انتقاد وزیر اسبق نفت از عملکرد زنگنه در وزارت نفت:

میرکاظمی: وزیر نفت به رئیس جمهور اطلاعات غلط می‌دهد/ زنگنه برای جبران کم‌کاری خود بحث IPC را پیش کشید

کدخبر: 2060130

وزیر اسبق نفت گفت: آقای رئیس‌جمهور باید توجه داشته باشد که امروز مشکل ما قرارداد نیست. مشکل ما راهبردهای غلطی است که در صنعت نفت در سه و سال و اندی گذشته به‌کارگیری شده است.

به گزارش « نسیم آنلاین » رجانیوز نوشت: هیئت دولت یازدهم مصوبه جدیدی را در رابطه با شیوه جدید قراردادهای نفتی به تصویب رسانده است. این مصوبه در حالی است که بسیاری از متخصصان و کارشناسان این حوزه انتقادهای فراوانی را به این شیوه قراردادها دارند. اینکه آیا مدل جدید قراردادهای نفتی ایران می‌تواند سرمایه‌های بین‌المللی را به ایران بیاورد و شرکت‌های نفتی داخلی و خارجی با چه شرایطی می‌توانند در پروژه‌های صنعت نفت سرمایه‌گذاری کنند سئوالاتی است که در گفت و گو با دکتر سید مسعود میرکاظمی وزیر اسبق نفت در دولت دهم مطرح شد. متن زیر ماحصل گفتگوی 30 دقیقه‌ای با میرکاظمی است که از نظر می‌گذرانید:

چه عاملی باعث شد که ژنرال‌های نفتی دولت یازدهم به این فکر بیفتند تا تغییری در قراردادهای نفتی کشور ایجاد کنند.

بسم‌الله الرحمن الرحیم. در شرایط فعلی کشور ما در حوزه بین‌الملل، به‌خصوص در مورد انرژی، سرمایه‌گذاری خارجی به نوع قرارداد برنمی‌گردد، چون تحریم هستیم. هرکسی بگوید با تغییر قرارداد سرمایه‌گذاری می‌کنم، این آدرس غلطی است که به کشور می‌دهد و مسئولین نباید به آن توجه کنند. روز اولی که این دولت سر کار آمد ما در کمیسیون انرژی رسماً به آقایان گفتیم که سرمایه داخلی جذب کنید. دور زدن تحریم‌ها راهکار دارد.

توهمی به نام سرمایه گذاری خارجی

آقایان رسماً اعلام کردند که نه؛ رئیس‌جمهور سابق رفته و رئیس‌جمهور جدید آمده و در شرایط فعلی اروپایی‌ها برای سرمایه‌گذاری می‌آیند. ما آنجا کاملاً به آنها هشدار دادیم ذهنیتی که شما دارید به‌خاطر دور بودن چندین ساله شما از حوزه اجرایی است. این شرکت‌های اروپایی تا زمانی که تحریم هستند از ترس آمریکا وارد ایران نمی‌شوند و در این موضوع شک نکنید. سیستم آمریکا هم آقای احمدی‌نژاد و روحانی را یکی می‌بیند، این‌طور نیست که فکر می‌کنید اتفاق خاصی افتاده است. در همین قضیه خیلی باعجله چینی‌ها را بیرون کردند و آنها هم مثل اینکه شکایت کردند که اطلاع ندارم به کجا رسیده است. این نگاه غلط به مسائل بین‌المللی و عدم شناخت تحریم و فشارهای تحریم در کشور باعث شد پروژه‌های نفتی را متوقف شود. سوال کنید در این مدت سه سال و اندی چقدر پول و سرمایه جذب کردند؟ چون 14.5 درصد سهم نفت متأسفانه به‌علت دیپلماسی غلطی که آقایان داشتند قیمت خیلی پایینی است. البته این را گزارش دادم و با دلیل و منطق گفتم که یکی از دلایل کاهش قیمت نفت عملکرد دولت یازدهم بود. با این سهم وزارت نفت اگر بتواند هزینه‌ها خود را پوشش دهد و یا اقساط بیع متقابل را پرداخت کند خیلی هنر کرده است و به سرمایه‌گذاری نمی‌رسد و آقایان هیچ برنامه‌ای را هم برای جذب سرمایه خارج از تحریم نداشتند و این یکی از مواردی است که به نفت آسیب جدی زده است. هم در بحث توسعه میادین نفتی و میدان‌های مشترک این اتفاق افتاده است.

درصد پیشرفت پروژه های نفتی در دولت یازدهم

آن‌چیزی هم که در حال بهره‌برداری است عملکرد دولت قبل است. شما سئوال کنید فاز دوازدهم که بهره‌برداری شد و دو تریم آن در دولت قبل وصل شده بود با چند درصد پیشرفت تحویل به دولت یازدهم شد؟ یا ستاره خلیج فارس که با پیشرفت 74 درصدی تحویل این دولت شده است، چرا تمام نشده است؟ اینها که همه موارد برجام را هم انجام دادند، هرچه که آمریکا گفت قبول کردند، چرا کارها خوابیده است؟ به‌دلیل استراتژی غلطی که در نفت شروع کردند و متأسفانه به‌دلیل عدم نظارت دولت در وزارت نفت به‌خصوص شخص رئیس‌جمهور باعث شد که ما شاهد عقب‌ماندگی در پروژه‌های نفت و گاز در کشور باشیم؛ اینها را با قبل از آمدن این دولت مقایسه کنید و از پیمانکاران و شرکت‌های طرف قرارداد پارس جنوبی سئوال شود پیشرفت چقدر بوده است. به‌نظرم اطلاعات درست به رئیس‌جمهور نمی‌دهند. ما در کمیسیون انرژی به آنها گفتیم که معطل نشوید، چون اروپایی‌ها نمی‌آیند. معاون شرکت توتال آن‌زمان که هنوز تحریم خیلی جدی نبود می‌گفت آمریکا مدیرعامل ما را به‌خاطر ارتباط با ایران سه روز بازداشت کرده است. آیا این شرکت جرئت می‌کند سمت ایران بیاید؟ تازه آنها بعد از برجام فهمیدند که تحریم‌ها اثربخش است، آن هم به‌خاطر ضعفی که دولت یازدهم در برابر تحریم‌ها نشان داد که غربی‌ها به اثربخشی آن پی بردند و اتفاقاً محکم‌تر برخورد می‌کنند. این باعث شد که فشارهای بیشتری به ایران بیاورند و در آینده احتمالاً فشارهای بیشتری هم بیاورند و اجازه نمی‌دهند سرمایه‌گذاری‌های جدی در ایران انجام شود. در مورد فروش هواپیماها نیز افرادی که دست‌اندرکار هستند می‌دانند که اینها اجازه نمی‌دهند، چون هم دولت آمریکا، هم سیستم امنیتی آمریکا و هم کنگره آمریکا هر سه بعد از برجام رسماً اعلام کردند که به ایران اجازه نمی‌دهیم نفس اقتصادی بکشد. بنابراین ساده‌لوحانه است جهت سرمایه‌گذاری برای ورود اروپایی‌ها و غربی‌ها منتظر بمانیم.

بهانه‌ای به نام نوع قرارداد

بهانه چیست؟ نوع قرارداد. به‌نظر من یک بهانه بیشتر نیست. این یک فرار به جلو است برای اینکه توجیهی جهت کم‌کاری و راهبرد غلطی که در نفت پیش بردند و باعث تعطیل شدن میدان‌های نفتی شده است پیدا کنند. بنده با اطمینان به شما می‌گویم که نوع قرارداد مشکل سرمایه‌گذاری در نفت نیست. برای سرمایه‌گذار نرخ بازگشت مهم است. کافی است دو سه درصد نرخ بازگشت بیع متقابل را بالا ببرید، حتماً انگیزه بیشتر خواهد شد. لازم نیست شما 32 سال میدان را در اختیار بیگانگان قرار دهید و شبه PS عمل کنیم، اما اسم آن را نگذارید. پس اولین مطلب این است که این آدرس غلط است که داده می‌شود. آقای رئیس‌جمهور باید از وزارت نفت بخواهد که چرا راه‌های دیگری را برای جذب سرمایه دنبال نکرده است؟ چرا به‌نظر منتقدین توجه نکردند که در تحریم، آمریکا‌یی‌ها اجازه نمی‌دهند اروپایی‌ها بیایند. اینها باورشان شده بود که ورق برگشته است و حتی عجولانه کشورهای دیگری مثل چین را از میدان‌های نفتی بیرون کردند و بعد هم رفتند التماس کردند که برگردند. با قرارگاه خاتم‌الانبیاء چه برخوردی کردند که بعد التماس کردند قرارگاه برگردد؟ این برخوردهای نسنجیده و از روی بی‌تدبیری باعث شد که امروز شاهد آن عقب‌ماندگی در پالایشگاه‌ها و توسعه میدان‌های نفتی باشیم. در حوزه پتروشیمی چقدر جذب سرمایه‌ داشته‌اند؟ بزرگ‌ترین اشتباه آنها نگاه به غرب بود. این اشتباه هزینه سنگینی را علی‌رغم تذکرات کمیسیون انرژی مجلس بر صنعت نفت ایران وارد کرده است. خواهش می‌کنم به کمیسیون انرژی بروید و متن و نوار پیاده‌شده آن جلسات را بگیرید، هشدارها داده شد که اینها نمی‌آیند، شما در رأس کارها نبودید، فکر نکنید چون دولت عوض شده است همه‌چیز گل و بلبل می‌شود. متأسفانه توجه نکردند و مستانه عمل کردند. واقعاً مانند آدمی که هوشش را از دست داده است فکر می‌کردند که همه‌چیز عوض شده است و صد میلیارد دلار سرازیر می‌شود و ارو‌پایی‌ها می‌آیند. آنها با نظام جمهوری اسلامی ایران کار دارند، با آقای الف و ب کار ندارند. اینها می‌خواهند نظام را تغییر دهند. برای آنها فرقی ندارد رئیس‌جمهور آقای روحانی باشد یا آقای احمدی‌نژاد. متأسفانه یا این را درک نمی‌کنند و یا نمی‌خواهند درک کنند و یا می‌فهمند یک‌جور دیگر رفتار می‌کنند. به‌دلیل راهبردهای غلط و بی‌تدبیری و خودسرانه عمل کردن و توجه نکردن به هشدارهای منتقدین متأسفانه شاهد رکود جدی در صنعت نفت هستیم. نمی‌گذارند اخبار آن منتشر شود.

میدان‌های نفتی دیگر را با چند درصد پیشرفت تحویل گرفتند و امروز بعد از سه سال و اندی چقدر پیشرفت داشتیم؟ این خیلی مهم است. پالایشگاه‌ها و پتروشیمی‌ها هم به همین ترتیب. توسعه گازرسانی‌ها به شهرها و روستاها چقدر بوده است؟ اینها نکته‌های اساسی است.

مشکلی به نام راهبردهای غلط

آقای رئیس‌جمهور باید توجه داشته باشد که امروز مشکل ما قرارداد نیست. مسئولین و مجلس ما باید توجه داشته باشند که مشکل ما قرارداد نیست، مشکل ما راهبردهای غلطی است که در صنعت نفت در سه و سال و اندی گذشته به‌کارگیری شده است. بیش از حد ذوق‌زدگی به غرب وجود داشت و این باعث شد که میدان نفتی ما بخوابد و تا زمانی‌که این تصمیم و راهبرد را عوض نکنند نوع قرارداد به‌هیچ وجه نمی‌تواند مشکل را حل کند. می‌تواند کمک‌کننده باشد، اما مشکل اصلی ما فرمت قرارداد نیست.

اعطای مالکیت و فروش به خارجی ها در قراردادهای جدید نفتی

نکته دیگر این است که در شرایط تحریم، وقتی شما 25 سال میدان را در اختیار شرکت‌های خارجی قرار می‌دهید و تا هفت سال هم قابل افزایش است یعنی 32 سال، می‌توانیم بگوییم میدان با این نوع فرمت قرارداد به اشتراک گذاشته می‌شود.

چنددرصد از درآمد میدان سهم خارجی‌ها می‌شود؟

بحث درآمد نیست. بحث مالکیت و فروش است. به اسم مالک نیستند، ولی عملاً تصمیم‌گیری در مورد مسائل فنی و مالی را به یک کمیسیون مشترک می‌دهید که 50 درصد آن پیمانکار است و اجماع می‌خواهد نشان می‌دهد شما مالک نیستید. در گذشته این بود که پیمانکار پیشنهاد می‌داد، ولی این مالک بود که تصمیم می‌گرفت تصویب یا رد کند. امروز دیگر این‌طور نیست. شریک در کمیسیون می‌نشیند. معنای شریک چیست؟ وقتی شما در مسائل حقوقی و فنی مثل کارفرما حق رأی دارید یعنی چه؟ اسم آن مالکیت نیست، ولی شبیه مالکیت عمل می‌کنید. یا اگر بخواهید بهره‌برداری میدان را به طرف دیگری بدهید، باید از این شرکت اجازه بگیرید. معنای آن چیست؟ وارد IPC نمی‌شوم.

خیانتی که غربی ها در IPC به ما می کنند

خاطره‌ای بگویم. وقتی وارد وزارت نفت شدم به پارس جنوبی رفتم. می‌دانید پارس جنوبی حالت بیضی دارد، یک خطی مرز ماست، 60 درصد سمت قطری‌ها و 40 درصد سمت ماست. قطری‌های فازهای خود را لب این خط چیدند. من متوجه شدم هشت فازی که در گذشته انجام شده بود همه نزدیک به ساحل‌های خودمان هستند. سئوال کردم فازهای لب مرز که اجازه نمی‌دهد منابع هیدروکربنی به سمت قطری‌ها برود چرا کار نشده است و دست کیست؟ گفتند شرکت‌های اروپایی هشت سال پیش قرارداد بستند هنوز دست نزدند. شرکت‌های که آن‌طرف مالک بودند. یعنی با قطری‌ها مالک بودند، این‌طرف قرارداد بسته و گفته بودند در شرایط تحریم نمی‌آییم. تازه قبل از تحریم بود. قرارداد را بسته بودند، از حقوقی شرکت ملی نفت سئوال کردم، گفتند نه، نمی‌توانیم به اینها دست بزنیم. خیلی حرف است. یعنی اینکه ما برای سرمایه‌گذاری در میدان قرارداد بستیم، هشت سال است نیامده‌اند و نمی‌توانیم آن را لغو کنیم. مدیر حقوقی را عوض کردم و یکی از آقایان آمد و اینها را خلع ید کرد و این قراردادها به شرکت‌های ایرانی منتقل شد. همین هلدینگ‌هایی که در ایران تشکیل شد و الان فازها را یکی یکی تحویل می‌دهند. اگر می‌خواستیم همان روند را طی کنیم بایستی به‌جای 29 فازی که باید فعال شوند، همان هشت فاز کار می‌کردند. این اصلاً با هیچ عقل و منطقی جور در‌نمی‌آید. حالا اگر اینها دو باره بیایند و بعضی از میدان‌های ما با همین روند IPC قرارداد ببندند، ولی در شرایط تحریم نیایند، دو باره می‌خواهد همان حادثه اتفاق بیفتد، یعنی یک مالکیتی برای میدان پیدا می‌کنند، ولی برای کار نمی‌آیند. ریسک تحریم را مالک و کارفرما برداشته است. ریسک با شرکت ملی نفت است، یعنی اگر تحریم اتفاق افتاد سودش را می‌خواهد ببرد، یعنی شرکت اروپایی قرارداد می‌بندد، بعد تحریم می‌کند و از آن‌طرف هم سود خود را برمی‌دارد. در IPC علاوه بر مفاد قرارداد -که مسائل زیادی دارد و متأسفانه تا آنجایی که ما اطلاع داریم مسائل اساسی آن تا الان حل نشده است- این ضعف‌ها وجود دارد. خود فرمت قرارداد هم تحویل داده نشده است، آن چیزی که اعلام کردند مصوبه‌ای است که خود دولت داده تا براساس آن چهارچوب، قراردادی را تنظیم کنند، خدا می‌داند از آن چه چیزی در می‌آید.

تغییرات اعمال شده ظاهری بوده نه ماهوی

باید ببینیم تا تصمیم دولت چیست، ولی خیلی تغییر اساسی در مصوباتی که دیدیم اتفاق نیفتاده است و بیشتر تغییر ظاهری بوده تا ماهوی. در ماهیت آن هم هم‌چنان مشکلات اساسی مطرح است. اگر بخواهم بحث خود را جمع‌بندی کنم باید بگویم اولاً مشکل ما نوع قرارداد نیست، به‌دلیل اینکه راهبردهای غلط خود را در صنعت نفت که تا حالا در پیش گرفته‌اند توجیه کنند و اینکه چرا گزارش نمی‌دهند که چقدر سرمایه جذب کردند بحث قراردادهای جدید را مطرح کردند. در دولت یازدهم نقدینگی از 470 هزار میلیارد تومان با بالای 1100 هزار میلیارد تومان رسیده است. یک‌درصد یا دو درصد این مبلغ در نفت می‌آمد نفت متحول می‌شد، چقدر جذب کردند؟ هیچ. چون اصلاً نگاه به سرمایه داخلی نبوده است، نگاه به توانمندی داخلی نبوده است. وقتی توانمندی داخلی را اندازه بزباش می‌دانند، وقتی در IPC می‌گویند شرکت‌های داخلی باید زیر نظر شرکت‌های خارجی بروند، نوع نگاه را نشان می‌دهد، بی‌اعتمادی به توان داخلی را نشان می‌دهد. این ضد اقتصاد مقاومتی است.

نقش باشگاه اندیشه‌ورزان نفت در این وسط چیست؟

الان هرکسی بخواهد یک کاری در نفت بگیرد، باید عضو این باشگاه شود تا که عده‌ای بتوانند امتیازاتی در اختیار داشته باشند. معنا ندارد. باشگاه که نمی‌تواند کار انجام دهد.

در IPC می‌گفتند شرکت ایرانی صلاحیت‌دار می‌تواند سرمایه‌گذاری کند...

...که این رانت می‌شود. به این نکته توجه کنید که اینها ناکارآمدی خود را به IPC گره می‌زنند. این باید تفکیک شود. آقای رئیس‌جمهور باید بداند خوابیدن پروژه‌های نفتی ربط مستقیم به قراردادها ندارد، چون تحریم هستیم و وزارت نفتی موفق است که در شرایط تحریم راه‌کارهای خلاقانه و مبتکرانه را برای جذب سرمایه به‌کار بگیرد. سرمایه داخلی و سرمایه منطقی. ما در دوران تحریم انرژی فاند را سرمایه‌گذاری کردیم، همان صندوق‌های انرژی. اولیش که آمد 6.5 میلیارد دلار پول آورد. در همین شرایط تحریم. راه‌های زیادی برای جذب منابع وجود دارد. با همین ریال داخلی کشور کار کنیم. مگر شرکت‌هایی که در داخل کار می‌کنند، چه می‌خواهند؟ آیا بانک‌های خودمان نمی‌توانستند منابع تأمین کنند؟ گزارش بدهند چقدر از این منابع را جذب کردند. چقدر منابع در طول سه سال و اندی گذشته از داخل و خارج جذب شده است؟

ظرفیت کشور برای هزینه‌کرد نفت چقدر است؟

خیلی زیاد است. همیشه در نفت بالغ بر 150 میلیارد دلار پروژه است.

مثلاً 50 پروژه در نفت شاید آماده کار باشد و این پروژه‌ها باید در یک پروسه 8 تا 10 انجام شود. میزان تزریق مالی که در قالب سرمایه‌گذاری در نفت وجود دارد چقدر است؟ یعنی ما اگر بگوییم سالی 20 میلیارد دلار بیاید کفاف می‌دهد؟

بخش خصوصی ما توان‌مندی‌های خوبی دارد. مثلاً در حوزه پالایشگاهی به‌راحتی می‌توانند سالی حداقل 5 تا 10 میلیارد دلار جذب کنند. در پترروشیمی سقف ندارد. تعداد زیادی واحدهای پتروشیمی داریم که مجوز دارند، ولی سرمایه ندارند. یا در بالادستی و میدان مشترک‌ ما اگر سالیانه 20 میلیارد دلار سرمایه تزریق کنید جای کار دارد.

شما می‌گویید 20 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری سالیانه داشته باشیم. آیا با توجه به تحریم ها این برگشت سرمایه 20 میلیارد دلار خواهیم داشت؟

بله. همین الان در مسئله گاز روزانه 100 میلیون لیتر نفت گاز مصرف می‌شود. اگر بتوانیم به‌تدریج گاز را جانشین کنیم، خیلی جاها هم نیروگاه‌های ما مازوت و نفت و گاز مصرف می‌کند. به‌خاطر اینکه در گاز کسری داریم. گاز را تأمین کنید، به‌جای آن نفت و گاز را صادر کنیم، خیلی سریع برمی‌گردد. خود ما برای گاز یک بازار مصرف بزرگ هستیم. خیلی جاها گاز وجود ندارد. در زمستان صنعت را قطع می‌کنند که گاز خانگی قطع نشود. شما فکر می‌کنید 100 میلیون لیتری که از نفت و گاز مصرف می‌شود نمی‌شود با گاز جایگزین کرد؟ جایگزین شود چه اتفاقی می‌افتد؟ شما می‌توانید نفت و گاز را جایگزین کنید.

ارزش آن بالاتر است؟

بله، از نفت خام هم بالاتر است. همین 10 میلیون لیتری که وارد می‌کنند، بخشی از این پول را تزریق می‌کردند تا ستاره خلیج فارس را به اتمام برسانند. ستاره خلیج فارس سه سال و نیم پیش با 74 درصد پیشرفت تحویل داده شده است.

الان چند درصد پیشرفت داشته است؟

نمی‌دانم. اصلاً گزارش نمی‌آید. می‌گویند پول نیست. به نظر من پول هست، مدیریت نیست.

مبلغی که تحت قالب اوراق مشارکت جهت تکمیل ستاره خلیج فارس تأمین شده بود، کافی نیست؟

رقمی نیست. این را باید سال اول انجام می‌دادند، چرا باید الان انجام دهند. بحث ما این است. راهبرد غلط، عدم توجه به منتقدین و دلسوزان، عدم توجه به هشدارهایی که داده شد باعث شد هزینه سنگینی به نظام تحمیل کنند. این کار را که در قبال ستاره خلیج فارس انجام دادند باید سال اول انجام می‌گرفت. ما که می‌گوییم منابع داخلی یکی از این روش‌هاست، ده‌ها روش برای جذب منابع ملی و منطقه‌ای وجود دارد. همان‌طور که تحریم را دور می‌زنند، جذب منابع هم راه دور زدن دارد.

ارائه اطلاعات غلط به رئیس جمهور

میدان‌های دیگر هم به‌همین شکل است. متأسفانه اطلاعات درستی بیرون نمی‌آید و اطلاعات غلط به رئیس‌جمهور و مردم می‌دهند. دو بار در مجلس به رئیس‌جمهور گفتم. یک‌بار به‌عنوان رئیس کمیسیون در مجلس سخنرانی داشتیم. به ایشان گفتم به شما در بحث انرژی اطلاعات غلط می‌دهند. ایشان توجه نکرد و امروز برای مردم هزینه می‌شود. الان هم دارم می‌گویم اطلاعات درستی در حوزه انرژی به ایشان نمی‌دهند و ایشان درست تصمیم نمی‌گیرد. فرصت‌هایی از دست رفت و فرصت‌سوزی شد. می‌شد از این فرصت‌ها با راهبرد‌های درست و تصمیم‌گیری‌های صحیح استفاده کرد، نه با لجبازی‌ها و خودسری‌ها و بی‌تدبیری که ماحصل این دولت در صنعت نفت کشور است. شما بپرسید میدان‌های مشترک را با چند درصد پیشرفت تحویل گرفتند، الان چند درصد پیشرفت دارد؟ چقدر سرمایه بردند؟ با 14.5 درصد قیمت نفت 50 دلار چقدر پول به داخل نفت می‌رود؟ اگر پولی از بیرون جذب نکردند فقط می‌توانند هزینه‌های جاری و اقساط قبلی را پرداخت کنند.

تغییرات در Open Capex، مسیری برای خیانت پیمانکار خارجی

یک بحث دیگر موضوع Open Capex است. یعنی یک شرکت خارجی می‌تواند یک عدد خیلی پایینی بدهد و قرارداد ببندد. معمولاً چگونه انتخاب می‌کنند؟ فرض کنید این قرارداد بخواهد اجرایی شود. شبیه‌سازی کنیم که چه اتفاقی می‌افتد. شرکت‌ها میدانی را برای واگذاری اعلام می‌کنند. فرض کنید 20 شرکت می‌آیند. چگونه انتخاب می‌کنند؟ از لحاظ فنی و مالی انتخاب می‌کنند. طبق قرارداد باید مدیریت شود. یعنی یک کمیسیون مشترک باید تشکیل شود و تمام مسائل مالی و حقوقی به این کمیسیون برود. طرف می‌گوید من مطالعات دقیق‌تری در میدان انجام دادم، این عددی که دادم باید سه برابر شود. Open Capex همین است، اصلاً بحث این است که اصلاً سقف را با شرکت خارجی نبستید. جاهای دیگر سقف را می‌بندید. مگر اینکه کاری برای او اضافه شود، ولی در اینجا ابتدا یک پیشنهاد می‌دهد و براساس آن پیشنهاد انتخاب می‌شود. مگر براساس همین پیشنهاد شرکت‌ها انتخاب نمی‌شود، ولی بعد آن شرکت مدیریت می‌کند. مثلاً بگوید این هزینه دو برابر یا سه برابر شود. شما می‌توانید رد کنید، ولی آن شرکت هم می‌تواند کار انجام ندهد، در حالی‌که میدان را هم در اختیار دارد، چون اجازه می‌خواهد. اگر موافق نباشد عملاً کار متوقف می‌شود. بعد هرچه قدر هزینه کرد، می‌گوید براساس هزینه‌کردها عمل کردم، یعنی هیچ سقفی برای کاهش هزینه تعیین نشده است، چون کار را آن شرکت انجام می‌دهد، پیمانکارهای خود را با قیمت‌های بالا می‌آورد. کمیته مشترک است. قبلاً اگر هم Open Capex بود کسی که تصمیم می‌گرفت، خود شرکت ملی نفت بود، اما دیگر نیست، الان کمیسیون مشترک است که تصمیم‌گیری می‌کند چکار انجام شود. درست است که گفتند نفت تصمیم نهایی را می‌گیرد، اما اگر این کمیسیون اجازه ندهد، تصمیی گرفته نمی‌شود. 50 درصد با شرکت خارجی است. شرکت ایرانی هم که قرار است کار کند، شرکتی است که خیلی تصمیم‌گیرنده نیست. یک اعطینایی کنار آن گذاشتند. می‌گویند می‌خواهند انتقال تکنولوژی بدهیم. انتقال تکنولوژی سند دارد، یعنی هرکسی بخواهد انتقال تکنولوژی را به داخل کشور انجام دهد باید از طریق یک سند انجام شود که طبق آن از دانش فنی و خرید تجهیزات گرفته تا آموزش پرسنل و دانشگاهی که می‌خواهد درگیر شود در آن مشخص شود. هیچ آدم عاقلی نمی‌پذیرد در انتقال تکنولوژی شریک شود.

آیا اروپایی‌ها آخرین تکنولوژی خود را برای ما می‌آورند؟

نکته بعدی این است که آیا اروپایی‌ها آخرین تکنولوژی خود را برای ما می‌آورند؟ قطعاً این‌طور نیست. اگر آنها بیایند، آخرین تکنولوژی خود را برای ما نمی‌آورند. روشن است. چون می‌دانند ایران به‌سرعت از اینها کپی می‌کند. همین‌طور اگر ما دانشی در موشکی و ماهواره داریم آیا به‌راحتی در اختیار دیگران قرار می‌دهیم؟ حتی به کشورهای دوست خودمان.

حتی اگر تضمینی هم مبنی بر انتقال تکنولوژی بدهد و این تضمین قوی هم باشد، دلیل این نمی‌شود که این تکنولوژی بالایی باشد؟

تصور اینکه اگر یک شرکت ایرانی انتقال تکنولوژی داشته باشد غلط است. سند انتقال تکنولوژی سندی است که ابعاد مختلفی دارد. اگر آن سند را پای قرارداد آوردند و امضا کردند، نحوه ساخت تجهیزات، انتقال، افرادی که باید آموزش ببینند در حین ساخت و انتقال و نصب و راه‌اندازی، دانشگاهی که باید مسائل فنی آن را دنبال کند، همه در سند می‌آید. این سند می‌شود سند انتقال تکنولوژی. امروز ما تزهای زیادی در دکترا داریم. در اینجا گفتند شرکت ایرانی بیاید با شرکت خارجی جوین شود تا این انتقال صورت گیرد. روز اول، منتقدین گفتند که با قرارداد، انتقال تکنولوژی نمی‌دهند، آقایان پای خود را در یک کفش کردند که انتقال تکنولوژی با این انجام می‌شود. این برای جایی است که بی‌سواد هستند و نمی‌فهمند، امروز انتقال تکنولوژی دانشجوی دکترا دارد و تعداد زیادی همین را می‌خوانند و تدریس می‌کنند. مگر می‌شود برای یک شرکت ایرانی زیر نظر شرکت خارجی انتقال تکنولوژی انجام شود؟ چرا روز اول این را انجام ندادند؟ از این ضعف‌ها فراوان وجود دارد که نمی‌خواهم وارد اینها بشوم، ولی یک نکته اساسی وجود دارد که دارند کشور را معطل می‌کنند و آدرس غلط می‌دهند، با این قرارداد هیچ اتفاقی در صنعت نفت نخواهد افتاد.

ارسال نظر: