در سلسله نشست‌های تاریخ معاصر ایران عنوان شد:

مصدق تا لحظه آخر چشم به راه کمک آمریکا بود

کدخبر: 2055848

مدیرعامل موسسه مطالعات تاریخ معاصر گفت: جنگ نرم آمریکاییها که برای خود به دنبال جایگاهی در ایران بودند و همچنین انگلیسی ها که از قدیم در ایران ریشه دوانده بودند موجب شد تا آنها در تلاش علیه نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ را رقم بزنند.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی « نسیم آنلاین »، نشست کودتای 28 مرداد و جنگ نرم آمریکا علیه مهضت ملی ایران از سلسله نشست های تاریخ معاصر ایران که به همت موسسه مطالعات تاریخ معاصر پیش از ظهر امروز و با حضور "موسی فقیه حقانی" مدیرعامل موسسه مطالعات تاریخ معاصر، "منوچهر محمدی" استاد دانشگاه و نویسندگان و پژوهشگرانی چون "محمد مهدی عبدخدایی"، "حمید سیف زاده" و "خسرو معتضد" در محل این موسسه برگزار شد.

موسی حقانی مدیر عامل موسسه در ابتدای این نشست در سخنانی، گفت: تا امروز این کودتا ازمنظر عوامل داخلی و جریانات وابسته به آیت الله کاشانی و دکتر مصدق مورد واکاوی قرار گرفته است. اما در این مسئله کمتر به بحث دخالت بیگانگان پرداخته شده است.

وی افزود: برای آنکه بتوان رفتار این شخصیت را تحلیل کرد باید از زوایای مختلف او را شناخت. اینکه دکتر مصدق عمدا کودتا علیه خود را طرح ریزی کرده باشد بعید است.

حقانی ادامه داد: جنگ نرم آمریکاییها که برای خود به دنبال جایگاهی در ایران بودند و همچنین انگلیسی ها که از قدیم در ایران ریشه دوانده بودند موجب شد تا آنها در تلاش علیه نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران کودتای 28مرداد سال 1332 را رقم بزنند.

وی خاطرنشان کرد: پیرامون عضویت دکتر مصدق در جامعه آدمیت که یک جمعیت شبه ماسونی است باید عرض کنم که چندان طولانی نبود. همچنین از سوی دیگر فرضیه ماسون بودن مصدق در حالی مطرح می شود که لژ پهلوی که یک لژ ماسونی است در مقابل دولت مصدق ایستاد.

حقانی اضافه کرد: از سوی دیگر آیت الله کاشانی هم به دنبال سرنگونی شاه نبود. ولی اشتباه بزرگ دکتر مصدق این بود که تا لحظه آخر هم امید داشت آمریکا به کمک او بیاید.

محمد مهدی عبدخدایی نویسنده و پژوهشگر در این نشست در سخنانی گفت: دکتر محمد مصدق در زمان نخست وزیری خود فکر می کرد که می تواند بین آمریکا و انگلستان اختلاف ایجاد کند. از این فرصت استفاده کرده و برنامه ها و مقاصد خود را پیش ببرد.

وی افزود: منتهی این درحالی بود که آمریکا در قالب طرحی به نام مارشال به دنبال حمایت و بازسازی انگلستان بود و از این نظر همکاری های بسیار نزدیکی را با این کشور داشت. بر این اساس دکتر مصدق در جریان برگزاری دادگاه لاهه متوجه شد که آمریکا و اتنگلستان تا چه میزان با هم هماهنگ هستند.

این نویسنده و پژوهشگر ادامه داد: پیرامون زمینه های کودتای 28 مرداد سال 32 باید ابتدا به حواشی قبل از رخ دادن آن بپردازیم. در تیرماه سال 32 بود که گزارشی از طرف یکی از همکاران دکتر مصدق به رئیس دولت ارسال می شود و در آن بیان می شود که روزنامه های شهباز، رگبار امروز و نوید آزادی همه از حامیان دولت هستند و نخست وزیر وقت که مصدق باشد از این بابت مطمئن می شود.

عبدخدایی خاطرنشان کرد: البته دکتر مصدق در زمان نخست وزیری و حتی قبل از آن نیز گرایشاتی به حزب توده و کومونیست داشت ولی آمریکا و انگلستان چنین گرایشی به این حزب نداشتند و در حقیقت ایران در زمان مصدق صحنه مبارزه کومونیزم و نظام سرمایه داری بود.

وی اضافه کرد: البته مصدق در زمان نخست وزیری خود یک بدشانسی بزرگ می آورد و آن بدشانسی این است که استالین می میرد و به دنبال این رخداد نظام شوروی کانون توجه خود را از عرصه جهانی و بالطبع ایران به مسائل داخلی خود تغییر می دهند. در حقیقت مرک استالین موجب عدم حمایت شوروی از حزب توده ایران می شود.

این نویسنده یادآور شد: در کودتای 28 مرداد سال 32 چیزی که از همه بیشتر توجه را جلب می کند این است که چطور می شود دولتی که در 30 تیر همان سال با آن قدرت و پشتوانه مردمی بر سر کار می آید در کمتر از 28 روز پایین کشیده می شود.

عبدخدایی متذکر شد: اشتباه دیگر محمد مصدق در ایجاد و تشکیل هیات موسسان رخ می دهد. زیرا زمانی که هیات موسسان تشکیل می شود چند اتفاق رخ می دهد. نخستین اتفاق تشکیل مجلس سنا است و دومین اتفاق نیز شاه با تغییر در قانون اساسی قدرت انحلال مجلس را به دست می آورد. سومین اتفاق نیز این است که شاه در نبود مجلس می تواند نسبت به عزل و نصب نخست وزیر شخصا اقدام کند.

وی ادامه داد: در روز های 25، 26 و 27 مردادماه سال 32 که پس از آن در 28 مرداد کودتا رخ می دهد تهرن یک جای خالی دارد. بر این اساس از آنجایی هم که مصدق به وفاداری به سلطنت قسم خورده بود تمایل و یا سعی برای اعلام جمهوریت نمی کنند.

این نویسنده و پژوهشگر افزود: در ماجرای کودتای 28 مرداد عده ای از جنوب تهران به سمت منزل دکتر مصدق حرکت می کنند م شعار جاوید شاه سر می دهند و از آن طرف هم تعدادی تانک وارد خیابان ها می شوند و به همین سادگی دولت مصدق سقوط می کند.

عبدخدایی خاطرنشان کرد: دکتر مصدق با ایجاد فضای ناامنی زبانی و توسط روزنامه های مورد حمایت خود در ابتدا یک دوره 6 ماهه و سپس یک دوره یک ساله از جملس اختیار تام می گیرد. نکته دیگر اینکه بزرگترنی دلیل مخالفت آیت الله کاشانی با او نیز همین تمدید اختیار تام 6 ماهه و تبدیل آن به یک دوره یک ساله است.

وی تصریح کرد: باید تاریخ دانان و پژوهشگران بررسی کنند که چگونه آمریکا و انگلستان در ماجرای کودتای 28 مرداد فقط با صرف چند میلیون دلار مصدق را سرنگون کردند ولی همان ها در ماجرای 30 تیر نتوانستند همین کار را انجام بدهند.

حمید سیف زاده دیگر نویسنده و پژوهشگر حاضر در این نشست در سخنانی، گفت: تمام اساتید حقوق این موضوع را تائید می کنند که اشتباه یک سیاستمدار بیشتر از یک خیانت و جنایت است. من معتقد هستم که دکتر مصدق عمدا و قطعا همان کاری را که قصد داشت انجام دهد انجام داد و اشتباهی در موضوع کودتا نکرده است.

وی افزود: در 25 شهریورماه سال 32 اعلام می شود که احتمال دارد از سمت همکاران مصدق تهران اشغال شود. اما می بینیم که در روز 27 مرداد چند نفر توقیف می شوند و اعلام می شود این افراد همان هایی هستند که قصد کودتا داشتند و از افراد رزم آرا هستند.

این نویسنده و پژوهشگر ادامه داد: دکتر مصدق از همان ابتدا می خواست این توهم را در ذهن مردم جامعه جا بیاندازد که عده ای و یا جریانی قصد دارند تا بر علیه من کودتا انجام بدهند. او خیلی علاقه داشت تا اینگونه به مردم نشان بدهد که همه دنیا با او دشمن هستند و به دنبال سرنگونی او هستند. این درحالی است که هیچ نهضتی در دنیا نبوده و نیست که مورد تائید عمومی باشد. البته نهضت مبارزه برای ملی شدن صنعت نفیت در میان تمامی نهضت های دنیا یک استثناء محسوب می شود زیرا تقریبا مورد حمایت تمامی مردم ایران بود.

سیف زاده خاطرنشان کرد: اینکه می گویم کودتا نبوده دلیل عدم دخالت غربی ها در امروز کشورداری در زمان دکتر مصدق نیست ولی می گویم که موجبات دخالت آنها در ایران را مصدق فراهم کرده بود. در دولت مصدق حتی می بینیم که آیت الله کاشانی ربوده می شود و مورد شکنجه قرار می گیرد.

وی اضافه کرد: وقتی قانونی تصویب می شود به دولت فرستاده می شود و دولت هم موظف است تا آن را به صورت مکتوب ابلاغ کند. بر این اساس دکتر مصدق در نامه ای به شاه خبر از انحلال مجلس به دنبال برگزاری رفراندوم می دهد. این در حالی است که این اقدام او غیرقانونی بوده است. زیرا او عملا سمتی نداشته که در پایین نامه آن را بیاورد.

این نویسنده و پژوهشگر یادآور شد: هیچ کس به اندازه دکتر مصدق به قانون تجاوز نکرده است. دکتر مصدق ابتدا برای 6 ماه و سپس برای یک سال از مجلس اختیار تام گرفت. امروز جواد جعفری که 96 سال سن دارد در متنی نوشته است که من باور نمی کردم که دکتر مصدق زندانی ها را شکنجه کرده باشد.

سیف زاده افزود: مصدق نه تنها وسیله آمریکا در حیات خلوت خانه خود بود که تمام جریانات کشور را در اختیار بیگانگان گذاشته بود. حتی در سفارت انگلستان بی سیم آنها کار می کرد. البته آنها در روزهای آخر نخست وزیری مصدق دستگیر شدند.

وی ادامه داد: در فاصله 25 مردادماه تا 28 مرداد که کودتا به وقوع پیوست مصدق هرکاری که دوست داشت انجام داد. اما همه می دانیم که باید قانون در جامعه حکمفرما باید تا مردم در پناه آن امنیت و آرامش داشته باشند.

این نویسنده خاطرنشان کرد: دکتر مصدق در سال 32 تعداد 56 فراماسونر را به ایران دعوت کرد که 45 نفر از آنها ایران را ترک کردند و 11 نفر دیگر باقی ماندند که جلسات متعددی را با دکتر مصدق برگزار کردند. در حقیقت آنها طرح توطئه کودتای 28 مرداد را با مصدق هماهنگ کرده و سپس آن را به انگلستان ارسال کردند و انگلیس هم این طرح را به آمریکا داد و این دو کشور کودتا را با همکاری یکدیگر هدایت کردند.

خسرو معتضد نویسنده و پژوهشگر دیگری که در این نشست حضور داشت در سخنانی، گفت: طیب در ماجرای کودتای 28 مرداد سال 32 16 گروه از مردم از با اتوبوس هایی از جنوب تهران به سمت دفتر دکتر مصدق آورد. البته او در جریان انقلاب توبه کرد و به آغوش مردم و انقلاب برگشت.

وی افزود: من با طرح مباحثی از این قبیل که دکتر مصدق خود یه پای کودتا بوده و یا اینکه از وقوع آن باخبر بوده موافق نیستم. در حقیقت باید عرض کنم که آنچه دکتر مصدق را در جریان ماجرای کودتای 28 مرداد سال 32 به زانو در آورد چیزی جز بی پولی نبود.

این نویسنده و پژوهشگر ادامه داد: زیرا برای اداره یک کشور پول لازم است و بدون پول همه چیز به هم می ریزد. دقیقا همانند کاری که آمریکا در حال حاضر هم با کشور ما انجام می دهد و منابع مالی ما را بسیار محدود کرده است.

معتضد خاطرنشان کرد: دکتر مصدق اگر نسبت به امریکایی ها خوش بین بود به این دلیل بود که او نسبت به آنها در عوالم خوش قرن 19 آمریکا سیر و سفر می کرد. اگر بپرسیم که چرا مصدق به امریکا گرایش دارد جواب این می شود که او به دولت آن کشور خوش بین بود و فکر می کرد که امریکا کشوری است که آزادی خواه است.

وی اضافه کرد: مصدق در عین اینکه نسبت به دنیای غرب شیفته بود ولی اطلاعات درست و دقیقی از بازارهای نفت در دنیا نداشت که همین عوامل هم موجب شده بود تا او در دوران نخست وزیری با مشکلات و مسائل فراوانی روبرو شود.

این نویسنده و پژوهشگر یادآور شد: اگر پیرامون درخواست اختیارات تام از مجلس هم بخواهیم بحث کنیم باید به این نکته اشاره کنیم که او در شرایط فوق العاده ای که در مردادماه سال 32 با آن روبرو بود دست به یک سری اقدامات خاص زد.

منوچهر محمدی استاد دانشگاه در بخش دیگری از این نشست، گفت: تمام دوره نخست وزیری مصدق این موضوع را نشان می دهد که او رعایت قانون را نکرده است. دکتر مصدق حتی با 70 نماینده از 136 نماینده مجلس که همسویی داشت نتوانست کار کند. دکتر مصدق در ماجرای رفراندوم در خصوص مجلس بسیار بد عمل کرد.

وی افزود: این نکته را هم نباید از نظرها دور کنیم که دکتر مصدق بعد از کودتای سال 1299 وزیر دارایی قوام السلطنه شد. در حقیقت دکتر مصدق فردی است که باید او را در پهنه تاریخ جستجو کرد. ولی نکته ای که مهم است این است که نقش مصدق در کودتا اثبات نمی شود.

محمدی ادامه داد: نکته دیگری که برای ما سوال است این است که مصدق هیچ اشاره ای به نامه ای که ایت الله کاشانی در تاریخ 27 مرداد سال 32 برای او ارسال می کند نمی کند. آیت الله کاشانی در این نامه قول همراهی و حمایت از مصدق را به او داده بود ولی نخست وزیر وقت در بابر این درخواست سکوت می کند.

این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: حتی در خاطرات داریوش فروهر هم آمده که من به دکتر مصدق خبر نزدیک بودن کودتا را می دهم ولی او به من پاسخ داد که از تهران خارج شوم و در این ماجرا دخالت نکنم.

وی اضافه کرد: مصدق بریده بود و نمی دانست که در برابر کودتا چه باید بکند. او در نهایت آن نامه معروف را به شاه نوشت و در نهایت هم از صحنه سیاسی کشور کنار رفت.

محمدی یادآور شد: دوره حکومت پهلوی از لحاظ نفوذ و وابستگی به قدرت‌های خارجی به سه دوره تقسیم می‌‌شود. نخستین دوره قاجاریه بود که دوره نفوذ نام گرفت. دوره دوم که با کودتای 28 مرداد مواجه می‌شویم به دوره تزلزل سلطه می‌رسیم. شرایط جنگ جهانی و اشغال ایران موجب شد که هر قدرت جهانی به دنبال منافع خود در ایران باشد. دوره سوم سلطه مجدد انگلیس و نفوذ آمریکا بود.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: روسیه قصد داشت به نفت ایران دست پیدا کند و هم وصیت پطر کبیر اجرا کند. انگلستان در دوره تزلزل قدرت انگلیس، با توجه به سلطه‌ای که سالها قبل بر نفت ایران داشت قصد داشت نفود خود را در دست ندهد. همچنین آمریکا نیز دو هدف داشت نخست اینکه سهمی در نفت ایران پیدا کند و دوم به دنبال کمربندی در برابر شوروی ایجاد کند.

وی در پایان گفت: اگر نفت ملی شد گلوله "خلیل طهماسبی" بود که نفت را ملی کرد. البته نمایندگان مجلس از ترس جان خود بود که زمینه ملی شدن صنعت نفت را در مجلس وقت فراهم کردند.

ارسال نظر: