به گزارش «نسیم»، پایگاه اینترنتی حزب موتلفه اسلامی نوشت: با توجه به منویات مقام معظم رهبری در راستای نامیدن سال 1390 به عنوان سال جهاد اقتصادی به نظر شما، چه تدابیری در خصوص تحقق این مهم اندیشیده و در دست اقدام قرار داده شده است؟ بحث اعظم؛ جهاد اقتصادی، حرکت، تلاش، کوشش و پیشرفت اقتصادی کشور است و بخش مهمی از این امر در اختیار دولت است پس اگر بخواهیم فرمایش مقام معظم رهبری را در جهاد اقتصادی محقق کنیم باید عملکرد دولت را بیشتر مورد توجه قرار دهیم. البته این گفته از مجلس و قوه قضائیه رفع مسئولیت نمیکند. اما از نظر نظام قاعدتاً قوه مجریه با تصمیم گیریهایش میتواند نقش اساسی را ایفا کند؛ همچنین یک بخش تحقق این شعار مردم هستند یعنی با فرهنگسازی برای آنها در بخش خصوصی فارغ از فعالیتهای اقتصادی و دولتی میتوانند به این مهم جامه عمل بپوشانیم. مجلس شورای اسلامی در این راستا چه اقداماتی را انجام داده است؟ در بعد مجلس کاری را که نمایندگان و قوه مقننه باید انجام دهند این است که آنچه موجب ایجاد کندی و مانع در مسیر جهاد اقتصادی میشود این موانع از سر راه دولت بردارند و با نظارت بر عملکرد دستگاهها اگر رکود و سستی
مشاهده میکنند به دستگاه مربوطه از جایگاه قانونی خود تذکر دهند. ما در مجلس برای اینکه بتوانیم بر روی بررسی قوانین و رفع موانع متمرکز شویم یک کمیسیون ویژهای برای جهاد اقتصادی تشکیل دادیم و نمایندگان این کمیسیون انتخاب شدهاند و در حقیقت کمیسیون جهاد اقتصادی فعال است و بازنگری در امر قوانین اقتصادی را مدنظر قرار دادهاند. البته این را فراموش نکنید کمیسیون اقتصادی مجلس که یکی از کمیسیونهای اصلی است به امور اقتصادی کشور میپردازد. همچنین با توجه به قانون هدفمند کردن یارانهها کمیسیونی مخصوص این امر جهت نظارت بر اجرای این قانون تشکیل شد و نیز کمیسیون دیگری برای اجرای سیاست اصل 44 قانون اساسی که دستور مقام معظم رهبری در ارتباط با فعال کردن بخش خصوصی است، تشکیل شده است که تمامی این کمیسیونها در راستای همین امر یعنی جهاد اقتصادی فعالیت دارند. این فعالیتها چگونه است؟ ما اگر بتوانیم بخش خصوصی را فعال و سیاستهای تدوین شده در اصل 44 را به درستی اجرا کنیم و همچنین قانون هدفمند کردن یارانهها را بطور کامل به اجرا برسانیم همین اقدامات گامی موثر در جهت تحقق جهاد اقتصادی است البته اجرای هر دوی این قانون و اجرای صحیح آن
توسط دولت می تواند تاثیر به سزایی داشته باشد. شما به عملکرد مجلس اشاره داشتید، عملکرد دولت را چگونه ارزیابی میکنید؟ در بعد دولت به اعتقاد بنده هنوز فعالیت استثنایی در سال جهاد اقتصادی نسبت به سالهای دیگر مشاهده نکردیم. ما در سال جهاد اقتصادی انتظار داشتیم که دولت با یک فعالیت و هماهنگی مطلوبتری بین دستگاههای اجرایی به ویژه در شش ماه اول سال با مقدماتی اجرای جهاد اقتصادی را فراهم کند تا در این مدت ما شاهد جهش شاخصهای اقتصادی باشیم. شما چه عاملی را باعث عدم توفیق دولت در اجرایی شدن جهاد اقتصادی مؤثر میدانید؟ متأسفانه شروع سال 1390 به ویژه در اردیبهشت شروع خوبی نبود زیرا ما با مسأله خانهنشینی رئیس جمهور روبرو شدیم که البته بعضاً از آن با عنوان دورکاری یا قهر رئیس جمهور یاد میکنند، که همین مساله کشور را دچار رکود کرد زیرا اصلاً شایسته رئیس جمهور نبود که چنین حرکتی را انجام دهد. در این مدت و چندین هفته بعد از آن یک حالت رخوت و سستی در امر مسائل کشور به وجود آمد و بعد از آن هم ما باز متأسفانه شاهد نوعی توهمسازی برای مردم هستیم زیرا به جای اینکه به واقعیات بپردازیم و اشکالات مشاهده شده در قانون را به مجلس
منعکس کنیم تا کمیسیونهای خاص اقتصادی آن را اصلاح کنند، دست به اقداماتی زده می شود. منظور شما از توهمسازی دولت چیست؟ بحثهایی چون مطرح کردن این که به همه مردم کشور هزار متر زمین میدهیم و یا سه برابر کردن یارانههای نقدی در سال جهاد اقتصادی که همه هدفها برای تلاش اقتصادی بیشتر باید باشد تا کشور ارتقاء پیدا کند. این باعث توهمسازی میشود ؛ این روش اداره صحیح مملکت نیست. اگر ما به آمار کشورهایی که درآمد سرانهشان به مراتب بالاتر از ماست نگاه کنیم، شاهد تلاش مردم این کشورها خواهیم بود. طبیعتاً کشورهایی مانند ژاپن و کشورهای پیشرفته غربی با تکیه بر تولید و تفکر و تلاش گستردهای که مردمشان دارند و برنامهریزیهایی که دولتها انجام میدهند درآمد سرانه بالایی دارند. اما قسمت اعظم سرانه درآمد مردم کشور از نفت تأمین میشود و اگر نفت را کنار بگذاریم و درآمدها از منبع کالاهای غیرنفتی تأمین گردد ما جزو کشورهای رده پایین دنیا به حساب میآییم. در حقیقت این فروش نفت است که یک مقدار تولید سرانه درآمد را افزایش میدهد. حال در نظر بگیرید کشور ما در سال جهاد اقتصادی دائماً دم از کاهش ساعات کار، افزایش تعطیلات، کم کاری و دور
کاری میزند که این مساله شایسته ما نیست بلکه دولت میبایست همواره مشوق مردم در این عرصه باشد. نهایتاً ما به چه علت وعده سه برابر کردن یارانهها و دادن درآمدهای نفتی به مردم را میدهیم؟!! این نفت و درآمد حاصل از آن متعلق به همه نسلها است، ما باید زیرساختهای کشور را برای نسل آینده بسازیم تا شاهد یکی از پیشرفتهترین اقتصادهای دنیا در آینده باشیم. با توجه به فرصت باقی مانده چطور می توانیم در تحقق جهاد اقتصادی گام موثری برداریم؟ همه مؤلفهها در اختیار ماست از منابع خدادادی گرفته تا شرایط آب و هوایی، ژئوپولوتیک و اهمیت سیاسی ایران در منطقه و از همه مهمتر نیروی جوان تحصیلکرده در کنار هم میتواند در چشمانداز 20 سالهای که مقام معظم رهبری برای ما ترسیم کردهاند، موثر باشند. ما معتقدیم که هنوز دولت نتوانسته با این توهمسازیها که عرض کردم نیروهای گسترده و خوب انسانی را در سال جهاد اقتصادی بسیج کنند و در راستای تحقق فرمایش مقام معظم رهبری به کار گیرد و همانطور که رهبر انقلاب فرمودند عنوان سالها محدود به همان سال نمیشود بلکه همه ساله ادامه دارد چنانچه سال گذشته به عنوان «سال همت مضاعف و کار مضاعف» بود ولی خود در حکم
شروع یک حرکت فرهنگی و اقتصادی در جامعه بود که باید ادامه پیدا کند امسال نیز همین طور است و این شعار مختص امسال نیست بلکه باید ادامه یابد و شالوده و بنیان این حرکت اقتصادی باید در کشور پایهگذاری شود و نمودهایی از اجرای آن را در سال 90 مشاهده کنیم. به اعتقاد برخی از منتقدین یکی از علل عدم تحقق این شعار نبودن حس یا بستر مناسب است نظر شما چیست؟ ما باید برای تحقق سال جهاد اقتصادی دستورات قرآن را دراین زمینه مدنظر قرار دهیم. بنده معتقدم که نفت متعلق به همه افراد جامعه است و قانون هدفمند کردن یارانهها یک حرکت بسیار ارزنده است اما این بدان معنا نیست که ما درآمد نفت را بین مردم بدون اینکه کاری انجام دهند، تقسیم کنیم. نکته دوم که باید مورد توجه قرار گیرد این است ما باید بتوانیم این درآمدهای نفتی را درست هزینه کنیم الان متأسفانه 100 درصد درآمدهای نفتی صرف پرداخت یارانه های نقدی به مردم میشود به طوری که بخش تولید و کشاورزی لطمه دیده است زیرا در این بخش با وضعیتی که از جهت انرژی پیش آمده برای تولید کننده هیچ سودی متصور نیست و حمایتهایی که در قانون هدفمندسازی یارانهها در نظر گرفته شده بود دراختیار تولید کننده از سوی
دولت قرار نگرفت. بعضاً برخی از تولید کنندگان به ما منعکس کردهاند که سال آینده با این شرایط به تولید دست نخواهند زد و این در جهت خلاف حرکت جهاد اقتصادی است و این نمونهها که به ما منعکس میشود دردآور است مثلاً فردی با داشتن چندین فرزند معلول مبلغ دریافتی را صرف مواد مخدر خود میکند و یا خانوادهای که تعداد فرزندان آن بسیار زیاد است مثلاً 10 تا 15 فرزند دارد مبلغ زیادی را دریافت میکند حال بر فرض 3 برابر شدن یارانهها چه انگیزهای برای کار و تولید در خانواده به وجود میآورد و اینها متأسفانه شعارهایی است که صرفاً به اعتقاد من برای جلب آرای عمومی دولت و در حقیقت شخص رئیس جمهور است و نهایتاً این وضع نامطلوب حاکم است. پس بنابر این فرهنگسازی و تمسک به فرهنگ قرآن و اسلام میتواند راهگشا باشد. شکل گیری یک مجلس قوی و مقید به آرمانهای نظام می تواند در تداوم مسیر جهاد اقتصادی کمک کند و انتخابات مجلس پیش روی ما است. به نظر شما جریانی که در مقابل جبهه اصولگرایی در انتخابات رقابت میکند چه جریانی است؟ ما همیشه از ابتدای انقلاب اصولاً دو جریان را در کنار هم داشتیم که با هم رقابت میکردند در یک مقطع زمانی مجمع روحانیون و
جامعه روحانیت مبارز بود که وارد عرصه انتخابات میشدند و با اسامی مختلف با یکدیگر رقابت میکردند گاهی هم با عناوین اصولگرا و اصلاحات آمدند اما در این انتخابات ما نگران یک جریان خزندهای هستیم که با برنامهریزیهای کلان شاید از مدتها قبل و به اصطلاح امکانات غیرقانونی و قدرت اجرایی برای انتخابات برنامهریزی میکند بنده فکر میکنم این جریان خزنده که متصل به بخشی از دولت است تقریباً برای مسئولین هم روشن است، فعال هستند. من معتقدم در انتخابات آینده جریانی که بطور خزنده مقابل جریان اصولگرایی قرار میگیرد جریان انحرافی است که از قدرت و ثروت دولت بطور غیرقانونی استفاده میکند. هشدار مقام معظم رهبری هم همین امر بود، خوشبختانه افتخار ما این است که در انتخابات با حضور خود و همچنین شاکله قانون اساسی ما شورای نگهبان اجازه نمیدهد که این تحرکات غیرقانونی شکل بگیرد البته سخنان مقام معظم رهبری در مقاطع انتخابات این هوشیاری لازم را به مردم خواهد داد که با درایت مسئولین نیز ما یک انتخابات خوبی را شاهد باشیم. به نظر شما محورهای ایجاد وحدت چیست؟ جنبههای ایجاد وحدت باید با رفع موانع وحدت برداشته شود؛ یکی از موانع وحدت
اتهامزنیها به گروههای سیاسی و افراد مختلف است. این اتهامزنیها باید برداشته شود جامعه ما یک جامعه با تفکر باز و آزاداندیشی است ما نمیتوانیم با حرکتهای افراط و تفریطی این اتحاد را ایجاد کنیم ما باید پذیرای همه تفکرات باشیم که چارچوب نظام ما را قبول دارند. چارچوب نظام ما هم رهنمودهای حضرت امام(ره)، قانون اساسی و اصل ولایت مطلقه فقیه و چارچوبی است که مقام معظم رهبری تبیین میکنند. تمام کسانی که این چارچوب را پذیرفتهاند باید تمام قدرت در جذب اینها باشد نه اینکه با تهمتزنی و افترا بخواهیم اثبات کنیم که این فرد درچارچوب نیست تلاش همه بر این است که اگر هم در حقیقت شبههای وجود دارد ما باید شبهه را به سمتی تعبیر کنیم که این فرد در چارچوب نظام است. تلاش بعضی از جریانهای متصل به دولت این است که افراد را به انواع مختلف از چارچوب نظام خارج حساب کنند اگر ما انتقادها را بپذیریم و اجازه بحث را در چارچوب و اصولی که گفتم، بدهیم نهایتاً میتوانیم وحدت را ایجاد کنیم. بحث بعدی این است که ما نظام شایستهسالاری را در کشور حاکم کنیم مدیران ما باید در هر رده ای که قرار میگیرند شایستهترین فرد برای مسئولیتش باشد شما
نمیتوانید فردی را مدیر دستگاهی بگذارید که اصلاً به آن دستگاه وارد نیست و حال بخواهد پرسنل بسیار زیادی که متخصص هستند زیر نظر او فعالیت کنند. قطعاً آنها دلزده خواهند شد. پس اینجا بحث مدیریت علمی و اسلامی بر مبنای شایستهسالاری در مدیریت کشور مطرح میشود. اشاره ای به اتهامات رسانه ای کردید. در رسانهها نسبت به عملکرد و موضعگیری یا سکوت شما در مقطع انتخابات سال 88 مطرح شد، لطفاً در این خصوص بیشتر توضیح دهید؟ اولاً بنده در انتخابات از هیچ کاندیدایی حمایت نکردم، این امر در رسانهها موجود است. بعد از انتخابات هم مواضعم را صریحاً بیان کردهام. بنده رهنمودهای حضرت امام، قانون اساسی، و اصل ولایت مطلقه فقیه و پاسداری از این اصول را در چارچوب رهنمودهای مقام معظم رهبری که فصل الخطاب در همه امور است مسیر حرکت خود قرار دادم و این را هم بارها اعلام کردم. به عنوان نمونه در انتخابات مجلس ششم که بحثهای زیادی پیش آمد و موجب بازشماری آراء شد. زمانی که مقام معظم رهبری اعلام کردند و حکم حکومتی صادر شد بنده و دوستانم در حزب موتلفه اسلامی و بسیاری از تشکلهای همسو فرمایش ایشان را پذیرفتیم و دیگر اعتراضی نداشتیم. زیرا ما معتقدیم
نهایتاً فرمایش معظم له فصل الخطاب است. در خصوص انتخابات دهم ریاست جمهوری نیز با سخنرانی ایشان در حقیقت پرونده اش بسته شد. ولی برخی از آقایان به اعتراض خود ادامه دادند و این در حالی است که من شخصاً بحثی نداشتم. اما متأسفانه ما شاهد این اتهامات هستیم؛ چنانچه در دهه شصت نیز کسانی بودند که حضرت آیت الله مهدوی کنی و جامعه روحانیت مبارز را به عنوان کسانی که اسلام آمریکایی دارند تلقی میکردند و خودشان را دارای اسلام ناب پیامبر(ص) میدانستند همان زمان و در آن شرایط جامعه روحانیت را متهم میکردند و در قبال آنان موضع میگرفتند. اکنون که نگاه میکنیم کسانی که در انتخابات دوم خرداد در دولت ششم و هفتم روی کار آمدند که اصلاحطلبان را یک ودیعه الهی میدانستند و در مقابل آقای ناطق نوری ایستادند حال آنان را در جبهه اصولگرایی میبینیم که خود را اصولگرای ناب میدانند و کسانی را مثل ما که از ابتدا در خط اصولگرایی بودیم و با جریانات باد و امواج حرکت نکردیم نواصلاحطلب تلقی میکنند من معتقدم این شبه اصولگرایان یا به تعبیر دیگر اصولگرانمایان برای مردم شناخته شدهاند و آنها نمیتوانند از سابقهای که دارند فرار کنند و خودشان را به
عنوان اصولگرای ناب جا بزنند. مقصود شما از اصولگرای ناب چه افراد یا طیفی هستند؟ به عقیده بنده اصولگرای ناب، اصولگرایی است که منشور جامعتین را در حقیقت بپذیرد و حضور حضرت آیت الله مهدوی کنی را در انتخابات مغتنم میشمارد و نه اینکه دم از ناسازگاری بزنند. همین افرادی که در رسانهها اتهاماتی را علیالاصول شروع میکنند و با اتهام زدن خود را بالا میکشند. کسانی که در دوران اصلاحات با جریان اصلاحات همخوان شدند و هنگامی که دولت اصلاحات رو به افول رفت و دولت نهم و دهم پا به عرصه گذاشت با این دولت نیز همراه شدند تا جایی که در مجلس نیز همین افراد کار را مشکل کردند یعنی در مجلس اگر کوچکترین حرکتی میخواهید انجام دهید با وارد کردن انواع و اقسام اتهامات سعی در جلوگیری از حرکت میکردند. در صورتی که مجلس و نماینده سیاستش باید حمایت از دولت باشد زیرا این دولت هم دولت جمهوری اسلامی است اما اگر انتقادی هم بر عملکرد آن وارد باشد این انتقادات باید با شهامت بیان شود زیرا عدم بیان این انتقادات باعث میشود به سمتی برویم که دولت یک اقتدار دیکتاتورمآبانه برای خودش قائل شود و خود را فعال مایشاء بداند. قوانین مجلس، نظر شورای نگهبان و
آنچه در مجمع تشخیص مصلحت نظام به عنوان قانون ارجاع شده است را قبول نمی کند و پذیرا نیست. اگر مجلس در این امر مقتدر نباشد ما به سوی یک دیکتاتوری ناخواسته حرکت خواهیم کرد. جالب آنجا است بعد از جریانات اردیبهشت سال 90 که دولت دهم رو به افول گذاشت این افراد که پرچمشان در جهت باد خوب حرکت میکند به دنبال فرد دیگری میگردند که به دنبال او حرکت کنند و با سوار شدن بر موج آن فرد ادامه مسیر دهند. شما نگاه کنید عملاً جلوی حرکتهایی که در اجرای قانون عفاف و حجاب (که مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی است که در رأس این شورا رئیس جمهور قرار دارد) توسط آقای احمدی نژاد گرفته میشود. در همین دولت دهم به مساله حجاب و چادر در نشریه خاتون حمله میشود و آن را اقتباس شده از مجالس عیش و نوش کشورهای غربی مطرح میکنند کدامیک از این مواضع را آقای خاتمی جرأت داشت اتخاذ کند؟! دوستانی که میآیند و نهایتاً ما را به نواصلاحطلبی متهم میکنند اگر روی اصول حرکت کنند، اینها باید شدیدتر از ما نسبت به حرکتهای دولت نهم و دهم معترض باشند. در صورتی که در این گروه افرادی را میبینیم که با دولت اصلاحات بودند و الان هم در مقابل این حرکتها ساکت هستند پس
نشان میدهد این حرکتها، حرکتهای سیاسی و نشأت گرفته از زد و بندهای سیاسی است که متأسفانه در کشور ما که یک کشور اسلامی است نباید مطرح باشد. این افراد متأسفانه این مساله را در کشور باب نمودند که این خلاف دستور قرآن و آنچه که مقام معظم رهبری مبنی بر عدم اتهامزنی به افراد مطرح کردند، است. البته حیات اینها در گرو ایجاد شبهه