"بزرگ جماعت شعر انقلاب"! از خاطرت ما را نبر

کدخبر: 1014934

این روزها حال "حمید شعر انقلاب" خوب نیست؛ تنها شاعری که رهبری بر دیوانش مقدمه نوشت دارد خاطراتش را فراموش می‌کند/ «نسیم» در گزارشی به زندگی حمید سبزواری پرداخته است

گروه فرهنگی «نسیم»؛ در میان شاعران انقلاب اسلامی، برخی از چهره‌ها در تمام فراز و فرودهای سال‌های مبارزه و رویارویی با جریانات مخالف و سال‌های دفاع مقدس همراه با انقلاب قلم زده‌اند که در این میان نام «حمید سبزواری» از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است.

این روزها خبرهای خوبی نمی شنویم از شاعری که عمرش را وقف سرودن شعر برای انقلاب کرده است.

حمید سبزواری شاعر بیشتر شعرهای انقلابی

استاد حمید سبزواری نامش با خاطرات اغلب ایرانیان در بعد از انقلاب گره خورده است.

او مهم‌ترین شعرهای مربوط به انقلاب اسلامی یا همان شعرهای انقلابی را سروده است، شعرهایی که هر کدام یادآور خاطرات انقلاب است؛ شعرهایی مانند: "خوش‌آمدی ای امام ما"، "این بانگ آزادی کز خاوران خیزد"، "برخیزید ای شهیدان"، "آمریکا آمریکا ننگ به نیرنگ تو"، "شهید مطهر"، "خمینی ای امام"، "خجسته باد این پیروزی" و ...؛

حمید سبزواری متولد (۱۳۰۴ سبزوار) شاعری است از نسل دیروز، پدرش، عبد الوهاب پیشه ور ساده‌ای بود که قریحه شعری داشت. جدش، ملا محمدصادق ممتحنی، شاعری مردمی بود که «مجرم» تخلص می کرد.

پدر و مادر حمید، شاید اولین اساتید وی بودند. او جامع المقمات را نزد میرزا حبیب جوینی خوانده بود. حاج آقا محمد علی محمدی نیز از دیگر استادان وی بود؛ در دوره نوجوانی در سبزوار زندگی می کرد؛ در آنجا کتابفروشی به نام خسروی بود؛ او شعرهای حمید را چاپ کرده و می فروخت.

در نوجوانی شاهد فرهنگ ستیزی، ‌خشونت و سرکوب احساسات مذهبی مردم توسط رضا شاه پهلوی بود. سبزواری ابتدا به شغل معلمی مشغول شد، سپس کارمند بانک بازرگانی در تهران شد و بعد به شاعری روی آورد. مهم‌ترین فعالیتش ‌شاعری است.

در کودتای 28 مرداد 1332 متواری و مخفی شد؛ لیکن بعدا خود را به شهربانی سبزوار معرفی کرد و چهار سال در وضعیت بلاتکلیفی و تعلیق طی کرد تا سرانجام تبرئه شد.

حمید سبزواری هنگامی که در بانک بازرگانی مشغول بود یک نشریه ای داخلی راه انداخت . نشریه ای داخلی که علاوه بر اخبار بانک و مسایل اقتصادی،‌ جدول، صفحه شعر، داستان هم داشت. سبزواری در میان شعرای متقدم،‌ کار مسعود سعد سلمان و ناصر خسرو را بیشتر می پسندد؛ در میان شعرای معاصر نیز فرخی و نسیم شمال در او تاثیر گذار بوده اند.

وی در رشته ادبیات تحصیل کرده و سال‌ها سابقه تدریس در همین رشته را در کارنامه دارد و تاکنون چند مجموعه کتاب به چاپ رسانده است مانند سرود درد، سرود سپیده، سرود دیگر، کاروان سپیده، یاد یاران، گزیده ادبیات معاصر و.... وی مدال درجه یک هنر در رشته ادبیات دارد و اولین شاعری است که کتاب شعرش با عنوان سرود درد، سال 1375 کتاب سال شناخته شد.

شعر سبزواری،‌ شناسنامه زمان‌مند انقلاب

شعر سبزواری،‌ شناسنامه زمان‌مند انقلاب است، زیرا کمتر حادثه یا رویدادی است که انعکاسی از آن در شعر او نباشد. این شاعر با حساسیت ویژه خویش، ‌هر رویداد مهم تاریخ معاصر ایران را با گل‌واژه‌های شعرش در حافظه زمانه نقش کرده است تا آیندگان از یاد نبرند که نسل گذشته در چه شرایط دشواری از آرمان ها و انقلابش دفاع کرده است .

این شاعر در خصوص شعرهایش در مصاحبه ای گفته است: مردم ما در زمان طاغوت درد‌دل‌های زیادی داشتند، حرف‌های زیادی داشتند که راحت نمی‌توانستند بیان کنند و از همه مهم‌تر نداشتن آزادی بود که به نظر من، اولین پیام انقلاب ما آزادی و آزادگی بود. «برخیزید ای شهیدان» را سرودم که یادآور خون‌های پاک ریخته شده شهدایی بود که مردم تقدیم انقلاب کردند.

جریان مقدمه نویسی رهبر انقلاب برای دیوان سبزواری

مقام معظم رهبری همواره علاقه خاصی به حمیدسبزواری داشتند؛ در مراسم افطاری شاعران در ماه رمضان امسال مقام معظم رهبری پس از دیدن حمید سبزواری با صدای بلند صدا می‌زنند: آقای حمید... و این شاعر پیشکسوت با کمک بقیه آرام آرام نزدیک می‌شود و حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نیز می‌گویند: «بیایید ببوسمتون...» و این شاعر را در آغوش می‌کشند؛ چنین توجهی از سوی رهبری نشان از اهمیت و اثرگذاری این شاعر انقلابی دارد.

رهبر معظم انقلاب در مقدمه دیوان شعر حمید سبزواری او را چنین می‌شناسانند: «شاعر گرامی ما، آقای حمید سبزواری از پیشکسوتان و پیشروان این راه است. زبان فاخر در شعر حمید، با مضمون انقلابی و مکتبی، آمیزه‌ای مطلوب و ارزنده پدید آورده و مجموعه شعر او در دیوان معاصر فارسی، فصل رغبت‌انگیز و شایسته‌ای گشوده است.

جریان مقدمه نویسی از زبان سبزواری چنین است: «یک روز در خدمت حاج آقا (مقام معظم رهبری) بودم. فرمودند: «آقا حمید چرا کارهایتان را چاپ نمی‌کنید؟!» به شوخی عرض کردم: «آقا منتظرم شما مقدمه‌ای بنویسید» ایشان هم به طور جدی فرمودند: «من برای هیچ کس این کار را نکرده‌ام، ولی برای شما این کار را انجام خواهم داد.

حمیدسبزواری از همان اوان نهضت، اشعاری در تحریض مردم به انقلاب می‌سرود، لکن بواسطه خفقان شدید و سانسور پهلوی، به سائقه شعر دیرپای مقاومت، حمید نیز اشعار خود را در زبان رمز و استعاره می‌سرود :

مرا که یار نباشد، بهار را چه کنم

بهار، بی‌گل روی نگار را چه کنم

امید بود که با نوبهار بازآیی

ملامت دلِ امیدوار را چه کنم ...

شعری که سبزواری برای امام(ره) سرود

با وجود این، درپی تشدید مبارزات مردمی، حمید، زبان رمز را کنار گذاشت و به طور صریح، از امام خمینی سخن راند :

بنازم بر آن پیر و فکر جوانش

که عاجز بود خامه از داستانش

چه بحری است یارب که نتوان رسیدن

به صد موج اندیشه بریک کرانش ...

نباشد «محمد» ولیکن زنسبت

بود پاک فرزندی از خاندانش

نباشد امام زمان، لیک خوانم

در ایام غیبت ، امام زمانش

« امام خمینی» که خوی حسینی

هویداست از چهرة پرتوانش

به پیکار در، با یزید زمانه

نه پروای تیغش، نه بیم سنانش

پس از رحلت امام و انتخاب مقام معظم رهبری به رهبری نظام، سبزواری شعر بلند و معروف «به جای امام» را سرود :

ای ثنای توام، ثنای امام

با ولای توام، ولای امام

خلف الصدق آن بزرگی و هست

عزم و رای تو، عزم ورای امام ...

تا که راه امام گم نشود

حق گزیده تو را برای امام

هر که را دیده خرد باز است

نشمارد تو را سوای امام

می‌ستاید تو را به فضل و کمال

می‌نشاند تو را به جای امام

با شروع دفاع مقدس ، حمید سبزواری بارها لباس رزم پوشید؛ خرمشهر که آزاد شد، سرود جاودانه «خجسته باد این پیروزی» را سرود که هنوز برزبان مردم جاری است .

حال حمید شعر انقلاب خوب نیست

این روزها حال حمید شعر انقلاب خوب نیست؛ دارد خاطراتش را فراموش می کند؛ سبزواری دچار آلزایمر شده است؛ این بیماری یک نوع اختلال عملکرد مغزی است که بتدریج توانایی‌های ذهنی بیمار تحلیل می‌رود. اختلال حافظه معمولاً بتدریج ایجاد شده و پیشرفت می‌کند. در ابتدا اختلال حافظه به وقایع و آموخته‌های اخیر محدود می‌شود ولی بتدریج خاطرات قدیمی هم آسیب می‌بینند.

همسر حمید سبزواری، می گوید: چند ماهی است که بیماری آلزایمر این شاعر شدید شده، متاسفانه فراموشی وی نسبت به ماه‌های گذشته شدیدتر شده و حتی گاهی فرزندانش را هم به خاطر نمی‌آورد.

وی ادامه داد: چند سال پیش به علت مشکل تنگی مری که سبزواری داشت باید آمپولی می‌زد که دکتر آمپول را به رگ اشتباهی تزریق کرد و به علت همین اشتباه نزدیک بود دستش را از دست بدهد. دکترها برای جلوگیری از این اتفاق مجبور شدند از گردنشان آنژیو بگیرند و همان زمان به ما گفتند که این آنژیو می‌تواند باعث بروز آلزایمر شود.

همسر این شاعر همچنین با تاکید بر اینکه شرایط جسمانی و روحی حمید سبزواری به گونه‌ای است که دیگر به سراغ کتاب و شعر نمی‌رود، عنوان کرد: البته برایم عجیب است که ایشان در دیدار با مقام معظم رهبری در نیمه ماه رمضان توانست حضور پیدا کند و شعر کوتاهی بخواند. هر چند در طول راه چند بار فراموش کرد که کجا می‌رود و فرزندم به وی یادآوری می‌کرد.

بزرگ جماعت شعر انقلاب فراموش نخواهد شد

همسر شاعر سرود «خمینی ‌ای امام» در پایان از مردم کشورمان و دوستداران این شاعر متعهد و انقلابی خواست تا برای سلامتی‌اش دعا کنند. مطمئنا "بزرگ جماعت شعر انقلاب" اگر فراموش کند همه خاطراتش را اما از یاد این مردم نخواهد رفت.

ارسال نظر: