وقتی همه خود را به خواب میزنند!
پولشویی، دستمزدهای نجومی و سینمایی که به بر باد میرود
ورود سرمایههای و سرمایهگذاران عجیب همچنان به سینما و شبکه نمایش خانگی ادامه دارد. این در شرایطی است که بنابر آمار، اغلب سریالهای شبکه نمایش خانگی ضررده هستند و مشخص نیست با چه منطق اقتصادی یک سرمایهگذار بخش خصوصی راضی به صرف سرمایه کلان خود برای پروژهای میشود که از همان ابتدا میداند، قرار است منتهی به ضرر شود!
نسیم آنلاین ؛ احسان سالمی: سینما در ایران همچون بسیاری دیگر از کشورهای جهان به واسطه آن که هنوز تبدیل به یک «هنر-صنعت» نشده است، همواره به اقتصاد مرکزی یعنی دولت وابسته بوده است. موضوعی که باعث شده تا بسیاری از مفاهیم اقتصادی همچون سود و زیان در این سینما با توجه به اینکه عموما کسی از سرمایه شخصی خود فیلم تولید نمیکند، مفهوم چندانی نداشته باشد. دغدغهای که بسیاری از فعالان سینما نیز همواره به آن اشاره داشتند و اصلا به واسطه همین دغدغه و البته کاهش شدید کیفیت آثار تولید شده در سینمای ایران به واسطه همان عدم توجه به مسئله کسب سود بیشتر از طریق بالابردن کیفیت آثار بود که دولت شرایط را برای حضور بخش خصوصی در این حوزه فراهم کرد. فرصتی که البته به واسطه عدم نظارت دولت بر چگونگی سرمایههای وارد شده در سینما آن را تبدیل به یک تهدید کرد!
هشداری که جدی گرفته نشد
ماجرای ورود پولهای مشکوک در سینمای ایران، اولین بار، توسط غلامرضا موسوی رئیس شورای عالی تهیهکنندگان سینما و در ارتباط با ورود سرمایههای مشکوک در شبکه نمایش خانگی مطرح شد. موضوعی که پس از طرح اولیه آن بیشتر ذهنها را به سمت سریال پرهزینه «شهرزاد» و تهیهکنندههای آن برد. هر چند که پس از طرح اولیه این موضوع، بسیاری از اهالی سینما به حرفهای این تهیهکننده باسابقه سینما ایراد گرفتند، اما در ادامه و با طرح نام سیدمحمد امامی یکی از دو تهیهکننده شهرزاد به عنوان یکی از متهمان پرونده فساد در صندوق ذخیره فرهنگیان از یک سو و همچنین افزایش چشمگیر دستمزدهای بازیگران سینما به واسطه حضور در پروژههای شبکه نمایش خانگی از سوی دیگر، این موضوع تبدیل به یک هشدار برای همه طیفهای سینمای ایران شد.
پول میدهیم تا ما را تبلیغ نکنید!
اما این روند در ادامه به شبکه نمایش خانگی که یک ظرفیت جدید و تازه اضافه شده به عرصه هنرهای نمایشهای کشور بود، محدود نشد. چرا که بسیاری از اهالی سینما نیز در گفتگوهای رسمی و یا در محافل خصوصیتر از حضور پولهایی در سینما صحبت میکردند که مشخص بود برای هدفی به غیر از کمک به رشد و پیشرفت سینمای ایران وارد این چرخه «معمولا ضررده» شدهاند. برای مثال سام قریبیان در نشستی در خبرگزاری مهر درباره این پدیده گفت: «من این روزها خودم دغدغه ساخت یک فیلم سینمایی دارم و در حال جذب سرمایه هستم، اما در همین مدت کم با یک سری از آدم های عجیب و غریب روبرو شده ام. قریبیان افزوده است: یک بار برای دیدن یکی از این افراد به یک جای عجیب و غریب رفتم که می توان آن را یک قلعه نامید. قلعهای که از هر وزارتخانهای در ایران بیشتر تحت حفاظت بود. زمانی که در آن مکان حضور پیدا کردم گفتند حاج آقا منتظر شما هستند، من فکر کردم که با یک فرد میانسال مواجه خواهم شد، اما دیدم این حاج آقا 22 سال سن داشت. وقتی از او پرسیدم که چرا می خواهد در سینما سرمایه گذاری کند، جواب قانعکنندهای نداد .این فرد در ظاهر تولیدکننده یک سری از محصولات بود و من فکر میکردم که میخواهد این فیلم، تبلیغی برای محصولات آنها باشد اما وقتی که گفتم می توان از محصولات شما در فیلم استفاده کنیم، گفت اصلا نیازی نیست محصولات ما را در فیلم نشان دهید. چنین رفتارهایی برای ما علامت سوال می شود. در واقع اکثر این افراد وارد حرفه ای دیگر میشوند تا بتوانند پولشویی کنند که متاسفانه سینما تبدیل به مکانی برای پولشویی آنها شده است.»
وقتی اعتراضهای شخصی تبدیل به اعتراضهای صنفی میشود
هر چند که سام قریبیان تنها هنرمندی نبود که نسبت به روند ورود پولهای مشکوک در سینمای ایران اعتراض کرد و تقریبا اغلب کسانی که به شکلی با بحث سرمایهگذاری و تولید در سینما بودند نسبت به ورود اینگونه پولها اعتراض کردند. پولهایی که نه فقط به خاطر نامشخص بودن منبع اصلی آنها، بلکه به واسطه تاثیر به شدت منفی خود بر نظام اقتصادی سینمای ایران و افزایش چشمگیر دستمزدها به ویژه دستمزد بازیگران باعث اعتراض تهیهکنندگان و همچنین عوامل پشت صحنه شدند. کار به قدری بالا گرفت که شورای عالی تهیهکنندگان و کانون کارگردانان سینمای ایران به عنوان دو نهاد صنفی فعال درحوزه سینما به شکل رسمی بیانیه دادند و از برخورد با تهیهکنندگانی که اقدام به پرداخت دستمزدهای نجومی و غیرمتعارف میکنند، خبر دادند.
در بخشی از بیانیه شورای عالی تهیهکنندگان که توسط غلامرضا موسوی رئیس این شورا مطرح شده، آمده است: «مقرر شد تا به همکاران تهیه کننده اطلاع داده شود که مسائل اقتصادی را مورد نظر قرار داده رفتاری نکنندکه بخاطر تولید یک فیلم، اقتصاد سینمای ایران مورد هجمه قرار گرفته و بی نظمی اقتصادی بر تولید فیلم سینمایی حاکم شود. البته و متاسفانه برخی از رفتارهای خلاف عرف اقتصادی سینمای ایران در تولید برخی سریال های شبکه نمایش خانگی رخ می دهد. این سریالها در پرداخت دستمزدها چنان بی محابا عمل میکنند که شائبه پول بی مسئولیت و پول کثیف و در مواردی محدود پولشویی پیش میآید. چرا که پرداختهای دستمزد آنان نه بر اساس عرف، نه بر اساس منطق و نه بر اساس زمان و شهرت بازیگران است. گاه دستمزدی که برای بازی در یک قسمت از سریال برابر دستمزد همان بازیگر در یک فیلم سینمایی است! رفتارهای برخی تهیه کنندگان سریال و در موارد فیلم های سینمایی لطمه بزرگی به اقتصاد سینمای ایران وارد می سازد. بر اساس صحبت های انجام شده، تهیه کننده ای که دستمزدهای عرف را رعایت نکند، با انواع جریمه های صنفی روبرو خواهد شد. حتی در مواردی امکان دارد شورایعالی با هماهنگی معاونت سینمایی اجازه اکران فیلم را طی زمان خاص ارائه نکندیا تهیه کننده برای دریافت پروانه فیلمسازی در هماهنگی با معاونت سینمایی با مشکلاتی روبرو شود.»
سرمایهگذار ناشناس مالک 8 فیلم مهم سال
اما با وجود همه این اعتراضات مشکل ورود سرمایههای و سرمایهگذاران عجیب همچنان به سینما و شبکه نمایش خانگی ادامه دارد. این در شرایطی است که بنابر آمار، اغلب سریالهای شبکه نمایش خانگی ضررده هستند و مشخص نیست با چه منطق اقتصادی یک سرمایهگذار بخش خصوصی راضی به صرف سرمایه کلان خود برای پروژهای میشود که از همان ابتدا میداند، قرار است منتهی به ضرر شود! این روند البته در سینما نیز به شکل دیگری در حال تکرار است و سینمای ایران در طی چند سال گذشته شاهد ظهور سرمایهگذارانی تازه وارد آن هم با سرمایههایی بالا برای سرمایهگذاری در سینمای نحیف و کمبازده ایران است.
برای مثال سایت خبری تابناک اخیرا در گزارشی از حضور صاحب یک آژانس مسافرتی در عرصه سرمایهگذاری سینمای ایران خبرداده است. بنابر گزارش این رسانه محمدصادق رنجکشان، مدیر یک آژانس مسافرتی یکباره حجم عظیم از نقدینگی را به سینما سرازیر کرده و شمار قابل توجهی از فیلمهای سینمایی با سرمایه گذاری این شخص تولید شده است. براین اساس فیلمهای سینمایی «متری شش و نیم» به کارگردانی سعید روستایی و تهیه کنندگی سیدجمال ساداتیان، «سرکوب» به کارگردانی رضا گوران و تهیه کنندگی حبیب اسماعیلی، «سرخپوست» به کارگردانی نیما جاویدی و تهیه کنندگی مجید مطلبی، «بیحسی موضعی» به کارگردانی حسین مهکام و تهیه کنندگی حبیب رضایی، «تفریق» به کارگردانی مانی حقیقی، «لتیان» به کارگردانی علی تیموری و تهیه کنندگی مجید مطلبی، «قاتل و وحشی» به تهیه کنندگی و کارگردانی حمید نعمت الله و «از عشق» به کارگردانی امیر ثقفی و تهیهکنندگی مستانه مهاجر 8 اثری هستند که امسال با سرمایه این سرمایهگذار تولید شدهاند که از قضا اغلب آنها جز فیلمهای مهم سال هستند به شکلی که در صورت عدم تمایل او به حضور این آثار در جشنواره فجر امسال، برگزارکنندگان مهمترین رویداد فرهنگی کشور، در این دوره از جشنواره فجر با چالش تازهای روبرو میشوند. چالشی که بودن یا نبودن آن به اراده یک سرمایهگذار گمنام بستگی دارد!
دزد را میبیند ولی نمیگیرند!
فارغ از همه این بحثها آنچه که بیش از همه تبدیل به علامت سوالی برای اهالی سینما و رسانه و سیار دغدغهمندان وزه فرهنگ شده است، عدم ورود به موقع نهادهای نظارتی و جدیتر گرفتن فرآیند نظارت بر چرخه سینما و سرمایههای وارد شده به آن است. همچنان که بنابر بر اخبار منتشر شده، در همین سال جاری فیلمی به کارگردانی یکی از کارگردانهای سرشناس سینمای ایران و با حضور انبوهی از بازیگران سرشناس سینما تولید شده است که از آن به عنوان گرانترین فیلم تاریخ سینمای ایران در زمینه دستمزد بازیگران یاد میشود ولی هنوز که هنوز است هیچکدام از نهادهای نظارتی پیگیر سرمایههای صرف شده برای این فیلم و سایر پروژههای مشابه آن که با عنوان آثار بخش خصوصی و سینمای مستقل از آنها نام برده میشود، نشده است. حکایت سرمایههای مشکوکی که این روزها در پیش چشم نهادهای نظارتی وارد چرخه تولید سینمای ایران میشود، حکایت کسانی است که دزد خانه خود را میبینند ولی هیچ تلاشی برای گرفتن آن نمیکنند!