اخبار آرشیوی

کدخبر: 467957

حمیدرضا ترقی در گفتگوی تفصیلی با «نسیم»: هدف هاشمی از طرح "انتخابات آزاد" فشار بر شورای نگهبان است/ حق فتنه‌گران ۸۸ اعدام است/ مواضع آقای عسگراولادی برآمده از یک اجتهاد سیاسی شخصی بود/ برخی نمایندگان مجلس مسائل اصلی کشور را درک نمی‌کنند

مهمترین محورهای سخنان معاون بین‌الملل حزب موتلفه اسلامی در گفتگوی تفصیلی با «نسیم» بدین شرح است: "بعضی نمایندگان مجلس مسائل اصلی کشور را درک نمی‌کنند" - مجلس امروز به مسائل اصلی کمتر می‌رسد و همواره گرفتار مسائل فرعی است و علت آن نیز این است که بعضی نمایندگان اساسا توانایی درک مسائل اصلی را ندارند و علت آن هم این است که وقتی 160 نماینده صفر کیلومتر وارد مجلس می‌شوند تا چهار سال بخواهند مسائل اصلی را درک کنند دوره شان تمام شده است و عده ای دیگری می‌آیند. - نحوه عملکرد و مواضع بعضی نمایندگان مجلس برای کشوری که می‌خواهد هر روز در عرصه‌های مختلف تصمیم‌های متعدد بگیرد و همچنین با فشارهای غرب و استکبار مقابله کند، یک آسیب محسوب می‌شود. - درکشور چین از کدخدای یک روستا گرفته تا رئیس‌جمهور تا یک دوره کامل مدیرتی را نبینند، مسئولیتی به آنان داده نمی‌شود و این نیست که هرکسی بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه بلافاصله استاندار بشود. - نبود قانون درست برای احزاب، فرهنگ تحزب و عملکرد منفی احزاب در گذشته باعث این شده است که نقش احزاب در کشور ضعیف شده است یک بی اعتمادی از ناحیه مردم و مسئولین کشور به احزاب را در کشور شاهد هستیم. "مواضع اخیر آقای عسگراولادی در مورد فتنه‌گران برآمده از یک اجتهاد سیاسی شخصی بود" -آقای عسگراولادی نسبت به اظهارات اخیرشان اعلام کردند که موضع من شخصی است و هیچ ربطی به حزب موتلفه و جبهه پیروان ندارد و همچنین گفتند که من این‌ها را (موسوی و کروبی) اهل فتنه می‌دانم ولی سران فتنه نمی‌دانم. -آقای عسگراولادی معتقدند که ما بعد از انتخابات با این‌ها صحبت کردیم که قانون را بپذیرند و این ها هم قبول کردند ولی بعد از جلسه ما، عده ای آمدند و جلوی بیانیه دادن آنها مبنی بر پذیرش قانون و انتخابات را گرفتند بر همین اساس برای ما روشن است که اطرافیان آنها هستند که فتنه‌گر اصلی‌اند و نمی‌گذاشتند که آنها قانون را بپذیرند و در واقع احتیارشان دست خودشان نبود. -ولی این از موسوی و کروبی پذیرفتنی نیست چراکه کسی که نمیتواند اطرافیان خود را مدیریت کند چطور می خواهد رئیس جمهور شود و اداره کشور را در دست گیرد. -ایشان البته تحلیل خود را در حزب موتلفه مطرح نکردند چرا که بدنه موتلفه این نوع تحلیل را در رابطه با سران فتنه نمی پذیرد. ایراد اصلی ما به این مواضع همزمانی آن با تئوری و استراتژی بازگشت فتنه‌گران به عرصه سیاسی کشور از سوی اصلاح‌طلبان است که این یک نوع همراهی و بسترسازی برای تحقق اهداف آنان تلقی می‌شود و ایراد بعدی ایجاد شکاف در میان اصولگرایان است زیرا عده زیادی از آنان این تحلیل را نمی‌پذیرند و قاعدتا وحدت دچار مشکل می شود. -ما معتقد بودیم که مواضع آقای عسگراولادی برآمده از یک اجتهاد سیاسی شخصی بود. -تعدادی از اعضای حزب موتلفه در شهرستان‌ها در اعتراض به سخنان آقای عسگراولادی، استعفا دادند. "برخی افراد هستند که طرفداران آیت‌الله مصباح یزدی را همچون اصلاح‌طلبان تلقی می‌کنند و برخوردهایشان برخوردهایی حذفی است" -استراتژی امام(ره) در رقابت سیاسی در کشور این بود که باید رقابت زیرمجموعه‌ای روحانیت در کشور باشد و بین دو طیفی باشد که هر دو متصل به روحانیت باشد و تاکید داشتند که نباید این رقابت به اصل نظام ضربه بزند. -در انتخابات مجلس نهم وقتی جریان طرفدار آیت الله مصباح وارد عرصه رقابت شدند ما موضع مخالفی را از ناحیه رهبری در این زمینه مشاهده نکردیم و همواره تذکرات رهبری بر این بوده است که رقابت ها زمینه سوء استفاده برای دشمنان نظام پدید نیاورد. -برخی افراد در انتخابات مجلس یک ارزیابی تنگ نظرانه حزبی داشتند که متاسفانه عده ای از دوستان ما نیز این تحلیل را دارند و به عنوان مثال طرفداران آقای مصباح را همچون اصلاح‌طلبان تلقی می‌کنند و برخوردهایشان برخوردهایی حذفی است. -عده‌ای مواضع جبهه پایداری را منبعث از مبانی اسلامی می دانستند ولی عده ای این مبانی را انحرافی معرفی می کردند. -متاسفانه مبنای رقابت در انتخابات مجلس بر تخریب و تضعیف گذاشته شد و این مبنا نمی‌تواند پایدار باشد. -در انتخابات مجلس هردو طیف جامعتین و آقای مصباح فقه سیاسی امام(ره) را داشتند و از لحاظ مبانی با یکدیگر یکی بودند و از این جهت نوع رقابت بایستی خیلی ظریف و دقیق تنظیم می‌شد. -بعضی از کسانی که در جریان انتخابات مجلس به آقای مصباح مشورت دادند بیشتر جنبه تخریب طرف مقابل را داشت. -نظام می‌گوید که اگر فتنه‌گران عذرخواهی کنند و بگویند که ما در سال 88 بازی خوردیم، از آنها می گذریم ولی آقای مصباح حاضر نیست ساکتین فتنه را ولو در صورت موضع گیری تند علیه فتنه 88، بپذیرند. -حق فتنه‌گران این بود که اعدام شوند چرا که در قتل بیش از 20 نفر سهیم و شریک اند و موضع‌گیری‌ها و رفتارهای آنها هزینه های بسیاری را برای نظام ایجاد کرد و نظام در مقابل این افراد بیشترین مدارا را کرده چرا که می‌خواهد در افکار عمومی طرفداران این‌ها ریزش پیدا کنند. - دو دستگی اصولگرایان در مجلس با تشکیل دو فراکسیون اصولگرایان و رهروان ولایت را قابل توجیه نمی دانیم. متاسفانه عده ای اجازه ندادند در شرایط امروز کشور در مجلس آرامش بیشتری حفظ شود و اینقدر دعوا و چالش در مجلس نباشد. "این دیدگاه که بهتر است مثلا 18 نفر به ائتلاف سه نفره اضافه شود درست نبوده و با معیارهای رهبری هم مطابق نیست" -استراتژی صحیح وحدت این است که عامل وحدت شکن را حذف کنیم؛ هر عاملی که اتصالی به فتنه و انحراف داشته باشد وحدت شکن است. ما نمی‌توانیم بگوییم وحدت بعلاوه فتنه و انحراف. استراتژی شامل اصولی است که این دو عامل کاملا از آن کنار گذاشته شود. -عامل دیگر وحدت این است همه باید مقید به شایسته‌سالاری بر اساس شاخصه‌هایی که رهبری مشخص کرده‌اند باشند و به قول آقای مصباح ما باید به دنبال فرد اصلح باشیم ولو اینکه زمینه رأی هم نداشته باشد. -حتما در کنار مصداق باید تیم کاری مشخص شود که نماد کارآمدی مدیریت کشور باشد؛ معرفی این تیم کارآمد مدیریتی معتقد به اصول انقلاب و منشور اصولگرایی یکی از عوامل اصلی وحدت است. در این شرایط است که روحانیت می تواند از مصداق حمایت کند. -این دیدگاه که بهتر است مثلا 18 نفر به ائتلاف سه نفره اضافه شود با معیارهای اخیر رهبری امکان پذیر نیست؛ بلکه ما باید تعداد را براساس شاخص‌ها محدودتر کنیم تا بتوان به یک نتیجه مطلوب رسید. "انتخابات آزاد در واقع مکمل تشدید بحران های اقتصادی، بزرگ نمایی مشکلات اقتصادی، ناکارآمدی اصولگرایان در اداره کشور است" -مفهوم حرف های آقای هاشمی این است که اداره کشور یک آدم قوی را می طلبد و باورش این است که جز افرادی مانند کارگزاران که اطراف خودش هستند برای اداره کشور مناسب نیستند؛ به همین خاطر دنبال فشاری بر رهبری است تا انتخابات را به گونه‌ای معنا کند که منعی برای افرادی که مدنظرش است نباشد. -به نظر می رسد آقای هاشمی میخواهد بوسیله انتخابات آزاد از طریق افکار عمومی این فشار را بیاورد تا شورای نگهبان سخت‌گیری‌هایش را کاهش دهد و همچنین با تبلیغات و تخریب‌هایی که می توانند بکنند و اینکه اصولگرایان پاسخ مناسبی برای عملکرد احمدی نژاد را ندارند، پیروز انتخابات شوند. -انتخابات آزاد در واقع مکمل تشدید بحران های اقتصادی، بزرگ نمایی مشکلات اقتصادی، ناکارآمدی اصولگرایان در اداره کشور است. انتخابات آزاد مکمل این است که بگویند نظام در حمایت از احمدی نژاد در سال 88 اشتباه محاسباتی کرده است. -استراتژی کسانی که طرح انتخابات آزاد را مطرح می‌کنند، بر اساس "فشار از پایین و چانه زنی از بالا"، برای چانه زنی در انتخابات است. -آنها می‌خواهند با استفاده از این فشارهای اقتصادی بر مردم تنها کارآمدی خود را به ملت ثابت کنند. -امروز مدیریت کردن از بیرون برای هاشمی بهتر است تا اینکه بخواهد مستقیم وارد عرصه مدیریتی شود ولی عده ای هستند که می گویند آقای هاشمی وارد صحنه بشوند و آنها هم در کنار کمک کنند. این قضیه در رابطه با خاتمی هم بدین شکل است و می‌گویند اگر خاتمی بیاید همه هستند ولی اگر عارف بیاید معلوم نیست بقیه وارد عرصه شوند. "تغییرات در وزارت خارجه آمریکا بیش از آنکه مرتبط با ایران باشد در رابطه با سیاست‌های خاورمیانه‌ای آمریکا است" -تغییرات در وزارت خارجه آمریکا بیش از آنکه مرتبط با ایران باشد در رابطه با سیاست‌های خاورمیانه ای آمریکا است. معضل اسرائیل برای آمریکا و تمرد این رژیم از آمریکا هزینه های زیادی را بر این کشور تحمیل کرده است. -ما اولین بیانیه شدید اللحن را داریم از طرف انگلیس علیه شهرک سازی صهیونیستها که در طول تاریخ چنین بیانیه ای بی سابقه است. آمریکا می خواهد در خاورمیانه هزینه حمایت از اسرائیل را کاهش دهد و از طرفی احساس می کند تاثیر دخالت های اسرائیل در تصمیم‌گیری های کشور زیاد می شود. از طرفی هم این هزینه ها برای آمریکا برای اسرائیلی است که در مقابل گروهی چون حماس نتوانسته است مقاومت کند. -این تغییرات در واقع تغییر در نوع برخورد آمریکا با اسرائیل و مسائل خاورمیانه است. نشان دهنده شکست سیاست های گذشته است و می خواهند با این تغییرات این شکست ها را جبران کنند. -آمریکایی‌ها در ظاهر طوری تبلیغ می کنند که این تغییرات به دلیل مذاکره با ایران صورت پذیرفته است که نباید فریب این نوع تبلیغات را خورد. -هرگاه بطور عملی به تغییر در سیاست ها در مورد ایران دست زدند مانند لغو تحریم ها، باید تا حدودی این تغییرات را در راستای مذاکره مطلوب با ایران تحلیل کرد. در صورتی که امروز تحریم‌های جدیدی را علیه ایران در ابعاد مختلف وضع کرده است. "نحوه ورود حزب موتلفه به فعالیت های بین الملل" -در حزب موتلفه در مرامنامه تاکید بر ارتباط با اسلام خواهان جهان را داشتیم و علاوه بر اینکه در داخل تلاش می کنیم تا جامعه نمونه اسلامی را مستقر کنیم در عرصه بین المللی هم برای جهانی کردن الگوی جامعه اسلامی باید تلاش کنیم. -در خط مشی های سه ساله که در کنگره موتلفه تصویب می‌شد برنامه این بخش از مرامنامه مورد تاکید قرار گرفت که باید با احزاب دیگر کشورها بخصوص کشورهای اسلامی به جهت انتقال پیام انقلاب اسلامی ارتباط برقرار کنیم. -ما در این مرکز در ابتدای کار ارتباطی با احزاب اسلامی مانند حزب‌الله برقرار کردیم چرا که سنخیت و اشتراکات زیادی میان این دو حزب بود از جمله اینکه امام(ره) حزب موتلفه و حزب الله را تشکیل داده بودند/ بعد از ارتباط با حزب الله ارتباطاتی را با احزاب دیگر لبنان چون جنبش امل و دیگر احزاب اسلامی منطقه برقرار کردیم. -از طریق خانه احزاب ارتباطی را با اجلاس "آی کپ" برقرار کردیم که البته در سال 72 افرادی چون آقای غفوری فرد و حبیبی از طرف خانه احزاب در آن اجلاس شرکت کرده بودند. بعد از تعطیلی خانه احزاب ما ارتباطمان را با ای‌کپ پر رنگ‌تر کردیم و توانستیم وارد کمیته مرکزی آن اجلاس شویم. کمیته جوانان آی کپ در مالزی شکل گرفت و ما توانستیم به عنوان معاونت خاورمیانه‌ای این کمیته تعیین بشویم و ارتباط با جوانان احزاب خاورمیانه را ما سامان بدهیم. در بخش اقتصادی آی کپ نیز دو عضو را مشخص و معرفی کردیم. -حزب کمونیست چین موسس آی کپ است و آی کپ را برای توسعه دیپلماسی عمومی خودشان سامان دادند و ما تلاش داریم ا ز بستر آی کپ برای انتقال پیام انقلاب اسلامی استفاده کنیم. -ما دوسال پیش در اجلاس جهانی NGOهای ضد امپریالیست در لبنان شرکت کردیم که در آن اجلاس حدود 400 NGOاز کشورهای مختلف در آن شرکت کرده بودند و همه آنها در مقابله با امپریالیست و یکجانبه‌گرایی آمریکا متفق القول بودند و ما ارتباطات زیادی با آنها برقرار کردیم. -سیاست استکبارستیزی در منطقه در حال جواب دادن است و این سیاست چیزی نیست که از اهداف استراتژیک کل منطقه خارج شده باشد، ممکن است از اولویت اول خارج شده باشد اما نادیده گرفته نشده و همچنان پر رنگ و تاثیرگذار باقی مانده است. امروز در منطقه و جهان تا هژمونی آمریکا تضعیف نشود جایگزینی ارزش‌های اسلامی و ضد امپریالیستی در افکار عمومی جهان ممکن نیست. -امروز کشورهایی چون چین، هند، روسیه، ایران و کشورهایی از آمریکای لاتین به دنبال مدیریت مشترک جهانی و چندجانبه‌گرایی هستند و مفهوم آن این است که آمریکا را از یکه تازی فرو بنشانند و آن را تنها تبدیل به یکی از قدرت‌های تاثیرگذار کنند. در کنار این ما باید در دیپلماسی عمومی ارزش‌هایی چون همزیستی مسالمت‌آمیز، عدالت، معنویت و ... را پر رنگ کرده و در کنار ارزش های چون دموکراسی و حقوق بشر خواهی قرار بدهیم تا به مرور بتواند برتری و اقتدار فرهنگی و ایدئولوژیکی خود را پیدا کند. -متاسفانه احزاب ما در کشور در زمینه دیپلماسی عمومی فعالیتی ندارند و وارد این بحث‌ها نشده‌اند و همچنین احزاب امکانات مالی مناسبی برای فعالیت در عرصه بین المللی ندارند و ما هم اگر حزب کمونیست چین تامین مالی این سفرها را تقبل نکند خیلی از سفرهایی که ما به عنوان مثال به چین داریم، انجام نمی‌شود. *"امروز ما تنها حزبی هستیم که توانسته ایم با مسلمانان چین ارتباط برقرار کنیم" -امروز ما تنها حزبی هستیم که توانسته ایم با مسلمانان چین ارتباط برقرار کنیم و هیچ حزبی و کسی از کشور ما با80 میلیون جمعیت مسلمان چین که به اندازه کشور ما است، ارتباط نداشته است و همچنین اجازه ارتباط نمی‌دانند و تاثیر ارتباطاتی که ما با احزاب و مسلمانان چین داشته‌ایم را در تصمیم گیری‌های کلان کشور چین دیده ایم. "عدم توجه دولت به جایگاه تحزب در سیاست خارجی" -امروز حتی یک میز به عنوان میز احزاب در وزارت امورخارجه وجود ندارد درصورتی که در چین برای اینکه از لحاظ اقتصادی بازار جهان را بگیرد سالانه 600 هیأت را رد و بدل می‌کند و هزینه اکثر این هیأت ها را خود چین می‌دهد که سر به میلیاردها دلار می‌رسد. -متاسفانه احزابی چون"خانه احزاب" که در زمینه دیپلماسی عمومی فعالیت می‌کردند و در اجلاس‌های بین المللی شرکت میکردند نه تنها از اهداف نظام و انقلاب دفاع نمیکردند بلکه به عنوان یک اپوزسیون اهداف نظام موضع می‌گرفتند و دولت هم طبیعتا نمی توانست به آنها اعتماد کند. "قانون احزاب ایرادات اساسی بسیاری دارد و متعلق به 20 سال گذشته است" -قانون احزاب ایرادات اساسی بسیاری دارد و متعلق به 20 سال گذشته است و نگاه ما به احزاب در قانون اساسی هم نگاه ضعیفی است و علت آن این است که جایگاه احزاب در نظام اسلامی مبتنی بر ولایت فقیه جا نیفتاده است و امروز می‌بینیم که عدم وابستگی به حزب و گروهی تبدیل به یک ارزش شده است. -ما هنوز نتوانسته ایم تحزب مبتنی بر ارزش های اسلامی به درستی جا بیاندازیم و احزابی که آمدند در این زمینه توفیقی نداشتند و بهترین حزب ما حزب جمهوری اسلامی بود که با نظر امام(ره) در تعارض قرار گرفته و امام مجبور شد تعطیلش کند. -امروز که احساس می شود که ما نیاز به اصلاحات داریم و قواره سیاسی کشور نیاز به اصلاح دارد هم رهبری احساس کرده اند که باید یک تجدید نظری در جایگاه احزاب صورت بگیرد و هم اینکه این قواره سیاسی چه دولت و چه مجلس جواب درستی را به ما نمی‌دهد. -اگر ما رو به کمال نرویم در بحث ساختار سیاسی نمی‌توانیم با مسائل بین المللی دست و پنجه نرم کنیم و لازمه آن نیز این است که این جایگاه بدون هرگونه افراط و تفریط ها تعیین بشود و به اینجا نرسیم که احزاب خود را در جایگاه سیاست گذاری‌ها در کشور تلقی کنند.
ارسال نظر: