در چرایی چرخش مواضع حامیان رئیس‌جمهور

نسبت اصلاح طلبان و روحانی در ششمین سال دولت تدبیر و امید!

کدخبر: 2294632

اصلاح طلبان نباید از تبعات تصمیمی که در حمایت از روحانی در سال ۹۲ و ۹۶ اتخاذ کردند، شانه خالی کنند و باید مسئولیت این حمایت را بپذیرند اگر دست اصلاح طلبان پشت روحانی نبود، معلوم نبود آیا دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی می‌توانست راهی پاستور شود یا خیر. از سوی دیگر موضوعی که اصلاح طلبان را به انتقاد از عملکرد روحانی وادار می کند پیش رو بودن دو انتخابات مهم است. انتخابات مجلس در سال ۹۸ و انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰.

نسیم آنلاین ؛ حانیه‌سادات مومنی*: اگر بخواهیم رابطه اصلاح طلبان و روحانی را تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ مرور کنیم باید به نقش ویژه حسن روحانی در دو اتفاق مهم یعنی غائله ۱۸ تیر ۷۸ و اغتشاشات پس از انتخابات ۸۸ اشاره کنیم. دیگر بر کسی پوشیده نیست که حوادث پیش آمده در این دو مقطع از تاریخ جمهوری اسلامی ارتباط مستقیمی با اصلاح طلبان دارد. اما در اینجا، موضوع بحث مواجهه حسن روحانی با این وقایع بوده است؛ زیرا وی در هر دو مقطع از مقامات رسمی کشور بوده و نقش اساسی را ایفا کرده است.

غائله ۱۸ تیر و فتنه ۸۸

پنج روز پس از درگیری های ۱۸ تیر؛ یعنی ۲۳ تیر ۷۸ با حضور گسترده دانشجویان و مردم در دانشگاه تهران و خیابان های اطراف، به این فتنه شبه براندازانه پایان داده شد. اثرگذارترین سخنرانی آن روز سرنوشت ساز، توسط حسن روحانی انجام شد. وی که در آن زمان دبیر شورای عالی امنیت ملی بود، با محکوم کردن حرکت های آشوب طلبانه گفت: «با عناصر خشونت طلب در این چند روز و با این اشرار برخورد قاطع خواهد شد تا برای دیگران درس عبرت باشد.»

در ماجرای فتنه ۸۸ و سران این فتنه که فتنه‌گری خود را تا سال ۱۳۸۹ نیز ادامه دادند، شورای عالی امنیت ملی با طی مراحل و روال‌های خود تصمیم به حصر سران فتنه‌ گرفت. در این زمان روحانی از اعضای شورای امنیت ملی و نماینده رهبر انقلاب در این شورا بود. گفتنی است تصمیم حصر سران فتنه به اتفاق آرای اعضای شورا بود.

سیاست ورزی اقتضایی اصلاح طلبان

پس از فتنه ۸۸ اصلاح طلبان تا اندازه ای با بحران مشروعیت و پایگاه اجتماعی در جامعه مواجه شدند. از این رو در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲، با وجود اینکه کاندیدای اصلاح طلب یعنی محمدرضا عارف در صحنه حضور داشت، وی را وادار به انصراف کرده و به تعبیر «محمد عطریانفر» با روندی که مبتنی بر «سیاست ‎ ورزی اقتضایی» بود از حسن روحانی حمایت کردند. ناگفته نماند که به گفته مرحوم هاشمی رفسنجانی، روحانی یک هفته قبل از انتخابات ۹۲، سه درصد رأی داشت که با حمایت وی به بالای ۵۰ درصد رفت. در نتیجه فصل مشترک حمایت گروه های اصلاح طلبی و حامیان هاشمی، رئیس جمهورشدن روحانی بود.

اما حسن روحانی از ابتدا تنها یک راه حل برای مشکلات کشور داشت و آن اینکه با طرف های غربی بر سر تحریم های ایران مذاکره کند و پس از رفع تحریم ها، سرمایه گذاران خارجی فضای داخل کشور را برای سرمایه گذاری مهیا ارزیابی کنند و این موضوع سبب ایجاد اشتغال و به اصطلاح رونق اقتصادی شود. بعد از دو سال از تلاش های بی وقفه دولت مردان یازدهم در دستگاه سیاست خارجی توافق نامه ای موسوم به برجام امضا شد و از آن روز همه منتظر بودند که یک به یک مشکلاتی که تا پیش از آن منشا تحریم داشت برطرف شود؛ اما نشد آنچه باید می شد!

اعتماد مجدد اصلاح طلبان به روحانی

روحانی در زمان انتخابات ریاست جمهوری دوره دوازدهم، نه تنها وعده های چهارسال گذشته را تکرار کرد؛ بلکه با سردادن شعارهای ساختارشکنانه و رادیکال بار دیگر حامیان اطلاحاتی خود را امیدوار کرد؛ از سوی دیگر اصلاح طلبان همچنان فضا را برای حضور مستقل در انتخابات و عبور از «حسن روحانی» مساعد نمی‌دیدند و ائتلاف خود را با اعتدالگرایان و بخشی از اصولگرایان معتدل در انتخابات حفظ کردند. آنها در این انتخابات، «اسحاق جهانگیری» را در حکم کاندیدای در سایه به صحنه فرستادند تا در مقابل رقیبان کمک حال روحانی باشد. در نهایت کناره گیری جهانگیری به نفع شیخ دیپلمات سبب پیروزی وی شد. هرچند شروع دوره دوم ریاست جمهوری، آغازی بر ایجاد اختلاف بین این جریانات بود.

انتقاد از عملکرد دولت یازدهم و دوازدهم

انتقاد اطلاح طلبان از روحانی به دولت یازدهم بازمی‌گردد، زمانی که ابراهیم اصغرزاده یکی از فعالان سیاسی این جریان گفته بود: «چند وقت پیش به دوستانی به‌شوخی گفتم این رحم اجاره‌ای برای پرورش یک نطفه است.» محمدرضا تاجیک مشاور رئیس جمهور در دوره اصلاحات، دولت روحانی را دولت «گرفتار» و «پوپولیست» و صادق زیباکلام آن را دولتی «یک‌میلیونی» و «تصادفی» خواند. حجاریان نیز آن زمان در اظهارنظری، دولت یازدهم را «دولت حسینقلی‌خانی» خطاب کرده و وجود دولت روحانی را مدیون و مرهون جریان اصلاحات دانسته بود. روی دیگر این انتقادات درست از زمانی آغاز شد که روحانی و دولتش با مشکلات زیادی از جمله خروج آمریکا از برجام و بازگشت قریب الوقوع تحریم‌ها روبه رو شد از سوی دیگر بحران ارز و افزایش بی سابقه کالا ها و بهم ریختی بازار مصرف دست به دست هم داد تا موج اصلاح طلبان علیه دولت متبوع شان به راه افتد.

الیاس حضرتی قائم مقام حزب اعتماد ملی و عضو فراکسیون امید در گفتگویی درباره عملکرد دولت دوم حسن روحانی تاکید کرد: «آقای روحانی با داشتن تجربه ۴ ساله و مجلس همراه، نتوانست کابینه ای قویتر از کابینه گذشته ارائه دهد و همین طور در شعارهایی که در ایام انتخابات داده بود و مردم بر اساس آن شعارها علاقه‌مند شده بودند که تلاش مضاعفی کنند و برای وی رأی جمع کنند، رئیس جمهور نسبت به آن شعارها هم چندان نتوانست در عمل اقدامات چشمگیری تا این لحظه داشته باشد.»

غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی در انتقاد به خالی بودن جایگاه سخنگویی دولت گفت: «دولت سخنی ندارد که بگوید به خاطر همین سخنگو ندارد. اگر سخنی برای گفتن داشته باشد، حتما سخنگوی خود را پیدا می‌کند.»

از سوی دیگر مصطفی کواکبیان دبیرکل حزب مردم سالاری و عضو فراکسیون امید در گفتگویی با انتقاد از عملکرد دولت تاکید کرد: «اکنون در اجتماع می‌روم خجالت می‌کشم که بگویم حامی سرسخت این دولت بودم. بحث ما این است که دولت کنونی تکلیفش را باید با خودش مشخص کند واقعاً اگر وعده‌هایی به مردم داده شده و بر اساس آن وعده‌ها رای گرفته شده باید پای آن وعده‌ها بایستند.»

پیش از همه اینها، محمدرضا عارف رئیس شورای عالی سیاستگذاری انتخاباتی اصلاح طلبان و رئیس فراکسیون امید، شهریورماه سال جاری در اظهاراتی که در دیدار با اعضای یکی از احزاب اصلاح طلب عنوان شد، در انتقاد از دولت گفت: «از مردم بابت مشکلات عذر خواهی می‌کنیم چون دولتی را روی کار آوردیم که نمی‌خواهد یا نمی‌تواند منویات اصلاحات را پیاده کند؛ البته منطقی هم نیست رو در روی آن بایستیم. ما مجبوریم صورت‌مان را با سیلی سرخ کنیم.»

علیرضا علوی تبار از چهره های صاحب نظر در جریان اصلاحات در گفتگو با ماهنامه اندیشه پویا با بیان اینکه در سال های ۹۲ و ۹۶ به حسن روحانی رای نداده است، گفت: «در هر دو سال مردم را دعوت کردم تا به آقای روحانی رای بدهند اما خودم رای ندادم. من شخصی را می شناسم با ویژگی های شخصی و به همین دلیل به او رای نمی دهم؛ اما از طرف دیگر این شخص وجوهی دارد که در سطح عمومی می تواند تاثیر دیگری داشته باشد. امروز تجلی آن خصوصیات شخصی را که من از آن می ترسیدم دارید می بینید؛ در امتیازدادن ها و انتخاب های شخصی . »

به یقین می توان گفت موج حمله ها و انتقادات به حسن روحانی آن هم در این مقطع زمانی، علتی پیچیده ندارد و حتی از سر خیرخواهی و دلسوزی برای مردم و کشور که درگیر جنگ اقتصادی بوده، نیست. اصلاح طلبان بارها و در مقاطع مهم تاریخ به صورت عملی نشان دادند که رسیدن به قدرت از هر طریقی بر همه چیز اولویت دارد و در این راه هرکسی را که مانع این مهم باشد به راحتی کنار می زنند. اصلاح طلبان نباید از تصمیمی که در حمایت از روحانی در سال ۹۲ و 96 اتخاذ کردند، شانه خالی کنند و باید مسئولیت این حمایت را بپذیرند اگر دست اصلاح طلبان پشت روحانی نبود، معلوم نبود آیا دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی می‌توانست راهی پاستور شود یا خیر. از سوی دیگر موضوعی که اصلاح طلبان را به انتقاد از عملکرد روحانی وادار می کند پیش رو بودن دو انتخابات مهم است. انتخابات مجلس در سال 98 و انتخابات ریاست جمهوری 1400. اصلاح طلبان از سال 84 و پایان دولت اصلاحات به صورت مستقلانه در راس حکومت نبودند؛ از این رو در تلاش اند که با مرزکِشی میان جریان خود و دولت روحانی بتوانند پایگاه رای خود را حفظ کرده و در انتخابات آتی از آن بیشترین بهره را ببرند.

*-دانشجوی دکتری جامعه شناسی سیاسی

ارسال نظر: