امروز؛ تجلیل از سه مستندساز جوان در اوج ؛

فرزندان واقعی آقا مرتضی/ بچه هایی که بار از دوش انقلاب برمی دارند

کدخبر: 2094593

برنامه عصر مستند سازمان اوج به تجلیل از سه مستندساز اختصاص یافته است. وحید فرجی، وحید فراهانی و حسین شمقدری سه مستند ساز جوانی هستند که قرار است در چهارمین برنامه اوج هنر، مورد تجلیل قرار بگیرند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی « نسیم آنلاین » ، رضا برجی از عکاسان و مستندسازان باسابقه انقلاب اسلامی درباره این تجلیل می گوید: یکی از کارهایی که بچه‌های اوج انجام می‌دهند و من آن را خیلی دوست دارم تقدیر از کسانی که سالها در حوزه‌های مختلف فرهنگ و هنر انقلاب کارکرده‌اند و خیلی خوب است که پیش از اینکه از دنیا بروند، قدرشان دانسته می‌شود. اما اینکه تصمیم گرفته‌اند و برو بچه‌های جوان را تجلیل می‌کنند، تحسین‌برانگیز است. به‌خصوص بچه‌هایی که نسبت به بچه‌های دیگر خیلی جلوتر بودند. برجی می افزاید: بچه‌هایی که امروز در حوزه مستند انقلاب کار می‌کنند درواقع بچه‌های دبیرستان روایت فتح‌اند. بچه‌های مرتضی هستند. مرتضی به ما می‌گفت، هر جا می‌روید نیروسازی کنید و به فکر آینده باشید. الآن روح مرتضی شاهد است که این نهال به ثمر نشسته و نسل سوم و چهارم روایت فتح به میدان آمده‌اند و در حوزه‌های مختلف کار می‌کنند. حضور این بچه‌ها یعنی شهید آوینی کارش را خیلی خوب انجام داده است. این‌هایی که تجلیل می‌شوند بچه‌های واقعی شهید آوینی اند. همچنین محمدعلی فارسی، کارگردان و مستندساز، با اشاره به این تجلیل به گروه آرمان مدیا و فعالیت های حسین شمقدری و دوستانش اشاره کرده و می گوید: مستندسازانی که مدنظر این تجلیل هستند، اگر بخواهم صادقانه بگوییم کاملاً متفاوت هستند. خصوصاً این بچه‌هایی که به‌صورت یک گروه از دانشگاه شریف آمده‌اند نوع نگاه و برخوردشان دقیقاً مثل بچه‌های اول انقلاب است که وارد عرصه‌ی هنر شدند که پرچم‌دارشان آوینی بود. فارسی اضافه می کند: این بچه‌هایی که از دانشگاه شریف آمده‌اند تقریباً به همان شکلی که آوینی آمد، به این حوزه ورود کرده‌اند.یعنی یک نوع احساس تکلیف این بچه‌هایی که رفتند دانشگاه شریف خیلی راحت‌تر می‌توانستند کارهای دیگری انجام دهند اما وقتشان را صرف مستند کردند. از یکجایی انگار که این احساس مسئولیت کرده باشند. فیلم‌هایی هم که ساختند در این حوزه‌ها نگاه بکنید همیشه فیلم‌هایی است که خواستند به‌واسطه آن باری از دوش انقلاب اسلامی بردارند و واقعاً هم‌کارهای خوبی کرده‌اند.

در زیر به پیشینیه ای از این مستندسازان اشاره می کنیم:

وحید فرجی: نباید کیفیت را قربانی کرد

وحید فرجی از مستندسازانی است که کار مستندسازی را با عکاسی و در ادامه از روایت فتح آغاز کرده است. او در سالهای مستندسازی سفرهای برون مرزی فراوانی داشته است و می توان نامش را در لیست مستندسازان بحران قرار داد. «جنگ پنهان»، «تولد در زمین سوخته»، «خاطرات نارنجی»، «غزال ایرانی»، سواحل اشک و زیتون، نسیم حیات، جنگ پنهان، پارسیان زنگبار، عکاسی زیر آتش، غیار مسموم اروپا، آسیایی‌ها به غزه می‌روند، انقلاب فراموش شده ازجمله مستندهایی هستند که فرجی عمدتاً در آن‌ها تصویربرداری و کارگردانی کرده است. وحید فرجی معتقد است تأثیرپذیری از آوینی نباید ما را در توجه به زمان و استفاده از فرم‌های نو محدود کند، چون خود او هم پویا و در حال تغییر بود. او آموزش را رد فرآیند مستندسازی مهم می‌داند و از بی‌توجهی به کیفیت مستندسازی انتقاد می‌کند. او در گفتگویی که به بهانه برنامه «عصر مستند» صورت گرفته است، می گوید: من اولین مستندم را در لبنان و در سالگرد جنگ سی‌وسه روزه ساختم. این فیلم درباره استفاده اسرائیل از بمب‌های خوشه‌ای بود و اثراتی که روی مردم گذاشته است. در همان ایامی که ما آنجا بودیم برخی دوستان از بقایای تسلیحات بمب‌های خوشه‌ای متأثر شدند و جانشان را از دست دادند. تابستان 2007 بود. اسم آن مستند را «جنگ پنهان» گذاشتیم.

فرجی در مورد تاثیر آوینی بر فضای مستندسازی معتقد است: آوینی قطعاً روی من و هم‌نسلان من تأثیر داشته است. خواندن کتاب‌های شهید آوینی و مرور آن‌ها به‌خصوص برای من که 6، 7 سال در روایت فتح کارکردم، تأثیرگذار بوده است؛ اما به نظرم می‌رسد راهی که شهید آوینی طی کرد و مسیری که رفت را عینانمی‌شود تکرار کرد. چه‌بسا اتفاق‌هایی هم در تشابه کارهای ایشان افتاده است، اما موفق نبوده‌اند. شهید آوینی به‌عنوان یک نمونه‌ی والا و جایگاه رفیع باید مدنظر ما باشد و مستندسازان به او چشم بدوزند؛ اما برای هر روزگاری باید ایده‌های جدید داشت. خود شهید آوینی هم اگر به مجموعه فعالیت‌هایش دقت کنید، مدام در حال رجوع از قصه‌ای به قصه دیگر و حال و هوایی به حال و هوایی دیگر و فرمی به فرم دیگر است. مستند «خان گزیده‌ها» برای پیش از جنگ است. بعد در جنگ شکل کارها عوض می‌شود. بعد از جنگ هم همین‌طور. مدام در حال پویایی هستند. نمونه‌هایی که تلاش کردند مشابه آوینی باشند موفق نبوده‌اند. ما باید به نمونه‌های خوب نظر داشته باشیم اما زمانه خود را دریابیم و در ایده و سبک و فرم به‌روز باشیم چون همه‌چیز در حال تغییر است.

کارگردان مستند غزال ایرانی «کیفیت» را یکی از وجوه مخاطب پسند شدن مستند می داند و می گوید: کته‌ای که برای خودم هم خوشحال‌کننده و هم نگران‌کننده است این است که تعداد مستندسازها زیاد شده است. این ازاین‌جهت که توجه به مستند می‌شود، خرسندکننده است اما نباید ساده‌انگاری کرد و کیفیت را در نظر نگرفت. یک‌وقتی یک مدیری گفته بود ما می‌خواهیم در سال 1000 مستندساز تربیت کنیم. من پیش خودم می‌گفتم این مدیر یا نمی‌داند، 1000 تا چقدر است، یا نمی‌داند مستندسازی چیست، یا نمی‌داند یک سال چقدر است. مستندساز در خوش‌بینانه‌ترین حالت 10 سال بعد از دیدن اولین آموزش‌های ابتدایی می‌تواند یک کار کم نقص تولید کند. اصرار بر اینکه تعداد را زیاد کنیم باعث می‌شود مستندسازی راحت جلوه شود و این اشتباه است. هر مستند خوبی که من دیدم حداقلش حاصل یک تا دوسال صرف زمان مفید است. پس باید توجه کنیم کیفیت قربانی نشود.

یزدی: فرجی با درد مردم کاسبی نمی کند

محسن یزدی مدیر مرکز مستند حوزه هنری در یادداشتی به بهانه تجلیل از این مستندساز می نویسد: فرجی به نظرم یک مستندساز جدی و تلاشگر است که مستند برایش یک کار جدی و تمام وقت است. اگرچه ارتزاق اش از همین راه است اما سعی می کند مسایل مالی مجبورش نکند تا تن به ساخت هرچیزی بدهد و از این بابت برای خود و کارش ارزش قایل است. سعی می کند برای مستندی که می سازد خوب بخواند و تحقیق کند و وقت مناسبی را برای این کار می گذارد. اما این ویژگی ها اگرچه برای یک مستندساز خوب لازم است اما کافی نیست. به نظرم مهمترین وجه تمایز وحید فرجی و مستندسازان شبیه او این است که او یک مستندساز ایرانی است و دلش برای کشور و مردمش می تپد و از کنار حوادث مهم جهان بی تفاوت رد نمی شود و واکنش اش به این حوادث فقط بکار بردن عبارت کلیشه ای و بعضا متظاهرانه « آرزوی صلح برای تمام مردم جهان » نیست چون صلح برای او مفهومی غیر از این عبارت متداول دارد.برای فرجی اینکه چطور می سازد مهم است اما اینکه چه چیزی هم می گوید به همان اندازه اهمیت دارد. او عرق ملی دارد و سعی نمی کند با درد مردمش و مردم رنجدیده نقاط دیگر جهان کاسبی کند و آن را برای «جایزه» به «دیگران» بفروشد و این، گمشده برخی هنرمندانی است که اگرچه داعیه حرفه ای گری دارند اما تنها، بازیکنان زمین اربابان زر و زورند.

وحید فراهانی: عراقی ها گفتند به ما روحیه دادید

مستندساز دیگری که قرار است در مراسم «عصر مستند»، چهارمین برنامه اوج هنر مورد تجلیل قرار بگیرد وحید فراهانی است. وحید فراهانی ازجمله مستندسازانی است که با آغاز فتنه تکفیری‌ها در منطقه، به‌عنوان یکی از فعال‌ترین عناصر مستندسازی و رسانه در عراق و سوریه حضور پیدا کرد و توانست لحظات ناب و دیدنی را از نبردهای نیروهای مقاومت ثبت کند. وی فرزند مجید فراهانی از تصویربرداران و صدابرداران گروه مستندسازی روایت فتح و از همراهان مرتضی آوینی در جنگ هشت ساله ایران می‌باشد. به گفته او، هر آنچه که در ابتدای راه فیلمسازی فراگرفته از پدر خود آموخته است. وحید فراهانی از دوران نوجوانی با عکاسی و تصویربرداری آشنا شد و از همان دوران با فراگیری هنر تدوین وارد عرصه حرفه‌ای فیلمسازی شد. او به دلیل علاقهٔ فراوان به دنیای دیجیتال و کامپیوتر تحصیلات خود را در رشتهٔ نرم‌افزار کامپیوتر از هنرستان آغاز کرد و سپس تحصیلات دانشگاهی خود را نیز در همین رشته تا مقطع کارشناسی ادامه داد، و سپس فعایت خود را در زمینهٔ فیلمسازی با ساخت چند مستند تجربی و شرکت در دوره‌های انجمن سینمای جوانان ایران و کارگاه‌های فیلمسازی و انیمیشن آغاز کرد. وی دوران حرفه‌ای کار خود را از سال ۱۳۹۰ با ساخت « مستند الی بیت المقدس» و چندین مستند دیگر شروع کرد، و از سال ۱۳۹۱ به ساخت مستند بحران در حوزه بین‌الملل پرداخته. از جمله کشورهای که او در آنها به مستندسازی پرداخته، می‌توان به عراق، سوریه، لبنان و ترکیه اشاره کرد. سری مستندهای بدون مرز؛ عشق، مستند تک تیرانداز و بامرگ؛ زندگی از مستندهای او هستند. او اگرچه پیش از حضور در معرکه جنگ علیه تکفیری‌ها چند مستند داخلی و برون‌مرزی را ساخته بود، اما حضور وی و مستندسازان دیگری که شجاعانه در این میدان قدم نهادند موجب تقویت فضای رسانه‌ای نیروهای مقاومت در عراق و سوریه شد. تا آنجا که بخش مهمی از اعلام الحربی در عراق به‌واسطه اعتماد نیروهای عراقی به فعالیت رسانه‌ای افرادی چون فراهانی شک گرفت. فراهانی در مورد انگیزه خود برای حضور در مستندسازی بحران و مستندسازی در منطقه می گوید: در ابتدا شاید این کنجکاوی بود که مرا به منطقه می‌کشاند. همیشه دوست داشتم کاری را انجام دهم که کسی انجام نداده؛ اما سفرهای بعدی بیشتر مرا برای رفتن به عراق ترغیب کرد. چراکه بعد متوجه شدیم که چقدر حضور ما در منطقه مهم و مفید است و چه قدر می‌توانیم به سهم خودمان به جبهه مقاومت کمک کنیم. برای همین سفرهای بعدی علاقه بود که باعث می‌شد جدی‌تر پیگیر مستندسازی در شرایط بحران باشیم. وقتی برمی‌گردیم و روی میز تدوین کار را نگاه می‌کنیم، وقتی افرادی را می‌بینیم که در پلان‌ها هستند اما خبر شهادتشان به ما رسیده است، حس وظیفه بیشتری راداریم. درواقع سفرهای اولی که ما داشتیم از روی ماجراجویی بود. بعدازآن بیشتر بازخورد کارهایی که انجام می‌دادیم باعث می‌شد این راه را ادامه دهیم. بازخوردی که روی رزمنده‌های عراق و سوریه داشت ما را تحریک می‌کرد برویم و کمک کنیم. این حس برای من حقیقی است؛ لحظاتی که برای کمک می‌رویم و دوربین دستمان هست، فرقی میان خودم و فردی که اسلحه دستش گرفته نمی‌بینم.

او در مورد تاثیری که مستندسازی بحران بر شرایط منطقه دارد نیز می افزاید: نگاه‌های متفاوتی به مردم عراق وجود داشت؛ حتی بعد از سقوط صدام؛ اما وقت با آن‌ها از نزدیک آشنا شدیم تفاوتی بین خودمان و آن‌ها حس نمی‌کردیم. می‌فهمیدیم که حزب بعث متفاوت از مردم عراق است و انگاره‌ای که در ذهن بعضی‌ها وجود داشت و حالا خیلی کمتر شده است، درست نبوده. در سفر اول با گردان سیدالشهدا آشنا شدیم. گردان سیدالشهدا آن موقع اوایل فتنه داعش به سوریه اعزام‌شده بودند. بعد از حضور داعش در عراق به عراق برمی‌گردند و از وطن خودشان دفاع می‌کنند. اوایل که آمدند با اصرار کنارشان رفتیم و ماندیم. کار ما را دیدند اعتماد کردند. بعدازاینکه از سفر برگشتیم و کار به خروجی رسید مشتاق بودند که برویم و اتفاقاتی که افتاده را ثبت کنیم. بعدازاین خودشان یک تشکیلات رسانه‌ای اعلام الحربی راه انداختند. دوربین خریدند. سیستم تدوین درست کردند و نیرو استخدام کردند. من خیلی خوشحال بودم که دوربین ما باعث شد این‌ها جهش داشته باشند و این خوشحال‌کننده بود؛ و در دفعات بعد از ما می‌خواستند که برویم ماهم به فراخور عملیات‌ها و زمانی که داشتیم می‌رفتیم؛ مثلاً یکی از فرماندهان که در حزب‌الله هم فعلیت کرده بود، قبول نمی‌کرد که جلوی دوربین بیاید ما اصرار کردیم و گفتیم باید همه بدانند شما به‌عنوان مدافعان حرم چه‌کارهای بزرگی را انجام مکی دهید. بعد از اصرار ما پذیرفت. بعدها که اثر کار ما را دید گفت: شما پرچم مقاومت را در عراق بالا بردید و روحیه خوبی به بچه‌ها دادید.

موسوی: فراهانی تعقل مستند بحران دارد

سید هاشم موسوی، تهیه کننده مستندهای بحران و از همکاران وحید فراهانی درباره وی معتقد است: وحید فراهانی خودش برای خودش یک تیم است؛ یعنی انسان خوش‌فکر و زرنگی است که بلد است چطور کار را جمع کند؛ یعنی قائم به فرد است. به نظر من وحید فراهانی تک تیراندازی است برای خودش. کاراکتر و سوژه موردنظر خودش را سریع می‌تواند شناسایی کند و تشخیص دهد و قدرت این را که به‌راحتی بتواند به آن سوژه نزدیک شود و دسترسی پیدا کند، دارد. فعال و پویاست و من کم دیده‌ام آدمی مثل او که بتواند کار را قائم به فرد و تنهایی جمع کند. حضور در منطقه شجاعت می‌خواهد، اما شجاعت حرف اول را نمی‌زند. تعقل حرف اول را می‌زند. اگر مستندساز صاحب تعقل و قوه‌ی فکر باشد می‌تواند درست فکر کند و درست انتخاب کند و کار کند و شجاعت هم می‌آید در ذیل این‌ها قرار می‌گیرد. حالا اگر شما شجاعت داشته باشید و بروید جلو و یک تیر به سرتان بخورد و بیفتید و فکر به تصویربرداری نکنید کمکی به حوزه خودتان نکرده‌اید. ولی به لطف خدا ما توانستیم بهترین تصاویر را از داعش داشته باشیم. نزدیک‌ترین دوربینی بودیم که از داعش تصاویری را ضبط کردیم. به نظر من وحید آدمی است که تعقل بر خیلی از چیز‌های دیگر تأثیرگذار است.

شمقدری: مخاطب سیاه نمایی را پس می زند

حسین شمقدری، کارگردان سه گانه میراث آلبرتا نیز در جمع کسانی است که قرار است در این برنامه از آنها تجلیل شود. حسین شمقدری، مستندسازی است که پس از وقایع سال 88 به‌طورجدی وارد فضای مستندسازی شده است. او خود را متأثر از سید مرتضی آوینی می‌داند و می‌گوید به‌طورجدی برای اولین بار در کلاس‌های مستندسازی نادر طالب‌زاده شرکت کرده است. «یزدان تفنگ ندارد»، یکی از موفق‌ترین تجربه‌های مستندسازی با موضوع «فتنه88» است که نظر مخاطبان و منتقدان فراوانی را به خود جلب کرد. سه‌گانه میراث آلبرتا و سی‌وسه سال سکوت از مستندهای دیگر شمقدری هستند که با استقبال خوبی مواجه شدند. شمقدری، شهید آوینی را نقطه عطف مستندسازی در کشور می داند و می گوید: ایشان کسی است که اعتقاد در عملش را اثبات کرد و شهادتش او را جاودان کرد، من آرزویم این است که در مسیری که به آن اعتقاددارم شهید شوم، زندگی ارزشی ندارد که آدم بابتش شهید نشود ولی می‌دانم که لیاقت شهید شدن خیلی بالاست اما در آرزوهایم همواره دوست دارم شهید شوم البته در خواب‌هایم اتفاق خوبی می‌افتد اما در واقعیت خیلی درگیر روزمرگی هستیم. امیدوارم روزی که حضرت می‌رسند ما بتوانیم در جبهه حق به‌عنوان نیروی فرهنگی پیام ایشان را منتشر کنیم. او اولویت فعلی در فضای مستند را «مستندهای اجتماعی» می داند و می گوید: همه‌ی دغدغه‌ام را روی مستند اجتماعی گذاشته‌ام. شب و روزم با موضوعات اجتماعی گره‌خورده و مهم‌ترین مسئله مملکت را موضوعات اجتماعی می‌دانم که بسیار به مسائل سیاسی هم گره می‌خورد؛ قطعاً مستند اجتماعی فارغ از سیاست نیست و اگر بخواهیم درست‌تر بگوییم می‌شود مستند سیاسی-اجتماعی. عنوان پایان‌نامه من در مقطع ارشد هم همین مستند سیاسی-اجتماعی بود و فکر می‌کنم این ژانر جزء مهم‌ترین ژانرهاست. اکثر مستندسازان اجتماعی نقاط تأثیر برانگیزشان را بیشتر با فقر و نداری همراه می‌کنند اما من جایی که بسیار ناراحت می‌شوم، زمانی است که می‌بینم جامعه ما دارد به چه سویی می‌رود و مگر قرار نبود ما اتفاق جدیدی را رقم بزنیم، شکاف‌های بسیار زیادی وجود دارد که باید به آن‌ها پرداخت، موضوعات فراوانی است که کسی نیست تا به آن‌ها بپردازد.

شمقدری درباره نوع کارهای اجتماعی که مخاطب به آنها استقبال نشان می دهد نیز می گوید: به نظرم کاری که سیاه نمایی باشد مخاطب آن را پس می‌زند. برخی فکر می‌کنند با ساختن فیلم سینمایی مخاطب جذب می‌شود اما این‌ها فقط جشنواره‌ای است و البته شاید این نکته را هم بدانند و آگاهانه این فیلم‌ها را بسازند ولی مخاطب دوست دارد در فیلم امید باشد و در سینمای هالیوود هم که در پی گیشه و فروش است همواره امید جریان دارد. به نظرم نیاز نیست بگویم فیلم سیاه نمایی خوب یا بد است. اگر کسی می‌خواهد مخاطب پیدا کند باید دنبال امید باشد. من شخصاً نگاهم این است که درنهایت حس خوبی به مخاطب منتقل کنم و وقتی فیلم را دید حس مثبتی خواهد داشت ولی برای اینکه به آن حس مثبت برسم همیشه دریچه اصلی‌ام را ضعف‌ها و مشکلات می‌بینم. این حرکت از نقطه سیاه به نقطه روشن به نظرم مسیر جذابی است و نگاه خودم به مستند اجتماعی این است که از مسیر مشکلات به نقطه‌ای روشن برسیم؛ این حس خوبی به مخاطب می‌رساند و بدون شک او را به کارهای آینده هم علاقه‌مند می‌کند.

دلاوری:شمقدری اهل دیالوگ است

از ویژگی‌های بسیار خوب حسین شمقدری این است که بواسطه‌ی زیرکی و باهوشی و بواسطه‌ی آن استعداد ذاتی‌اش در خلق آثار هنری آدم‌ها را خوب می‌فهمد و با آن‌ها خوب ارتباط برقرار می‌کند و خوب می‌تواند با زبان آن‌‌‌ها رابطه بگیرد در عین اینکه خودش است و باور‌های خودش را قبول دارد. حسین شمقدری اهل دیالوگ است. ویژگی بعدی حسین شمقدری بطور خاص و گروه آرمان مدیا بصورت عام نقد پذیری جدی‏شان هست. این گروه طی این دورانی که من با آنها ارتباط داشتم خودشان را بی‌محابا و بی‌پروا در معرض شدیدترین نقد‌ها قرار می‌دادند و هیچوقت در هنگامی که من داشتم این دوستانم را نقد می‌کردم به جدی‌ترین شکل و شیوه‌ای هم نقد می‌کردم در چهره‌ی آن‌ها گرفتگی، اعتراض یا ناراحتی ندیدم بلکه استقبال دیدم و بلکه دیدم که آن‌ها تلاش می‌کنند دیگران را تشویق کنند تا ممکن است نقدشان کنند. حالا ممکن بود آن حرف را هم گوش نکنند و آن نقد را هم بکار نبندند و ممکن بود حتی به آن نقد اعتقادی هم نداشته باشند اما برایشان مهم بود که ببینند قبل از آنکه اثرشان توزیع بشود دیگران درباره آن چه می‌گویند. فکر می‌کنم یکی از دلایل مهم رشد جدی تولیدات آرمان مدیا و رشد جدی که حسین شمقدری طی این سال‌ها در فضای مستند سازی خودش داشت همین نقد‌‌ پذیری جدی و همین توجه به مخاطب بود که جای تبریک دارد به او و به همه‌ی نسلی که مانند حسین شمقدری دارند در چهارچوب دیدگاه‌های خودشان فعالیت می‌کنند.

عصر مستند چهارمین برنامه اوج هنر امروز؛ ۲۹ فروردین ساعت ۱۷ در نخلستان اوج واقع در خیایان طالقانی خیابانی برادران شهید مظفر شمالی برگزار می‌شود.

ارسال نظر: