شبکه‌های استانی، عقب افتاده از مسائل روز استان

کدخبر: 2373954

محمدرضا امامقلی، فعال رسانه‌ای گفت: تولیدات صداوسیمای استان هیچ نسبتی مشکلات استان‌ها ندارد. صداوسیمای مراکز استانی بحران مخاطب دارند و علت عمده آن این است که مردم هیچ ارتباط معناداری بین مطالبات خودشان و برنامه‌های شبکه‌های استانی پیدا نمی‌کنند.

درچندسال اخیر مشکلات استان‌ها و نوع مواجه رسانه‌های محلی و سراسری با آن، اینطور نشان می‌دهد صداوسیما برای حل مشکلات استان‌ها، قدم‌های محکم و جدی برنداشته است. در چندماه گذشته در چند گزارش به بررسی شبکه‌های استانی پرداختیم؛ و در این گزارش نیز قصد داریم تا با گفتگوی تفصیلی با یکی از فعالین رسانه‌ای استانی، ابعاد دیگر این مسئله را بررسی کنیم. در این گزارش با محمدرضا امامقلی مدیرحوزه هنری قزوین و فعال رسانه‌ای به گفتگو نشستیم.

امامقلی یکی از چالش‌های اخیر صداوسیما را گسترش بعد فنی بدون افزایش میزان تولید، بیان کرد و گفت:«صداسیما آنتن و شبکه‌ها را تا حدامکان زیاد کرد، اما هیچ‌فکری برای افزایش تولید نکرد در نتیجه ما شبکه‌های انتشار و بستر پخش زیادی داریم که به تناسب آن تولیدی شکل نمی‌گیرد به همین دلیل هم تعداد زیادی شبکه داریم که محتوای تکراری پخش می‌کنند. مراکز استانی هم دچار همین مشکل هستند؛ تأسیس شدند، آنتن ۲۴ ساعته گرفتند، اما قادر به تولید محصول با کیفیت برای پرکردن این حجم از زمان نیستند. دلایل متفاوتی برای آن بیان می‌کنند که یکی از آن‌ها کمبود بودجه است. خب اگر کمبود بودجه داشتید، چرا شبکه تأسیس کردید؟ مگر مدیریت، توجه همین موضوعات نیست؟ مگر مدیر نباید براساس منابع‌مالی آنتن را گسترش دهد تا توسعه نامتوازن رخ ندهد؟»


امامقلی اصلی‌ترین دلیل مخاطب نداشتن تولیدات صداوسیما را دور بودن از مسائل روز کشور بیان کرد و گفت:«تولیدات صداوسیما به تناسب هزینه‌ای که برای آن‌ها می‌شود، کیفیت مطلوبی ندارند. دلیل آن هم این است که هیچ ارتباط معنا داری بین تولیدات تلویزیون و مسائل روز کشور وجود ندارد. صداوسیما به نظام مسائل کشور سطحی نگاه می‌کند و همیشه از مسائل روز مردم عقب می‌ماند. برای رفتن در این مسیر، صداوسیما به اتاق فکر نیاز دارد و اینکه تا الان نداشته بخاطر این است که رسانه‌ملی گفتمانی ندارد که بر مبنای آن اتاق فکری داشته باشد.»

محمدرضا امامقلی

مدیر حوزه هنری قزوین راهکار نزدیکی صداوسیما به مسائل مردم را تدوین سند زیست‌بوم، بیان کرد و گفت: «صداوسیما فاقد گفتمان مشخصی است و این موضوع شبکه‌های استانی را هم درگیر کرده است. صداوسیما، زیست‌بوم را در لهجه و آداب و رسوم و امکان تاریخی خلاصه می‌کند. وقتی می‌گوید تولید تلویزیونی عطف به زیست‌بوم از همین جنس است. همینکه برنامه‌ای بسازیم و لهجه شخصیت اصلی با لهجه مردم استان همخوانی داشته باشد یا در امکان تاریخی همان استان تولید شده باشد پس ما مناسب با زیست بوم، تولید استانی کردیم. درحالی که تدوین سند زیست بوم برای صداوسیمای مرکز یک استان، از نان شب واجب‌تر است. مراکز استان‌ها باید یک سند تجمیعی از مسائل و ابعاد مختلف زیست‌بوم استان داشته باشند سندی که هم ویژگی‌های دموگرافی و هم نظام مسائل استان را در بربگیرد. برای مثال صداوسیما باید بداند خصوصی‌سازی مردم استان‌های صنعتی را زمین زده است. بخش عظیمی از مردم استان‌های صنعتی کارگر‌هایی بودند که حالا بیکار شده‌اند. استان با مشکل بیکاری روبه رو است. اما تولیدات صداوسیمای استان هیچ نسبتی با این مشکلات ندارد. بخشی از این عدم تناسب از روی غفلت است و بخشی از روی تغافل. همین که صداوسیما هیچ سند پشتیبانی از زیست‌بوم ندارد نشان دهنده غفلت سازمان است.»


این فعال استانی درباره ساز و کار اشتباه مدیریت در شبکه‌های استانی، گفت:«صداوسیما اقتضائی مدیریت می‌شود و در ارتباط با مسائل امنیتی هم بیشتر ظهور و بروز پیدا می‌کند. مدیرکل صداوسیمای هراستان در شورای تأمین استان عضو است، اما مدیر سازمان عموماً منفعلانه به بحث‌ها وارد می‌شود، هیچ‌وقت چالشی ایجاد نمی‌کند، مسئله‌ای طرح نمی‌کند تا مشکلی را رفع کند. همیشه بله قربان‌گوی شورای تأمین است چراکه بخشی از بودجه شبکه، استانی تأمین می‌شود. مدیران جسوری باید بر این مسند بنشینند تا این مسائل برایشان بی‌اهمیت باشد و راحت بتوانند حق مخاطب را بگیرند.»

محمدرضا امامقلی

امامقلی درباره بحران مخاطب شبکه‌های استانی، گفت:«یکی از جنبه‌های مهم قدرت، مخاطب است. صداوسیمای مراکز استانی بحران مخاطب دارند و علت عمده آن این است که مردم هیچ ارتباط معناداری بین مطالبات خودشان و برنامه‌های شبکه‌های استانی، پیدا نمی‌کنند. اتفاقا آن بخش‌هایی از برنامه‌های شبکه‌های استانی پر بیننده‌تر است که این اتفاق در آن افتاده است. اما چرا این اتفاق نمی‌افتد؟ اول همان بحث‌های بودجه‌ای و وابستگی مالی است و دوم بحث نیروی انسانی است.»

او درباره ضعف نیرو انسانی در صداوسیما بیان کرد:« صداوسیما، نیروی انسانی جسور ندارد که این بحث‌ها را پیگیری کند و تولید کند؛ حراس همیشه مارپیچ سکوت ایجاد می‌کند و این ملاحظات مختلف ایجاد شده که مطالبات مردم مطرح نشود. کل صداوسیما با چالش نیروی انسانی ناکارآمد مواجه است. صداوسیما، تولید کننده تراز ندارد؛ کسی که فهم محتوایی قویی داشته باشد و بتواند ناظر بر مسائل و قدرت تحلیل شخصی کار‌های عمیقی بسازد. مردم به مهارت‌ها و چیز‌هایی نیاز دارند که صداوسیما به آن‌ها آموزش نمی‌دهد. صداوسیما فکرمی‌کند بخاطر قدرت آنتن و دسترسی به برخی اخبار، می‌تواند مرجعیت افکار را در دست بگیرد و فکر می‌کند همه مردم به صداوسیما نیاز دارند؛ پس تلاشی برای جذب مخاطب نمی‌کند. این انحصار صداوسیما به مشارکت و تضارب آرا آسیب جدی می‌زند.»

 

منبع: خبرگزاری دانشجو
ارسال نظر: