یادداشت مهمان

 دیپلماسی عمومی و حمایت متقابل مالی رسانه ای

کدخبر: 2295540

در دنیای امروز استفاده از قدرت نرم به عنوان ابزاری برای پیشبرد راهبردی در دستور کار دولت ها قرار دارد  چرا که دوران استفاده از قدرت سخت افزاری و دیکته کردن سیاست ها به کشورهای ضعیف چند دهه است که به پایان رسیده است. در شرایط حاضر هر  دولت تلاش دارد تا مردم کشورهای جهان را با سیاست هایش همراه سازد و برای این منظور رفتار های خود را به گونه اطلاع رسانی که می کند که اقداماتش باز قابل توجیه شود. رسانه های برون مرزی  از جمله بهترین گزینه هایی هستند که می توانند کارآیی خوبی در دیپلماسی عمومی ایفا کنند.

در دنیای امروز استفاده از قدرت نرم به عنوان ابزاری برای پیشبرد راهبردی در دستور کار دولت ها قرار دارد چرا که دوران استفاده از قدرت سخت افزاری و دیکته کردن سیاست ها به کشورهای ضعیف چند دهه است که به پایان رسیده است. در شرایط حاضر هر دولت تلاش دارد تا مردم کشورهای جهان را با سیاست هایش همراه سازد و برای این منظور رفتار های خود را به گونه اطلاع رسانی که می کند که اقداماتش باز قابل توجیه شود. رسانه های برون مرزی از جمله بهترین گزینه هایی هستند که می توانند کارآیی خوبی در دیپلماسی عمومی ایفا کنند.

دیپلماسی عمومی برای کشورمان که مورد هجوم امریکا واقع شده اند بیشتر نمود دارد. چرا که مورد تحریم اقتصادی و تهدید نظامی قرار دارد و از طرف دیگر ایران هراسی موجب می شود تا مردم دنیا در مورد ملت هم اطلاعات وارونه ای از رسانه های جریان سلطه به دست آورند. در چنین وضعیتی چگونه می توان حقایق را از طریق دیپلماسی عمومی به جوامع مختلف اطلاع رسانی کرد تا هم ملت های دیگر کشورها فریب دولت های زیاده خواه مانند سعودی را نخورند و هم در مواردی که کشور ما نیاز دارد به ویژه برای توسعه صادرات با شرکت های ایرانی همراهی کنند؟ بنابراین نقش دیپلماسی عمومی و تاثیری که در روابط بین المللی کشور در ابعاد مختلف دارد اصلی اثبات شده است اما این دیپلماسی نیازمند ابزاری برای ارسال پیام هایی است که آن درک صحیحی از درون کشور را ایجاد کند.

محسن شاطرزاده سفیر سابق ایران در برزیل، نقش شبکه های برون مرزی در موفقیت دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران را چنین توضیح می دهد: «دیپلماسی دو وجه آشکار و پنهان دارد؛ وجه آشکار توسط وزارت خارجه اعمال می شود و بخش پنهان آن معمولا به رسانه ها سپرده می شود. بنابراین هرگونه واگرایی در این سیاست ها و یا هرگونه اقدام جزیره ای عملا به ضرر منافع ملی کشورمان خواهد بود. »

بنابراین لازم است وزارت خارجه و سایر سازمان هایی که در خصوص امور برون مرزی فعالیت می کنند چه در بخش اقتصاد خصوصی و چه بخش های فرهنگی همکاری بیشتری با شبکه های برون مرزی صدا وسیما داشته باشند. از طرف دیگر فعالیت در هر زمینه ای نیاز به توان مالی خاص خود را دارد و با توجه به بودجه محدود دولتی چگونه می توان هزینه فعالیت در عرصه دیپلماسی عمومی را تامین کرد؟ یکی از راهکارها استفاده از پتانسیل شرکت های صادراتی است تا آنها از پشتیبانی رسانه ای برای کسب موفقیت بیشتر در کشورهای هدف بهره مند شوند و در مقابل آنها هم نقش حامی مالی را برای رسانه های برون مرزی ایفا کنند.

شاطرزاده که سابقه معاونت امور اقتصادی و بین الملل وزارت بازرگانی وقت را در کارنامه خدمت خود دارد می گوید: «این ایده اگر چه خوب است اما به عنوان یک هدف دراز مدت باید در نظرگرفته شود چرا که در کوتاه مدت خیلی موفق نخواهد بود. با این حال شرکت های بین المللی ایرانی یا ونزوئلایی، برزیلی و آرژانتینی هم هستند که می توانند برای رسانه های برون مرزی جمهوری اسلامی به ویژه در منطقه امریکای لاتین نقش اسپانسر را ایفا کنند.»

بنابراین شبکه هایی مانند هیسپان تی وی و شرکت هایی که هدف صادراتی دارند با مراجعی مانند شرکت های پتروشیمی، داروسازی و ماشین سازی می توانند همکاری خوبی داشته باشند تا در نتیجه این حمایت متقابل مالی و رسانه ای هم بازار صادراتی ایران تقویت شود و هم دیپلماسی عمومی کشور با توان مالی بالاتری بتواند از ارزآوری و اشتغال زایی پشتیبانی کند.

ایران برای اولین بار در تاریخ به بازار امریکای لاتین وارد شده و در بسیاری از کشورها نیز مورد استقبال مردم رنج دیده آن منطقه واقع شده است اما اگر به جریان سلطه غرب نیز نگاه کنید قدرت های غربی می دانند که برای تحقق برنامه های راهبردی خود در امریکای لاتین بهترین راه استفاده از رسانه است.

امریکا که توانسته بود با تجاوز نظامی و عملیات ترور و کودتا حق طلبی جریان های ملی و مردمی را در امریکای لاتین سرکوب کند در قرن بیست و یکم دریافت که با قدرت سخت افزاری دیگر نمی توانند به منافع اقتصادی خود برسند حال آنکه با قدرت نرم و استفاده از شبکه های برون مرزی مانند سی ان ان و بی بی سی به زبان اسپانیایی توانستند حرکت های ملی گرایی در آن منطقه را که برای نجات از استعمار نوین غرب شکل گرفته بود، دوباره زمین گیر کنند. به بیان دیگر رسانه های برون مرزی دارای چنان قدرتی برای تامین منافع تجاری هستند که استفاده از توان نظامی به هیچ وجه یارای مقابله با آن را ندارد.

این امر برای اقتصاد ایران که بسیار به همکاری خارجی در اقتصاد بین الملل نیاز دارد بسیار مهم است. حال آنکه سیاست ایران بعد از انقلاب بر اساس حمایت از جریان های مردمی شکل گرفته و در اصل زمینه برای اتصال میان مردم ایران و ملل امریکای لاتین دارای بستر اجتماعی نیز هست.

محمد پارسا نجفی

ارسال نظر: