اخبار آرشیوی
اختتامیه ششمین جایزه ادبی جلال/۱- معاون امور فرهنگی ارشاد: جلال آل‌احمد از تعصب و تلون که دو بیماری رایج عرصه روشنفکری است، به دور بود/ روشنفکری بود که منظرها، مسائل و راه حل‌هایش وارداتی نبود/ دوری از کانون‌های جذاب قدرت در زمان خودش از دیگر ویژگی‌های جلال بود
به گزارش خبرنگار «نسیم» سیدعباس صالحی در اختتامیه ششمین دوره جایزه جلال که عصر امروز در پژوهشضکده فرهنگ هنر و عماری برگزار شد، با بیان اینکه در نودمین سالروز جلال دور هم جمع شده ایم گفت: جلال شخصیتی بود که نامش و یادش در تاریخ ا ین سرزمین ماندگار خواهد ماند چون او انسانی متفاوت و متمایز بود. وی با اشاره با بیان اینکه جلال چند ویژگی متمایز داشت گفت: او از دو بیماری تعصب و تلون که بیماری های رایج عرصه روشنفکری است به دور بود. برخی ها در عرصه فکری، دچار تلون و تعصب هستند اما جلال حقیقت گرا و منصف بود و این وجه بزرگ شخصیت جلال بود. وی در ادامه افزود: او دغدغه مند بود و این مساله ریشه در تاریخ او داشت و همیشه وفادار به همین دغدغه ها ماند. صالحی ویژگی سوم جلال را روشنفکری بودن بومی عنوان کرد و گفت: او روشنفکری بود که منظرهایش، مسائلش و راه حل‌هایش وارداتی نبود و چنین شد که جلال پرچمی شد برای کسانی که می‌خواهند روشنفکر باشند نه از نوع گرته بردارانه و ترجمه محض آن. معاون فرهنگی ارشاد، مردمی بودن جلال را ویژگی بعدی اون دانست و عنوان کرد: نسبت جلال با مردم یک نسبت راحت بود نه متکلفانه. در روزگار ما کسانی که ادای مردمی
بودن را در می‌آوردند او از خود مردم بود در تمام آدابش مشعهود بود. با مردم زندگی کرد و ماند. صالحی در ادامه افزود: ویژگی دیگر جلال دوری از کانون‌های جذاب قدرت در زمان خودش بود. در آن زمان کسانی با توجیه، تهدید، تطمیع جذب قدرت‌ها فاسد زمان می‌شدند اما او منزه زیست و پاک ماند. وی روحیه معلمی را جلال را ویژگی دیگر برتر او دانست و گفت: جلال آل‌احمد همواره برای کسانی که از او خاطره دارند یک معلم بوده است و خیلی‌ها از او درس‌ها گرفتند. صالحی در ادامه بیان داشت: عجین بودن با عواطف انسانی، ویژگی دیگر جلال آل‌احمد است و او با انسانیت دمخور بود و به راستی یک انسان واقعی بود و در روزگار ما که خیلی‌ها از این انسانیت فاصله گرفته‌ایم، جلال یک انسان بود. صالحی در ادامه، شهامت و صراحت جلال را از دیگر ویژگی‌های او عنوان و خاطرنشان کرد: شهامت و صراحت او بی‌مانند و شاید کم‌مانند بود. جلال اهل نفاق، تظاهر و ریا نبود. در هر دوره‌ای از زندگی‌اش و با همه فراز و نشیب‌ها، سبک خاص نوشتنش که کوتاه، صمیمی، صریح، شلاقی و تاحدودی نه چندان اندک پرخاشگر و خصمانه بود، به عنوان سبک ادبی جلال پدید آمد. سبکی مخصوص به خودش که شاید بعدها خیلی‌ها
خواستند سبک او را دنبال کنند اما این سبک به نام او ثبت شد. وی با بیان اینکه جلال در حوزه‌های متنوع حضور داشت گفت: معمولا نویسنده‌ها در یک حوزه کار می‌کنند ولی جلال در هر حوزه‌ای که وارد شد آثار درخشانی را بر جای گذاشت. در حوزه داستان، سفرنامه، خاطرات، مقاله‌ها و حتی ترجمه‌های او می‌توانیم آثار درخشانی را ببینیم. وی در پایان افزود: جلال در عمق عمر خودش نشان داد که می‌توان حیات و زندگی را به عمق برد، حتی اگر طول این حیات زیاد نباشد. امیدواریم نشست‌هایی از این قبیل فرصتی باشد برای ما و نسل‌های بعد ما که با این طلایه‌داران بیش از پیش آشنا شویم.
