رضا تاج‌الدین

تهدید در نقطه‌ امید/ درباره مستند "شب‌نامه"

کدخبر: 2072513

این کارشناس سیاسی با اشاره به اینکه دشمن از نقطه‌ای قصد ضربه زدن دارد که کشور آن را به عنوان پیشران پیشرفت خود در نظر گرفته است نوشت: تغییر نظام فکری یک لایه موثر و آینده‌ساز در کشور هدف اصلی از شبکه‌سازی و تلاش گسترده‌ دشمن جهت ارتباط‌گیری از طریق استارت آپ‌ها و مفهوم کارآفرینی با جوانان داخل کشور است.

رضا تاج‌الدین کارشناس سیاسی در یادداشتی که در اختیار « نسیم آنلاین »، قرار داد درباره مستند شب نامه نوشت:

«شب نامه» نام مستندی است که چندی پیش توسط گروهی از دانشجویان دانشگاه شریف تولید و آماده انتشار گردیده است. کیفیت بالای ساخت این مستند از نظر فرم، فیلم نامه و پرداخت مساله هر بیننده‌ای را مقهور خود می کند. راوی این مستند دانشجویی است که به دلیل عدم برگزاری کنفرانس «آی بریج» در تامین سرمایه برای ایده خود شکست می خورد و با یک اتفاق متوجه مسائلی از پشت پرده این کنفرانس می شود. وی با ایجاد یک کانال تلگرامی به انتشار مطالبی پیرامون موضوعات مرتبط با کنفرانس «آی بریج» می پردازد. محتوای منتشر شده در این کانال سبب ایجاد ماجراهایی می شود که مستند با پرداخت به آنها در نهایت تلاش میکند افشاگری بزرگی از یک اتفاق پیچیده در کشور رقم زند. نگارنده در این مجال تلاش کرده است از اسارت فرم مقهورانه مستند رها شده و به ارزیابی محتوای آن بپردازد. در ادامه با ارایه مقدماتی، چند نکته پیرامون محتوای مستند ارائه می گردد.

1. سالهاست اقتصاد ایران درگیر بیماری مزمنی شده که راه پیشرفت کشور را سد کرده است. از زمانی که اقتصاد کشور خود را در برابر ثروت در ظاهر نا‎محدود منابع طبیعی یافت، «نفت» را نقطه اتکای خود در مسیر توسعه و پیشرفت قرار داد. اما پیشرفت پایدار کشور نیازمند نقاط اتکای دیگری بود. پیشرفت پایدار کشورها زمانی حاصل شده است که نقطه ی اتکای پیشرفت خود را علم و دانش و در واقع منابع انسانی کشور خود قرار داده اند. یک منبع پایدار و پویا و تمام نشدنی.

2. آگاهان کشور این چالش را که در برابر پیشرفت کشور سدی محکم ایجاد کرده است شناخته اند. سالهاست تلاش برای جدایی نقطه‌ی اتکای اقتصاد کشور به نفت صورت گرفته است. تمامی دولت ها شعار خود را قطع وابستگی بودجه کشور به نفت اعلام کرده اند، اما عملا موفق به تحقق این هدف نشده اند. چرا؟

3. عالمان اقتصاد معتقدند گرچه «نفت» متهم اصلی عدم توفیق کشور در مسیر پیشرفت همه جانبه است اما یک عامل میانجی و البته به مراتب حیاتی تر را سبب این عقب ماندگی معرفی می کنند و آن عدم توسعه کیفی «نهاد»های اساسی کشور است. معنای «نهاد» بسیار پیچیده است اما در یک تعریف آن را به عنوان عادت‌های تثبیت شده ی فکر می دانند که در میان عموم مشترک شده است. نفت و اتکایی که حاکمان این کشور به آن برای آبادانی کشور داشته اند سبب شده است نهادهای اساسی در جامعه بیمار شکل گیرد. کشور در واقع به این نهادهای بیمار متکی است و بیماری این نهادهاست که مانع از تحقق شعار دولت ها در قطع وابستگی اقتصاد کشور به نفت شده است.

4. دانش بنیان‌ی اقتصاد بیش یک دهه مورد تاکید دلسوزان کشور قرارگرفته از این رو اتکای اقتصاد کشور به دانش مهمترین دستور کار کشور در سالهای اخیر بوده است. در تحقق این مسیر «الگو گیری» از نمونه های موفق دنیا از جمله اقدمات سالهای اخیر محسوب می شود. در این مدت توسعه ادبیات و مفهوم «کارآفرینی در محیط علمی» کشور به عنوان یک رابط موثر و امتحان پس داده در دنیا به منظور دانش بنیان کردن فعالیت های تجاری، صنعتی و اقتصادی در دستور کار قرار گرفت و توانست به زودی جای پای خود را در میان دانشجویان باز کند. سیاستگذاری و اجرای برنامه ها و اقدمات موثر در معاونت علمی و فن آوری ریاست جمهوری در راستای حمایت و توسعه کارآفرینی در محیطهای دانشی از مهمترین عوامل توسعه مفهوم کارآفرینی می باشد. به زودی ادبیات ایجاد زیست بوم کارآفرینی در محیطهای دانشی ترویج پیدا کرد و استارتاپ ها به عنوان پدیده های نوظهور در محیط علمی و اقتصادی به عنوان یک کسب و کار در لایه دانشجویان جوانان آشکار شد.

5. شب نامه چه میگوید؟ شب نامه یک «تردید» پیرامون کارکرد محیط جدیدی که به عنوان اکوسیستم کارآفرینی از آن تعبیر می شود در مخاطب ایجاد میکند. گرچه محتوای مستند دارای پراکندگی است و این مساله به واسطه‌ی تلاش مستند برای نشان دادن یک شبکه‌ی به هم متصل رخ می دهد اما آنچه در نهایت به مخاطب القا می شود این است که برای حضور در محیط های جدید کارآفرینی باید «مراقب» بود. مستند فردی با نام «سیامک نمازی» را نقطه‌ی محوری این شبکه (یا نقطه‌ی محوری مستند) معرفی می کند و با نشان دادن ارتباط این فرد با نهادها و سازمانهای امنیتی آمریکایی همچون NED، نایاک و CIPE تلاش چندین ساله‌ی این فرد در موضوعات مربوط به جمع آوری اطلاعات را نشان می دهد. همچنین مشخص می شود وی موسس یک سازمان با نام i-aim بوده است که برگزاری کنفرانس های ای بریج را برعهده داشته است.

6. مطالب فوق در مستند به زیبایی به تصویر کشیده شده است اما چند سوال اساسی در این میان باقی می ماند. چرا تا این اندازه موضوع استارت آپ ها و توسعه کارآفرینی در کشور و در میان نسل جوان برای ایالات متحده جذاب و مهم است؟ مگر غیر از این است که در دوران فعلی میان جمهوری اسلامی و ایالات متحده یک رقابت یا دشمنی شدید وجود دارد؟ و مگر غیر از این است که توسعه کارآفرینی و دانش بنیانی کسب و کارها یک پیشران اصلی برای پیشرفت کشور محسوب می شود؟ آیا ایالات متحده مصمم به کمک به ایران برای پیشرفت شده است؟! فرض کنید بپذیریم که ایالات متحده به خاطر دشمنی با ایران تمرکز جدی روی موضوع استارت آپ ها و کارآفرینی را در دستور خود قرار داده است. سوال این است که استارت آپ و کارآفرینی چرا باید ابزار دشمن برای دشمنی قرار گیرد؟ در ذات این فعالیت ها چه قدرتی نهفته است که ایالات متحده برای دشمنی ترجیح می دهد از آن استفاده کند؟ دشمنی ایالات متحده در سالهای اخیر بیشتر با مفهوم «تحریم» معنا پیدا کرده است. برای آحاد مردم ایران، «تحریم» کشور و ضربه هایی که به این واسطه به کشور و مردم وارد شد به عنوان یک دشمنی توسط ایالات متحده قابل فهم و درک است. اما اکنون در حال صحبت از کارآفرینی، ایجاد شغل، توسعه کشور و ... هستیم. چگونه می توان حمایت ایالات متحده از استارت آپ ها و محیط کارآفرینی کشور را دارای کارکردی هم ارز با «تحریم» در دشمنی دشمن پنداشت؟!

7. «شب نامه» مفهوم «نفوذ و شبکه سازی» را به عنوان پاسخ به این سوال مطرح می کند. در واقع «شب نامه» تلاش می کند نشان دهد ایالات متحد با کمک طیفی از شخصیت های دو تابعیتی (آمریکایی های ایرانی تبار) شبکه‌ای را در کشور ایجاد کرده اند که برای آمریکا از شبکه رسمی اطلاعاتی در داخل کشور مهم تر و اثرگذار تر هستند. مستند معتقد است که حجم فعالیت هایی که این شبکه برای آمریکا انجام داده است را هیچگاه یک شبکه اطلاعاتی «محض» نمی تواند انجام دهد. و این «دستآورد» اتفاقا به خاطر اطلاعاتی نبودن این افراد و حضور آنها در بطن فعالیت های رسمی کشور است.

8. شاید بتوان گفت گرچه «شب نامه» به خوبی توانسته مخاطب خود را پیرامون شبهه ناک بودن فضای فعلی گسترش استارت آپ ها و محیط کارآفرینی اقناع کند اما در پاسخ به سوال فوق کم فروغ است. در انتهای مستند یک عضو فعال در استارت آپ ی عنوان می کند که به زودی متوجه شده است فعالیت هایی که ذیل ایده خود در حال انجام است به یک نظام جمع آوری اطلاعات و مکانیابی نقاط حساس کشور تبدیل شده است. نگارنده اعتقاد دارد «نفوذ و شبکه سازی» می تواند پاسخ نسبتا دقیقی برای علت استفاده‌ی دشمن از موضوعات مربوط به کارآفرینی و توسعه استارت آپ ها باشد اما نمایش کارکرد جاسوسی برای این شبکه سازی به نوعی تقلیل در هدف دشمن است. گرچه «شب نامه» قصد ندارد مفهوم جاسوسی را عمومیت بخشد و حتی «ناآگاهی» در این فرایند را نیز مورد تاکید قرار می دهد اما مفهوم جاسوسی برای خیل عظیم جوانان و فعالان این اکوسیستم حتما حساسیت برانگیز خواهد بود.

9. نگارنده معتقد است تغییر نظام فکری یک لایه موثر و آینده ساز در کشور هدف اصلی از این شبکه سازی و تلاش گسترده‌ی دشمن جهت ارتباط گیری از طریق استارت آپ ها و مفهوم کارآفرینی با جوانان داخل کشور است. بن مایه توسعه کسب و کارهای دانش بنیان اعتقاد به «توانستن» با حفظ «استقلال» است. و بن مایه روح حاکم بر این «پل» ها، ناتوانی و لزوم خضوع دربرابر آن طرف «پل» برای ادامه‌ی مسیر کارآفرینی است. می توانید ادبیات یک فرد موثر در مدیریت این «پل» ها را در مستند ببینید تا متوجه منظور نگارنده شوید! یک کارکرد دیگر در ایجاد و توسعه این شبکه و تلاش ایالات متحده جهت برقراری ارتباط با ایران از دالان کارآفرینی ریشه در یک بینش ایدئولوژیک دارد. نشان این بینش را در صحبت های کوتاهی که از آقای نمازی در فیلم منتشر می شود می توان پیدا کرد. ایالات متحده زیر ساخت توسعه دموکراسی مد نظر خود در کشور ها را تقویت بخش خصوصی می داند. توضیح اینکه چه اندیشه‌ی این نظریه را پشتیبانی می کند در چارچوب این متن نیست. اما حتی بخش خصوصی نیز در واقع یک سمبل است. هدف همان دموکراسی مد نظر ایالات متحده است که قرائت دیگری از خصوع و فرمان برداری از هژمونی آمریکاست.

10. دشمن از نقطه‌ی قصد ضربه زدن دارد که کشور آن را به عنوان پیشران پیشرفت خود در نظر گرفته است. اینکه خیل عظیم جوانان پر انگیزه و توانمند کشور در محیط های علمی خود را مسئول پیرامون ایجاد کسب و کار و رفع نیازی از کشور بدانند برای هر کشوری یک مزیت بزرگ است و برای ایران به عنوان یک تغییر و اصلاح نهادی محسوب می گردد. کشور راهی جز توسعه کسب و کار های دانش بنیان ندارد. نگارنده معتقد است باید مراقب بود مقابله با دشمن در این موضع منجر به نابودی اصل حرکت نشود. نگارنده معتقد به همان میزانی که حراست از داده های کشور حائز اهمیت است حراست از انگیزه جوانان کشور در توسعه کسب و کار های کارآفرینانه و مقابله با سرخوردگی ناشی از مقابله با دشمن در این عرصه نیز دارای اهمیت است و روا نیست هیچ یک فدای دیگری شود.

11. همانطور که رهایی از وابستگی به نفت به نهادهای با کیفیت نیاز دارد، استقرار یک نظام اقتصادی دانش بنیان نیز موکول به افزایش کیفیت نهادهاست. بیماری نهادهاست که سبب می شود نیت خیری برای توسعه دانش بنیان کشور تبدیل به پاشنه آشیل کشور و نقطه‌ی تهاجم برای دشمن شود. نگاهی به خروجی های پر سرو صدایی که «پل» را برای رفت آمد انتخاب کردند این سوال را مطرح می کند که واقعا چه نیاز اساسی از کشور توسط این کسب و کارها در حال برطرف شدن است؟ نگارنده به سطح ایجاد شغل و گردش مالی این کسب و کارها احترام می گذارد اما این سوال مطرح است که اگر یکی از این استارت آپ ها نیازی از صنعت کشور را هدف قرار داده باشد و به طور مثال به فن آوری خاصی از کشورهای صاحب فنآوری مانند «سوئد» نیاز داشته باشد، آیا باز هم سفیران آن کشورها حاضر به رفت آمد و رفع نیاز آن استارت آپ هستند؟

12. معتقدم سازندگان این مستند باید همراه با این مستند با مخاطب گفتگو کنند. هر مفهومی در قالب فیلم و مستند قابل انتقال به صورت کامل و جامع نیست. لذا پیشنهاد می کنم تیم تولید کنندگان این مستند مخاطب را با مستند رها نکنند و آنچه در قالب مستند امکان انتقال پیدا نکرد را با زبان خود به مخاطبان منتقل کنند.

ارسال نظر: