سمنها همچنان تنها برنامه وزارت ورزش در حوزه جوانان
مشکل جوانان مهماست اما راهاندازی سمنها مهمتر!
بررسی «نسیم آنلاین» از چرایی افزایش بودجه وزارت ورزش و جوانان و خیز بلند این وزارتخانه برای راهاندازی انبوه مجدد سمنهای دولت ساخته در حالیکه همچنان این وزارت خانه هیچ برنامه مشخصی در حوزه اشتغال و ازدواج جوانان ندارد
گروه جامعه « نسیم آنلاین »: با ارائه بودجه سال ۹۵، محمود گودرزی وزیر ورزش و جوانان از افزایش بیسابقه بودجه این وزارتخانه خبر داد و گفت: «هم در بودجه جاری و هم در بودجه عمرانی هیچ وزارتخانهای به اندازه وزارت ورزش و جوانان افزایش نداشته است». از این جهت که در تابستان ورزش کشور تحت تاثیر برگزاری المپیک خواهد بود شاید بتوان این افزایش بودجه را طبیعی دانست اما با بررسی اظهارنظرهای مسئولان حوزه جوانان وزارت ورزش در استانها، اهداف پشت پرده این افزایش بودجه به خوبی مشخص میشود.
توجه به مسائل جوانان پس از پیروزی انقلاب اسلامی با فراز و نشیبهایی همراه بوده است، در سال ۱۳۷۱ به پیشنهاد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی جوانان تشکیل میشود. با گسترده شدن فعالیتها و تغییر رویکردها در سال ۷۶ مرکز ملی جوانان شکل میگیرد و پس از آن در سال ۱۳۷۹ بر اساس قانون سوم توسعه سازمان ملی جوانان تاسیس میگردد. این روند رو به رشد ادامه مییابد و در نهایت در دولت نهم، سازمان ملی جوانان به معاونت رییس جمهور ارتقا مییابد.
در انتهای کار مجلس هشتم و در دیماه ۱۳۸۹ نمایندگان خانه ملت طرح ادغام سازمان تربیت بدنی با سازمان ملی جوانان را تصویب میکنند. در دید اولیه روند تبدیل شورای عالی جوانان به وزارت ورزش و جوانان در ربع قرن هر چند کند و دیرهنگام شکل گرفت اما به هر حال قدم رو به جلویی بود. ادغام سازمان ملی جوانان با سازمان تربیت بدنی و تشکیل وزارت ورزش و جوانان یک پیشرفت قابل ملاحظه در عرصه اجرایی کشور به شمار میرفت اما به لحاظ ماهیتی این نهادها سنخیت و تناسبی در حیطه کاری با یکدیگر نداشتند. یکی از دلایل مهم این ادغام نظارت بیشتر نمایندگان مجلس بر عملکرد سازمان تربیت بدنی و به تبع آن نظارت بر فدراسیونهای ورزشی بود تا از این طریق سیاسیون بیشتر بتوانند در عرصه مدیریت ورزش دخالت داشته باشند. طبیعی بود که حوزه ورزش به دلیل هیجان، جذابیت ذاتی و بعد رسانهای که دارد در زمان کوتاهی بر حوزه جوانان غالب خواهد شد و در عمل در زمان نه چندان کوتاهی کفه ورزش حرفهای بر وزارت تازه تاسیس سنگینی کرد و حاصل کار نه تنها به نفع جوانان در حل مشکلاتشان اعم از تحصیل، اشتغال، ازدواج و... ختم شد بلکه این موارد در کشور به کل به حاشیه رانده شد.
با این حال همچنان وزارت و ورزش جوانان با ادعای حل مشکلات جوانان هر سال بودجه بیشتری از دولت به خود اختصاص میدهد تا آنجا که بودجه این وزارتخانه در سال 94، ۱۸ درصد و در سال 95 تا 54 درصد افزایش مییابد. آیا این افزایش بودجه صرف برنامه ریزی برای حل مشکلات جوانان خواهد شد؟ یا اینکه برای حل مشکلات فدراسیونهای ورزشی در ماههای منتهی به المپیک استفاده میشود؟
وزیر ورزش با بیان اینکه اعتبار وزارت ورزش و جوانان طی دو سال گذشته در حوزه عمرانی و جاری دو برابر شده است، اظهار کرد: در حوزه عمرانی این اعتبارات چندان تخصیص پیدا نکرد اما اعتبارات جاری اختصاص یافت و تلاش کردیم بخشی از آن را به سمنهای حوزه جوان تخصیص دهیم.
سمنها مهمتر از اشتغال و ازدواجمحمدرضا رستمی معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش در اظهارنظری در اواخر سال گذشته به راهاندازی مجدد سمنها اشاره کرده و میگوید: زمان آغاز به کار دولت تدبیر و امید ۵۰ سازمان مردمنهاد در کشور فعالیت میکردند که بعد از دو سال این رقم به یک هزار (NGO) نزدیک شده است و امیدواریم در پایان کار دولت یازدهم، این نهادهای اجتماعی را به ۵۰۰۰ سازمان برسانیم.
در این باره سید محمدتقی علوی معاون توسعه منابع و سرمایه انسانی اداره کل ورزش و جوانان استان قزوین در جمع نمایندگان سازمانهای مردم نهاد این استان گفته بود: نهادینهسازی، تقویت و توسعه سازمانهای مردم نهاد ۳ هدف اصلی اداره کل ورزش و جوانان استان است.
سازمان مردمنهاد، در یک معنای کلی به سازمانی اطلاق میشود که مستقیماً بخشی از ساختار دولت محسوب نمیشود، اما نقش بسیار مهمی به عنوان واسطه بین فردْفردِ مردم و قوای حاکم و حتی خود جامعه ایفا میکند. سمنها برای رسیدن به اهداف گوناگونی فعالیت میکنند و معمولاً در جهت پیشبرد اهداف سیاسی یا اجتماعی طراحی میشوند. اهداف عام این سازمانها میتواند شامل بهبود وضعیت محیط زیست، حقوق بشر، رسیدگی به قشرهای محروم و آسیب پذیر و... باشد.
مهدی صولی کارشناس حوزه جوانان و از مدیران سابق سازمان ملی جوانان در پاسخ به سوال «نسیم آنلاین» درباره کارکرد سازمانهای مردم نهاد میگوید: سازمانها میتوانند اهداف مختلفی داشته باشند و معمولا در جهت پیشبرد اهداف سیاسی یا اجتماعی فعالیت میکنند بویژه در حوزه مسائل اجتماعی مانند محیطزیست، بسیج تودهها، بالابردن سطح رفاه، حمایت از محرومین، طراحی برنامه مشترک و دسته جمعی و... بحثهای مختلفی که میتواند در این زمینه مطرح بشود.
وی در ادامه بیان میکند: اما نکتهای که میخواهم در اینجا به آن اشاره کنم این است که فعالیت داوطلبانه و مشارکت جویانه خاص سازمانهای مردم نهاد نیست. در کشور ما از گذشته نهادها و سازمانهای مختلفی مانند هیاتها، مساجد، بسیج، نهادهای انقلابی، صندوقهای قرض الحسنه و... در این خصوص وجود داشتهاند که جوانها و عامه مردم فعالیت میکردند و در واقع نقش موثری هم داشتهاند. چنین سازمانهایی از گذشته وجود داشتهاند و اتفاقا کارکردهای مثبت و موثری هم داشتند. آنچه که در دوره اصلاحات تشکیل شد در واقع یک پروژه خاصی بود که فراگیر نبوده و متعلق به همه مردم هم نبود. البته بسیاری از این سمنها با نیتهای خوبی تشکیل شدند و افراد خوبی هم در آنها بودند خوب بخشی هم میتواند در خدمت اهداف غیر سازنده قرار بگیرد.
سمنهای سیاسی نقطه اشتراک دولتهای اصلاحات و تدبیر و امیدبه نظر میرسد نقطه اشتراک دولت اصلاحات و دولت تدبیر و امید هر دو در بهره برداری سیاسی از سمنها باشد. نیکمرام معاون سیاسی اجتماعی فرمانداری شهرستان شیراز مهمترین هدف از ایجاد و سرمایهگذاری در بحث سمنها در دولت تدبیر و امید را اهمیت دادن به فعالیتهای حزبی و گروهی دانسته و اشاره میکند: «در دو سال گذشته حدود ۴۰ سازمان مردم نهاد (سمن) در این شهرستان مجوز فعالیت گرفتند».
فعالیتهایی از این دست هر کدام به عنوان قطعه کوچکی از یک پازل در حال تکمیل کردن یک طرح بزرگ و بلند مدت هستند. بر این اساس میتوان در آیندهای نه چندان دور تاثیر هر یک از آنها را مشاهده کرد. اما در این بین مشکلات و مسائل اساسی وجود دارند که هنوز میتوان به آنها اشاره کرد.
محمود گلزاری معاون سابق وزیر ورزش و جوانان در دولت یازدهم وجود آمار بسیار بالای جوانان تحصیل کرده بیکار را از مشکلات پیش روی کشور عنوان و اظهار کرده بود: «مسوولان نظام اگر بتوانند این معضل اجتماعی را تا حد قابل قبولی کاهش دهند، بخش زیادی از ناهنجاریهای اجتماعی را کاهش داده و جوانان را در برابر هجمههای فرهنگی و اخلاقی دشمنان مصون خواهند کرد».
بد نیست دولتمردان دولت یازدهم نگاهی به سرنوشت این نهادهای غیر دولتی اما دولت ساخته در دوران اصلاحات بیاندازند و از تکرار چنین اشتباهاتی خودداری کنند. باید به این نکته اشاره کرد که فلسفه ذاتی سازمانهای مردم نهاد درست و مهم است و میتواند از ظرفیت بالای مردمی در حل بسیاری از مشکلات کشور استفاده کند اما استفاده ابزاری و سیاسی از این پتانسیلهای نهفته در دل جامعه باعث هدر رفتن سرمایههای اجتماعی و ملی میشود.