به گزارش «نسیم»، متن پیام نوروزی رهبر معظم انقلاب در سال 1380 بدین شرح است: بسماللَّهالرّحمنالرّحیم یا مقلّب القلوب و الأبصار، یا مدبّر اللّیل و النّهار، یا محوّل الحول و الأحوال، حوّل حالنا الى احسن الحال. عید نوروز و طلیعه بهار و آغاز سال نوى هجرى شمسى را به همه هممیهنان عزیزمان، به خانوادههاى عزیز ایثارگران، شهیدان، جانبازان، آزادگان و مفقودان تبریک عرض مىکنم. همچنین این عید را به همه ملتهایى که نوروز و آغاز سال جدید هجرى شمسى را گرامى مىدارند - مثل ملت آذربایجان، افغانستان و آسیاى میانه - و دیگر کسانى که در هر نقطه، به عید نوروز اهمیت مىدهند، تبریک عرض مىکنم. امیدوارم که سال جدید، سالى سرشار از خیر و برکت و خوشى و سعادت براى همگان، بخصوص براى ملت عزیز ایران باشد. با نگاهى به سال 79، این سال را سرشار از حوادث گوناگون، اعم از حوادث تلخ و شیرینى که در کشورمان اتّفاق افتاده، یا حوادثى که در نقاط دیگر عالم براى مردم کشورمان حائز اهمیت بوده است - که هر سال همینطور است و همه زندگى ترکیبى از شیرینیها و تلخیها و کامیابیها و ناکامیهاست - مشاهده مىکنیم. از خداى متعال بخواهیم که سال جدید و همه سالهاى
آینده عمر را، براى ما سال تقرّب به او و سال موفّقیتها و کامیابیهاى گوناگون در عرصههاى مادّى و معنوى قرار دهد. سال 79 را مزيّن به نام مبارک امیرالمؤمنین مشاهده کردیم. مردم عزیز ایران به این نام و به این پیرایه مقدّس دلبستگى نشان دادند و در سرتاسر سال 79، یاد و نام مبارک امیر مؤمنان، بر بسیارى از تلاشها و فعاليّتهاى علمى و فرهنگى حاکم بود؛ لیکن آنچه مهم است، علىوار شدن، یا اگر این را براى خودمان مبالغهآمیز بدانیم، حرکت به سوى علىوار شدن است. همه، بخصوص مسؤولان کشور و دولتمردان و کسانى که بارى از بارهاى اجتماعى را بر دوش دارند، باید سعى و تلاش کنند تا عمل خود را در جهتى که به همانندىِ با امیر مؤمنان منتهى مىشود، منطبق کنند. نام امیرالمؤمنین، نامى گرامى براى همگان است. ملت ما هم به این بزرگوار عشق مىورزد؛ و ما اگر بخواهیم خود را عملاً به نقطه مطلوب اسلام برسانیم، این بهترین نشانه و شاخص براى ماست. سال 80 هم باید سال امیرالمؤمنین به حساب آید و شناخته شود. در این سال سعى کنیم به کار فرهنگى و علمى اکتفا نکنیم؛ تلاش کنیم رفتار و عملکردمان را - بخصوص در حوزه مسائل اجتماعى و بهطور اخص در زمینه مسائل حکومتى - به
عملکرد آن بزرگوار نزدیک کنیم. تقواى امیرالمؤمنین و پارسایى او، نزدیکى و دلسوزى او نسبت به قشرهاى ضعیف و محروم، کارکرد درخشان او براى خدا، استقامت و خستگىناپذیرى او در راه هدفهاى متعالى، هر کدام سرفصلى است که مسؤولان مختلف مىتوانند خود و مجموعه زیر نظر خودشان را در جهت اینها - یا لااقل در جهت یکى از این سرفصلها - توجیه کنند و به حرکت و تلاش وا دارند. اگر ما بتوانیم رفتار آن بزرگوار را براى مسؤولان نظام جمهورى اسلامى - چه مسؤولان قوّه مجريّه، چه مسؤولان قوّه قضایيّه، چه مسؤولان و نمایندگان مردم در قوّه مقنّنه، چه مسؤولان نظامى و چه همه کسانى که در بخشى از این نظام به نحوى مشغول خدمتند - الگو قرار دهیم و سعى کنیم خود را به آن نزدیک نماییم، یقیناً رفع مشکلات از زندگى مردم و از وضع کشور، آسانتر و راههاى کمال به سوى ملت عزیز ما گشادهتر و سهلتر خواهد شد. در زمینه آنچه که ما در سال 80 باید به عنوان شعارهاى اساسىِ خودمان به آن نگاه کنیم، من دو نقطه مهم را مطرح مىکنم: نقطه اوّل، اقتدار ملى است. اقتدار ملى براى یک کشور، حفظ کننده هویت او، مایه عزّت او و وسیله رسیدن او به آرمانهاست. تلاشى که براى نابودى ملتها و به
زنجیر کشیدن آنها - از دورانهاى گذشته تا امروز - مىشود، همیشه در جهت نابود کردن یا ضعیف کردن اقتدار ملى آنها بوده است؛ و بعکس، ملتهایى که در راه تعالى و کمال قدم برمىدارند، باید در اقتدار ملىِ خودشان بکوشند. اقتدار ملى، فقط به معناى تواناییهاى نظامى نیست؛ اقتدار ملى یک مسأله همه جانبه است و بر دوش همه دستگاههاست و به عنوان یک وظیفه اصلى، بر دوش هر سه قوّه اساسى کشور نهاده شده است. اقتدار ملى به معناى این است که یک ملت، در مسؤولان کشور جلوههاى قدرت و توانایى و عزّت خود را مشاهده کند و کارها با سیاستهاى درست، با برنامهریزى صحیح، با جدّیت و پشتکار و با هماهنگى و انسجامِ کامل پیش برود. در سایه اقتدار ملى است که مردم مىتوانند به قدر استعدادشان و با شکوفایى این استعدادها، تلاش خودشان را مبذول کنند. هر سه قوّه باید تلاش کنند تا با جدّیت و پشتکار و توکّل به خدا و اعتماد به مردم و همکارى با یکدیگر، اقتدار ملى را تجلّى بخشند و مظهر اقتدار ملى شوند. نکته دوم و نقطهى اساسى دیگر - که بیشتر به دستگاههاى اجرایى ارتباط پیدا مىکند - مسأله اشتغال است. سال را باید از آغاز تا پایان، سالِ تلاش براى ایجاد اشتغال مفید و
مولّد قرار دهیم. در مطالعات عمیق و بررسیهاى همهجانبه اقتصادى، به این نتیجه مىرسیم که نقطه عزیمت و شروع، عبارت است از تلاش براى اشتغال. براى جامعه ما شایسته نیست که جمع بزرگى از مردم این کشور - که عمدتاً جوان و غالباً داراى استعداد هستند - از اشتغال مفید و مولّد محروم باشند؛ در حالى که کشور به این اشتغال نیاز بسیار زیادى دارد. کیفيّت اشتغال هم مهم است؛ اما در درجه اول، ایجاد اشتغال و فرصتهاى شغلى، داراى اهمیت مضاعفى است. در سال 79 در این زمینه مطالعات و برنامهریزیهایى شده است. این برنامهریزیها باید به مرحله اجرا درآید؛ باید همه براى آن تلاش کنند و احساس نمایند که این برنامهها در حال اجراست و اثرِ آن را در زندگىِ خود و در مجموعه سیماى عمومى کشور مشاهده کنند. بنابراین برنامهریزى براى اشتغال - که عمدتاً از ناحیه قوّه مجريّه است؛ البته قوّه مقنّنه و قوّه قضایيّه بایستى کمک و زمینهسازى و پشتیبانى کنند - باید یکى از برنامههاى اساسى ما و همه مسؤولان در طول سال باشد. در اوایل سال 80، ما مسأله بسیار مهم انتخابات ریاست جمهورى را داریم که عرصهاى براى حضور ملت در صحنه سیاسى کشور و مظهرى براى اقتدار ملى است. حضور
مردم در انتخابات ریاست جمهورى و انشاءاللَّه آراء متراکم و بالایى که به صندوقها خواهند ریخت، مظهر اقتدار ملى و عظمت ملى و انشاءاللَّه مظهر وحدت ملى خواهد بود. امیدواریم که ملت ما در سایه این اقتدار و این حرکت و تلاش و کار، بتوانند هم وحدت را - که آرزوى عمومى مردم است - هم امنیت را - که نیاز اساسىِ ملت ماست - و هم بسیارى از برنامههاى خودشان را عملشده و تحقّقیافته ببینند. اگر ما در کارنامه سال 79، فهرستى طولانى از کارهاى صورت گرفته و برنامههاى عمل شده، و فهرستى طولانىتر از کارهاى نشده و نیازهاى برآورده نشده مشاهده مىکنیم، انشاءاللَّه در سال 80 شاهد باشیم که فهرست کارهاى انجام شده بیشتر و طولانىتر و درخشانتر باشد، و فهرست کارهاى مانده و عقبافتاده بسى کوتاهتر. همه شما هممیهنان عزیز و برادران و خواهران گرامى را به خداى بزرگ مىسپارم. از خداوند متعال عیدِ مبارک و شادى را براى همه شما مسألت مىکنم و امیدوارم انشاءاللَّه این سال، سال نیکبختى باشد و همه شما مشمول دعاى مستجاب حضرت بقیةاللَّه ارواحنافداه باشید. والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته