فواد ایزدی در گفتگو با «نسیم آنلاین»:

سیاست سازش در دولت‌های هاشمی، اصلاحات و روحانی جواب نداد/ سیاست خارجی آمریکا را درست مطالعه نکرده‌اند

کدخبر: 2099116

این استاد دانشگاه گفت: سیاست سازش به نوعی در کشور خود ما هم تجربه شد، یعنی در زمان هاشمی، اصلاحات و روحانی؛ همگی این سیاست را دنبال کردند ولی هیچکدام واقعا جواب نداد و غربی‌ها به غیر از اینکه امتیازاتی از ما گرفتند و به تعهداتشان عمل نکردند کار دیگری انجام ندادند و معلوم شد که نباید به آنها اعتماد کرد.

گروه سیاسی « نسیم آنلاین »:: رهبر معظم انقلاب روز گذشته در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) برخی از شاخص‌های انقلابی‌گری را برشمردند. ایشان با بیان اینکه "انقلابی‌گری یعنی مسئولین کشور هدفشان را راضی کردن دشمن قرار ندهند" از طرف مقابل خاطر نشان کردند "سازش هم هزینه دارد". به منظور بررسی بیشتر موضوعات مطرح شده توسط حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به سراغ فواد ایزدی استاد دانشگاه تهران رفتیم تا از او درباره هزینه‌های سازش و الگوی صحیح انقلابی‌گری را سوال کنیم. آنچه در ادامه می‌آید متن گفتگوی خبرنگار « نسیم آنلاین »، با این استاد دانشگاه است.

قذافی اول هسته‌ای را داد و بعد موشکی را، غربی‌ها هم در اولین فرصت سرنگونش کردند « نسیم آنلاین »، چرا سازش هزینه‌دار است و آیا مصداقی هم در این خصوص وجود دارد.

ایزدی: هزینه‌دار بودن سازش مصادیق بسیار زیادی دارد که یکی از نمونه‌های آن تجریه‌‌ای است که آقای قذافی در لیبی داشت. آقای قذافی که زمانی ادعای ناسیونالیسم عرب می‌کرد و سعی داشت سیاست خارجی مستقل داشته باشد بعدها به سمت این تفکر رفت که به غربی‌ها امتیاز دهیم تا آنها به ما اجازه حکومت بدهند، دیدید که در نتیجه این تفکر چه اتفاقی افتاد، اول توان هسته‌ای را از او گرفتند و بعد موشک‌هایش را، وقتی موشک‌هایش را داد در اولین فرصتی که پیدا کردند حکومتش را سرنگون کردند و خودش را هم کشتند.

آمریکایی‌های می‌گویند طرف مقابل به دلیل فشار سازش کرده پس فشار را بیشتر کنیم تا کار تمام شود

نگاه غربی‌ها و آمریکایی‌ها این نیست که اگر کسی امتیازی به شما داد و توافقی کرد شما هم کوتاه بیائید بلکه آن‌ها می‌گویند که اگر طرف مقابل سازش کرد و در حوزه‌ای با شما هماهنگ شد به دلیل فشاری است که آورده‌اید پس سیاست فشار جواب می‌دهد و در نتیجه‌ باید فشار را بیشتر کنیم تا کار تمام شود.

به غیر از لیبی در جاهای دیگر هم همین وضعیت وجود دارد، تجربه مصر و آقای مرسی هم نشان داد که آمریکایی‌ها غیرقابل اعتماد هستند؛ قدمت فعالیت‌های اسلام سیاسی در مصر در قالب اخوان خیلی بیشتر از ما است، آنها 80 سال است که دارند در حوزه اسلام سیاسی کار می‌کنند با این حال آقای مرسی زمانی که سرکار می‌آید اسم حزب را عوض می‌کند و هر هفته هم با سفیر آمریکا چایی می‌خورد ولی در مورد او هم در اولین فرصتی که پیدا می‌کنند حکومتش را سرنگون می‌کنند. دلایلی که مردم به خیابان‌ها ریختند حکومت مبارک را سرنگون کردند لزوما فقط مشکلشان با مبارک نبود بلکه آنها با سلطه‌ای که آمریکایی‌ها در کشورشان داشتند هم مخالف بودند و مصر نمونه‌ای است از اینکه حضرت آقا فرمودند جوان‌ها در کشورهای منطقه علاقمند هستند کشورشان از سلطه آمریکا خارج شود، منتها جوانان زمانی که دیدند با از خود گذشتگی آنها افرادی برسر کار آمدند که خودشان را ذیل سلطه آمریکا قرار دادند دیگر برای خودشان احساس وظیفه‌ای نمی‌کردند که از این حکومت هم بصورت جدی دفاع کنند و حکومت آقای مرسی بعد از حدود یکسال سرنگون شد.

این تفکر سازش را عرفات هم داشت که مشخص است چه اتفاقی برای او افتاد البته در مورد روسیه اتفاق کمی متفاوت است، همین آقای پوتین که الان سعی می‌کند سیاست خارجی مستقل از آمریکا داشته باشد جزء غربگراترین چهره‌ها در روسیه بود، آقای یلتسین رئیس جمهور بعد از فروپاشی شوروی چون خودش غربگرا بود چند نفر را که احساس می‌کرد غربگرا هستند دستچین کرد تا به عنوان اطرافیان و مسئولین کارهایش بعد از فروپاشی شوروی قرار دهد، اما آنقدر آمریکایی‌ها در این سالها با روسیه بازی در آوردند که آقای پوتین الان به عنوان یک چهره ضدغرب شناخته می‌شود.

سیاست سازش در دولت‌های هاشمی، خاتمی و روحانی تجربه شد و جواب نداد

این سیاست سازش به نوعی در کشور خود ما هم تجربه شد، هم در زمان آقای هاشمی، هم در زمان آقای خاتمی و هم در همین دوره آقای روحانی همگی این سیاست را دنبال کردند ولی هیچکدام واقعا جواب نداد و غربی‌ها به غیر از اینکه امتیازاتی از ما گرفتند و به تعهداتشان عمل نکردند کار دیگری از خود نشان ندادند و معلوم شد که نباید به آنها اعتماد کرد و این تجربه‌ای است که هم خود ما داریم و هم در منطقه و جاهای دیگر دنیا تجربه شده است.

آمریکا به جای مادر بمب‌ها، مادر تحریم‌ها را علیه ما تصویب کرده

نتیجه‌ای که باید از این موارد متعدد گرفت این است که در ابتدا سیاست خارجی آمریکا را آنگونه که واقعا هست باید شناخت و نه آنگونه‌ای که ما می‌خواهیم. ذهنیت دوستان دولت این است که چون استقلال کشور هزینه‌ دارد پس ما باید بخشی از آن را به تاراج بگذاریم و امتیاز بدهیم با تصور که آمریکایی‌ها بعد از این اجازه حکومت می‌دهند اما پیامی که آمریکایی‌ها در عمل دریافت می‌کنند این است که فشار و تحریم نسبت به ایران جواب می‌دهد و بعد نتیجه می‌‌گیرند که تحریم‌ها را افزایش دهند تا کار را تمام کنند از طرف دیگر درخواست‌های آنها هم متوقف نمی‌شود نمونه آن را در موضوع هسته‌ای دید که ما امتیاز دادیم و الان بحث موشکی و حقوق‌بشر را مطرح می‌کنند و تحریم جدیدی در کنگره آمریکا داریم که در کمیسیون آن هم تصویب شده است؛ آمریکایی‌ها بمبی را در افغانستان استفاده کردند و گفتند این مادر همه بمب‌هاست حال این تحریم هم مادر تحریم‌هاست یعنی باید گفت صد رحمت به تحریم‌های قبل از برجام، این تحریم جدید بسیار گسترده‌تر و بسیار سنگین‌تر از قبل است و این نتیجه تمکین به نظر آمریکایی‌‌ها در حوزه هسته‌ای است، تحریم‌های قبلی را که کم و بیش نگه داشته‌اند هیچ، تحریم‌‌های جدیدی هم داشته‌اند و اکنون هم متن جدید تحریم‌‌های سنگین را آماده کرده‌اند است.

زیاده‌‌گوئی سعودی‌ها به دلیل این است که احساس می‌کنند ما در سازش با آمریکا ضعیف شده‌ایم

پس باید درک کرد که سیاست‌خارجی جدیدآمریکا به گونه‌ای طراحی شده که اگر شما به آن امتیاز دهید و سازش کنید وضعیتان بدتر می‌شود البته اگر سازش نکنید هم او به فشار خود ادامه می‌دهد ولی اگر قرار است چه سازش کنید و چه سازش نکنید فشار باشد حداقل سازش نکنید و روی پای خود بایستید و توانمندی کشور را کم نکنید. الان زیادگویی‌هایی که سعودی‌ها و آمریکایی‌ها نسبت به ما دارند به دلیل این است که احساس می‌کنند کشور ضعیف شده این کارهایی که عربستان سعودی در یکی دو سال گذشته می‌کند را هیچگاه انجام نمی‌داد ولی وقتی شما سازش می‌کنید احساس ضعف می‌کند.

آقایان مرعوب عملیات روانی آمریکایی‌ها شده‌اند « نسیم آنلاین »، اینکه رهبری فرمودند "انقلابی‌گری یعنی مسئولین کشور هدفشان را راضی کردن دشمن قرار ندهند" خطاب به چه تفکری است؟

ایزدی: آقایان سیاست خارجی آمریکا را درست مطالعه نکرده‌اند و به نظرم به همین دلیل مرعوب عملیات روانی آمریکایی‌ها قرار گرفته‌اند؛ برخی از آنها که زبان نمی‌دانند و مطالعه‌ای در این حوزه‌ها ندارند به دلیل عدم شناخت درست به این گردآب فعلی وارد شده‌اند و آنهایی که زبان می‌دانند و مطالعه‌ای هم دارند درست مطالعه نکردند یعنی بیشتر از علم موجود، تحت تاثیر عملیات روانی طرف مقابل بودند؛ اگر در این حوزه و کتاب سیاست‌ خارجی آمریکا را که خودشان هم نوشته‌اند مطالعه کنید و اگر کار علمی باشد همین نکاتی را که بنده عرض کردم و در فرمایشات حضرت آقا بود به وضوح دیده می‌شود. تاریخ سیاست خارجی آمریکا پر از موارد این چنینی است که افرادی به آمریکا اعتماد کردند و ضرر کردند، یک شناخت سطحی هم این نتیجه را حاصل می‌کند منتها بعضی‌ها در کشور ما در توهماتی زندگی می‌کنند که این توهمات نه پایه و ریشه علمی دارد و نه مستندی در تاریخ.

ارسال نظر: