"سلسله موی‌دوست" در فیلم محمد رسول‌الله (ص)

کدخبر: 1026240

مجیدی در تقلا برای به تصویر کشیدن سیمای رحمانی پیامبر اسلام (ص) چاره‌‌ای جز کاستن از کنشگری بایسته و شایسته شخصیت پیامبر در کودکی ندیده/ نمایش پیامبر اسلام به عنوان آخرین حلقه زنجیره انبیاء از مزیت‌های فیلم مجیدی است

گروه فرهنگی «نسیم»-جواد محرمی- آخرین اثر سینمایی مجید مجیدی درباره پیامبر مکرم اسلام (ص) به لحاظ داستانی مقطعی حساس از زندگی رسول گرامی اسلام را روایت می کند که به واسطه اهمیت دوران پس از بعثت ایشان به شکلی کمرنگ در محافل دینی و حتی آموزشی بازتاب یافته و به همین دلیل پیش از این حافظه مردم را کمتر درگیر خود ساخته بود.

این بخش از زندگانی پیامبر از این منظر اهمیت فوق العاده ای پیدا می کند که مخاطب را با سیر تاریخی پیش از تولد ایشان و سلسله نیکان از یک سو و نقش و تلاش سپاه باطل برای تاثیرگذاری بر سرنوشت بشر از سویی دیگر آشنا می کند و مقطع تولد رسول گرامی اسلام به عنوان مهمترین فصل از سیر تاریخ پیامبران به تصویر کشیده می شود.

در این فرآیند حضور پررنگ ادیان بزرگی چون مسیحیت و یهودیت اهمیت پیدا می کند و مجیدی با تیزهوشی تمام در فیلم به زنجیره انبیاء اشاره کرده و می کوشد این مسئله را برای بیننده جا بیاندازد.

حضور ابوطالب در کلیسای مسیحیان و بازی چشمگیر صادق هاتفی در نقش بحیرا، راهب مسیحی و دیالوگهای این بخش که جزو بهترینهای فیلم هستند زیباترین و به یاد ماندنی ترین سکانس فیلم محمد رسول الله را به خود اختصاص داده است.

در واقع فیلم محمد رسول الله (ص) با رویکرد بین الادیانی که در روایت خود برگزیده تاحدی بر ثلاله انبیاء بودن و خاتمه دهنده بودن پیامبر مکرم اسلام تمرکز کرده و در حد بضاعت این حقیقت مهم را جا می اندازد.

از این منظر وجود کاراکتر ساموئل، تاجر یهودی که نقش آنرا محسن تنابنده با هنرمندی ایفا می کند به عنوان یکی از شخصیتهای محوری و کلیدی فیلم تمهید موثر و مناسبی است چرا که این شخصیت کلیدی در فیلم به خوبی ماجرا و نقش مومنان قوم یهود در پی گیری ظهور پیامبر خاتم و ردیابی منحرفان این قوم برای از بین بردن پیامبر را بازنمایی کرده است.

اشاره به خانه کعبه به عنوان مکانی که ساخت آن ریشه در حیات پیامبران پیشین دارد به علاوه بازنمایی این نکته مهم که یکتاپرستی در روح و جان اجداد پیامبر ریشه ای ابراهیمی دارد از نکات مثبت فیلم محمد رسول الله محسوب می شود.

ساموئل در فیلم محمد رسول الله از یهودیان راستینی است که بنابر بشارتهای این دین آسمانی منتظر ظهور کودکی است که قرار است سلسله انبیاء را خاتمه بخشد. ساموئل یهودی جزوکاراکترهایی است که مجیدی خود آنرا به داستان اضافه کرده و شخصیت مثبت و بعضا خاکستری او که منتهی به عاقبت خیر او در فیلم می شود تمایز یهودیان راستین با یهودی نماها را به خوبی نشان می دهد. در واقع با روند تحول در شخصیت این کاراکتر دیگر هیچ کس نمی تواند به فیلم مجیدی برچسب یک فیلم ضد یهودی را الصاق کند. انتخاب محسن تنابنده برای ایفای این نقش نیز با توجه به چهره و جنس بازی او هوشمندانه صورت گرفته است.

شخصیت پردازی برخی کاراکترهای اصلی در فیلم محمد رسول الله چون عبدالمطلب و ابوطالب از قوام لازم برای ماندگاری بهتر در ذهن مخاطب برخوردار نیست. این نقیصه در کنار بازیهای نه چندان دلچسب و بی رمق دو کاراکتر کلیدی پدر بزرگ و عموی پیامبر مانع از شکل گیری شخصیتهایی ماندگار شده است.به عنوان مثال بازی علیرضا شجاع نوری در سکانس مربوط به مواجهه او با ابرهه بسیار خنثی ایفا شده است به طوری که او هیچ تقلایی در صورت، چشمها و اعضا و جوارحش برای خلق شخصیت عبدالمطلب در مواجهه با رخدادی چون هجوم به قصد تخریب خانه کعبه انجام نمی دهد گویی که از او خواسته شده تا فقط به روبرو زل بزند و چند دیالوگ را برزبان جاری کند.

این ضعف درباره نقش ابوطالب نیز مصداق پیدا می کند. مهدی پاکدل به لحاظ چهره شیرین و مثبتی که دارد انتخاب مناسبی است اما بازی او نیز در فیلم محمد رسول الله چنگی به دل نمی زند و البته شخصیت پردازی معمولی از این بازیگر کمتر اجازه خلق یک کاراکتر ماندگار را می دهد.

اما در سوی دیگر بازی مینا ساداتی در نقش حضرت آمنه و نیز ساره بیات در نقش حلیمه، دایه پیامبر جزو نقاط قوت فیلم محسوب می شود و این دو توانسته اند از زنان مومنه و بزرگ اسلام شخصیتهایی فاخر و برجسته ارائه دهند. شخصیت این دو زن در فیلم اصالت این زنان و تمایز ایشان در عصر جاهلیت را به خوبی به تصویر کشیده است.

نکته دیگر اینکه مجیدی در فیلم محمد رسول الله به تصریح خودش قصد ارائه و برجسته کردن سیمای رحمانی پیامبر را داشته که با توجه به هجمه اسلام هراسان در جهان به واسطه ایجاد و حمایت از گروههایی چون داعش و استفاده افراطی از شمشیر به عنوان نماد دین مبین اسلام رویکردی قابل دفاع و هوشمندانه تفسیر می شود اما به نظر می رسد مجیدی در این رویکرد قدری قدم در وادی افراط گذاشته چرا که نوعی انفعال در رفتار و گفتار پیامبر در کودکی مشاهده می شود که زیاد دلچسب نیست. برای مثال در نمایی که عبدالمطلب پیامبر را از ضرورت یک سفر مطلع می کند پاسخ کودک با بیان واژة سفر به شکل پرشسی نوعی حیرانی و سرگشتگی این کاراکتر را به مخاطب القا می کند که حتی برای کودکی یک پیامبر اولوالعزم برازنده به نظر نمی رسد. این ضعف با انتخاب صدایی دخترانه در سن 15 سالگی لطمه ای مضاعف به شخصیت پیامبر در فیلم زده است. در واقع مجیدی از ظرفیت دو عنصر صدا و دیالوگ به عنوان جایگزینی حداقلی برای حذف عنصر چهره پیامبر استفاده مطلوبی نبرده است.

در کل آنچه بیننده مسلمان و حتی غیر مسلمان از کودکی پیامبر انتظار دارد شخصیتی فعال ونه منفعل است که حتی با فضای شاعرانه فیلم مجیدی هم می توانست امکان بروز و ظهور داشته باشد.

مجید مجیدی در فیلم محمد رسول الله کودکی معمولی را به نمایش گذاشته که درحال کشف جهان پیرامون خود شاهد و نظاره گری فعال آنطور که از کودکی یک پیامبر انتظار می رود نیست و به نظر می رسد مجیدی در تقلا برای به تصویر کشیده سیمای رحمانی پیامبر مکرم اسلام (ص) چاره ای جز این ندیده که از کنشگری شخصیت پیامبر آنطور که انتظار می رود بکاهد.

این رویکرد در فیلم محمد رسول الله که برخی از آن به عنوان سینمایی شاعرانه یاد می کنند دقیقا در مقابل رویکرد سینمایی فیلم مصطفی عقاد قرار دارد که جنبه اکشن فیلم بسیار بالاست و به دلیل اینکه عقاد دغدغه ای برای بازنمایی وجه رحمة للعالمینی پیامبر در آن دوره زمانی که دنیای اسلام در رخوت و سستی به سر می برد نداشته به طور طبیعی پیامبری کنشگر و فعال را به تصویر کشیده که مشخصه بارز شخصیت او مبارزه و جهاد علیه کفار است.

به عبارت دیگرمی توان گفت ارائه یک کاراکتر کنشگر و فعال منافاتی با جنبه رحمانی شخصیت ندارد و به وفور نمونه های آنرا در تاریخ سینما می توان سراغ گرفت.

ارسال نظر: