معاون تبلیغ مرکز تخصصی مهدویت: علائم ظهور زمانی اتفاق می‌افتد که شرایط ظهور آماده باشد

کدخبر: 1004746

حجت‌الاسلام نصوری در گفتگوی تفصیلی با «نسیم» ضمن انتقاد از سوق دادن ذائقه‌ها به سمت تطبیق علائم ظهور، گفت: معرفت به امام زمان(عج) اگه مورد توجه قرار نگیرد، انحرافات در جامعه ایجاد می‌شود

به گزارش خبرنگار فرهنگی«نسیم» حجت الاسلام محمدرضا نصوری، معاون تبلیغ و ارتباطات مرکز تخصصی مهدویت در آستانه نیمه شعبان ضمن حضور در محل این خبرگزاری در گفتگویی تفصیلی به بررسی ابعاد مختلف جربان های انحرافی مهدویت پرداخت. آنچه از نظر می گذرانید مشروح این گفتگو است.

نسیم: خواستگاه های ادعاهای انحرافی در حوزه مهدویت را برای مخاطبین ما معرفی بفرمایید.

نصوری: قبل از طرح خواستگاه ها باید دو مقدمه طرح شود. برای اولین مقدمه باید به سوره ذاریات آیه 56، که یکی از آیات کلیدی ما است؛ اشاره کنم. خداوند می فرماید انتظاری که من از شما انسان ها دارم، این است که به عبودیت و بندگی برسید در حالی که همه این قسمت از آیه را رسیدن به قله ی عبادت معنا می کنند.

برای رسیدن به قله عبودیت چه چیز نیاز است؟

خداوند به انسان می گوید به قله عبودیت و بندگی دست یاب؛ برای رسیدن به قله چه چیز نیاز است؟ نقشه، نقشه خوان و آمادگی نیاز است؛ این سه امر اگر باشد اصل برقرار است و اگر نباشد انسان گمراه می شود؛ منظور از نقشه قرآن، نقشه خوان امام و آمادگی انسان است؛ اگر نقشه قلابی باشد انسان به قله نخواهد رسید، بلدراه قلابی باشد یا آمادگی انسان وجود نداشته باشد، انسان به قله نخواهد رسید.

اگر بخواهید به قله دماوند بروید باید بدن آماده ایی داشته باشید و اگر فرد ورزیده نباشد نمی تواند تا قله راه یابد؛ اگر فرد ورزیده باشد باید امکانات و تدارکات را آماده کرده باشد؛ برای رسیدن به قله بندگی خداوند نیز چنین است؛ اگر ما بتوانیم خود را به امام و قرآن نزدیک کنیم آمادگی ما خواهد رسید.

اینکه در خانه قرآن داشته باشیم، امام را دوست داشته باشیم شرط نیست؛ این مهم است که چه میزان از فرامین امام و قرآن را اجرا می کنیم؛ در قرآن می فرماید حسادت، مال غیر، غیبت، تهمت و... فرد را بیچاره می کند؛ وقتی این فرامین عملی اجرا نشود نشان از این دارد که معرفت به قرآن وجود ندارد؛ چنین فردی در تمام راه خواهد لغزید.

این مسئله در خصوص امام نیز صدق می کند؛ در زیارت امام زمان می خوانیم سلام بر تو که سرچشمه حیات هستی؛ فرد صبح از خواب بر می‌خیزد و می گوید امام زمان پول ندارم، مریض دارم، بچه پشت کنکور دارم و...؛ وقتی تنها گرفتاری هایم را به امام زمان می گویم یعنی امام را برای یک بخشی از زندگی خود می خواهم و برای حاکم بودن بر تمام زندگی خود نمی خواهم.

فاصله از امام زمان(عج) به معنای نداشتن معرفت است

چنین فردی هر لحظه از امام فاصله می گیرد، فاصله از امام به معنای نداشتن معرفت است؛ نداشتن معرفت نیز سبب گمراهی است؛ جهل همین است؛ در زیارت حضرت عباس (ع) می خوانیم "سلام بر تو که عبد صالح و مطیع خداوند و رسولش هستی"، چنین شخصی به دلیل داشتن شناخت چنین خطاب شد ولیکن فردی چون شمر که جانباز جنگ صفین، همرزم اباعبدالله (ع)، آموزنده نماز شب و... بود، در انتها چه کاری کرد؟

معرفت به امام اگه مورد توجه قرار نگیرد، لغزش، بدعت و انحرافات در جامعه ایجاد می‌شود

شمر امام را به خوبی می شناخت ولیکن نزدیک به امام نبود به این دلیل جهل داشت و گمراه شد؛ این مقدمه را برای این عرض کردم که این معرفت تا اندازه ایی مهم و زیبا است که اگر مورد توجه قرار نگیرد لغزش، بدعت و انحرافات در جامعه ایجاد خواهد شد.

ما باید در تمام زمینه ها به خصوص در مباحث معرفتی مهدویت، از خداوند طلب یاری کنیم؛ ما همواره به دنبال فریب خورده ها می رویم؛ باید با فریبکار کار داشت نه اینکه دنبال فریب خورده برویم؛ تا جریان انحرافی معرفی می شود همه می پرسند چیکار کردند؟ چه کسانی بودند؟

ما اولین گروهی بودیم که مستند "ظهور بسیار نزدیک است" که در سال 88 آمده بود، را نقد کردیم. روزی فردی به صراحت گفت بگویید چه کسی این کارها را کرده است؟ به طور کامل در فضایی دیگر می رفتند؛ باید به دنبال نگاه اصلی رفت تا بتوان آن را درمان کرد.

خواستگاه های ادعا و انحراف در مهدویت/دخالت افراد غیر متخصص در مبحث تخصصی مهدویت

خواستگاه هایی که متاسفانه باعث می شود ادعا و انحراف ایجاد شود چند نکته است؛ دخالت افراد غیر متخصص در مباحث کاملا تخصصی یکی از موارد ایجاد انحراف است؛ در ایام ظهور، شرایط ظهور، ملاقات امام زمان و... که مباحثی کاملا تخصصی است، منبری بر بالای منبر می گوید "عن قریب است ظهور رخ دهد" هر چند که با نیت ایجاد شوق ظهور در ملت است ولیکن با تشنه شدن فرد و رخ ندادن ظهور یاس و ناامیدی فرد را فرامی گیرد.

منبری باید توجه داشته باشد اگر فضای التهاب این چنینی ایجاد شود و اگر فردی ادعای ظهور کند، چه خواهد شد؟ زمانی که داعش ایجاد شد بسیاری از بزرگان می گفتند سفیانی است و من می گفتم باید همزمان یمانی رشد کند، آغاز قیام وی در ماه رجب است؛ پاسخ این بود که حالا اتفاق خواهد افتاد؛ با ابراز چنین گفته هایی افراد مدعی یمانی ظاهر شدند؛ برخی خود ادعای یمانی بودن نکردند ولیکن دیگران گفتند وی یمانی است.

چرا ذائقه را به سمت تطبیق دادن علائم ظهور سوق می دهید؟

این نوع نگرش با توجه به اینکه مبنا داریم، وجود دارد؛ مقام معظم رهبری در سال 90 بسیار زیبا فرمودند که "تطبیق علائم ظهور غلط و انحراف است"؛ وقتی ایشان می گویند غلط و انحراف است، پس چرا ذائقه را به سمت تطبیق دادن علائم ظهور سوق می دهید؟ چرا ذائقه را به سمت ملاقات با امام زمان سوق می دهند؟

آیا مردم زمان غیبت وظیفه ملاقات با امام زمان دارند؟ شمر روی سینه امام رفت ولیکن امام را بعنوان امام نمی شناخت؛ دیدن امام لطف است و نمی خواهم بگویم لطفی ندارد؛ اصلا عشق انسان این است که امام خود را ببیند ولیکن آیا دیدن امام در زمان غیبت وظیفه است؟ این مسائل از سوی افراد غیر متخصص در امور تخصصی است؛ باید زمینه هایی برای ظهور ایجاد شود.

زمینه برای ظهور فراهم شود علائم ظهور نیز محقق خواهد شد

زمینه برای ظهور فراهم شود علائم ظهور نیز محقق خواهد شد که زمینه ظهور در حیطه ما انسان هاست ولیکن علائم در حیطه اختیار انسان نیست و خداوند باید انجام دهد؛ دخالت افراد غیر متخصص خواستگاهی برای انواع ادعاها می شودکه در این عرصه بسیار زیاد است.

علی بن مهزیار اهوازی کیست؟

اگر در جامعه از مردم بپرسید علی بن مهزیار اهوازی کیست،خواهند گفت همان کسی که قبر وی در اهواز است؛ در حالی که او نیست؛ علی بن مهزیار اهوازی وکیل امام عسگری (ع) بود که دارای دو کتاب است؛ دستیار نائب اول شد؛ اصلا ارتباطی با آن کسی که مردم به عنوان علی بن مهزیار اهوازی می شناسند، ندارد.

این کاری کاملا تخصصی است به عبارت دیگر موجی ایجاد می شود که ذائقه را به سمت دیدار و علائم ظهور سوق می دهد؛ این موارد مسائل را خراب می کند و ادعاها را زیاد می کند.

دومین خواستگاه انحراف در مهدویت توهم، خیال‌پردازی و داستان سرایی است

دومین خواستگاه توهم، خیالپردازی و داستان سرایی است؛ موردی داشتیم در یکی از استان های غربی فردی با نام ع-ق به راحتی ادعای امام زمانی می کرد؛ این فرد روزی به تهران آمد و سمت بیت رهبری گفت آقای خامنه ایی کنار برو که نیاز به نائب ندارم و خودم آمده ام؛ چنین فردی مشخص است توهم دارد ولیکن همین فرد متوهم بسیاری از افراد را به درو خود جمع کرد.

یکسری نابسامانی های اعتقادی وجود دارد که افراد به دنبال ناجی هستند چرا که پریشان و گرفتار است و می خواهد حاجت بگیرد؛ افراد با خود می گویند اگر شد که شد اگرم نشد که چیزی از دست نداده ام؛ یا فردی به نام ح-ق در کرج بود که روابط غیر اخلاقی و غیر شرعی با خانم ها ایجاد می کرد و هیچ شان انسانی را رعایت نمی کرد.

افراد مستاصل ،گرفتار و مشکل دار از نظر روحی و روانی دور این افراد جمع می شوند؛ م-ب گروهی به نام ابرآگاهی ایجاد کرده است که به افراد شربت روانگردان می داد و افراد را در خلسه می برد و مسائل غیر اخلاقی داشت؛ چه کسانی سراغ این گونه افراد می روند؟

بانویی که خداوند چند سال به وی اولاد نداده است سراغ این افراد می روند؛ فردی که بیماری وی را خسته کرده است، فردی که اصرار به استجابت دعای خود دارد و... به سراغ چنین افرادی می روند؛ جزیره خضرا داستان و جریانی بود که برخی افراد ایجاد کردند؛ اگر بخواهند جزیره خضرا را ثابت کنند می گویند در مدیترانه یا مثلث برمودا است؛ فرض کنید به جوان امروز بگویید امام زمان در مثلث برموداست، جوان خواهد گفت امام زمان هنوز نیامده جان این تعداد انسان را می گیرد اگر بیاید چه خبر خواهد شد!

با طرح داستان ساختگی جزیره خضرا و توصیف آن، جوان از امام زمان فاصله می گیرد

با داستان جزیره خضرا و توصیف آن جوان از امام زمان فاصله می گیرد و سراغ امام زمان نخواهد رفت؛ امام باقر (ع) می فرماید "امام زمان دست بر سر انسان ها می کشد و عقول انسان ها را کامل می‌کند"؛ از این طرف امام باقر می گویند کار امام زمان تعلیم و تربیت و فرهنگی و علمی است، از آن طرف با داستان جزیره خضرا نگاه جنگ و خونریزی ایجاد می شود و جوان سراغ امام زمان خود نمی رود.

در داستان سرایی ها ملاقات هایی که افراد تعریف می کنند؛ نمی خواهیم بگوییم خیلی از ملاقات ها دروغ است بلکه می گوییم فرد توهم دارد؛ از کجا ادعای دیدار امام زمان دارید؟ خانمی در تهران ادعا می کرد امام زمان قصد ازدواج با من را دارد؛ این خانم می گفت امام گفته است نمی آیم چون اگر بیایم باید بکشم پس نمی آیم که نکشم.

خواب در مسائل شرعی حجیت ندارد و مبنا و تکلیف آور نیست

داستان های ساختگی افراد مدعی را رشد می دهد و در پی آن خواب سازی زیاد می شود؛ خواب در مسائل شرعی حجیت ندارد و مبنا و تکلیف آور نیست.

از همان خانم هفت کتاب با مجوز چاپ شده بود؛ یکی از مسئولین وزارت ارشاد وقت در آن زمان در نمایشگاه طلیعه ظهور در قم، که من جلسه ایی در خصوص اعترافات همسری این خانم داشتم، مسئله را جویا شد و من نیز توضیح دادم و وی گفت چه ادعای بیهوده ایی دارد؛ به این مسئولین گفتم همین خانم در تهران چهارصد محفل بالای هزار نفر داشته است.

به این مسئول گفتم مجوزهایی که شما می دهید حمل بر تائید این افراد است؛ کتاب هایی از این خانم با مجوز وزارت ارشاد چاپ شده است؛ این مسئول گفت یادداشت کنید من پیگیری میکنم، من گفتم اگر مسئول خوبی باشید یادداشت نمی‌خواهید بلکه همین الان تماس میگیرید..

در بسیاری کتابها برای تغییر ذائقه مردم برای دیدار امام زمان، داستان سازی می کنند؛ خانمی در شمال کشور خانه اش را کعبه کردند و برای ورود به خانه ذکر داشتند، ادعا می کرد فرشته وحی همراه من است، قدرت ذهن خوانی دارم، بخشش گناه می کنم؛ خداوند ستارالعیوب است، تو چه کسی هستی که بخواهی بخشش گناه کنی؟

معرفت بسیار مهم است؛ باید تلاش کرد آن معرفت اتفاق افتد؛ من به عنوان متولی اگر تلاش بر ایجاد معرفت نکنم این مسائل رشد خواهد کرد.

نقش عوامل خارجی در رشد بسترهای انحرافات مهدویت

مورد بعدی نقش عوامل خارجی در خواستگاه ها است؛ معمولا استعمار در کشورهای اسلامی در پنج محور فعالیت می کند؛ استعمار دولت سازی می کند یعنی خود در راس کشوری قرار نمی گیرد بلکه فردی را در راس آن کشور قرار می دهد که نمونه این روش را زیاد دیده اید، به طور مثال ابومازن در فلسطین، در حجاز و ایران و... نیز رخ داده است.

دولت سازی، ملت سازی، نخبه سازی، فرهنگ سازی و فرقه سازی

روش دوم استعمار ملت سازی است؛ استعمار از حزب یا جناحی در یک کشور که در حال رشد است حمایت می کند؛ روش سوم نخبه سازی است؛ افراد را می گیرد که رشد می کنند و اگر با این افراد برخورد شود بحث حقوق بشر را پیش می کشند، این گونه افراد اصولا در عرصه های فرهنگی و ورزشی هستند.

روش چهارم استعمار فرهنگ سازی است؛ فرهنگ سازی می کنند که مسیحی ها با وجدان هستند و بهایی ها مهربان هستند؛ در حالیکه در واقع این چنین نیست؛ با بهایی برخورد و نشست و برخاست داشته ام و می دانم بسیار افراد کثیفی هستند که ارزشی برای زندگی ندارند؛ فرهنگ سازی کردند که ما آنها را با صفت مهربانی می شناسیم.

روش آخر استعمار مذهب سازی و فرقه سازی است؛ آن هم در جایی که ببینند بدعت و انحراف ایجاد شده تا بدعت و انحراف را تقویت کنند؛ بحث نیابت امام در زمان غیبت اختلاف بین اصولیون و اخباریون را ایجاد کرد، همین اختلاف باعث شد عده ایی به دنبال ایجاد فرقه جدید بروند؛ از دل گروه اخباریون شیخیه بیرون آمد؛ بعد بابیت، بهایت آمد؛ ما می گوییم انگلیس درست کرد درحالیکه این چنین نیست بلکه بدعت ایجاد شده را تقویت کردند و رشد دادند.

در بحث ادعا نیز چنین است؛ برخی مواقع ادعاها نیز آنور آبی است؛ آقایی هشت سال در خط مقدم جنگ بود؛ ادعای خدایی کرد؛ در ابتدا ادعای استادی در سیر و سلوک کرد؛ مسجد جامعی را گرفته بود و جلسات برقرار می کرد و این به دلیل خلا معنوی در جامعه بود.

این گونه نیست که فرد با خواندن دو کتاب بتواند عرفان تدریس کند

عرفان خواندن کار هر کسی نیست، این گونه نیست که فرد با دو کتاب خواندن بتواند عرفان تدریس کند؛ ولیکن الان در حال باب شدن است؛ فرد باید خود به عرفان دست یابد؛ افرادی همچون آیت الله بهجت، آیت الله قاضی طباطبایی، آیت الله جوادی آملی و... که به درجه عرفان رسیده باشند توانایی تدریس در این حوزه را دارند.

عارف بازی نمی کند، برخی در این حوزه بازی می کنند، اسرائیل به آقای غ بسیار کمک کرد؛ دفتری در برجی در دبی داشت؛ بعد از ادعای استادی در عرفان، گفت من شعیب بن صالح هستم، بعد ادعای یمانی بودن کرد و در سال 80 ادعای امام زمانی کرد و دو سال بعد ادعای خدایی کرد، مردم به وی سجده میکردند و عبادات و ذکر و... داشتند.

همه اینها نشان از این دارد که تحریکات وحمایت ها از آن سو بی تاثیر نیست؛ بی توجهی به فرائض، اخلاق، معنویت و فاصله گرفتن از علما، عدم تبیین و روشنگری مبانی از سوی علما و... از جمله خواستگاه ها است.

نسیم: در حوزه مهدویت ادعاهای انحرافی به چند دسته تقسیم می شوند؟

نصوری: امکان دارد فرد با انگیزه های مختلف ادعاهایی کند؛ این انگیزه ها می تواند مادی باشد و فرد قصد جمع کردن پول را دارد؛ امکان دارد فرد با انگیزه شهرت ادعاهایی کند؛ نابه سامانی های شخصیتی در فرد نیز سبب ادعاهایی می شود؛ امکان دارد فرد با تحریک برخی ادعاهایی کند.

انواع ادعا که اکنون در مهدویت داریم این گونه هستند البته در غیر مهدویت نیز ادعاها زیاد هستند؛ برخی ادعای ملاقات با امام زمان را دارند؛ برخی ادعای یکی از علائم ظهور حضرت را دارند؛ از علائم ظهور حضرت بخش حتمی و غیر حتمی داریم ، علائم حتمی علائمی است که باید حتمی محقق شود تا ظهور رخ دهد؛ علائم غیر حتمی زیاد است و امکان دارد رخ دهد یا رخ ندهد.

در علائم حتمی خروج سفیانی، خروج یمانی، ندای آسمانی، قتل نفس زکیه و... داریم؛ در علائم غیر حتمی می توان از خروج خراسانی، توجه داشته باشید "سید خراسانی" نداریم در روایات رجل الخراسانی است، سید حسنی، سرداری به نام شعیب بن صالح و... نام برد؛ همین موارد باعث ایجاد ادعا شده است؛ به طور مثال شخصی ادعا می کند من فلان هستم ولیکن در برخی موارد دیگران درباره فردی این ادعا را رواج می دهند.

مستند انحرافی "ظهور بسیار نزدیک است" این گونه عمل می کند؛ به طور مثال در این مستند می گفتند احمدی نژاد شعیب بن صالح است، سید حسن نصرالله سید یمانی است و مقام معظم رهبری خراسانی است، آقای حکیم قتل نفس زکیه می گفتند، از آمریکا با نام دجال یاد کردند، عبدالله پادشاه اردن را سفیانی نامیدند.

در دفتر یکی از دوستان مناظره ایی با افرادی که چنین ادعاهایی کردند داشتیم؛ واقعا جای تاسف دارد برای افرادی که از این سی دی و مستند طرفداری می کردند.

نسیم: چرا با این موسسات برخورد نمی شود؟

نصوری: نمی دانم، ما ابزاری در برخورد با اینها نداریم.

تسیم: برخورد معرفتی، مناظره و... چطور؟ این افراد بر اساس سخن یکی از وعاظ معروف چنین مستندی را تهیه کردند، چرا کسی با آن واعظ برخورد نمی کند؟

نصوری : بحث ما علمی است، این امر باید از خود آنها سوال شود؛ باید این افراد به چالش کشیده شوند که چرا این حرف ها را رواج می دهند؛ به یاد دارم وقتی مستند "ظهور بسیار نزدیک است" پخش شد ما این مستند را نقد کردیم و الحمدالله بسیار خوب شد؛ با این نقد باید دست از این حرف ها بر می داشتند ولیکن سی دی دومی به نام "لحظه دیدار نزدیک است" پخش شد که حاوی همان سخنان، فرمایشات و... بود.

علائم ظهور زمانی اتفاق می افتد که شرایط ظهور آماده باشد

مقابل این سی دی نایستادند که سی دی دیگری با نام "عبرت های تاریخ" پخش شد که به تطبیق احمدی نژاد و مختار پرداخته بود؛ این فیلم ها موجود است؛ این تفکر بد است، تفکری که جامعه را به سمت ملاقات، ظهور و... پیش می برد؛ وقتی هواپیما می خواهد فرود آید باید باند فرود آماده باشد، باند فرودگاه شرایط برای ظهور است، علائم ظهور زمانی اتفاق می افتد که شرایط یا باند آماده باشد.

تعیین کنندگان وقت ظهور دروغگو هستند

آقایان این امر را به قواعد ظهور تغییر دادند؛ به عبارت دیگر اذعان دارند قاعده و قانون در دست ما است؛ این امر با مبانی ما سازگاری ندارد؛ ما می گوییم تعیین کنندگان وقت ظهور دروغگو هستند؛ اگر زمینه فراهم شود ظهور اتفاق می افتد؛ یکی از زمینه ها آمادگی عمومی است، یعنی خواستن امام است.

دوازده قرن امام زمان غائب هستند؛ فرد برای باخت تیم خود، مرگ یک نفر و... غصه می خورد، این را عشق می گویند؛ عشق به امام این است؛ در پایان دعای عهد بر زانوی خود میزنیم و می گوییم العجل، العجل، العجل یا مولانا یا صاحب الزمان یعنی یک روز به دوران غیبت اضافه شد و امام ما نیامد، این آمادگی است.

مردم در جامعه برای ظهور چقدر انتظار می کشند؟ انتظار به معنای چشم انتظار کسی بودن، است؛ این باید تقویت شود نه اینکه بر اساس علائم بگوییم ظهور در حال رخ دادن است؛ قابل تطبیق نیست، چه کسی می خواهد تطبیق دهد؟ منبری، متخصص یا ... می توانند تطبیق دهند؟

در بحث مهدویت عده ایی همانند ذغالی هستند که بخواهیم سفیدشان کنیم، امکان پذیر نیست

متخصصی همچون مقام معظم رهبری می فرمایند تطبیق دادن انحراف است در حالی که ما به خود ایشان هم انتصاب می دهیم؛ در چنین فضایی انواع ادعا پیش می آید؛ عده ایی همانند ذغالی هستند که بخواهیم سفید کنیم، امکان پذیر نیست؛ شعیب بن صالح که از علائم غیر حتمی ظهور است، باعث ادعاهای چندین نفر شد.

به جای انتصاب دادن شعیب بن صالح شما ببینید اتفاقات در حال وقوع است یا خیر؛ ابتدا گفتند شعیب بن صالح سردار است، جالب است از دو هزار روایتی که در باب مهدویت داریم هفده روایت در خصوص شعیب بن صالح است؛ از هفده روایت تنها یک روایت در کتاب شیخ طوسی و شانزده روایت باقی در کتب اهل سنت است؛ به عبارت دیگر حاشیه چیزی را برداشتند تا کار خود را پیش ببرند.

آن روایتی که در کتاب شیعی است نوشته است شعیب بن صالح از سمرقند خروج می کند، راوی این روایت امام صادق (ع) است؛ فرض کنید این روایت درست باشد؛ روایت اهل سنت اذعان دارد از ری خروج می کند و ظاهرش کوسج است؛ اینها می گویند ما سردار سازندگی داریم که ظاهرا کوسج است؛ اینها می گویند سردار باید نظامی باشد و مراد از کوسج این است که ریش اندکی دارد. چنین فردی ظاهر نشد، پس گفتند نام او باید شعیب باشد؛ پس تمام نگاه ها سمت آقای علی شعمخانی رفت، هم سردار و هم در خوزستان به نام شعیب است؛ در سی دی انحرافی ظهور بسیار نزدیک است از آقای احمدی نژاد نام بردند؛ آنقدر عقل ندارند که اگر می خواهند تطبیق دهند به درستی تطبیق دهند.

روایت امام صادق (ع) گفته است از سمرقند، روایت اهل سنت گفته است از ری خروج می کند،، اینها احمدی نژاد را شعیب بن صالح نامیدند که اهل سمنان است؛ راوی روایت اهل سنت حسن بصری صوفی مسلک است؛ بسیار فاجعه است؛ رهبری را خراسانی و عبدالله پادشاه اردن را سفیانی می نامند؛ بر این اساس باید خراسانی توسط سفیانی کشته شود، پس باید رهبری قبل از ظهور کشته شوند، پاسخ می دادند اتفاقا از عبدالله دعوت شده و تدارکات این امر چیده شده است.

می گفتند در قرآن اشاره شده است سید حسن نصرالله یمانی است؛ کجا؟ در آیه اذا جا نصرالله والفتح! با این استدلال ها نمی شود کار را پیش برد؛ در چنین شرایطی آن ادعاها رشد می کند.

آقای رفسنجانی، احمدی نژاد و... خود ادعایی نکردند ولیکن انتصاب داده شدند و زمینه ایی برای ادعاهای دیگران شد؛ حتی برخی رسانه ها نیز سواستفاده کردند؛ برخی روزنامه تیتر زدند که انتخابات نزدیک است یا ظهور نزدیک است؟ این عمل نادرستی بود؛ انتظار نبود که این کار را انجام دهد؛ بلافاصله بی بی سی تحلیلگری به نام خلجی که طلبه ایی بی سواد بود، را برای تحلیل آورد.

بی بی سی و خلق اصطلاح ظهور صغری توسط طلبه ای بی سواد

ادبیاتی به نام ظهور صغری ایجاد کرد، دیدگاه خلجی این بود که علما مانع ظهور هستند؛ ظهور صغری به این معنا است که زمان غیبت تمام شده است و مردم در زمان غیبت تکلیف داشتند به علما مراجعه کنند پس وقتی ظهور صغری شده است نیازی به علما نیست؛ عملا قصد قطع کردن ولایت را دارند؛ در این شرایط ادعاها رشد می کند. ادعای تحلیل، ارتباط و... ایجاد می شود؛ متاسفانه فضای دروغ نیز زیاد می شود؛ ادعای مضحک دیگری که همسری با امام زمان است نیز پیش می آید.

نسیم: عوامل انحرافات مهدوی کدامند؟

نصوری : سه عامل سبب ایجاد این انحرافات است؛ باقی عوامل زمینه ساز هستند؛ به طور مثال عشق زیادی به امام خوب است ولیکن باید مراقب بود؛ آقای قرائتی مثالی دارد که وقتی مردم را به امام تشنه می کنید باید آبسردکن هم باشد، اگر مردم تشنه شوند و آبسردکن نداشته باشند معلوم نیست از چه طریقی عطش خود را می خواباند.

از خانم جلسه ای ها یکسری ذکر و ورد می گیرمد که در قوطی هیچ عطاری پیدا نمی شود و آن را تکرار می‌کند؛ از سال هشتاد تا نود بررسی انجام دادیم که مشخص شد بیشترین فریب خورده ها خانم ها هستند و بیشترین فریب دهنده ها آقایان هستند؛ بیشترین انحرافات در خانم ها است.

نمی خواهم بگویم انعام گرفتن یا سفره های حضرت ابوالفضل (ع) بد است، چون فضای این چنینی ایجاد می شود، تشنگی زیاد هم دارد و سبب می شودبه یکدیگر دستورالعمل دهند؛ ذکر گفتن مشکل نیست ولیکن فوت کردن ذکر به شیرینی و خوردن آن را نباید فرهنگ کرد؛ اگر این امر فرهنگ شود معلوم نیست هر کسی چه چیزی از خود بسازد.

یکی از آقایان که مُکلّا است و در یکی از جلسات خود گفته اگر می خواهید گناه نکنید در خانه خود قبر بکنید؛ من گفتم یک پنجم آیات قرآن در خصوص معاد است، در کجای قرآن گفته شده در خانه قبر بکنید؟ روایات از ائمه وجود دارد که در خانه ی خود قبر بکنید؟ یکی از علما و مراجع تقلید این کار را کردند؟ خود این فرد هم این کار را نکرده است پس نباید به مردم چنین حرفی را بزند.

بر فرض قبر کندن خوب باشد، از نظر عقلی چنین چیزی امکان پذیر نیست که فرد در خانه ی آپارتمانی خود قبر بکند؛ این مسائل در قشر بانوان بیشتر است چرا که به دنبال استدلال و دلیل و مبنا نیستند؛ منظور این نیست که همه جا چنین است؛ روحیه احساسی، زودباوری و توجه زیاد به مسائل معنوی این زمینه ها را ایجاد می سازد.

عوامل شتاب زا به انحرافات مهدویت

عوامل شتاب زا بعد از عوامل زمینه ساز است؛ این عوامل به این امور سرعت می دهد؛ بی تفاوتی علما، بی تفاوتی دستگاه امنیت، بی تفاوتی دستگاه قضائی، بی تفاوتی عموم مردم از جمله این عوامل هستند؛ به طور مثال برای انحرافات باید در بانک اطلاعات علما پاسخی وجود داشته باشد؛ اکنون شبهات زیاد است، نباید گفت در اولویت نیست باید به شبهات پاسخ داده شود.

به گفته آیت الله جوادی آملی باید مطالب را نوفهمی، نوزیبایی و به روز رسانی کرد

بر طبق گفته آیت الله جوادی آملی باید مطالب را نوفهمی، نوزیبایی و به روز رسانی کرد؛ مخاطب امروز با مخاطب ده سال قبل فرق دارد؛ دستگاه قضا باید حکم های درست و حسابی برای این موارد صادر کند؛ در برخی زمینه ها که وارد شدند به شدت عمل کردند، اما در برخی موارد چه برخوردی شد؟ همه اینها آزاد هستند. باید عرصه بر اینها تنگ شود؛ این مسائل را می بینم و می گویم بی تفاوتی وجود دارد؛ دستگاه های امنیتی مدام می گویند بگذارید ببینیم سرشاخه چیست.

نسیم: گاهی اوقات وقتی دلیل عدم برخورد قاطع با برخی منحرفین در مهدویت یا جریان های دیگر انحرافی را جویا می شویم از نبود مبنای شرعی یا قانونی در این باره صحبت به میان می آید؟

نصوری : آقای قرائتی مثالی دارد که اگر روحانی ها همانند نواب صفوی و کت و شلواری ها همانند شهید رجایی بودند، کارها حل بود؛ هر جا بخواهیم برخورد کنیم قانون هست و هر جا قصد فرار داشته باشیم به اندازه کافی بهانه وجود دارد؛ چرا در بسیاری از موارد وارد می شوند و برخورد هم می کنند؛ در مسائل اقتصاد، سیاست و.... وارد می شوند ولیکن این را نمی توانند وارد شوند؟

بی تفاوتی خانواده ها شتاب دهنده به انحراف است

این ضعفی است که بعضا از خانواده ها نشات می گیرد؛ اگر در خانواده دختر و پسر در درس فیزیک و شیمی و ریاضی ضعیف باشند چه می کنید؟ معلم تقویتی می گیرید؛ اگر دین بچه ضعیف باشد معلم تقویت دینی می گیرد؟ نمی خواهند حل کنند پس بی تفاوت می شوند؛ این بی تفاوتی ها به مسئله شتاب می دهد.

عوامل تسهیل کننده انحرافات مهدویت

مورد بعدی عوامل تسهیل کننده است؛ این امر برای اغراض شخصی، سیاسی، جناحی و... است؛ یکسری غرض ها اتفاق می افتد و طبیعی است مسائل دیگر نیز ایجاد شود، این امر سبب می شود در جامعه ادعاها رشد کند. برخی مواقع به دنبال افراد نخبه و تحصیل کرده می روند که جمعیت زیادی را می توانند به دنبال خود داشته باشند ولیکن در برخی مواقع در مکانی کوچک کارهای اندکی صورت می گیرد که اندک اندک رشد می کند.

نسیم: در خصوص شیوه ها و شگردها در بحث انحرافات مهدویت توضیح بفرمایید.

نصوری : بحث معنویت گرایی یکی از شیوه ها است؛ یعنی عمل من راحت ترین راهی است که شما می توانید به حاجت خود برسید؛ امروزه برای چه کسی برآورده شدن حاجت ناخوشایند است؟ در آیه 126 سوره بقره می فرماید خداوند به شما نزدیک است، خدا را اینگونه صدا بزنید اگر دعایی مستجاب نشد شاید برای شما خیر نبود؛ شاید خداوند می خواهد بهتر از این را به شما بدهد، چرا به سراغ کسی غیر خدا می روید. فرد می‌خواهد مسیر معنویت را طی کند در جلسات مختلفی همچون تهذیب نفس شرکت می کند؛ تهذیب نفس خوب است ولیکن از سوی چه کسی باید باشد؟ در تهران آقایی گفت جلسات تهذیب نفس تشکیل می شود و پرسیدم در این جلسات چه می گویند؟ گفت حرف های قشنگی می زنند ولی ما متوجه نمی شویم؛ به این چنین افراد اگر بگویید نماز بخوانند، پشت گوش می اندازند.

فرد نماز خواندن را بلد نیست ولیکن درجلسات تهذیب نفس شرکت می کند؛ تشنگی به سیر و سلوک سبب شده است عده ایی راهکارهایی به فرد ارائه دهند؛ همواره به هم‌لباس های خود می گویم اگر کسی پرسید چه کنم چشمم آلوده به گناه نشود و خداوند به من توجه کند، در پاسخ کلیات گفته نشود؛ تاکتیک های دوری از گناهان چشمی مستحبات است.

برخی می پرسند چه کنیم در نماز حضور قلب داشته باشیم، در پاسخ می گویم تاکتیک مستحبات توجه به نماز است ولیکن آنها دستورالعمل می دهند؛ می گویند اگر انجام ندهید مشکل ایجاد می شود و برای وی مشکل ایجاد می کنند تا بگویند ما حق می گوییم.

برخی از شیوه های درمانی وارد می شوند؛ نور درمانی، کیهان درمانی، انرژی درمانی، سنگ درمانی و... وجود داشته است؛ افراد شیادی هم اگر چه فن وفنونی بلد هستند ولیکن این شیوه ها را یک مرتاض هندی نیز بلد است، این موارد دلیلی بر ارتباط یا حقانیت یا الهی بودن این افراد نیست.

این امر را مخاطب نمی فهمد و این افراد در قالب های درمانی وارد می شوند؛ اگر فرد خوب شود می گویند من کردم و اگر خوب نشود می گویند قرار بود بدتر از این شود و من جلوی بیماریت را گرفتم؛ افراد پول های هنگفتی را برای درمان از این طریق خرج می کنند.

وقتی علمای ما ارتباط آسانی با مخاطب ندارند، زمینه برای ادعاها و دوری ایجاد می شود

توهین به علما و مراجع از دیگر شیوه ها است؛ فاصله گرفتن از علما خواستگاه ایجاد ادعاهای کذب است؛ وقتی علمای ما ارتباط آسانی با مخاطب ندارند، زمینه برای ادعاها و دوری ایجاد می شود؛ به طور مثال فرد مطلبی از آیت الله بهجت یا آیت الله جوادی آملی شنیده است، اگر ارتباط با این شخص نباشد باعث میشود مخاطب به سراغ افراد دیگر برود.

اگر غرض ورزی وجود نداشته باشد مراد از مرجع مثل روز روشن است؛ بسیاری از افرادی که ما از نظر سیاسی و... قبول نداریم، نیز چنین دستورالعمل هایی را ندادند؛ به طور مثال کدام عالم می گوید ازدواج تشکیلاتی داشته باشید؟ در فقه وضعیت ازدواج مشخص است ولیکن افراد شیاد این مسائل را مطرح می کنند.

افراد شیاد برای دعوت مردم تلاش می کنند تا مردم از علما فاصله گیرند

کدام یک از علما گفتند که بخشش گناه می کنیم؟ افراد شیاد می گویند از علما فاصله بگیرید، به فردی گفتند اگر می خواهید دعای شما مستجاب شود با هیج عالمی تا 40 روز ارتباط نداشته باش؛ گاهی قرآن را با خون فرد نجس می کرد و می گفت برای گرفتن حاجت نیاز است.

مبنا تا اندازه ایی واضح است که جای چنین صحبت هایی نیست؛ افراد شیاد برای دعوت مردم مطالبی را ایجاد می کنند تا مردم از علما فاصله گیرند.

علم و عالم تنها منحصر به حوزه نیست، برخی مسائل با عقلانیت سازگار نیست؛ وقتی مردم از علما فاصله می گیرند این مسائل قابل تشخیص نیست؛ ما به چنین افرادی رمال، جادوگر، جن گیر و... می گوییم ولیکن آن ها به نام شخصیتی می شناسند که می توانند مردم را به جای اصلی برسانند.

با ذکر و مناجات مشکل نداریم ولیکن با ذکرهای بی اساس مشکل داریم که در جلسات بانوان بسیار فراوان است

ذکر دادن از دیگر شیوه ها است؛ ذکرهایی که بی مبنا هستند؛ کتاب گنج های معنوی تا چه اندازه اعتبار دارد؟ اگر به اندازه صفر به این کتاب از جهت اعتبار امتیاز دهم، زیاد است. بیش از صد بار تجدید چاپ شده است؛ دستورالعمل های بی مبنایی داده است، با آسیب هایی که این کتاب زده است کاری نداریم؛ بر همین اساس در قم مشاهده شده برخی مفاتیح را نیز مستندسازی کردند؛ جایی که مبنایی روایی از معصوم باشد قابل قبول است؛ با ذکر و مناجات مشکل نداریم ولیکن با ذکرهای بی اساس مشکل داریم که در جلسات بانوان بسیار فراوان است.

ولیکن افراد شیاد خود را در ارتباط با حضرت می دانند؛ از خانم می پرسیم این صحبت ها از کجا است؟ طوری صحبت می کند که یعنی من ارتباط با حضرت دارم؛ این رفتارها تائیداتی بر حرف ها است؛ معمولا افرادی را در اطراف خود قرار می دهند؛ از فردی پرسیدند شما زمان ظهور را می دانید، کمی سکوت کرد و اطرافیان گفتند بروید که آقا ارتباط برقرار کرده است و نمی تواند صحبت کند.

فرد سالمی را به عنوان فرد بیمار به جلسات می آوردند، وقتی مردم یقین یافتند که این فرد بیمار است، در یک جلسه بنا را بر شفای وی می گذارند؛ حال به مردمی که یقین کردند آن فرد بیمار بود و اکنون شفا گرفته است، ثابت کنید که دروغ بوده است؛ مردم باور نمی کنند.

آخرین شیوه شخصیت سازی است؛ در کتاب پرواز روح از حاج ملا آقا جان زنجانی نام بردند؛ حاج ملا آقا جان زنجانی روضه خوان معمولی بی ادعا در زنجان بود؛ نویسنده از این فرد در کتاب خود با عنوان فیلسوف، مجتهد، کسی که با ملائک برای نماز شب بر می خاست، در روضه ملائک شرکت می کرد و... نام برده است.

نویسنده برای مطرح کردن خود چنین فردی را چنین بالا می برد؛ این که چنین فردی با این عظمت از سوی امام زمان و امام رضا به عنوان استاد من تعیین شدند؛ این مطلب را پنج سال بعد از فوت حاج ملا زنجانی می نویسد؛ وقتی هواپیما سقوط می کند مقصر خلبان است؛ حالا بروید مقصر را پیدا کنید؛ شخصیت سازی برای مطرح کردن خود است.

برخی در جلسات سیر و سلوک خود می گویند مطالب از علامه حسن زاده آملی است؛ وقتی اسم از علامه می آورد مطلب برای مردم قابل پذیرش می شود؛ در جلسات می گوید من شاگرد مقام معظم رهبری بودم، من در محضر فلان عالم منبر رفتم و...؛ این موارد شخصیت سازی کاذب است؛ وقتی شخصیت سازی شود عملا در شیوه ها و شگرد حرف های این فرد قابل پذیرش می شود.

شیوه و شگرد مبهم گویی به جای شفاف گویی

آخرین شیوه و شگرد مبهم گویی به جای شفاف گویی است؛ کلمات مبهم و نارسا عنوان می شود که بسیار است؛ فرد اسم آدم هایی را می برد و به عنوان استاد از آنها نام می برد که هر چه می گردید چنین فردی را پیدا نمی کنید؛ مشخص است با چنین فضایی مبهم گویی زمینه های دروغ، کذب، روایت های کذب و... نیز فراهم می شود که جمع کردن آنها به سادگی نیست.

نسیم: برای مواجهه و مقابله با این جریانات انحرافی در حوزه مهدویت چه باید کنیم؟

نصوری : باید چه کرد؟ دو اقدام جدی باید انجام شود؛ یکی کار علمی و دیگری کار عملی است؛ اعتقاد ما این است که بعد معرفتی باید رشد کند پس باید کار علمی کرد؛ کار علمی یعنی مبناها را به شخصیت ها و افراد آموزش دهیم، شروع این امر از دانشگاه نیست بلکه از مهدکودک است؛ باید کودکان را با مبنا ها آشنا کرد.

ما سایتی به آدرس دردانه دوازده درست کردیم؛ بچه ها غیر مستقیم با بازی هایی که می کنند با امام زمان آشنا می شوند؛ چرا از مهدکودک شروع کردیم؟ چون اثرگذاری بیشتر است و مثلا بهایی ها از این زمان شروع کردند؛ از نظر علمی باید برای فرد جا بیفتد؛ وقتی مسئله برای فرد جا افتاد همانند چیزی می شود که از آن مراقبت می کند.

فردی به زحمت ماشینی خریده است، آن را در سایه پارک می کند، بیمه می کند، بار سنگین نمی برد و... چرا که به زحمت به دست آورده است؛ این معرفت باید تا حدی عمیق شود که خود فرد حافظ شود.

در بعد علمی باید شاخصه ها را تشخیص داد

در بعد علمی باید شاخصه ها را تشخیص داد؛ به طور مثال اگر دید دعوت به خود می کند به سراغ آن فرد نرود، اگر دعوت به خدا می کند به سمت آن برود؛ اکثر شیادها حول منیت می چرخند، من ارتباط دارم، دیشب آقا این را به من گفت، من تشخیص دادم، این کتاب را فقط من دارم و...؛ از این افراد باید فاصله گرفت.

وقتی مبهم گویی می شود باید دور شد؛ برخی از عوالمی دیگر حرف هایی می گفتند که مردم متوجه نمی شدند؛ اصرار بر مکان خاص دارند، به طور مثال اگر در جلسه ما نیایید چنان می شود، اگر به کسی بگویی چنان می شود و... باید شک کرد؛ با عقل و شرع باید سنجید.

اگر با عقل و شرع سازگار است، می پذیریم؛ ارتباط با نامحرم در اسلام مشخص است؛ فرد می گفت من به دلیل اینکه به درجات اعلی رسیدیم مسائل جنسی را می توانم انجام دهم ولیکن شما خال های ضد معنوی دارید؛ خانم شوهردار، دختر مجرد و... مراجعه کردند؛ بعد از چند سال می گفتند اگر پدرم، شوهرم و... بفهمدچه ها که نمی شود؛ باید در ابتدا شریعت را درک کند، وقتی درک نشود این نتیجه می شود.

دستور را با شریعت بسنجیم و ببینیم تا چه اندازه با شریعت سازگاری دارد، باید دید با عقل ما تا چه اندازه سازگاری دارد؛ در قم آقایی را دیدم که دست دختری را گرفته بود و تکان می داد و میگفت در حال بخشش گناه هستم؛ یکی بگوید خداوند ستارالعیوب است.

در بعد عملی باید افشاگری و جهل زدایی شود

در بعد عملی باید افشاگری و جهل زدایی شود؛ رسانه ها می توانند خیلی کمک کنند؛ وقتی فرد افشا شود حداقل فعالیت خود را زیرزمینی می کند و در سطح جامعه فعالیت نمی کند؛ طبیعی است که جهل زدایی می شود و دیگران در می یابند که سمت این مسائل نروند.

در این مرحله باید بی تفاوتی ها حذف شود و حساسیت ایجاد شود؛ به گونه ایی در جامعه در خصوص تاریخ انقضای اجناس حساسیت ایجاد شده است که کودک در فروشگاه به والدین خود تذکر می دهد؛ اگر حساسیت ایجاد شود فرد پای صحبت هر کسی نمی نشیند، سی دی هر کسی را نمی بیند، هر کتابی را مطالعه نمی کند.

به هر کتابی مجوز داده می شود، سخنران ها سخنرانی می کنند؛ اگر برای فرد ایجاد حساسیت شود سوال می پرسد؛ باید بتوانیم در بحث های این چنینی الگویی معرفی کنیم؛ به طور مثال خانم ها در بسیاری موراد اگر الگو داشته باشند سراغ آن می روند؛ متاسفانه الگوهای معرفی شده نیز الگوهایی آسمانی و دست نیافتنی است؛ اگر زینب کبری الگو است که هست باید این شخصیت به درستی معرفی شود.

اگر درست معرفی نشود دختر می گوید چون اسمم زینب است بلاکش هستم؛ نگاهی که در الگو بودن امیرالمومنین و حضرت عباس و... وجود دارد در ایثار، گذشت، اخلاق و... نیست، این شخصیت ها را در این زمینه الگو نمی دانند؛ الگوهای زمینی دست یافتنی بگوییم.

به طور مثال خلعتبری را به عنوان الگوی ورزشی همه می شناسند ولیکن سرلشگر خلبان خلعتبری را کسی نمی شناسد؛ فوتبالیست وحید هاشمیان را می شناسند ولیکن برادر سرلشگر وی را نمی شناسند؛ امکان ندارد سخنرانی از صیاد شیرازی ببینید که در آن دعای اللهم کل ولیک ... نباشد.

سه برادر از خانواده باکری شهید شدند که هر سه مفقودالاثر هستند؛ پدر شهید زین الدین برای من میگفت که برای آقا مهدی و آقا مجید نماز جماعت واجب بود؛ اهل نماز شب بودند؛ رتبه چهار علوم پزشکی شیراز را داشت، در سال آخر علوم پزشکی رفت؛ شهید باقری در هجده سالگی فرمانده لشگر شد، جوان هجده ساله ما الان در خیابان چگونه است؟ اینها الگوهای زمینی برای نسل ها هستند.

نسیم: رفتار مردم نسبت به مسجد جمکران نیز چنین است، مردم از مسجد خارج می شوند و رو به مسجد سلام می دهند؛ امامی در مسجد دفن نیست ولیکن حاج آقای مسجد می گوید امام در همه جا حاضر است و بگذارید مردم به این سمت سلام دهند.

زائران سالانه مسجد جمکران از زائران خانه خدا بیشترند

نصوری : مسجد بهانه خوبی برای ایجاد حلقه های معرفت در راه آموزش است؛ مسجد جمکران نماد امام زمان شده است و در سال بیش از خانه خدا این مسجد زائر دارد؛ در سال این مسجد پانزده میلیون زائر دارد؛ این باید جهت داده شود؛ اگر بحث های معرفتی شود بسیار خوب است. چاه جمکران بر چه سند و دلیلی است؟ چند مورد داریم که آسیب می زند؟ باید فرهنگ مهدویت تعمیق داده شود؛ به گفته ی رهبری اثبات مهدویت کار راحتی است ولیکن تعمیق این امر بین عموم مردم سخت است؛ باید کارشناسانی تربیت شوند که همسو باهم برای کودک، نوجوان، جوان، پیر و... حرکت کنند.

سی و چند سال از انقلاب گذشته و هنوز یک فیلم آخرالزمانی نساخته ایم

چنین چیزی نیست؛ در رسانه های ما چند درصد برنامه ها امام زمانی است؛ هالیوود در سال هفتصد حلقه فیلم می سازد، سی و چند سال از انقلاب گذشته و هنوز یک فیلم آخرالزمانی نساخته ایم؛ این نشان می دهد که در اولویت ما نیست، پازل است؛ اگر همه یک جا باشیم پازل درست می شود؛ وقتی جزیره ایی جزیره ایی کار شود نتیجه همین است. در زیارت امام زمان می گوییم" سلام بر تو تنها راه"، به عبارت دیگر مهدویت یک راه نیست بلکه تنها راه است؛ آیت الله بهجت همواره می گفت مبادا امام زمان را دوست داشته باشید بلکه فقط باید او را دوست داشته باشید.

گفتگو: فاطمه مقدمی، علیرضا ملوندی

ارسال نظر: