این مستندساز درباره لزوم تعریف "سبک زندگی اسلامی - ایرانی" گفت: - سبک زندگی مولفههای بسیاری دارد که این مولفهها شامل خانواده، اقتصاد به شکل کلان و اقتصاد خانواده به شکل خرد، نوع برخورد با جوامع دیگر، نوع بیان، ادبیات، احترام به بزرگترها و پیشکسوتان، ارتباط بین نسلی و... از جمله بحثهای مختلف در سبک زندگی است که رسانههایی مانند تلویزیون بهعنوان یک رسانه پرمخاطب و پرنفوذ باید در دستور سیاستگذاریهای کلان قرار دهند. - بعد از پیروزی، انقلاب اسلامی به دو هدف عمده خود استقلال و آزادی دست یافت اما در بخشی که مربوط به فرهنگ ایرانی و اسلامی است به موفقیتهای چشمگیری دست نیافته است و نتوانستهایم فرهنگ درست و یا سبک زندگی را تغییر دهیم. به عنوان مثال تحصیلکردهها و نخبگان به شکل ناخواسته به سبک زندگی غربی روی آوردهاند و بروز چنین پدیدههایی حاصل کمکاری رسانه است. - تلویزیون و سینما با آثار تولیدی خود نقش مهمی در تغییر سبک زندگی دارند که این تغییرات در نمایش معماری خانه، نوع لباس پوشیدن افراد، روابط انسانی در برخورد با اقوام و وجود شاخصههای دینی و... نمود پیدا میکند. - در اغلب محصولات فرهنگی که در گذشتهای
نهچندان دور عرضه میشد با نمایش فیلمهای خارجی شاهد ترویج زندگی غربی بودیم. از سوی دیگر برای مبارزه با این هجمه از فیلمهای خارجی به سمت و سوی ترجمه و نمایش فیلمهای شرقی و کرهای رو آوردیم که طبیعتا به نسبت زندگی غربی و در جای خود خوب بود اما باید بپذیرم که بازهم سبک زندگی ایرانی نیست. درست به همین دلیل است که معتقدم سبک زندگی ایرانی در رسانهای چون تلویزیون باید بازتعریف شود. - مخاطب سینما کمتر از تلویزیون اما تاثیرگذاری این رسانه در برخی از اقشار جامعه به خصوص نخبگان بیشتر است. بنابراین آنچه سینمای داستانگو به غیر از سینمای دفاع مقدس مطرح میکند به نوعی ترویج سبک غربی زندگی است و سینما هر زمان که به گیشه و آشتی با مخاطب نیمنگاهی داشته، ناخواسته به فیلمهای غربی نزدیک شدهاست و این اقدام ناخواسته نوع زندگی غربی را ترویج میکند.