اخبار آرشیوی

کدخبر: 488123

دومین روز نشست گفتگوی دینی/۲-حجت‌الاسلام واعظی: غرب و نهادهای غرب‌ساخته تلاش می‌کنند با نگرش یک‌سویه به آزادی و انتقاد نسبت به محتوای برخی احکام اسلامی، چنین وانمود کنند که وجود احکام اسلامی، محدویت‌هایی نامعقول، غیرانسانی و خلاف کرامت و حقوق بشر است

به گزارش «نسیم»،‌ رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم در این نشست گفت: - اینگونه داوری‌ها که از جنس چالش در سطح عقلانیت است مشتمل بر یک پیش‌فرض و پیش‌داوری آشکار است؛ چنین تصور شده است که عقلانیت معاصر غربی که نهفته در پس تلقی لیبرالی از ارزش‌های حیات اجتماعی و سیاسی و اعلامیه جهانی حقوق بشر است یگانه عقلانیت مقبول و متصور است و این عقلانیت بی‌رقیب می‌تواند مبنای داوری انتقادی نسبت به درون‌مایه همه فرهنگ‌ها و مکاتب دیگر قرار گیرد. - واقعیت آن است که تکثر و تنوع در نظام‌های عقلانیت اجتناب‌ناپذیر است و عقلانیت منحصر و محدود در عقلانیت معاصر غربی نیست، بنابراین پیش از هرگونه داوری و یا پیش‌داوری راجع به دیگر تلقی‌ها درباره آزادی و مانند آن لازم است جانب هرمنوتیکی بحث مورد توجه قرار گیرد و گام نخست به فهم عقلانیت نهفته در پس هر یک از تلقی‌های موجود اختصاص یابد. - لازم است مدافعان تلقی غربی از آزادی در مواجهه یا تلقی اسلامی از آزادی و محدودیت‌های آن درک عقلانیت اسلامی را که قوام‌بخش تصور اسلامی از آزادی است در اولویت قرار دهند. - عقلانی بودن یا نامعقول بودن یک نظریه یا تلقی و باور غیر موجه بودن آن است همانطور که این دو غیر از حق و باطل بودن بودن یا درست و نادرست بودن و حقیقت داشتن آن امر است. - ممکن است باور یا عمل یا تصوری معقول باشد اما مدافعان آن نتوانند به نحو قابل قبولی آن را برای دیگران موجه کنند و پذیرش دیگران را به دنبال داشته باشند همچنان که باور و عملی که موجه شده است ممکن است در واقع به حق و صحیح نباشد. - سطح عقلانیت تنها طرد و سرزنش آن دسته از باورها و اعمال و جهت‌گیری‌هایی را بر می‌تابد که نامعقول باشد در غیر این صورت صرف تفاوت در عقلانیت هرگز مایه سرزنش و طرد را فراهم نمی‌آورد، به تعبیر دیگر اگر بپذیریم که نظام‌های عقلانیت متکثری وجود دارد به صرف تفاوت عقلانیت خویش یا دیگر نظام‌های عقلانیت حق آن را نداریم که دیگر ره‌آوردهای عقلانی سایر نظامات را نامعقول و غیر انسانی بشماریم. - عقلانیت اسلامی بر منابعی متکی است که به گزاره‌های کلیدی در حوزه هستی‌شناسی و انسان‌شناسی، اخلاق، اجتماع و سیاست تکیه زده است و معمولا چنین است که در چالش‌های انتقادی غربیان نسبت به احکام و تعالیم حقوقی و اجتماعی اسلام نظیر آزادی و محدودیت‌های آن نه این عقلانیت و چارچوب‌های آن همدلانه مورد فهم قرار می‌گیرد و نه در سطح عمیق‌تری موجه بودن یا نبودن آن‌ها به بحث گذاشته می‌شود.
ارسال نظر: