فخر روحانی: عرفان‌های مدرن، ناشی از خلا پر نشدن نیاز به آرامش است

کدخبر: 964211

کارشناس زنان و امور خانواده در گفتگو با "نسیم" گفت: نیاز انسان مدرن به آرامش و پرهیز از تشویش، او را به سمت عرفان های کاذب سوق می دهد/ در مسیر عرفان های نوظهور، روح، قربانی جسم می شود

گروه فرهنگی «نسیم»- در بررسی ابعاد مختلف شکل گیری عرفان های نوظهور یکی از نکات مورد توجه خصوصیات و مشترکات مجذوبین این فرقه های انحرافی است. به ادعای برخی کارشناسان شاید بتوان گفت حدود 70 درصد مجذوبین این عرفان های نوظهور در ایران بانوان هستند. از همین رو و با هدف بررسی عمیق‌تر ابعاد این مسئله به سراغ زهرا فخر روحانی، کارشناس امور زنان و خانواده رفته و دلایل جذب بالای بانوان به این عرفان‌های نوظهور را بررسی کردیم.

نسیم: چرا بشر به عرفان های کاذب متمایل شده و بیشتر بانوان به دام عرفان های نوظهور می افتند؟ فخر روحانی: مسئله عرفان های نوظهور حکایت از نگرانی و تشویش درونی انسان ها دارد؛ انسان ها بابت آینده، معیشت و... نگران هستند و به دنبال ابزارهایی برای تبدیل این نگرانی به آرامش هستند؛ عرفان های نوظهور عموما با درمان بیماری هایی هم چون اعتیاد و... وارد زندگی مردم می شود، چرا که مردم اراده درمان بیماری هایی هم چون اعتیاد را ندارند و به دنبال راهی هستند که ایشان را سریع تر به مقصد برساند.

عرفان های نوظهور نشان‌دهنده نیاز انسان مدرن به آرامش و ماوراطبیعه است به بانوانی که به نازایی مبتلا هستند، افراد مبتلا به بیماری های خاص و... وعده داده می شود که از طریق اتصال به شبکه هایی چون شعور کیهانی می توانند ارتباط خاصی برقرار کنند که مسیر درمان را برای آن ها آسان تر سازد؛ معمولا عرفان های نوظهور نشان‌دهنده نیاز انسان مدرن به آرامش و ماوراطبیعه است. تفکر غرب تفکری است که اکنون بر تمام دنیا حاکم است؛ انسان در این دنیای مدرن احساس می کند نیازمند ماورالطبیعه است؛ این نیاز انسان به دو شکل باید تامین شود؛ این نیاز یا باید با تعالیم و معارف دینی تامین شود یا توسط کسانی که برای افراد دام پهن می‌کنند. قبل از این که به مقصد نهایی برسند افرادی با دام هایی که پهن می کنند نیاز به آرامش انسان مدرن را برای آن ها تامین می کنند؛ طبیعی است زنان به دلیل برخورداری از احساس و عاطفه هم دل نگران تر و هم در دسترسی به معارف دینی بدون واسطه ناتوان تر هستند؛ به این دلیل گروه هایی که این مسیر را ساده تر ایجاد می کنند معمولا در جذب زنان موفق تر هستند.

نسیم: بسیاری از کارشناسان باز بودن زمان و بیشتر بودن زمان بیکاری بانوان را از دلایل این امر می دانند فخر روحانی: این مسئله نیز می تواند از دلایل این امر باشد؛ زن امروزی برخلاف زن گذشته بسیاری از کارهای خانه را به مدد تکنولوژی آسان کرده است؛ غذاهای زمان بری که مادر از ابتدای صبح مشغول آن می شد با فست فودها جایگزین شد؛ فعالیت های خانگی هم چون لباس شستن، ظرف شستن و... مکانیزه شده است.

ناتوانی در پر کردن زمان فراغت سبب جذب بانوان به فعالیت هایی با هیجان های کاذب می شود اگر این زن نتواند هویت خود را در عرصه های زنانگی پیدا کند باید به دنبال عنصر جایگزین باشد البته لزوما نمی تواند این عنصر باشد؛ عدم ارائه صحیح و درست معارف دینی که نتوانسته است آن نیاز و خلا را پر سازد، منجر به این شده است که در تامین این نیاز و پر کردن زمان فراغت خود جذب چنین گروه هایی شود که با هیجان های کاذب همراه است. تمام عرفان های کاذب در مقابل زندگی امروز گارد می گیرند لذا این عرفان ها قدری برای جوان امروز جذاب تر است؛ این عرفان ها می تواند غریزه خودنمایی جوانان را تامین کند و زمینه ای برای جذب جوانان می شود.

نسیم: با توجه به نقش مهم و اساسی بانوان در تربیت نسل، آلودگی بانوان به عرفان های نوظهور را تا چه حد در جامعه موثر می دانید؟ فخر روحانی : قطعا همان گونه که ما زنان را ابزارهای انتقال فرهنگ از نسلی به نسل دیگر می دانیم؛ نوع نگرش زنان به مسائل اطراف، با توجه به این که مدیران خانواده هستند، به صورت عمیق، دقیق و بسیار ریشه دار در خانواده بلکه در نسل آینده می تواند اثرگذار باشد.

اگر فضاهای خالی زندگی زنان به درستی مدیریت نشود، با معضلات فرهنگی عمیق مواجه می‌شویم طبیعی است اگر جهت گیری بانوان به درستی صورت نگیرد، فضاهای خالی زندگی زنان، هویت یابی های آن ها به درستی مدیریت نشود، با معضلاتی که بیشتر جنبه فرهنگی دارند، مواجه خواهیم شد؛ این مسئله نسل آینده ما را به شدت دچار خسارت و ضرر خواهد کرد.

نسیم: بزرگترین دلیل تمایل به عرفان های نوظهور با وجود منابع الهی غنی اسلامی چیست؟ نیاز انسان مدرن به آرامش و پرهیز از تشویش او را به سمت عرفان های کاذب سوق می دهد فخرروحانی: نیاز انسان مدرن به آرامش و پرهیز از تشویش او را به سمت عرفان های کاذب سوق می دهد؛ ما الگوی دینی را به زبان جوان برای جوانان خود ارائه نکردیم؛ در معارف دینی در سطوحی صحبت می کنیم که برای انسان عامی که از دروس حوزوی اطلاع ندارد، مفهوم نیست. مطالبی که در نهج البلاغه با ترجمه فیض الاسلام وجود دارد، توسط فرد عامی قابل درک نیست؛ ما نوعی خلا در ارائه معارف دینی به زبان جوان خود داریم؛ تلاش ها در زمینه ارائه معارف دینی یا در حیطه کودک بوده است و یا بزرگسال متخصص در عرصه دین را شامل شده است؛ حتی جوانان و نوجوانانی که اعتقادات درستی دارند، در اعتقادات خود رسوخ اعتقادی ندارند و به این دلیل با ظهور شبهه ها به سرعت مسیر زندگی آن ها تغییر می کند. جوانان حتی کسانی که در عزاداری ها سینه میزنند، از شبهات در خصوص واقعه کربلا هم چیزی نمی داند و هم به محض بروز شبهه پاهایش می لرزد و دچار تردید می شود؛ دین به صورت استدلالی بیان نشده است؛ جوان به دنبال پاسخ سوالات خود به صورت منطقی نبوده است.

هم خود جوان و هم ناطقه فرهنگی کشور که نتوانسته به زبان جوان پسند دین را ارائه دهد، مقصرند من هم خود جوان را که به درستی به دنبال پاسخ سوالات خود نرفته است و هم ناطقه ی فرهنگی کشور را که نتوانسته به زبان جوان پسند دین را ارائه دهد، مقصر می دانم؛ همه این مسائل از این امر نشات گرفت که نیاز به معارف دینی با اندیشه های کاذب تامین شد واین خطری برای نسل های آینده ما خواهد بود.

نسیم: عرفان های کاذب برای جذب مخاطب از چه ابزاری بهره می گیرند؟ فخر روحانی: ابزاری که مورد استفاده عرفان های کاذب قرار می گیرد این است که تضمین می کنند از مسیر های غیر متعارف و شناخته نشده مشکلات را برطرف سازند؛ این مسیرهای غیرمتعارف هیچ گاه به خداوند منتهی نمی شود و با خود سازی همراه نیست.

در مسیر عرفان های نوظهور، روح، قربانی جسم می شود می خواهند معیشت و نیاز زندگی انسان را با شعور کیهانی و... تامین سازند؛ طبیعی است در این مسیرها روح قربانی جسم می شود؛ بعد از مدتی همراهی با این مسیرها آن احساس خلا دوباره برای انسان به وجود می آید ولیکن قول و وعده ها فرد را همچنان در این مسیر نگه می دارد و انسان هم چنان منتظر می ماند تا بفهمد در انتهای مسیر به آن قول ها و وعده ها دست می یابد. اگر در این مسیر فرد آگاهی های لازم را پیدا نکند، یعنی ناطقه فرهنگی کشور خطر را احساس نکند و هشدار ندهد، مردم خطر این مسیرها را درک نخواهند کرد؛ همان گونه که وزارت بهداشت هشدارهای لازم در خصوص بیماری وبا را داد و مردم خطر این بیماری را احساس کردند و اقدامات لازم را انجام دادند.

در خصوص عرفان های کاذب هنوز بسیاری از مردم احساس خطر نمی کنند در خصوص عرفان های کاذب هنوز بسیاری از مردم احساس خطر نمی کنند؛ افرادی که احساس خطر می کنند نیز نمی دانند چگونه به زبان جوان و نوجوان این مسئله راذمطرح سازند؛ ارتباط نزدیک بین مبلغ و ناطقه فرهنگی ما با نسل جوان شکل نگرفته است؛ در نتیجه هم چنان شاهد قربانی گرفتن این عرفان های نوظهور هستیم.

نسیم: پیشنهاد شما برای پیشگیری از گسترش جذب مردم خصوصا زنان به این عرفان ها چیست؟ فخرروحانی: آگاهی بخشی لازم صورت نگرفته است؛ دنیای امروز ما دنیای تبلیغات است؛ لازم است خانواده ها فرزندان خود را نسبت به اموری که در اطراف آن ها وجود دارد آگاه سازند؛ لازم است نگاه فرزندان نیز نگاه منطقی باشد و نگاهی حاوی خرافه پرستی و پذیرش امور خرافه و غیرمنطقی نباشد. جامعه جوان باید با زیرکی دریابد چیزی که امروز به آن ها ارائه می شود حاوی ۸۰ درصد تبلیغات و ۲۰ درصد واقعیت است؛ نگاه ها جوان امروز به این گروه ها و این نوع تشکیلات باید نگاه توام با تردید باشد؛ تردید مقدمه کشف واقعیت است، نه صرفا تردیدی که برهم زننده انتقاد باشد.

نسیم: در مواجهه با عرفان های نوظهور با چه ملاکی حق و باطل را تشخیص دهیم؟ فخرروحانی: به ما گفته شده است اصول دین را بر اساس تحقیق بپذیرید؛ اصول دین پایه های محکم درخت دین است؛ اگر کسی اصول دین را بر اساس تحقیق پذیرفت و در این پذیرش تقلیدی در کار نبود، می تواند فرعیات را بر این اصول بنا گذارد. اگر کسی برای خرید خانه ملاک سفید بودن کابینت های آشپزخانه را داشته باشد، برای اطرافیان مضحک خواهد بود چرا که ملاک این فرد فرعی است؛ اگر ملاک های اصلی به درستی چیده شده باشد تفاوتی در ملاک های فرعی نمی کند؛ اموری که اکنون در ذهن جوان به عنوان گزاره های خرافه از دین دیده می شود همان گزاره های فرعی است که جای نگرانی ندارد. اگر چه بسیاری از شاخه های فرعی درخت دین در گذر زمان به صورت غیر منطقی در ذهن جوان و جامعه ما شکل گرفته است یا به دلیل جنبه ماورالطبیعه بودن قابلیت اثبات منطقی ندارد، ولیکن پایه های اصولی دین هم قابلیت اثبات منطقی دارد و هم می توان با تحقیق به آن هادست یافت؛ وقتی پایه های دین با تحقیق به دست آید جای نگرانی برای بخش های دیگر وجود ندارد.

نسیم: برای جلوگیری از پیشرفت عرفان های نوظهور چگون با آنها مقابله باید کرد؟ عرفان های نو ظهور باید تقسیم بندی شود و برخورد با آن ها باید متفاوت باشد فخرروحانی: عرفان های نو ظهور باید تقسیم بندی شود و برخورد با آن ها باید متفاوت باشد؛ برخی از این عرفان های نوظهور زاییده درخت دین هستند، همانند دراویش که اعتقادات آن ها ریشه دینی دارد؛ البته ریشه دینی که با گذشت زمان به انحراف کشیده شده است؛ برخی از این عرفان ها همانند شیطان پرستی زاییده فکر و دنیای امروز هستند. برخی دیگر از عرفان ها نیز بینابین هستند؛ به عبارت دیگر نوعی تحرک دنیای امروز علیه وضعیت مدرن است که در اصطلاح پست مدرن نامیده می شود؛ در عرفان های بینابینی با عقلانیت مدرن مبارزه می شود و به فرد القا می شود که عقل نمی تواند ما را ارضا کند. طبیعی است که با این سه نوع عرفان های نوظهور سه نوع برخوردهای متفاوت باید صورت گیرد؛ گرایش و بروز عرفان های نوظهور از قرن نوزدهم بوده است، مهد این عرفان ها آمریکا به خصوص آمریکای جنوبی، مکزیک بوده است؛ در عرفان های شرقی هندویسم،‌ یوگا و... وجود داشته است. عموما عرفان های شرقی دین ستیز نیستند بلکه با احکام و دستورات دینی مخالفت می کنند یا با مرجعیت مخالف هستند؛ تمام این مسائل این امر را نشان می دهد که بشر امروز از همه چیز غیر از عشق، عاطفه و... بی نیاز است؛ تکنولوژی خیلی مسائل را با خود به همراه داشته است ولیکن بشر امروز همچنان احساس افسردگی می کند. این که بعد از جنگ جهانی دوم در مکزیک این عرفان ها بروز می کند و این مسئله در کشور ما نیز چنین بوده است که بعد از پایان جنگ این عرفان ها پا گرفتند، نشاندهنده یک پیام است؛ آدمی در یک شرایطی از لحاظ روحی احساس می کند از جهت عاطفی اغنا نمی شود. باید جامعه جوان خود را به عقلانیتی که در آن منطق حاکم است و به مطالعه اصولی در باب مسائل دینی دعوت کنیم و از دریافت اطلاعات دینی از هر کسی که ادعای دین دارد، پرهیز شود؛ بسیاری از کسانی که ادعای دین دارند کسانی هستند که تنها لباس دین را بر تن دارند و ادعای دینداری دارند وگرنه مشرب های آنها مشرب های خطرناکی است.

جوان امروز جامعه باید مشرب های فکری خود را از مسیرهایی که مطمئن تر است، اخذ کند ما امروز در خصوص مبحث مهدویت نیز مسیرهای انحرافی داریم، به گونه ای که مهدویت را به شکل انحرافی به جامعه جوان ما تزریق می کنند؛ جا دارد جامعه جوان ما به خصوص بانوان که زودباور هستند و با سادگی بیشتری به گزاره های موجود نظر می کنند، با نگاه منطقی وتوام با پرسشگری به گزاره های دینی موجود در جامعه نظر کنند؛ جوان امروز جامعه باید مشرب های فکری خود را از مسیرهایی که مطمئن تر است، اخذ کند. به دلیل احساس نیاز جوان به معنویت و دسترسی نداشتن به معنویت، نداشتن اراده برای خودسازی می خواهد از مسیر کوتاه تر حرکت کند تا سریع تر این نیازها در او اغنا شود. در حالی که اگر از گزاره های دینی به درستی اطلاع داشته باشد، از بطن و بدنه متون دینی ارتباط داشته باشد، می دانست در روایات مکرر ذکر شده است که هر کسی در دوران غیبت ادعای ملاقات کرد، او را تکذیب کنید؛ مسیری که ائمه اطهار (ع) برای ما باز کردند مسیر به وجود آمدن این عرفان های غلط را بسته است. به دلیل بی بهره ماندن جوان ما از این چنین معارف دینی به آن چه که چشمانش ساده لوحانه آن ها را می بیند، اعتماد می کند و بر اساس این اعتماد ساده لوحانه گزاره های بعدی را بنا می گذارد و در نهایت از آن انحراف های فکری سر در می آورد.

نسیم: تعدادی از کسانی که ادعاهای انحرافی و دروغین دارند را خانم ها تشکیل می دهند. به عنوان آخرین سوال درباره شخصیت و ویژگی های این افراد چه عناصر موثری وجود دارد؟ فخرروحانی: ا گر بر شخصیت این افراد مطالعه شود، قطعا به این نتیجه می رسند که هر یک از این افراد از یک نقص شخصیتی رنج می برند؛ عموم این نقص ها در دایره خانواده دیده می شود؛ عدم موفقیت فرد در ارتباطات خانوادگی، ارضا نشدن در نیازهای عاطفی و احساسی و... سبب می شود به مسیری روی آورد که نیازهای شخصیتی او را اغنا سازد. متسفانه این مسیر ها زودبازده است؛ متاسفانه بسیاری از دینداران ما در خصوص گزاره های دینی به شکل خرافی، غیر منطقی و ساده لوحانه هر چه که عرضه می شود را می پذیرند؛ از آن جایی که این گزاره ها برای افراد بسیار زودبازده بوده است و می توانسته جایگزین خلا شخصیتی آن ها شود، موفقیتی برای این گروه ها در برداشته است.

ارسال نظر: