به گزارش «نسیم»، در سروده این شاعر با عنوان "نالههایش فقط تماشا شد"، ذکر شده است: زیر باران دوشنبه بعد از ظهر اتفاقی مقابلم رخ داد وسط کوچه ناگهان دیدم زن همسایه بر زمین افتاد سیبها روی خاک غلتیدند چادرش در میان گرد و غبار قبلاً این صحنه را...نمیدانم در من انگار میشود تکرار آه سردی کشید، حس کردم کوچه آتش گرفت از این آه و سراسیمه گریه در گریه پسر کوچکش رسید از راه گفت: آرام باش! چیزی نیست به گمانم فقط کمی کمرم... دست من را بگیر، گریه نکن مرد گریه نمیکند پسرم چادرش را تکاند، با سختی یا علی گفت و از زمین پا شد پیش چشمان بیتفاوت ما نالههایش فقط تماشا شد صبح فردا به مادرم گفتم گوش کن! این صدای روضه کیست؟ طرف کوچه رفتم و دیدم در و دیوار خانهای مشکی است با خودم فکر میکنم حالا کوچه ما چقدر تاریک است گریه، مادر، دوشنبه، در، کوچه راستی! فاطمیه نزدیک است ...