؛ جلد پانزدهم، 72-71

5. نهج‌البلاغه؛ همان.

6. بیانات رهبر انقلاب؛ تاریخ 01/01/1384.

7. بیانات رهبر انقلاب؛ تاریخ 22/12/1379.

8. بیانات رهبر انقلاب؛ تاریخ 08/06/1368.

9. صحیفه امام خمینی؛ جلد چهاردهم، 380.

10. بیانات رهبر انقلاب؛ تاریخ 14/03/1380.

منبع: مصداق

ارسال نظر: