نشست بررسی نسبت "سفر و سفرنامهنویسی" در بنیاد شعر و ادبیات داستانی برگزار شد
قزلی: شرط میبندم کسی نیست که مشاهدات من از اتفاقات کوی دانشگاه را داشته باشد/ پاینده: رماننویسی با استفاده از معانی دوم واژگان فضاسازی میکند
به گزارش خبرنگار «نسیم»، مهدی قزلی در نشست بررسی "نسبت سفر و سفرنامهنویسی به داستان و داستاننویسی" موسوم به "قلم در جاده" از سلسله نشستهای «17 دقیقه حرف حساب» که ظهر امروز در بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان برگزار شد، با بیان اینکه کار اجرایی ذوق نوشتن را تحت شعاع قرار میدهد، گفت: اگر رمان را یک کنش طبیعی در کنار تدوین قرار دهیم به این نتیجه میرسیم که نویسنده نیاز به مصالح دارد و این مصالح را از تجربیات خود به دست میآورد، البته بخشی از این تجربیات برای انسان به وجود میآید و بخشی نیز باید انسان خود را در معرض تجربه قرار دهد.
قزلی: شرط میبندم کسی نیست که مشاهدات من از کوی دانشگاه را داشته باشد
وی با بیان اینکه در سال 78 و آن اتفاقات کوی دانشگاه من این در و آن در میزدم تا ببینم کجا شلوغ است تا تجربه کسب کنم و الان حاضرم شرط ببندم که افراد بیایند و بنویسیم اما کسی پیدا نشود که چیزهایی که من در آن دوره دیده و شنیدهام را تجربه کرده باشد، ادامه داد: سفر جای نوشتن نیست. ما باید تجربیات سفر را ثبت کنیم و فقط باید برداشت کرد. به عنوان کسی که چند سفر رفته این نکته را میگویم که سفری تجربه چگال برای نویسنده میشود که برای نوشتن رفته باشد اگر غیر از این باشد اضافات زیادی به وجود میآید.
مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی اظهار داشت: تجربه زلزله بم تجربه جدیدی بود که شاید کمتر کسی بتواند بخشی از آن را به دست بیاورد. کسی را دیدم که هشت نفر از اعضای خانوادهاش را از دست داده بود ولی به شدت مقاوم بود اتفاقاتی بود که تجربه آنها بسیار بکر بوده است؛ چرا که در جریان زلزله بم افرادی بودند که برای سوء استفاده از وضع موجود به بم رفته بودند. سفر به بومهای جغرافیای وطن ما میتواند به تولید داستان وطنی کمک کند، بالا رفته و پایین بیایم داستان برای جایی خارج از این بوم است و از زندگی خارج از این بوم آمده است، اگر زرنگ باشیم با سفر کردن میتوانیم از این تکنیک برای خلق داستان بومی استفاده کنیم و هیچ ابزار رسانهای نمیتواند جای شهود را بگیرد.
قزلی با بیان اینکه سفر باید جزء سبک زندگی یک هنرمند و نویسنده باشد، خاطر نشان کرد: در سوره نحل آیه 69 از جانب خداوند به زنبور عسل وحی شده که در جاهای بلند خانه گزین، راه خداوند را برو و از همه نعمات خداوند استفاده کن تا محصول تو به نام عسل شفایی برای همه باشد. سبک زندگی هنرمند و نویسنده نیز باید مانند زنبور عسل باشد تا بتواند محصولی برای شفای مردم تولید کند.
اینانلو: در حال جمعآوری کتابی به نام "تنها در ایران ممکن است" هستم
در ادامه محمدعلی اینانلو، مستندساز با بیان اینکه اگر عقلم میرسید دعوت حضور در این جلسه را نمیپذیرفتم، گفت: چرا که با بودن دوستان در این جمع زیره به کرمان بردن است. شاید تجربیات من چندان با این جمع سنخیت نداشته باشد.
پوی با بیان اینکه 4 میلیون کیلومتر سفر زمینی کردهام و این جدا از سفرهایی است که با هواپیما در داخل و خارج کشور داشتهام، افزود: من با هر ماشینم حدود 400 هزار کیلومتر سفر میکنم به همین حساب الان که یازدهمین ماشینم را در طی این 30 سال اخیر خریدهام بیش از 4 میلیون کیلومتر سفر کردهام و اگر تنبلی نمیکردم و آدم شفاهی نبودم باید مکتوبات بسیاری از سفرهایم میداشتم.
این مستندساز کشورمان ادامه داد: در حال جمعآوری کتابی به نام «تنها در ایران ممکن است» هستم. بعد از این همه سفر یک جمله برای کشورم انتخاب کردم و آن هم «ایران جهانی در یک مرز» است. این جمله عنوان صحبتهایی است که در اماکن مختلف کردهام. کتاب «تنها در ایران ممکن است» در حال نگارش است که در حال جلو رفتن است و دارای شخصیتهایی است که هر کدام سراغ یکی از نمادهای سرزمین ایران میروند. یادداشتهای این کتاب آماده شد ولی با سرعت کمی درحال حرکت است.
پاینده: رماننویسی با استفاده از معانی دوم واژگان فضاسازی میکند
حسین پاینده به عنوان سخنران بعدی مراسم با بیان اینکه می خواهم نسبت میان سفرنامه و رمان را بیان کنم و به چند سوال پاسخ دهم، گفت: همه ما میدانیم که برخی از نویسندگان مطرح ما سفر میکردند و سفرنامه داشتند و همان طور که میدانیم سفرنامه نویسی بسیار در میان ایرانیان رایج است؛ در ادبیات کهن ما سیر و سلوک نوعی از همین تحول است در چنین نوعی فرد باید بسیاری از موانع را از پیش روی خود بردارد. اما در هر حال در همه این متون ادبی فارغ آمدن از این موانع درسی به مخاطب میدهد.
وی با بیان اینکه رمانهای رئالیستی میخواهد یک موقعیت را برای خواننده مجسم کند و اماکن و روابط انسانها را به تصویر بکشد، اظهار داشت: رماننویسی، سفرنامهنویسی نیست رماننویسی سعی میکند که با استفاده از معانی دوم واژگان فضا سازی کند. «بازمانده روز» اثر نویسنده ژاپنی-انگلیسی است که یکی از بهترین نمونهها است و آن را نجف دریابندری ترجمه کرده است این رمان یک رمان مدرنیستی است و زمان در آن خطی نیست و بر اساس جریان سیال ذهن نوشته شده است.
گلشیری: نوشتن رمان آرش و تهمینه به خاطر وجود مکانی چون کاخ هفت بهشت است
سیامک گلشیری به عنوان آخرین سخنران گفت:چند سال پیش وقتی داشتم روی یکی از ترجمههای «هزار و یک شب» کار میکردم به داستان جالبی برخوردم. این داستان که در شب 738ام روایت شده به نحوی زیبا روایت میشود که گویی نویسنده خود در آن جهان زیسته و بعد از یک سال از خواندن آن میخواستم که به آن جهان سفر کنم و با گوشت و پوست تجربه کنم و یک شب بعد از فراهم کردن مصالح توانسته به سرزمین زیرآب داستان بروم در طول یکسال که مشغول نوشتن رمان بودم خاطرات آن سفر از ذهنم خارج نشد و تمام اینها را مرهون داستان شب 738 شهرزاد هستم.
وی افزود: حقیقت این است که در کمتر از این داستانها نویسنده به جهان خود سفر کرده بلکه آنها ذهنیتهای نویسنده است و اولین نفر خود وی آن را باور میکند و این طور میشود که خواننده هم همراه شخصیتها میشود. دنکیشوت وقتی از دنیای کتابهای خود خارج میشود و سفر را آغاز میکند راز واقعی زندگی را مییابد و زیباییهای جهان را میبیند همنیگوی شخصیتهای داستانش را از پاریس به مکانهای دور افتاده میآورد و در حقیقت این مکان موجب میشود که شخصیتها زندگی کنند و مکان بخشی از داستان میشود.
گلشیری خاطر نشان کرد: سوال اساسی برای من همیشه این است که نویسنده به این مکانها سفر کرده است؟ ولی به خود پاسخ میدهم که سفر کرده و آن مکان را دیده و گاهی مکانها مصالح را برای نویسنده فراهم میکنند. نوشتن رمان آرش و تهمینه مرهون قرار گرفتن در فضای مکانی چون کاخ هفت بهشت است که جهانی را ساخت که واقعیتر از هر واقعی است.